نتیجه ریختن خون مظلوم خاتمه یافتن قدرت است/ خداوند؛ منتقم اصلی
گروه اندیشه ــ یک کارشناس و پژوهشگر حوزه دین به تبیین روایاتی از ائمه(ع) در زمینه خون مظلوم پرداخت و بیان کرد: امام باقر(ع) میفرمایند در سجده شکر خدا را به خون مظلوم سوگند دهید و درخواست خود را مطرح کنید. همچنین امام علی(ع) نیز در نهجالبلاغه در این زمینه سخنانی دارند و تبیین کردهاند که اگر خونی از مظلوم ریخته شود به هیچ عنوان این خون ضایع...
به گزارش ایکنا؛ حجتالاسلام والمسلمین محمد سروشمحلاتی، از کارشناسان برجسته حوزه دین در مراسم شام غریبان شهادت امام حسین(ع) که شب گذشته، 19 شهریور، در منزل شهیدان سیدابراهیم و سیدعلی موسوی برگزار شد، به ایراد سخن پرداخت و بیان کرد: یکی از حرمتهایی که در نزد خداوند از احترام ویژه برخوردار است خون مظلوم به شمار میرود. تعبیری که در اینجا وجود دارد خون مظلوم و نه خون شهید است که این دو تعبیر تفاوت دارند. البته خون شهید نیز بسیار با ارزش و مقدس است اما خون مظلوم یک عنوان مستقلی است که گاهی اوقات مظلومیت و شهادت باهم توأم میشوند و گاهی نیز ممکن است از هم جدا شوند. مقدار اهمیت و ارزش خون مظلوم از یک تعبیری که از امام باقر(ع) به ما رسیده قابل استفاده است. این روایت را همه مشایخ و بزرگان حدیث نقل کردهاند.
وی در ادامه افزود: امام باقر(ع) فرمودند در سجده شکر وقتی سر را به زمین میگذارید و خدا را سپاس میگویید و از خدا تقاضایی دارید سه مرتبه این کلمه یعنی «انشدک بدم المظلوم» را تکرار کنید. خدا را به خون مظلوم سوگند دهید. گاه انسان قرآن را روی سر میگذارد و خدا را میخواند به حرمت کتاب خودش و گاهی اوقات خدا را به حرمت پیامبر میخواند و در ردیف مقدسات در پیشگاه الهی خون مظلوم وجود دارد.
سروشمحلاتی با طرح این سؤال که منظور از این مظلوم کیست؟ بیان کرد: مظلوم یک عنوان کلی است اما بزرگان ما که این روایت را تفسیر کردهاند در اینکه خون چه کسی مورد نظر است، بیانی دارند. مرحوم علامه مجلسی اول وقتی این روایت را شرح میکند در کتاب لوامع اینطور معنا میکند که خداوندا از تو سؤال میکنم به حق خون به ناحق ریخته حسین مظلوم شهید؛ یعنی از دم مظلوم سراغ امام حسین(ع) رفته است. شیخ بهایی یک کتابی به نام مفتاح الفلاح دارد که عربی است اما ترجمه فارسی نیز داشته است. اعمالی که مستحب است انسان روزانه انجام دهد در این کتاب آمده است و ترتیب این آداب را شیخ بهایی در این کتاب ذکر کرده است. آنجا این روایت را در سجده شکر وقتی نقل میکند دو تفسیر برای این روایت میآورد.
این پژوهشگر حوزه دین در ادامه تصریح کرد: یک تفسیر همان تفسیر متعارف است که ما خدا را به حرمت خون مظلوم سوگوند میدهیم که حوائج ما برطرف شود. شیخ بهایی معنای دیگری دارد و میگوید خدایا تو را سوگند میدهد به خودت نه به خون مظلوم که انتقام خون مظلوم را بگیری. بعد شیخ بهایی اضافه میکند که منظور از خون مظلوم خون امام حسین(ع) است. اینکه خدایا خون مظلوم را اخذ کن و از قاتلان آنها انتقام بگیر، تفسیری است که ایشان از این مسئله دارد. پس دو جور میتوان گفت؛ خدا را به خون مظلوم سوگند میدهیم یا اینکه خدا را سوگند میدهیم تا خداوند انتقام خون مظلوم را بگیرد. هر دو نیز درست است و با مبانی ما سازگاری دارد.
