به گزارش خبرنگار مهر، محمد زارع شیرین کندی، عضو هیات علمی دانشنامه جهان اسلام و نویسنده کتابهایی چون «تفسیر هایدگر از فلسفه هگل»، «هایدگر و مکتب فرانکفورت»، «پدیدارشناسی نخستین مراحل خودآگاهی فلسفی ما: مقالاتی درباره برخی اندیشمندان و روشنفکران کنونی ایران» و مترجم کتاب «لوکاچ و هایدگر: به سوی فلسفهای جدید» اثر لوسین گلدمن در تازهترین یادداشت ارسالی خود به مهر بر موضوع تفنن در فرهنگ امروز ایران دست گذاشته است. به باور او ما اگر کتابی هم درباره متفکران ایرانی نوشتهایم از سر تفنن بوده است. زارع همچنین آثار اتو پوگلر را مثال میزند و میگوید که او به صورت تخصصی روی آثار هیدگر کار کرده و چند کتاب درخشان منتشر کرده است، اما نویسندگان ایرانی اگر درباره اندیشمندی مینویسند صرفا به خاطر تفنن است و تخصصی در کار آنها نیست. این یادداشت را در ذیل بخوانید:
«تخصص غیر از تفنن است. در حالی که فایده تخصص عام و فراگیر است، فایده تفنن خاصِ متفنن است و دیگران نمیتوانند بهرهای از آن داشته باشند زیرا متفنن از برای دل خود کار میکند و کارش برای ارضای شوق و ذوق زودگذر خویش است.
از محققان معاصر ایرانی در فلسفه کمتر کسی را میشناسم که تمام تلاش و کوشش فکریاش معطوف به یک فیلسوف یا متفکر باشد و تمام عمر به آرا و اندیشههای یک متفکر پرداخته باشد و عمرش را در آن راه صرف کرده باشد. بیشتر پژوهندگان ما متفنن هستند نه محقق. ما متخصص فارابی نداریم، متخصص ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا و حتی متخصص علامه طباطبایی هم نداریم. هرکس از بهر دل خویش کتابی یا مقالهای درباره آن فیلسوفان مینویسد و سپس رها میکند و به دنبال موضوعات و مسائل دیگر میرود. گویی پرداختن همه جانبه و تمام وقت به یک فیلسوف کسر شان است. این در حالی است که در غرب هرکدام از فیلسوفان و متفکران و شاعران، متخصص و متبحر خودشان را دارند. در غرب ارسطو شناس، کانت شناس، هگل شناس، هیدگر شناس و... داریم، اما ما در اینجا صرفا مدعی فارابی، مدعی ابن سینا، مدعی سهروردی و مدعی ملاصدرا داریم و کسی را که عمرش را صرف تحقیق و تتبع در آرا و افکار یک متفکر کرده باشد، نداریم. آنچه داریم متفنن است.
کتاب شناسی اتو پوگلر، محقق سرشناس آلمانی، را ببینید. ۱۰ اثر معتبرش درباره هیدگر و اندیشههای اوست. هرکدام از کتابهای پوگلر درباره هیدگر رویدادی مهم و مرجع و منبعی راهگشا و آموزنده است. پوگلر گره از فروبستگی تفکرات هیدگر گشوده است و آنچه هیدگر به اجمال گفته، پوگلر به تفصیل بازنمایانده است. او متبحر در تفکرات هیدگر و یک هیدگرشناس مبرز و برجسته است. ما نظیر او را در ایران نداریم. آنچه داریم ادعا، سروصدا، هیاهو و جاروجنجال است نه تحقیق و تتبع راستین و برخاسته از نیاز و طلب درونی. کاش روش تحقیق و تفکر را از دیگران میآموختیم و ادعا کمتر میکردیم و تحقیق و تفکر بیشتر. کاش به جای این همه هیاهو و کنفرانس و سمینار و همایش کتابی جامع و دقیق درباره هرکدام از فیلسوفان و متفکران کلاسیکمان مینوشتیم و از پریدن از این شاخه به آن شاخه اجتناب می کردیم.»
