رکنا: شاید اگر اسم امام جمعه شهرستان شوط در فضای مجازی مطرح نمیشد، خیلیها نمیدانستند که شوط کجای نقشه پهناور کشورمان است! حالا، اما نام این شهرستان که در چهار کیلومتری رودخانه زنگبار در استان آذربایجان غربی قرار گرفته، گره خورده به نام امام جمعهای جوان به اسم حجتالاسلام محمدرضا جباری.
امام جمعهای که مدتی پیش بهخاطر تصاویر غیرمتعارفی که از او در فضای مجازی منتشر شد معروف شد، آنقدر که خیلیها گفتند او امام جمعهای است که همه جا هست، حتی داخل قهوهخانهها!حکایت حضور حجتالاسلام جباری در شهرستان شوط، اما به همین جا ختم نمیشود و حالا از این شهرستان خبر رسیده با فعالیتهای او آمار طلاق هم در شوط کاهش پیدا کرده؛ حرکتی جالب و قابل تقدیر که باعث میشود پای صحبتهای روحانیای بنشینیم که خودش زاده این شهرستان است و از آذرماه سال گذشته به امامت جمعه این شهرستان محروم منصوب شده و در همین مدت کوتاه با برنامههایی که در این شهرستان اجرا کرده تغییرات محسوسی در حال و روز مردم به وجود آورده است.
اولین کاری که به عنوان امام جمعه در این شهرستان انجام دادید چه بود؟
اولین کار برای من حضور در عرصههای مختلف اجتماع بود، آن هم با این هدف که به عموم مردم نشان بدهم امام جمعهای وارد شهر شده که میخواهد بین مردم باشد، با آنها دیدار داشته باشد و از جمع مردم دور نباشد؛ لذا با این هدف وارد فضاهای مختلف اجتماعی شهر شدم، از پارکها، اردوگاه ها، ایستگاههای صلواتی، معابر شهری و مراکز تجمع کارگران گرفته تا مدارس، روستاها، محلههای محروم و حتی کافهها و قهوهخانههای سنتی.
دستاورد این بازدیدها چه بود؟
با این بازدیدها ما به پایش آسیبهای اجتماعی در شهرستان رسیدیم. پایشهای ما نشان داد سطح برخی آسیبهای اجتماعی در شهرستان بالاست و به همین دلیل تصمیم گرفتیم یک سند راهبردی برای شهرستان تنظیم کنیم تا با برنامه و هدف به مقابله با این آسیبها بپردازیم.
چه آسیبهایی را در اولویت قرار دادید؟
بیشتر از همه ما متوجه بالا بودن آمار طلاق شدیم و در همین زمینه با همکاری نیروی انتظامی، شورای ریشسفیدان را در شهرستان راهاندازی کردیم و از دادگاهها هم خواستیم قبل از اینکه حکمی را برای پرونده طلاق صادر کنند، این پرونده را به شورای ریش سفیدان ما بفرستند.
در عین حال به طور همزمان با مباحثی که از تریبونهای مختلف مطرح میکردیم، مثل خطبههای نماز جمعه یا صحبتهایی که در مساجد مطرح میشد، مردم را با خودمان همراه کردیم و از همه خواستیم به معضل طلاق توجه بیشتری داشته باشند، برای مثال اگر متوجه شدند زوجی در نزدیکی شان به طلاق فکر میکند، آن را با این شورا مطرح کنند.
از طرف دیگر از افراد سن و سال دارتر هم که به نوعی ریش سفید فامیل شان محسوب میشدند خواستیم در جمع اقوام خودشان حضور پررنگ تری داشته باشند و مانع جدایی زوجها بشوند و با این سیاستها تب طلاق در شهرستان ما خوابید.