وی با اشاره به سخنی از امام علی(ع) بیان کرد: ایشان در نهجالبلاغه میفرماید که بدانید هر خونی که بر زمین ریخته میشود خونخواه و منتقمی برای او وجود دارد؛ خون مظلوم مطلقاً از بین نمیرود و اینجا بحث امام حسین(ع) و غیر ایشان مطرح نیست. فرمود خون از بین نمیرود؛ یعنی خون فراموششدنی و ضایعشدنی نیست. ممکن است کسی مالی را از دست بدهد و جبران نشود اما خون اینطور نیست و علی(ع) فرمود در نظام آفرینش خون ضایعشدنی نیست.
سروش محلاتی با طرح این سؤال که منظور از این کلام چیست؟ تصریح کرد: ما دیدهایم که گاهی اوقات خون برخی افراد به ناحق ریخته میشود و خونخواهی هم ندارند پس معنا چه میشود و منظور از این خونخواه و منتقم که کلام علی(ع) وارد شده کیست؟ آیا مرادشان این است که هر کسی که خونش ریخته شده منتقمانی دارد کما اینکه برای امام حسین(ع) جریان مختار اتفاق افتاد و برای خونخواهی از شهدای کربلا به میدان آمدند. آیا مراد این است؟ اگر اینطور باشد برخی از خونها منتقم داشته و برخی هم نداشته است اما با این قاعده کلی که امام(ع) فرمود که برای هر خونی منتقمی است سازگاری ندارد.
وی در ادامه افزود: جمله دوم امام این است که هر کسی که حقش تضییع شود، طالبی برای حق او وجود خواهد داشت. اینطور نیست که حق کسی از بین برود و در عین حال حق نابود شود. در جمله سوم ایشان تفسیر میکنند که آن خونخواه کیست. میفرمایند این خونخواهی توسط کسی صورت میگیرد که مغلوب و مقهور هیچ قدرتی قرار نمیگیرد و او ذات مقدس خداوند است؛ منتقم خدا است. فرمود اینکه خون به ناحق ریخته شده در کجا بوده است و آیا کسانی را داشته که انتقام او را بگیرند یا خیر اینها مطرح نیست. سنت الهی این است که منتقم خدا است و هیچکس نمیتواند او را عاجز کند و از قدرت الهی نیز هیچکس نمیتواند فرار کند. این را به صورت کلی فرمودند. گاهی اوقات در تاریخ نمونههایش را دیدهاید و گاهی هم ندیدهایم اما تضمین شده است.
سروشمحلاتی گفت: در ادامه حضرت یک مسئله اجتماعی را دنبال میکنند و به سراغ دولت بنیامیه میآیند و قاعده را تطبیق میدهند که در مورد بنی امیه این اتفاق میافتد و این دولت باقی نخواهد ماند. نیازی نیست که امام(ع) برای تأیید کلام خود قسم بخورد اما برای دیرباوران قسم خورد و فرمود به خدا قسم این قدرتی که در اختیار شما است طولی نمیکشد که از دست شما منتقل میشود و به دیگران میرسد. اگر این جمله تنها بود میگفتیم یکی از پیشبینیهای امام است اما آن قاعده با این مثال مسئله دیگری را نشان میدهد. حضرت در ابتدا فرمودند که چرا قدرتها تغییر پیدا میکنند، حکومتها چطور زیر و رو میشوند و آن زمان که این را فرمودند معاویه در اوج قدرت بود و بعدا حتی آن قدرت گسترش نیز پیدا کرد. امام در این زمان حضرت(ع) فرمود دست شما به خون مظلوم آلوده شده و قطعاً قدرت شما زائل خواهد شد و به همین دلیل با اینکه در اوج قدرت هستید خونریزی کردید و خون مظلوم اثر خود را خواهد گذاشت.
