امید و زندگی در رجها و رنجها/ هزاران درد ناپیدا قرین «محرومیت»
گروه جامعه ــ امروز با حمایتهای بنیاد برکت بخشی از زنان و دختران روستاهای محروم کردستان با امید کمک به اقتصاد خانواده رج بر رج فرش گذاشته بودند و با رنج و مشقت و با بساطی آهنی، هنر دستان خود را در چهره بیجان فرش به رخ میکشیدند این درحالی است که در دهه چهارم انقلاب بیشاز هر زمان دیگری نیازمند اقدامات اجتماعی، روحیه کار جمعی و توجه به همنوع...
وقتی کلمه «محرومیت» یا «روستای محروم» را میشنوید چه تصویری در ذهنتان نقش میبندد؛ محرومیت شاید تنها یک کلمه باشد، اما یک دنیا حرف را پشت هفت حرفش نهفته دارد. چقدر خانوادههایی که به دلیل محرومیت از روستای خود کوچ کردند و چقدر جوان به دلیل دیده نشدن، حمایت نشدن و همین محرومیت دیار خود را رها کرده و مهاجرت کردند تا شاید از دایره این کلمه خود را نجات دهند. آری محرومیت شاید یک کلمه باشد، اما پر از تلخی، غفلت، تنهایی، مظلومیت و حرفهای بر دل مانده زندگی است.
به گزارش ایکنا ماه قبل که به یکی از شهرستانهای استان کردستان برای گزارش از خدمات بنیاد برکت ستاد اجرایی فرمان حضرت امام عازم شدم، هیچ گاه فکر نمیکردم با روستائیانی برخورد کنم که اگرچه مردمان آن را به دلبزرگی، شهامت و دامپروری میشناسیم، اما در موطن خود تا این حد تنها باشند. آنقدر تنها که گویا فراموش شده بودند؛ شهرداری، دهداری، شورای شهر، استانداری و شهرسازی گویا همهشان این روستا را فراموش کرده بودند و آنقدر محرومیت و درد تنهایی به روستائیان فشار آورده بود که یکی پس از دیگری زادگاهشان را ترک کرده بودند و روستا تا مرز متروکه شدن پیشرفته بود.
تصورش هم سخت است که کار بلد باشی، اما امکانات نداشته باشی؛ تصورش سخت است که با مشقت فراوان و سالها دوری از خانه تحصیل کرده باشی و مدرک عالی کسب کرده باشی، اما بعد از خدمت سربازی هنوز در خانه باشی و غصه بیکاری را بخوری؛ و چقدر سخت است که دختران و پسرانی را ببینی که با لباسهای محلی و با هزار امید در روستایی بدون امکانات زندگی میکنند تا روزی مدرسه آنها که در سیل اخیر ویران شده بود دوباره برپا شود و مشغول کسب علم شوند. اما در چنین شرایطی چه کسانی باید آستین همت را بالا بزنند و غبار محرومیت را از چهره مردمان نجیب چنین مناطقی بزدایند؟ دولتها اگر میتوانستند که قدم برمیداشتند. نه این که نمیتوانند، شاید نمیدانند، شاید گذرشان به مناطق محروم نمیافتد، شاید آنقدر برنامه «حضور در همایش» دارند که فرصت «حضور در روستای محروم» را ندارند و شاید...، نمیدانم؛ تنها به چشم خود دیدم که محرومیت اصلا چهره زیبایی ندارد.
در میان تمام این ناامیدیها و محرومیتها هستند آنانی که به قول و عهدشان وفا کردهاند؛ هستند کسانی که اهل محبت و برکت و اهل جهاد اند و شاید اینها هستند که به مفهوم واقعی «برکت» معنا میبخشند. اولین روستایی که برای تهیه گزارش عازم آن شدیم روستای «گوندک» از توابع شهرستان بیجار استان کردستان بود. ابتدای جاده شهری به روستا وضعیت مناسبی نداشت و ما به اجبار از اتوبوس پیاده شدیم و ادامه راه را با مینیبوس، حدود ۵ کیلومتر، طی کردیم. روستای گوندک نیمه مخروبه بود. با پیاده شدن ما از مینی بوس، مردم روستا که اکثر آنها پا به سن گذاشته بودند، به استقبالمان آمدند و با روی گشاده خوشآمدگویی کردند.
