قالیباف کجای سیاست ایستاده است؟/اصولگرایی با چاشنی «نو»
قالیباف نشان داده که به شهردار بودن یا عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ماندن بسنده نمیکند. او درپی نشستن بر کرسی ریاستجمهوری یا شاید هم تکیه بر صندلی وکالت است.
صدای ایران- سامانه jahad.net را که باز کنید، صفحهای با پیشزمینه یکی از بندهای سال گذشته ضلع شمال شرقی میدان ولیعصر مواجه خواهید شد. رهبری در نقطه طلایی این عکس ایستاده و زنان و مردانی در کنار ایشان در حال حرکت؛ زنان و مردانی که پوشش هر کدامشان نشانی تلویحی از تخصص آنها است. سمت راست این صفحه با شعار سبزرنگ «جهاد ادامه دارد ...» حک شده است، شعاری آشنا از تکنوکراتهای اصولگرا . ذیل این شعار که تکلیف شما را با سامانهای که به آن وارد شدهاید، روشن میکند دو لوگوی «مجلس نو» و «عدالت و پیشرفت» دیده میشود؛ یکی ایده جدید همان تکنوکراتهای اصولگرا برای مجلس یازدهم و دیگری نامی است که بر یکی از جدیترین تشکیلات این جریان «نو» اصولگرا نهاده شده است. شما برای اینکه بتوانید در این سامانه چرخی بزنید 3 گزینه پیش رو دارید: «ورود به سامانه»، «دریافت شاخصها» و «متن فراخوان».
اگر بر روی مستطیل قرمز رنگ «متن فراخوان» کلیک کنید متنی پیش روی شما است که ظاهرا «جوانان عزیز انقلابی و دلسوز ایران» را خطاب قرار میدهد؛ متنی که نگارنده آن تاکید دارد «قرار نیست محور باشد» اما میتواند «صدا باشد» و «خواستهها و مطالبات را از مسوولان و رئوس جریان انقلاب ضریب دهد و پیگیری کند.» متن آشنایی که مشابه آن در روزهای پایانی خرداد منتشر شد. مستطیل قرمز رنگ دیگری هم با عنوان «دریافت شاخصها» در نظر گرفته شده است. شاخصهایی که به تفکیک «صلاحیتهای عمومی و فردی»، «نگرشها و باورهای انقلاب» و «تخصص، توانایی و مقبولیت مردمی» را بیان کرده است. شاخصیهای فراگیری که آنقدر کلی به نظر میآید، ارزیابی را مشکل میکند. همچنین در ذیل آنها تاکید شده که شاخصها فاقد اولویت و به صورت برآیندی بررسی میشود و متغیر سن برای انتخابات مجلس حایز اهمیت است.اما اصل حرف پایهگذاران این سایت مستطیل قرمز رنگ دیگری است که شما را به «ورود به سامانه» دعوت میکند. اگر بر روی آن کلیک کنید در درجه اول باید برای ثبتنام اقدام کنید، اطلاعاتی معمول همچون نام کاربری، رمز عبور، ایمیل، شماره تلفن و ... از اینجا به بعد لازم است که فرمهای اطلاعات را دقیقتر و جزییتر پر کنید. «اطلاعات فردی»، «مدارک»، «سوابق تحصیلی»، «سوابق شغلی»، «فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی»، «آثار، تالیفات و سخنرانیها» فیلدهایی هستند که باید آنها را تا انتها پر کنید. وقتی بر روی کلمه ثبت کلیک کردید شما یک «کاندیدای بالقوه انتخابات مجلس شورای اسلامی دوره یازدهم» و البته بخشی از «اعوان و انصار محمدباقر قالیباف» در این کنش سیاسی مهم خواهید بود.
