پایان متفاوت عادل فردوسیپور، مزدک میرزایی و سرهنگ علیفر
فوتبال ایران احتیاج به ستاره های تازه ای در عرصه گزارشگری فوتبال دارد. صداهایی که دوباره به فوتبال گرما بیاورند.
از اواسط دهه هفتاد بود که نسل جدیدی در گزارشگری فوتبال معرفی شد. نسلی جوان، پرانرژی و مطلع که وجه مشترک آن ها، پیگیری مداوم اخبار و ارائه اطلاعاتی بود که گزارشگران پیشین، چندان علاقه ای به دنبال کردن آن نداشتند. جواد خیابانی، یکی از اولین های این گروه تازه نفس بود که با صدای دلنشین و اطلاعات فوتبالی به روز، به سرعت در میان گزارشگران طراز اول فوتبال قرار گرفت. به همان دلیل بود که در آذر 76 گزارش یکی از حساس ترین بازی های تاریخ فوتبال ایران یعنی ایران و استرالیا در ملبورن به جواد خیابانی سپرده شد. گزارشی که تبدیل به یکی از بهترین های خیابانی در عرصه گزارشگری شد و هنوز هم تماشای این بازی بدون صدای خیابانی، انگار چیزی کم دارد.
اما خیابانی تنها صدای جوانی نبود که در اواسط دهه هفتاد، با پخش زنده فوتبال همراه شد. عادل فردوسیپور یکی دیگر از تازه نفس ها بود که با شتابی خیره کننده به محبوبیت رسید. او که گزارش در تلویزیون را از تنیس آغاز کرده بود، یکی دیگر از شیفتگان فوتبال بود که شیوه تازهای به گزارش فوتبال آورده بود. طولی نکشید که مزدک میرزایی، پیمان یوسفی و علیرضا علیفر هم به این جمع پیوستند و در مدت زمانی کوتاه، تلویزیون صاحب چند گزارشگر جدید شد که برای بهترین بودن، با هم رقابت می کردند. رقابتی که تا همین چند وقت پیش هم ادامه داشت ولی اتفاقاتی که در چند ماه اخیر رخ داد، نشانه هایی از فروپاشی «تیم گزارشگران دهه هفتادی» را با خود آشکار می کند.
عادل فردوسی پور بعد از مجموعه اتفاقاتی که به دنبال توقف برنامه نود افتاد، عملاً از دایره گزارشگران این روزهای فوتبال کنار رفته. مزدک میرزایی به اروپا مهاجرت کرده و جایی را انتخاب کرده که بازگشتش ناممکن به نظر می رسد. اولویت پیمان یوسفی این روزها اجرای برنامه هایی مثل «ورزش و مردم» و «گزارش ورزشی» است و جواد خیابانی دیگر آن حضور پررنگ در تلویزیون را ندارد و با وجود گزارش گاه و بیگاه مسابقات از توجه سابق برخوردار نیست و مشغول مستندسازی است. در آخرین پرده، سرهنگ علیفر به دنبال اشتباه باور نکردنی در گزارش بازی رئال مادرید و لوانته و محرومیتی که نصیبش شد، اعلام کرده از شبکه های ماهواره ای پیشنهاد دارد و شاید آینده شغلی خود را در خارج از ایران دنبال کند. حتی اگر این تهدید هم عملی نشود، باز هم نمی توان منکر شد نسلی که روزگاری اولین انتخاب برای گزارش بازی های حساس بودند، هرکدام به نوعی از این قطار پیاده شده اند.
بهرحال وضعیت امروز به گونه ای است که با وجود حضور چند گزارشگر تازه و البته همکاری چهره هایی مثل محمدرضا احمدی با صداوسیما همچنان کمبود گزارشگران صاحب سبک فوتبال در پخش زنده بازی ها احساس می شود و بهرحال باید شاهد تولد نسل تازه ای از گزارشگران فوتبال در اواخر دهه نود باشیم. اینکه گزارشگران جدید چقدر می توانند جای خالی نسل قبلی را پر کنند، پرسشی است که فقط و فقط «زمان» به آن پاسخ خواهد داد.