گوندک نه تنها جادهای مناسب و آسفالت برای رفت و آمد نداشت، بلکه تقریبا از حداقلترین امکانات نیز محروم بود. برای اهالی روستای گوندک خشکسالی و نبود کار بهانهای شده بود تا روستا را به حال خود رها کنند و به شهرها پناه ببرند. بیش از ۹۵ درصد مردم روستا به دلیل محرومیت، آنجا را ترک کرده بودند، اما با طرح اشتغالزایی بنیاد برکت گویی جان دوباره گرفته بودند و نزدیک به ۴۰ خانوار با هزار امید و آرزو به این روستا بازگشته بودند.
کامبیز محمدی، مجری طرحهای اشتغالزایی محور اجتماعی بنیاد برکت استان کردستان که در این سفر خبرنگاران را همراهی میکرد بعد از بازدید از روستای گوندک، در جمع خبرنگاران گفت: روستای گوندک در فاصله ۲۶ کیلومتری شهر بیجار واقع شده است که در چند سال اخیر بیشترین آمار مهاجرت را به دلیل مشکلات کسب و کار داشته است.
وی شغل بیشتر مردم را زراعت گندم به شکل دیمی عنوان کرد و ادامه داد: اما به دلیل خشکسالی و کمبود آبهای زیر زمینی این کار رها شد. ما با توجه به مصوبه شورای اشتغال استان به این روستا ورود کردیم و با ارائه تسهیلات، مشاوره و ایجاد بازار اشتغال موجب مهاجرت معکوس اهالی این روستا شدیم. با برگزاری دورههای دامداری برای این افراد و ایجاد زیرساختهای لازم، به فروش محصولات هم فکر کردیم. در حال حاضر این روستا ۱۵۰ نفر ساکن دارد که تعدادی از آنها مهاجرت کرده بودند که با اجرای طرحهای بنیاد برکت به این روستا بازگشتند.
سیدمهدی حسینی، یکی از اهالی مطلع روستای گوندک هم در جمع خبرنگار حاضر شد و گفت: در دهه ۷۰ بیش از ۶۰۰ نفر در این روستا ساکن بودند و در سال ۸۰ بدلیل خشکسالیهای ایجاد شده، نبود آب شرب و نبود اشتغال مناسب جوانان به شهرها مهاجرت کردند. بیش از ۹۰ درصد روستاییها در سال ۸۲ از این روستا مهاجرت و به شهرهای اطراف پناه بردند؛ ولی در سال ۹۵ با حضور بنیاد برکت و ارائه تسهیلات اشتغالزایی ۵ خانوار به روستا بازگشتند و بنیاد هم به ۸ نفر وام اشتغالزایی را پرداخت کرد. اکنون ۳۸ خانوار جمعیت ساکن روستای گوندک است که در تولید دام سبک و سنگین اقدام میکنند.
یکی از افرادی که تسهیلات از بنیاد برکت دریافت کرده بود مردی حدودا ۳۸ ساله به نام احمدی بود. او که لبخندی دلنشین برلب داشت و خوشحال از کسب روزی حلالش بود، به میان خبرنگاران آمد و گفت: ۳۰ میلیون تومان تسهیلات از بنیاد برکت دریافت کردم و ۱۶ راس دام خریدم و در روستا در حال دامپروری هستم از این طریق ماهیانه خرج و مخارج خود و خانوادهام را تامین میکنم. اگر این کمکها نبود هیچ وقت به روستا باز نمیگشتیم.
کمی به تنهایی در اطراف روستا سرک کشیدم. بهاطراف روستا که قدم میگذاشتی انگار کمبود و مشکلات مردم سرتاسر وجودت را میگرفت، از تخریب منازلشان گرفته تا بوی بسیار آزار دهنده گودال فاضلاب وسط روستا که شبها بلای جانشان بود. اهالی از وضعیت فعلی روستا و نبود جاده و مدرسه و مسجد گله بسیار میکردند و از بیمهریهای سایر نهادها گلهمند بودند. با این وجود زندگی در گوندک جریان داشت، اما رفاه و آسایش واژههایی بودند که در اینجا نه تنها قابل لمس نبود، بلکه معنی هم نداشت. گوندک تا زمانی که بتواند به روزهای پربرکت خود برگردد راه زیادی پیش رو دارد.