به گزارش خبرنگار مهر، محمد زارع شیرین کندی، عضو هیات علمی دانشنامه جهان اسلام و نویسنده کتابهایی چون «تفسیر هایدگر از فلسفه هگل»، «هایدگر و مکتب فرانکفورت»، «پدیدارشناسی نخستین مراحل خودآگاهی فلسفی ما: مقالاتی درباره برخی اندیشمندان و روشنفکران کنونی ایران» و مترجم کتاب «لوکاچ و هایدگر: به سوی فلسفهای جدید» اثر لوسین گلدمن در تازهترین یادداشت ارسالی خود به مهر بر موضوع تفنن در فرهنگ امروز ایران دست گذاشته است. به باور او ما اگر کتابی هم درباره متفکران ایرانی نوشتهایم از سر تفنن بوده است. زارع همچنین آثار اتو پوگلر را مثال میزند و میگوید که او به صورت تخصصی روی آثار هیدگر کار کرده و چند کتاب درخشان منتشر کرده است، اما نویسندگان ایرانی اگر درباره اندیشمندی مینویسند صرفا به خاطر تفنن است و تخصصی در کار آنها نیست. این یادداشت را در ذیل بخوانید:
«تخصص غیر از تفنن است. در حالی که فایده تخصص عام و فراگیر است، فایده تفنن خاصِ متفنن است و دیگران نمیتوانند بهرهای از آن داشته باشند زیرا متفنن از برای دل خود کار میکند و کارش برای ارضای شوق و ذوق زودگذر خویش است.
از محققان معاصر ایرانی در فلسفه کمتر کسی را میشناسم که تمام تلاش و کوشش فکریاش معطوف به یک فیلسوف یا متفکر باشد و تمام عمر به آرا و اندیشههای یک متفکر پرداخته باشد و عمرش را در آن راه صرف کرده باشد. بیشتر پژوهندگان ما متفنن هستند نه محقق. ما متخصص فارابی نداریم، متخصص ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا و حتی متخصص علامه طباطبایی هم نداریم. هرکس از بهر دل خویش کتابی یا مقالهای درباره آن فیلسوفان مینویسد و سپس رها میکند و به دنبال موضوعات و مسائل دیگر میرود. گویی پرداختن همه جانبه و تمام وقت به یک فیلسوف کسر شان است. این در حالی است که در غرب هرکدام از فیلسوفان و متفکران و شاعران، متخصص و متبحر خودشان را دارند. در غرب ارسطو شناس، کانت شناس، هگل شناس، هیدگر شناس و... داریم، اما ما در اینجا صرفا مدعی فارابی، مدعی ابن سینا، مدعی سهروردی و مدعی ملاصدرا داریم و کسی را که عمرش را صرف تحقیق و تتبع در آرا و افکار یک متفکر کرده باشد، نداریم. آنچه داریم متفنن است.
کتاب شناسی اتو پوگلر، محقق سرشناس آلمانی، را ببینید. ۱۰ اثر معتبرش درباره هیدگر و اندیشههای اوست. هرکدام از کتابهای پوگلر درباره هیدگر رویدادی مهم و مرجع و منبعی راهگشا و آموزنده است. پوگلر گره از فروبستگی تفکرات هیدگر گشوده است و آنچه هیدگر به اجمال گفته، پوگلر به تفصیل بازنمایانده است. او متبحر در تفکرات هیدگر و یک هیدگرشناس مبرز و برجسته است. ما نظیر او را در ایران نداریم. آنچه داریم ادعا، سروصدا، هیاهو و جاروجنجال است نه تحقیق و تتبع راستین و برخاسته از نیاز و طلب درونی. کاش روش تحقیق و تفکر را از دیگران میآموختیم و ادعا کمتر میکردیم و تحقیق و تفکر بیشتر. کاش به جای این همه هیاهو و کنفرانس و سمینار و همایش کتابی جامع و دقیق درباره هرکدام از فیلسوفان و متفکران کلاسیکمان مینوشتیم و از پریدن از این شاخه به آن شاخه اجتناب می کردیم.»