پدرو پارامو نوشتهی خوآن رولفو، این آبادی پر پژواک
در ابتدای تحلیل رمان پدرو پارامو Pedro Páramo نوشتهی خوآن رولفو به بیان مختصری از بیوگرافی و زندگی نویسندهی آن میپردازیم. خوآن رولفو Juan Rulfo نویسندهای مکزیکی است که در سال 1917 در مکزیک زاده شد و در سال 1986 به علت حملهی قلبی درگذشت. از او تنها دو کتاب بر جای مانده است. پدرو پارامو و […] نوشته پدرو پارامو نوشتهی خوآن رولفو، این آبادی پر...
در ابتدای تحلیل رمان پدرو پارامو Pedro Páramo نوشتهی خوآن رولفو به بیان مختصری از بیوگرافی و زندگی نویسندهی آن میپردازیم. خوآن رولفو Juan Rulfo نویسندهای مکزیکی است که در سال ۱۹۱۷ در مکزیک زاده شد و در سال ۱۹۸۶ به علت حملهی قلبی درگذشت. از او تنها دو کتاب بر جای مانده است. پدرو پارامو و مجموعه داستان دشت سوزان. در ادامه با تحلیل رمان پدرو پارامو Pedro Páramo نوشتهی خوآن رولفو با نت نوشت همراه باشید.
بیشتر بخوانید: قلعه حیوانات Animal Farm؛ همه برابرند بعضیها برترند
پدرو پارامو نوشتهی خوآن رولفو
این آبادی پر پژواک
خوان رولفو Juan Rulfo در ابتدا نام این رمان را نجواها گذاشته بود اما آن را به پدرو پارامو Pedro Páramo تغییر داد. این رمان در سال ۱۹۵۵ منتشر شد. این رمان تا کنون بیش از سی بار تجدید چاپ شده است و به حدود بیست زبان ترجمه شده است.
البته این رمان در همان ابتدای چاپ مورد استقبال واقع نشد. در طی چهار سال بعد از چاپ تنها هزار نسخه از آن فروش رفته بود. اما بعدها شناخته شد و تاثیر عمیقی در ادبیات آمریکای لاتین گذاشت.
بیشتر بخوانید: دکتر جکیل و مستر هاید نوشتهی رابرت لوییس استیونسن ؛ تمایزهای خیر و شر
گابریل گارسیا مارکز در مورد این رمان گفته است که کشف این کتاب در سال ۱۹۶۱ زندگی او را تغییر داد و این رمان کم حجم را ماندگار و بسیار تاثیرگذار میدانست. در ابتدای شروع تحلیل رمان به بیان طرح کلی رمان میپردازیم. وقایع رمان در روستایی به نام کومالا میگذرد.
شخصیت اصلی داستان خوان پریثادو طبق وصیت مادر خود به دنبال پدری که هرگز ندیده است به این روستا بر میگردد. پدر پدرو پارامو نام دارد. زمانی که خوآن پریثادو به این شهر میرسد شهر در تسخیر ارواح است.
بیشتر بخوانید: گور به گور As I Lay Dying نوشتهی ویلیام فاکنر
در دل این جستجو ما شاهد وقایع اجتماعی و تاریخی مکزیک و تحولات اساسی این کشور در قرن بیستم هستیم. رولفو در این رمان تخیل و واقعیت را در هم آمیخته است. در این رمان ما شاهد انقلاب و جنگهای مسیحیت طلبانه در مکزیک هستیم.
انقلاب مکزیک که مبارزهای است مسلحانه که در سال ۱۹۱۰ میلادی علیه دیکتاتوری آغاز شد و ده سال به طول انجامید. این جنبش باعث تباهی روستاها، متروکه شدن آنها و استقرار مردم در شهرهای نو تاسیس شد.
گفتید روستای اون پایین اسمش چیه؟»
«کومالا، آقا»
«مطمئنید کومالا همون جاست؟»
«مطمئنم آقا.»
