ترامپ به دنبال خروج با اقتدار از بحران/ اقدام ایران در توقیف نفتکش انگلیسی مقابله به مثل نبود
آرمان- مرتضی رفیعی: ژنرال رابرت اشلی رئیس آژانس اطلاعات وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) در پاسخ به سوال شبکه سیانان درباره تحولات اخیر در خلیج فارس و توقیف نفتکش انگلیسی توسط ایران، از پاسخ مستقیم به این پرسش سر باز زد و تاکید کرد که «ایران خواهان جنگ نیست.» ژنرال اشلی در سخنان خود در نشست سالانه امنیت در اندیشکده آسپن تاکید کرد: «ایران نمیخواهد جنگی را با آمریکا یا متحدانش آغاز کند.» به همین منظور «آرمان» گفتوگوی کوتاهی را با حشمتا... فلاحتپیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ترتیب داده که در ادامه میخوانید:
بعد از توقیف نفتکش انگلیسی توسط ایران، لندن این اقدام تهران را به گونهای اقدامی تلافیجویانه در مقابل توقیف نفتکش ایرانی در جبلالطارق توسط نیروی دریایی بریتانیا قلمداد کرد. آیا از دیدگاه شما این گونه است؟
اقدام ایران در توقیف نفتکش انگلیسی مقابله به مثل نبود، بلکه این اقدام بر اساس مقررات بینالمللی انجام شد. هر چند مقامات رسمی کشور نیز به صراحت اعلام داشتند که اقدام ایران به منظور مقابله به مثل نبوده است. نفتکش انگلیسی تجهیزات رهگیریاش را خاموش کرده و به گونهای ادامه مسیر میداد که احتمال تصادف و یا ایجاد حادثه در منطقه وجود داشت. لذا ایران در چارچوب مقررات بینالمللی این نفتکش را توقیف کرد. اما شاید از توقیف این نفتکش اثری مقابله به مثل گونه تعبیر شود. این در حالی است که این گونه نبود. دنیا متوجه شد که ایرانیها در برابر منافع ملی خودشان هیچگونه تعارفی با دیگران ندارند. لذا به همین دلیل از این موضوع به عنوان جدیترین موضع در شرایط کنونی خود را نشان داد. واقعیت آن است که آنچه که اتفاق افتاد نشان میدهد این چالشی که هم اکنون وجود دارد وارد جنبه واقعی خود شده است. بنابراین شاید از فضای جنگ روانی خارج شده و جنبه عملیاتی دارد. البته شروع کار زمان سقوط پهپاد آمریکایی و در حال حاضر نیز موضوع توقیف نفتکش، بنابراین به نظر میرسد نتیجه و ماحصل این شرایط تصاعد و گسترش بحران نخواهد بود بلکه ماحصل آن شناسایی و حقانیت ایران است. آمریکاییها که سعی کردند انگلیسیها را وارد این گود کنند اما آن تبدیل به یک دام برای انگلیسیها شد. آمریکاییها سعی کردند با این کار توان چانه زنی خودشان را افزایش و سیاست فشار بر ایران را گسترش دهند. اما اتفاقی که افتاد آن بود که نه تنها توان چانهزنی آمریکاییها ارتقا نیافت بلکه انگلیسیها برای برون رفت از شرایط فعلی فشار بیشتری را به آمریکاییها وارد میکنند. البته از انگلیسیها که خودشان را خدایگان سیاست میدانند بعید بود که در دام آمریکاییها بیفتند. بحران امروز آمریکا یافتن راهکاری برای خروج از بحران خود ساخته توسط ترامپ است. در حال حاضر انگلیسیها در این بحران گرفتار شدهاند. به رغم ادعای وزیر خارجه بریتانیا، لندن مجبور است به نوعی از خود نرمش نشان دهد. چون در آینده باز این ایران است که دست برتر را در تحولات در اختیار خواهد داشت. لذا میبایستی آنچه که معاونت حقوقی ریاست جمهوری و دستگاه دیپلماسی کشور از نظر دور ندارند این بوده که همواره جنبههای حقوقی و شکایت رسمی را دنبال کنند. همان گونه که در زمینه تجاوز پهپاد آمریکایی شکایت صورت گرفت در این زمینه نیز میبایستی شکایت صورت گیرد. در نهایت بخش عمدهای از مسائل در حوزه حقوقی و بخشی در حوزه سیاسی نتایج مورد نظر را خواهد داشت. اتفاقی که افتاده این است که اثر این تحولات به سود ایران تمام خواهد شد. برخی از کشورهایی که آتش بیار معرکه همانند عربستان و امارات بودند در حال حاضر سیگنالهای دیپلماسی را به ایران نشان میدهند. لذا دیگر حاضر نیستند وارد چالشی با ایران شوند. چون کشورهایی همچون آمریکا و انگلیس را که فکر میکردند سخن نهایی در چالشهای منطقهای میزنند. اما در حال حاضر هم بعد از سقوط پهپاد و هم بعد از شرایطی که در حال حاضر جنبه مقابله به مثل (در موضوع نفتکشها) خود را نشان میدهد، به این نتیجه میرسند که به آن دولتهایی که تاکنون باج میدادند تا توافقنامههای امنیتی با آنها بسته و خریدهای تسلیحاتی بزرگی انجام میدادند دیگر نمیتوانند فعال مایشای تحولات باشند. بنابراین نقطه عطفی در حال شکلگیری است. لذا با این نقطه عطف امکان اینکه عملا تحولات وارد فاز دیپلماسی شود بیشتر از گذشته است.
