کافکا در ساحل نوشتهی هاروکی موراکامی
در کتابهایی که از نویسندگان شرقی علی الخصوص شرق دور! منتشر میشود، معمولا جهانی پر از اسطوره و استعاره در پیش رو خواهید داشت که آدم را به اتفاقات روزمره خودش نیز حساس میکند. از موفق ترین افراد در خلق این نوع فضاهای سوررئالیستی چه کسی لایق تر از هاروکی موراکامی Haruki Murakami نویسندهی ژاپنی […] نوشته کافکا در ساحل نوشتهی هاروکی موراکامی...
در کتابهایی که از نویسندگان شرقی علی الخصوص شرق دور! منتشر میشود، معمولا جهانی پر از اسطوره و استعاره در پیش رو خواهید داشت که آدم را به اتفاقات روزمره خودش نیز حساس میکند. از موفق ترین افراد در خلق این نوع فضاهای سوررئالیستی چه کسی لایق تر از هاروکی موراکامی Haruki Murakami نویسندهی ژاپنی خالق کتاب کافکا در ساحل است؟ در این متن به بررسی و تحلیل کتاب کافکا در ساحل خواهیم پرداخت، با نت نوشت همراه باشید.
کافکا در ساحل نوشته هاروکی موراکامی
این یک راز نیست و همه چیز استعاره است!
باید یاد آور شد که طبیعتا زندگی در فرهنگی مثل فرهنگ ژاپن، که تمام ابعاد مادی و معنوی زندگی مردم با اسطورهها و سنتها توجیه شده است، قطعا نویسندگانی با ذهنیتهای متخیل و پر از رمز و راز و تبعا اسطورهای پرورش مییابند، اما اینکه نویسنده در خلق این گونه فضاها چقدر توانمند باشد احتمالا کار هر کسی نخواهد بود.
بیشتر بخوانید: مروری بر آثار هاروکی موراکامی ، یک سوررئالیسمِ رئالیسم
کازوئو ایشیگو معتقد است:
“هاروکی موراکامی در ادبیات ژاپن یکه و ممتاز است، و آثار او رنگ سوررئالیستی توام با مضحکهای عبث را دارد، که مالیخولیا را در زندگی روزمره طبقه متوسط جستجو میکند.
با این حال وسوسهای درونمایه نیز هست که به گذشتهی دور بر میگردد و آن هم فانی بودن زندگی است. او این موضوع را در حالی میپروراند که شخصیت هایش هنوز نسبتا جوانند …
بی تردید جان مایه بزرگ داستانهای موراکامی فقدان است هرچند از مشخص کردن منبع آن سرباز میزند و میگوید: این یک راز است! … “
کافکا در ساحل Kafka on the Shore (با نام اصلی: 海辺のカフカ Umibe no Kafuka) تقریبا دنیایی تیره و تار از ذهن نویسنده است. کمتر نویسندهای به اندازه موراکامی موفق شده مفاهیم کلی را که در واقعیت پنهان شده اند، به چالش بکشد.
نکتهی جالب اینجاست که خلق این نوع فضاهای جادویی اصولا در جهان سوم رخ میدهد. کاری که گارسیا مارکز یا حتی آلخو کارپانتیهوبن اوکری با داستانهای خیالی خود کرده اند؛ جهان سوم را جایی مناسب برای فضاهای جادویی ذهن خود یافته اند!
البته این تصمیم آنچنان بی دلیل هم نبوده است. همانطور که در ابتدای مطلب اشاره کردیم درجهان شرقی، فرهنگ عامه و اسطورهها بر جنبههای علمی و فرهنگی غلبه دارند، و اینگونه رئالیسم جادویی گسترش دهنده دیالوگ هایی است که ریشه در سنت دارد
. در این رمان دنیایی خیالی را سپری خواهید کرد، که هرچه در آن عمیق تر میشوی مرز بین خیال و واقعیت کم رنگ و کم رنگ تر میشود، نویسنده بدون در نظر گرفتن قوانین فیزیک فضایی پر از راز و رمز و معما را برای غرق شدن مخاطب خلق میکند.
بیشتر بخوانید: رمان پس از تاریکی نوشتهی هاروکی موراکامی
رمان کافکا در ساحل را به طور کلی، جدا از روایت اول شخص که نویسنده هم سطح با شخصیتها پیش میرود، حتی جدا از این که شخصیتها چه کسی هستند و ” چه کسی پدر کافکا را کشت؟ ” با رمانی روبرو هستیم که پیوسته زمینه خود را تغییر میدهد، گاهی رنگ و بوی تراژدیهای یونانی را میگیرد و گاهی به دنیای اسرار آمیز کهن الگوهای یونگی سرک میکشد.
کافکا و آقای ناکاتا کلیدی ترین شخصیتهای رمان کافکا در ساحل هستند، که نویسنده گاهی به زندگی کافکا میپردازد و گاهی به زندگی ناکاتا، اما در این دوپارگی همچنان یک دستی روایت و فضا را حفظ میکند.
با همه جذابیت کتاب در روایت و علی رغم فضای سرگیجه آور درحال چرخش بین رویا و واقعیت و حال و گذشته و آینده که ممکن است مخاطب کم حوصله را فراری دهد، در نهایت خواننده با فرهنگ و سنتها و عقاید مردم ژاپن همراه میشود.
بیشتر بخوانید: دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل نوشته هاروکی موراکامی
“از تخیل میترسی، حتی بیشتر از آن از رویاها، از مسئولیتی که با رویا آغاز میشود میترسی اما ناچاری بخوابی و رویا هم جزء خواب است. بیدار که شدی میتوانی تخیل را سرکوب کنی، اما رویا را که نمیشود سرکوب کرد!”
موراکامی در ادامه میگوید:
“این یک راز است! راستش نمیدانم این حس فقدان از کجا میآید. شاید بگویید باشد، خیلی چیزها را به عمرم از دست داده ام یا مثلا دارم پیر میشوم و روز به روز از عمرم کاسته میشود و مدام وقت و امکاناتم را ازدست میدهم. جوانی و جنب و جوش از دست رفته و به معنایی این یعنی همه چیز! گاه حیرانم که در پی چه چیزم؟
فضای اسرار آمیز خودم را در درونم دارم و این فضای تاریکی است. این پایگاهی است که به هنگام نوشتن به درون آن پا میگذارم، این در مخصوصی است برای من! اشیای این دنیا شاید همان چیزهایی باشد که از دست داده ام… نمیدانم لابد این یک جور ماتم است.”
پاسخی بگذارید لغو پاسخ
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
اگر جوابی برای دیدگاه من داده شد مرا از طریق ایمیل با خبر کن
نام *
ایمیل *
وبسایت
Current ye@r *
Leave this field empty