چه موردی به عنوان عامل طلاق بیشتر از همه به چشم شما آمد؟
یکی از مواردی که واقعا زیاد تکرار میشد این بود که دیدیم در یک زندگی، زن خانه مهریهاش را میخواست، بدون اینکه قصد جدایی داشته باشد؛ اما همین عامل باعث طلاق میشد. ما همین جا وارد عمل شدیم و با آگاه سازیهایی که انجام دادیم این فرهنگ را رواج دادیم که عندالمطالبه بودن شرایط مخصوصی دارد و هرجایی نمیشود این را مطالبه کرد... یک مورد دیگر بحث اقتصادی و مالی خانوادهها بود که در موارد زیادی آنها را در آستانه جدایی قرار داده بود.
اینجا ما وقتی در جریان موضوع قرار گرفتیم تلاش کردیم با دادن وام اشتغال از نهادهای مختلف، به نوعی برای این خانوادهها که اغلب با مشکل بیکاری مرد خانه روبهرو بودند، کار ایجاد کنیم.
بر همین اساس با همکاری بانکهای شهرستان حدود ۹۰ فقره وام و تسهیلات به منظور اشتغالزا با معرفی شورای ریشسفیدان اعطا شده و در مجموع در پروندههایی که از دادگاهها به ما ارجاع میشد، ورود کردیم و با پادرمیانیهایی که صورت گرفت مخصوصا با حضور ریشسفیدان، این را بین مردم جا انداختیم که این طور نیست که امروز به دادگاه بروند و فردا طلاق بگیرند.
یعنی پروسه طلاق را سخت کردید؟
بله، مردم متوجه شدند یک عدهای در شهر هستند که دیده بان زندگی اهالی شهرند و مانع از هم پاشیدن زندگیها میشوند، به خاطر همین واقعا تب طلاق در شهر ما کاهش پیدا کرد و برای مثلا از ۲۸ پروندهای که در یک پروسه به ما ارجاع شد، ۱۲ پرونده با وساطت ما به مصالحه رسید و سیزدهمین پرونده هم درحال رسیدگی است که البته در موفقیت این امر واقعا حضور همه جانبه نهادهای مختلف در کنار هم موثر بود.
واقعیت این است که قبلا هر نهادی به صورت جداگانه فعالیت میکرد، مثلا نیروی انتظامی، نماز جمعه و... هرکدام آمارهای جداگانهای برای طلاق داشتند، اما الان این موضوع در شهرستان ما یک واحد رسمی دارد و یک آمار ثابت از مجموع بررسیهای
به عمل آمده داده میشود.
نکته جالب این است که شما از ابتدای ورودتان به شهرستان شوط، تمرکز فعالیتهایتان را روی مسائل اجتماعی گذاشتید که شاید دغدغه خیلی از امام جمعههای دیگر نباشد، چطور شد که این اتفاق افتاد؟
ببینید ما سربازان نماینده، ولی فقیه در استانها هستیم که باید براساس منویات رهبری رفتار کنیم و طبیعتا منویات رهبری یک قانون کشوری است و در آن بر اهمیت پرداختن علما، طلاب و ائمه جمعه بر مسائل اجتماعی تاکید شده است، ازطرف دیگر امامان جمعه مسؤول شورای فرهنگ عمومی شهرها هستند و لذا باید نسبت به مسائل روز ِجاری در اجتماع حساستر باشند.
با این حال فکر میکنیم خود شما هم همیشه دغدغه آسیبهای اجتماعی را داشتهاید؟
بله من قبل از اینکه امام جمعه هم بشوم، همیشه آسیبهای اجتماعی برایم مهم بود و از طریق دوستان امام جمعهای که داشتم در جریان آسیبهای اجتماعی شهرهای مختلف کشورمان بودم و برای آنها طرح و برنامه هم میدادم، اما در نهایت از هفت ماه پیش که این مسؤولیت در شوط بهعهده خودم گذاشته شد، تصمیم گرفتم مقابله با آسیبهای اجتماعی یکی از برنامههای اصلیام باشد.