لشکر هزار و 400 نفره
26 خرداد محمدباقر قالیباف ویدیویی از خود منتشر کرد که در آن «جوانان عزیز انقلابی و دلسوز ایران» را خطاب قرار داد و فراخوان آمادگی و حضور برای رقابت در انتخابات مجلس شورای اسلامی پیش روی را اعلام کرد. او تاکید کرد حالا که کشور در شرایط سختی به سر میبرد باید وارد میدان انتخابات شد و نباید منتظر دستور از بالا به پایین بود بلکه باید «آتش به اختیار»، «مجلسی نو» را به «همت جوانان» تشکیل داد. در پایان هم با معرفی سامانهای که در بالا شرح آن رفت از مردم بالاخص جوانان خواست «امروز که زمان اصلاح ریل گذاری در مسیر سیاستگذاری کشور است» دست به کار شده و اعلام آمادگی کنند.
20 روز بعد تعداد آنهایی که توانستهاند تا اینجای کار دست کم یک کاندیدای بالقوه و در مظان گزینش باشند، 1400 نفر است. محسن پرهادی، دبیر حزب پیشرفت و عدالت در گفتوگو با «نامهنیوز» مدعی شده که تاکنون 6 هزار نفر در این سامانه ثبتنام کردند که هزار و 400 نفر از میان آنها کل فرآیند ثبت نامی مندرج در سامانه را کامل کردند. پیش از آن هم البته مرتضی طلایی چند روز بعد از اعلام عمومی فراخوان اعلام کردهبود که هزار نفر در سامانه قالیباف ثبتنام کردهاند. پیرهادی هیچ صحبتی از بررسیهای صورت گرفته در مورد این هزار و 400 نفر به میان نیاورده اما همچون باقی مصاحبههای خود تلاش کرده این امر را القا کند که «نواصولگرایان قالیبافی» هم میخواهند در چارچوب شورای وحدت حرکت کنند و «وحدت شکن» نیستند.
آنچه در گفتوگوی اخیر پیرهادی همچون همیشه –که به نظر میرسد تلاش دارد نقش سخنگوی قالیباف را ایفا کند- به چشم میخورد تاکید بر «حضور نیافتن محمدباقر قالیباف» در انتخابات مجلس دوره یازدهم است. او میگوید که «تصمیم امروز آقای قالیباف این نبود که وارد انتخابات مجلس شود که حالا بخواهد سرلیست باشد و بعد رییس مجلس شود» و همچنین تایید میکند که حضور قالیباف در انتخابات مجلس در خراسان و تهران با استقبال مواجه شده و هر سیاستمداری باید آماده باشد که هر لحظه برای کشور مفید است پا پیش بگذارد. با این حال اصرار دارد که هنوز قالیباف تصمیمی در این خصوص اتخاذ نکرده است.
آنطور که به نظر میرسد بازی آمار و ارقام کلید خورده است. آنها به 1400 نفری اشاره میکنند که قطعا میدانند اگر با استفاده از تاثیرگذاری قالیباف وارد فهرستهای انتخاباتی نهایی شوند باید زیر پرچم او قرار گیرند. همچنین این رقم حتی بعد از پالایش نیز رقم کمی برای اعلان رویارویی با فهرستهای دیگر اصولگرایان نیست. اما سوال اینجا است که آیا این اعوان و انصاری که به راه انداختهاند با پذیرش سایر اصولگرایان مواجه خواهد شد یا نه؟
ملازمت با شورای وحدت یا ملازمت شورای وحدت
آنچه در انتخابات 1398 اهمیت دارد «شورای وحدت» است. اصولگرایان که در آستانه هر انتخابات دم و دستگاهی جدید راه میاندازند تا به «وحدت» برسند، اینبار هم تصمیم گرفتهاند که «شورای وحدت» را تصمیمگیر اصلی و جمنا یا احزاب و تشکلهای دیگری همچون جامعه روحانیت مبارز را در مراتب دیگر قرار دهند. از این روی آنچه امسال باید برای قالیباف اهمیت داشتهباشد «جمنا» نیست بلکه تشکیلات جدید «شورای وحدت» است که اتفاقا اعضای آن موثران جریان اصولگرایی به شمار میآیند. بنابراین قالیبافیها دو راه پیش رو دارند. آنها یا باید ملازمت و همراهی این شورا با فهرستی که احتمالا خروجی ثبتنامکنندگان در سامانه جهاد است را به دست آورند یا باید به ناچار ملازم شورای وحدت حرکت کنند. البته راه سومی نیز وجود دارد که از دو راه دیگر محتملتر به نظر میرسد.