وی در ادامه افزود: البته مسئله مهم این است که واقعاً خون مظلوم چنین اثری دارد؟ همه چیز را زیر و رو میکند؟ اگر کسی حادثه کربلا را مطالعه کند میبیند که اینها نابود شدند و همه چیز را از دست دادند اما سخن امام علی(ع) فراتر از یک واقعه تاریخی است و بحث روی یک سنت الهی است. در عهدنامه امام علی(ع) برای مالک اشتر یک قسمتش مربوط به خون است و یک قسمت مهم آن مربوط به خون میشود که این بخش کمتر مورد توجه قرار میگیرد. امام علی(ع) مالک را فرستادند و دستورالعملی را برای روش حکومتداری در اختیار ایشان قرار دادند و فرمودند که مالک از خون پرهیز کن. مبادا خونی را به ناحق به زمین بریزی. این جزء سنگینترین تعبیراتی است که امام نسبت به مالک دارد. اما چرا باید این ملاحظه را داشت؟ حضرت فرمودند اینطور نیست که شما تصور کنید به صورت اتفاقی خون ریخته شود و ... . امام علی(ع) برای استاندار خود کلاس گذاشت و تفسیر کرد و به او یاد داد که خون چه ارزشی دارد و اگر خون به ناحق ریختهای وجود داشته باشد چه نتایجی خواهد داشت.
این پژوهشگر حوزه دین بیان کرد: چهار ویژگی را حضرت برای خون برشمردند، در ابتدا فرمودند بیشترین تأثیر از جنبه نقمت است. هیچ چیزی در زندگی بشر از نظر بیچاره کردن آنها به اندازه خون مظلوم تأثیر ندارد. مهمترین چیزی که موجب نکبت در زندگی دنیایی میتواند باشد خون مظلوم است. دوم این است که فرمود بزرگترین خسارتها در مورد خون مظلوم است. آثار ریخته شدن خون مظلوم با چیز دیگری مقایسه نمیشود. سوم اینکه فرمودند بیشتری چیزی که تأثیر دارد برای اینکه نعمتها را از بین ببرد ریختن خون مظلوم است. در مورد دیگر فرمودند چیزی که بیشترین تاثیر را در به پایان رسیدن قدرت دارد نیز ریختن خون مظلوم است.
وی تصریح کرد: بنابراین اینها تأثیرات دنیوی و با توجه به سخن حضرت در نهجالبلاغه است. جهت اینکه امام چنین توصیههایی میکنند این است که در جامعه ممکن است که در تصادفات و ... افرادی کشته شوند، که البته مورد کلام ایشان نیست و مخاطبش نیز مالک اشتر نیست. در هر جامعهای وقایعی که موجب قتل میشود هست که حکم آن نیز موجود است و البته حکومت باید سعی کند که این حوادث نیز تقلیل پیدا کند اما آن چیزی که حضرت به شخص مالک میگوید و نسبت به آن هشدار میدهد نوع دیگری از قتل است و آن چیزی است که مالک ممکن است به آن نزدیک شود که عبارت از قتل سیاسی و امنیتی است. در غیر اینصورت اقسام دیگر مربوط به حاکم و فرمانروا نیست و عمومی است. اینجا امام علی(ع) با حاکم رو به رو است.
سروشمحلاتی در ادامه بیان کرد: علامه جعفری شرحی بر این عهدنامه دارد و میفرمایند که کسانی که مبادرت به قتل میکنند به مرور قتل برای آنها عادی میشود. در ابتدا سخت است اما تکرار موجب میشود که این جنایت عادی شود. علامه جعفری میفرماید آدم گاهی کارش به جایی میرسد که کشتن برایش آسان است. گاهی اوقات است که وقایع عاشورا را که میخوانیم سخت است که تصور کنیم چطور این آدمها به این درجه از قساوت رسیده باشند. بنابراین این یک بخش است که مربوط به دنیا میشود اما در ادامه فرمودند که اول پروندهای که خداوند مورد رسیدگی قرار میدهد مربوط به خونهای به ناحق ریخته شده است. این همه جرم و جنایت رخ داده و همه باید رسیدگی شوند.
انتهای پیام