ابتدای مصاحبه از حضور در جمع مردم گفتید، واقعا به همه جا خودتان شخصا سرکشی میکنید؟
بله، شهر شوط خیلی بزرگ نیست و اگر یک هفته کامل وقت بگذارید میتوانید کل شهر را بگردید و با یکماه وقت گذاشتن میتوانید کل شهرستان را بگردید، یعنی شهر شوط و ۷۲ روستای آن. تا همین الان در این مدت چندماههای که در شوط هستم، ۱۵۰ سفر به روستاهای مختلف شهرستان داشتهام، البته شاید بعضی روستاها را هنوز نرفته باشم، اما به بعضی از آنها به دلیل مشکلاتی که داشتند پنج شش بار سرزدهام.
تا به امروز هم قاعده بر این بوده که محوریت حضور ما در مسجدجامع روستا باشد و اهالی روستا، امامجماعت روستا، شوراها و دهیار هم در مسجد حضور پیدا کنند و در کنار آنها مسائل و مشکلات روستا بررسی شود. اولویت هم مسائل فرهنگی و مذهبی و اجتماعی است و در نهایت مشکلات در جلسهای که در شهرستان با مسؤول مربوط داریم به وی اطلاع داده میشود و تا حد توان مسؤولان در جهت حل مشکلات قدم برمیدارند.
البته در این بین توفیق پیدا کردیم که به تعدادی از مسائل عمرانی هم رسیدگی کنیم. برای مثال تعدادی از روستاها از نبود راه مناسب به شهرستان شوط دچار مشکل میشدند؛ در حالی که اگر سه کیلومتر از راه روستایی اصلاح میشد مسیر برخی روستاها به شهر تا ۳۵ کیلومتر کاهش پیدا میکرد و این کار را گروه «قرب عاشورا» به صورت جهادی به عهده گرفت و در حال انجام است.
پس بیشتر روی مناطق محروم هدفگذاری کرده اید؟
بله خاستگاه انقلاب ما از همین مناطق محروم بوده و خوشبختانه با رصد مشکلات در این مناطق میتوان قدمهای بزرگی برداشت. البته در این پروسه، رصد مشکلات با ماست و زحمات اصلی را نهادهای دیگر مثل فرمانداری، شهرداری، سازمان تبلیغات، اداره ارشاد، سپاه و... انجام دادهاند که مددکار ما بودند و حتی در فعالیتهای جهادی هم ما را تنها نگذاشتند.
درباره این فعالیتهای جهادی بیشتر توضیح میدهید؟
این طرح به نوعی ادامه جهاد سازندگی دهه ۶۰ است. ما با همکاری ادارات و نهادها طرحی را در شورای فرهنگ عمومی به تصویب رساندیم و گزارشش را هم به نماینده، ولی فقیه ارسال کردیم. این طرح، تشکیل گروههای جهادی در شش کمیته فنی و چهار کمیته پشتیبانی بود و برهمین اساس مقرر شد تمام ادارات، سازمانها و ارگانها با تمام نفرات و تجهیزات خود هر ماه سه جلسه در یکی از روستاهای شهرستان شوط مستقر شده و مشکلات روستا را بررسی و حل کنند.
گفتید که شهرستان شما الان یک سند راهبردی دارد.
بله، ما یک سند راهبردی تدوین کردیم که یک برنامه پنج ساله براساس گام دوم انقلاب است. این سند راهبردی در ابتدا با ۵۲ برنامه نوشته شد که در نهایت آن را به ۳۴ برنامه محدود کردیم و اولویت به برنامههای فرهنگی اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و رفاهی داده شد.
این برنامهها تا چه اندازه قابل اجرا هستند؟
خوشبختانه با این سطح مشارکتی که من از مردم در این مدت دیدهام، فکر میکنم همه این برنامهها قابل اجراست.
برنامههای این سند راهبردی کجا تصویب میشود؟
ما یک اجلاس داریم در دفتر امامجمعه که خودم راه اندازی کردم و در این اجلاس نخبگان، اندیشمندان، دانشمندان، دانشجویان، سیاستمداران.
اهالی فرهنگ و ... که همگی اهل شهرستان شوط هستند عضوند و از بین آنها یک تیم اجرایی تشکیل شده که روی مسائلی که مطرح میشود نظر میدهند.