پیچیدگی ارتباط اصولگرایان با یکدیگر و همچنین سهمخواهی جریانی از فهرستهای انتخاباتی نهایی سال 94 هم گریبانگیر این جریان فکری بود از همین روی شاهد یک فهرست اصلی و چند فهرست فرعی از سوی این جریان بودیم. از سویی چهرههای تاثیرگذار حاضر در شورای وحدت نیز به نظر نمیرسد که به راحتی صندلی چهرههای آشنای خود را به نیروهای گمنام قالیباف بدهند که در سامانه ثبتنام کردهاند. در صورتی که نیروهای نزدیک به قالیباف که شناخته شده هستند نیز خروجی این سامانه به حساب بیایند باز هم احتمال تکرار داستان «جمنا و قالیباف» در انتخابات 96 بسیار است. بنابراین وحدت فیالنفسه در جریان اصولگرایی مشکل است و قطعا قالیباف هم نمیتواند حلقه مفقوده این وحدت باشد. از همین روی میتوان برداشت کرد که بعد از تکمیل فرآیند فراخوان قالیباف، این جریان بنا بر شرایط موجود و عدم پذیرش از سوی باقی اصولگرایان ساز جدایی کوک کنند. اما هدایت این جریان جدید نیز خود حدیث پر ابهامی است.
شنیدههای خبرنگار «اعتماد» حکایت از آن دارد که محمدباقر قالیباف بالاخره تیرماه امسال به عنوان رییس بنیاد مستضعفان و جایگزین محمد سعیدیکیا انتخاب خواهد شد. ما این خبر را تایید نمیکنیم ضمن اینکه اسامی دیگری نیز برای این مسوولیت مطرح است. به هر روی در صورتی که قالیباف به ریاست بنیاد مستضعفان برسد قطعا برای انتخابات کاندیدا نخواهد شد و ترجیح میدهد نقش خود را احتمالا به حزب نزدیک به خود واگذار کرده و کار خود را در بنیاد کلید بزند، در این صورت نگرانیهایی در مورد سوءاستفادههای احتمالی از قابلیتهای این بنیاد در راستای فعالیتهای انتخاباتی به وجود خواهد آمد و البته برنامهریزی بلندمدت قالیباف برای انتخابات 1400 نیز محتمل به نظر میرسد. به هر روی تاکید اطرافیان قالیباف بر کاندیدا نشدن او نشان میدهد که احتمالا شنیدهها در مورد کوچش به بنیاد درست خواهد بود و در این حال اظهارات دو پهلوی نزدیکانش از جمله پیرهادی نشان میدهد که آنها پایان داستان را باز گذاشتهاند.
سودای ریاست
قالیباف نشان داده که به شهردار تهران بودن یا عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ماندن بسنده نمیکند. او درپی نشستن بر کرسی ریاستجمهوری یا شاید هم تکیه بر صندلی وکالت است، شاید هم پیش و بیش از هر دو اینها میل به لیدری یک جریان فکری جدید دارد. قرار گرفتن نام محمدباقر قالیباف بعد از «علیرضا زاکانی» و حتی «مهرداد بذرپاش» در فهرست کاندیداهای ریاستجمهوری جمنا نشان داد بدنه تصمیمساز اصولگرایی چندان تمایلی به حضور جدیتر قالیباف ندارد. حذف دقیقه نودی او کمی بیش از 24 ساعت مانده به انتخابات نیز روشن کرد که او نه تنها فعلا باید قید اجماع روی نامش را بزند بلکه شانسی هم برای نشستن در کنار رهبران این جریان ندارد. از همین رو بعد از انتخابات به تنهایی پرچم نواصولگرایی را بالا برد و با انتقاد از جریان متبوعش خواست میان حامیان و همراهانش با باقی اصولگرایان مرزبندی مشخصی داشتهباشد. موضوعی که احتمالا انشعاب جدیدی در انتخابات پیش رو را رقم بزند.
پ/