در ادامه این سفر با استقبال گرم کودکان در روستا «خودلان» مواجه شدیم؛ اولین جایی که در این روستا سرزدیم دکه مکانیکی با امکانات کم، اما در حال کاری بود که با حمایتهای بنیاد برکت خود را سرپا نگهداشته بود و خرج یک زندگی حداقلی را تأمین میکرد. به گفته پسرجوانی که صاحب این مکانیکی بود، بنیاد برکت در جهت حمایتهای ویژهای که در مسیر اشتغالزایی دارد، ۱۰ میلیون وام برای اشتغال او پرداخت کرده است. ۱۰ میلیون وامی که در زندگیاش برکت آورده بود و امروز ماهی ۳ میلیون تومان درآمد دارد.
در بخش دیگری از این روستا به سراغ دو خانواده دیگر رفتیم. زنان و دختران روستا به امید کمک به اقتصاد خانواده گره بر گره فرش گذاشته بودند و با رنج و مشقت و با بساطی آهنی، هنر دستان خود را در چهره بیجان فرش به رخ میکشیدند. به گفته خودشان اگر تا امروز برای دیگران فرش میبافتند و نیمی از پولش را دریافت میکردند، حال با وسایل و امکاناتی که در اختیار دارند، میتوانند برای خودشان کار کنند و گامی هر چند کوچک در جهت امرار معاش خانواده خود داشته باشند.
در جریان این بازدید، مرتضی نیازی، مدیر طرحهای اجتماع محور بنیاد برکت ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) که ما را همراهی میکرد به روند حمایتها و اقدامات بنیاد در این مناطق اشاره کرد و گفت: اخیرا بنیاد برکت ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) چالشها و فرصتهای حوزه اشتغال را بررسی کرده که اصلیترین چالش پایین بودن نسبت اشتغال به جمعیت بوده است. کم بودن بهرهوری نیروی کار و افزایش مهاجرت روستاییان به مناطق شهری برای دسترسی به اشتغال از دیگر چالشهای مورد بررسی در حوزه اشتغال است.
مدیر طرحهای اجتماع محور بنیاد برکت ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) با بیان اینکه بار تکفل (نسبت تعداد افراد غیرشاغل به تعداد افراد شاغل در خانواده) با توجه به آمار سال ۲۰١۷ میلادی در ایران ۳.۴ است تصریح کرد: میانگین بار تکفل در کشورهای خارجی ۲.۳، در کشورهای آسیایی ۲.۲ و در چین که یکی از عوامل پیشرفت این کشور به حساب میآید ١.۸۵ است. آمار بار تکفل ایران نشان از خالی بودن ظرفیت عظیمی در کشور است و مقایسه آمار بهرهوری ایران با کشورهای دیگر نیز وضعیت مطلوبی ندارد و متاسفانه فرصتهای شغلی به صورت نامتوازن ایجاد شدهاند.
نبود الگویی سازگار با کسبوکارهای روستایی
نیازی با بیان اینکه در صورت ادامه روند کنونی جمعیت روستایی کشور در ١۰ سال آینده از ۲۲ درصد کل جمعیت به ١۸ درصد کاهش پیدا خواهد کرد ادامه داد: از دلایل کاهش جمعیت ۲۲ میلیونی روستایی کشور نبود فرصتهای شغلی برابر در روستاها و در نتیجه مهاجرت به شهرها بوده است. اولویت اشتغال در صنعت است و از ظرفیت روستاها استفاده نشده است. نبود الگویی سازگار با کسبوکارهای روستایی و عدم پیشبینی سازوکارهای اجرایی از عواملی است که موجب عدم بهره از ظرفیت روستاها در بحث اشتغالزایی شده است.
نیازی با بیان اینکه در صورت ادامه روند کنونی جمعیت روستایی کشور در ١۰ سال آینده از ۲۲ درصد کل جمعیت به ١۸ درصد کاهش پیدا خواهد کرد ادامه داد: از دلایل کاهش جمعیت ۲۲ میلیونی روستایی کشور نبود فرصتهای شغلی برابر در روستاها و در نتیجه مهاجرت به شهرها بوده است. اولویت اشتغال در صنعت است و از ظرفیت روستاها استفاده نشده است. نبود الگویی سازگار با کسبوکارهای روستایی و عدم پیشبینی سازوکارهای اجرایی از عواملی است که موجب عدم بهره از ظرفیت روستاها در بحث اشتغالزایی شده است.