«پس چرا اینقدر غم انگیز به نظر میآد؟»
«کار روزگاره، آقا»
در ادامهی تحلیل رمان پدرو پارامو به شیوهی روایت این رمان اشاره میکنیم. گرچه این رمان روایت زندگی سه شخصیت اصلی یعنی خوآن پرثیادو، پدرو پارامو و سوسانا سان خوآن است. اما دارای شخصیتهای فرعی متعددی است که هر یک شروع به بیان زندگی و مرگ خود میکنند.
اما این روایت ها، روایتهای منظم و یا حتی موازی نیست. روایتهای تو در تو و در هم تنیده است. راویها دایما تغییر میکند و روایت از یک راوی به راوی دیگر میپرد.
در آخر کتاب باید تکه تکههای روایت هر یک از شخصیتها را کنار هم گذاشت تا سیر سرگذشت یک شخصیت را بتوان بیان کرد. شیوهی روایت رمان جریان سیال ذهن است. و رمان یک اثر رئالیسم جادویی است. بیشتر رمان حول دیالوگ هایی شکل میگیرد که شخصیتها با یکدیگر و یا راوی دارند.
فضاپردازی کمی در این رمان صورت گرفت است. و فضا از طریق توصیف فضا و مکان از طریق شخصیتها برای ما ساخته و پرداخته میشود.
بیشتر بخوانید: سور بز اثر ماریو بارگاس یوسا ؛ ابتذالِ عادت و خون مردگیِ جریان زندگی
در تحلیل رمان پدرو پارامو باید در مورد محتوی و درونمایهی این رمان گفت رمانی که پر است از ناامیدی، وحشت و خشونت و مرگ. خشونت روستایی و رخوت معنوی و روحی اهالی این روستا درونمایهی این رمان است.
هر چند وقایع این رمان در روستایی به نام کومالا میگذرد اما دغدغههای شخصیتهای رمان و فضای حاکم بر آدمها و درونمایهی رمان جهانشمول است. هر یک از شخصیتها از امیدها و آرزوهای خود میگویند و راهی که رفته اند اما در نهایت جز ناامیدی و پوچی حاصلی ندارند.
آنها ارواحی سرگردان هستند چون هنوز کارهای بسیاری مانده که انجام نداده اند، در زندگی مرتکب گناهان بسیاری شده اند. کشیش روح آنها را تطهیر نکرده و نزد خدا نفرستاده است. و روح آنها به آرامش نرسیده است.
پس به آسمان نرفته و در روی زمین پراکنده اند. آنها محکوم اند که تا ابد روی زمین سرگردان باشند مگر اینکه آمرزیده شوند.
“این آبادی پر از پژواکه. انگار بین دیوارها و زیر سنگها جا خوش کرده ان. وقتی راه میری، انگار همراهت میآن، قدم به قدم. صداهایی به گوشت میآد. خش خش، صداهای غش غش خنده، خندههای کهنهای که رمقی واسشون نمونده و دیگه شبیه خنده نیستش. و صداهایی که از بس ازشون کار کشیده ان فرسوده شده ان، همهی اینها رو میشنوی.”
در پایان تحلیل رمان پدرو پارامو قابل توجه است که بدانیم اثر دیگر خوان رولفو مجموعه داستان کوتاه دشت سوزان نام دارد که در سال ۱۹۵۳ چاپ شد. با وجود اینکه خوآن رولفو تنها دو کتاب دارد اما در سال ۱۹۷۰ برندهی جایزهی ادبیات مکزیک شد. در سال ۱۹۸۰ به عضویت آکادمی زبان در آمد. و در سال ۱۹۸۵ اسپانیا جایزهی سروانتس را برای دستاوردهای ادبی به او اعطا کرد.
پاسخی بگذارید لغو پاسخ
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
اگر جوابی برای دیدگاه من داده شد مرا از طریق ایمیل با خبر کن
نام *
ایمیل *
وبسایت
Current ye@r *
Leave this field empty