با توجه به آنکه رئیس اطلاعات نظامی پنتاگون صراحتا مطرح داشته که ایران خواهان جنگ با آمریکا و یا متحدانش نیست. هدف ترامپ از کوبیدن بر طبل افزایش تنش میان تهران- واشنگتن چیست؟
ترامپ سیاست فشار پر قدرت در برابر ایران را در پیش گرفته است. لذا ترامپ به دنبال آن است که با شاخصهایی که مطرح داشته اگر آنها را به اثبات برساند قدرت آمریکا را به اثبات برساند. همچنین در مقابل آنها از دیگر کشورهای دنیا امتیاز گیرد. برخی از کشورهای دوست آمریکا با آن همراه شدهاند اما کشورهای دیگری همچون چین، روسیه و ایران نسبت به آن موضع گرفتهاند. لذا به نظر میرسد که سیاست ترامپ به گونهای جنگ روانی برای نشان دادن قدرت آمریکا است. اما جنگ روانی زمانی که با واقعیت مواجه گردد. در آن زمان عملا دیگر راهبردی برای ادامه آن وجود ندارد. در موضوع ایران به خوبی نشان میدهد که ترامپ عملا راهبردی برای بعد از ادامه این مسیر ندارد. این مشکل امروز آمریکا است. مشکلی که باعث شده که نتواند راهکاری برای برون رفت از بحران داشته باشد. بحرانی که با جنگ روانی آغاز شد اما با سقوط پهپاد آمریکایی و عدم سقوط اقتصاد ایران در مقابل فشارهای آمریکا و بهویژه بهروز شدن ایران با شرایط تحریم کنونی و همچنین عدم همراهی سایر کشورهای دنیا با آمریکا ادامه یافت. به گونهای که ایرانیان توانستهاند نیاز بودجهای خودشان از نفت را به رغم شرایط سخت کنونی مدیریت کنند. اما کشورهای دیگر حاضر نشدند ریسک همراهی با آمریکا را بر علیه ایران شکل دهند. این سیاست جنگ روانی با یک چالش عملیاتی مواجه شده است. لذا به نظر میرسد ترامپ به دنبال برون رفت از آن است منتها این برون رفت را سعی میکند با اقتدار داشته باشد که چنین شرایطی برای وی فراهم نیست.
با توجه به آنکه طی روزهای گذشته واشنگتن مدعی شد یک پهپاد ایرانی را منهدم کرده بسیاری از کارشناسان این ادعای واشنگتن را اقدامی در جهت کسب وجهه از دست رفته آمریکا قلمداد کردند آیا از دیدگاه شما این گونه است؟
بعد از جنگ سرد تاکنون آمریکا به لحاظ نظامی دچار حقارت نشده است. بنابراین آمریکاییها به دنبال دستاوردی هستند تا سقوط پهپاد خودشان را جبران کنند. تاکنون چنین حقارتی را آمریکاییها تجربه نکردند. لذا مشاهده میکنیم که خبری کذب توسط رئیسجمهور آمریکا مطرح میشود. بعد از آن هیچ سندی برای اثبات این ادعاها ارائه نمیکند. اسناد ایران نشان میدهد نه تنها پهپاد ایرانی سقوط نکرده بلکه این پهپاد ماموریتش را به پاپان رسانده است. این مساله نشان میدهد که آمریکاییها از بهکار بردن ابزارهای نظامی بر علیه ایران کاملا مایوس شدهاند. لذا زمانی که اشلی بیان میدارد ایران راهبردی برای جنگ ندارد این مساله بیشتر بیانگر نوعی عقب نشینی آمریکاییها از شعار روی میز بودن تمام گزینهها را به تصویر میکشد.