مدیر طرحهای اجتماعمحور بنیاد برکت ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) افزود: بنیاد برکت ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) بر اساس آسیبشناسیها و پژوهشهای صورت گرفته در این حوزه مدلهای اجرایی در قالب آییننامههای سحاب، آفتاب و آسمان پیشبینی کرده است. طرحهای اشتغال روستایی استان کردستان اجتماعمحور و بنگاه محور است که در این طرحها علاوه بر تولید، بحث بازاریابی و استقرار زنجیرههای عرضه را پیشبینی و به تامین منابع مالی اقدام کردیم، اما اصل کلی بر آن بنا نشده است.
نیازی به اجرای ١۰ هزار طرح اشتغالزایی در سال گذشته اشاره کرد و افزود: ۲۰۰ طرح از این تعداد در استان کردستان انجام شده است که برنامهها برای سال جاری اجرای ۳۰ هزار طرح در کشور است که ۳ هزار آن با شغلهای متفاوت در استان کردستان خواهد بود. البته به منظور استانداردسازی محصولات تولیدی و مراحل انجام کار به چاپ ۶ کتابچه اقدام کردهایم که امسال نیز ١۰ کتابچه دیگر به آن اضافه خواهد شد.
مدیر طرحهای اجتماع محور بنیاد برکت ستاد اجرایی فرمان امام (ره) با اشاره به اجرای طرح اشتغالزایی اجتماع محور در شهرستان بیجار عنوان کرد: با توجه به شناسایی مناطق محروم کشور مطابق اطلس مناطق محروم کشور، به پرداخت ۳۰ میلیون تومان تسهیلات برای خرید دام در روستای گوندک شهرستان بیجار و ۳۰ میلیون تومان تسهیلات برای احداث تعمیرگاه در روستای خودلان اقدام کردهایم.
وی با بیان اینکه در سال جاری به بیش از ۵۰ روستای شهرستان بیجار در بحث اشتغال روستایی پایدار ورود پیدا خواهیم کرد، ادامه داد: پرداخت دو فقره تسهیلات ١۰ و ١۲ میلیون تومانی به کارگاه تولید فرش آهنی در روستای خودلان شهرستان بیجار و پرداخت تسهیلات ۳۰ میلیون تومانی برای پرورش شترمرغ در روستای خسروآباد شهرستان بیجار از دیگر اقدامات بنیاد برکت در کردستان است.
آخرین مقصد سفر ما روستای خسروآباد و بازدید از مسجد قدیمی آن بود. هرچند سفر به مناطق محروم میتواند قلب یک مسافر را به درد آورد، اما قطعا فکر او را هم برای ایجاد شرایطی بهتر در این مناطق باز میکند. با رسیدن اتوبوس به فرودگاه کرمانشاه سفر یک روزه ما تمام شد، اما دلهایمان پیش مردم این روستاها ماند تا همیشه حواسمان باشد حداقل با قلممان مطالبهگر حقوق محرومان باشیم. یادمان باشد که رفاه نباید تنها برای بخشی از مردم کشور باشد، درحالی که بسیاری از افراد با کمترین امکانات، زندگی خود را سپری میکنند.
هرچند که باید در نظر داشت اشتغالزایی برای مناطق محروم نکته تحسین برانگیزی است، اما کودکان و نوجوانانی که با خندههای بلندشان در پستیها و بلندیهای روستاهای مناطق محروم زندگی میکردند نیاز به شغل ندارند، حداقلهای یک زندگی کودکانه، مدرسه و امکانات آموزشی نیز جزئی از نیازها و حقوق این افراد است تا بتوانند الفبای زندگی را در شرایط محرومیت هم بیاموزند.
امروز در دهه چهارم انقلاب بیش از هر زمان دیگری نیازمند اقدامات اجتماعی، روحیه کار جمعی و توجه به هم نوع در جامعه هستیم و آن گاه که این توجه و همت جمعی پدید آید، بدون شک واژههایی همچون «محرومیت»، «فقر» و «بیکاری» هم از جامعه ما رخت خواهد بست.
گزارش از وهاب خدابخشی
انتهای پیام