نقد سریال هیولا از آغاز تا قسمت هشتم به کارگردانی مهران مدیری

در ادامه این مطلب به نقد سریال هیولا می پردازیم. من بعد در سبزپندار پس از انتشار هر قسمت از این سریال نقد آن منتشر خواهد شد.

نقد سریال هیولا از قسمت اول تا قسمت هشتمنقد سریال هیولا از قسمت اول تا قسمت هشتم

نقد سریال هیولا قسمت اول تا هشتم

نقد مسعود فراستی و فاضل ترکمن بر هیولا و مهران مدیری

سریال هیولا از آغاز تا کنون با نقد های بسیاری همراه بوده است. در مطلب سعی کرده ایم چکیده ای از نقدهای این سریال را برای شما بیاوریم

و نتیجه گیری را به شما بسپاریم.

اولین نقد جدی سریال هیولا توسط مسعود فراستی در برنامه تلویزیونی هفت انجام گرفت.

همان فراستی معروف که نامش با کلمات نقد و مقوا عجین شده است.

او در برنامه هفت گفت : مهران مدیری که همه قبول دارن که یک استعداد جدی در کمدی محسوب می شد

با سریال هیولا آن چنان سقوطی کرده که هر چقدر هم بچه خوبی باشد راه نجات ندارد. هیچ فیلم و سریال دیگری نمی تواند

او را از این سقوط نجات دهد. سرمایه حاکم بر سرمایه دار می شود. این دوستان متوجه نیستند که

این طور فروش اول از همه به خودشون ضربه می زند.

فاضل ترکمن از دیگر افرادی است که نامش در سینما برای گوشها آشناست او نیز نقد خود را اینگونه آغاز کرد :

من یکی که مدتهاست فاتحه مهران مدیری را خوانده ام، او در این نقد سریال هیولا را بی سر و ته خواند.

فاضل ترکمن می گوید هدف مهران مدیری از همکاری دوباره با پیمان قاسمخانی این بوده است که بار دیگر یک سریال نسبتا موفق بسازد.

البته در میان روزنامه کیهان نیز به نقد این سریال پرداخته است که از حوصله بحث خارج است.

نقد قسمت اول تا قسمت هشتم سریال هیولا (مهران و مردم)

البته که تیترهایی مانند مهران و مردم در روزنامه و سایت های مربوط به سینما و شبکه نمایش خانگی خبر از اختلاف نظر

برخی از منتقدین با مسعود فراستی و فاضل ترکمن می دهد.

این منتقدین، سریال هیولا را مانند اثر قبلی مدیری به نام ساعت پنج عصر کمدی سیاه می دانند. سریالی

که شاید طنز کمرنگی دارد و دیگر باعث قهقه شما نمی شود اما شما را به اندیشیدن در رابطه با مشکلات وا می دارد.

می توان ژانر سریال هیولا را یک درام با لحظات شیرین دانست.

منتقدین بر این باورند که مهران مدیری در حال فاصله گرفتن از سریال های صرفا طنز است.

او در تلاش است تا مشکلات مردم را به نمایش بگذارد.

سریال هیولا داستان زندگی یک معلم حق التدریس شیمی به نام هوشنگ شرافت است

که برای خود خط قرمز های زیادی ترسیم کرده است.

آقای شرافت که انسانیت و شرافت را از اجداد خود به ارث برده است زیر بار

مشکلات زندگی با اندک حقوق معلمی در حال جان دادن است.

آقای شرافت در این سریال قرار است به یک هیولا تبدیل شود.

او با پا گذاشتن بر روی شرافت خود و اجدادش مجبور می شود که با گرگ ها برقصد.

او با آقای کامروا (اولیا یکی از دانش آموزان ) آشنا می شود.

آقای کامروا که استعداد های هوشنگ شرافت را کشف کرده سعی می کند

با پیشنهاد های تحریک کننده از این استعدادها در منحط ترین راه ممکن و به نفع خود استفاده کند.

و این مقدمه ای است که آقای شرافت با گرگها خودمانی شود.