لس آنجلس تهران ساختهی تینا پاکروان؛ نهایت ابتذال در ژانر کمدی
داستان فیلم لس آنجلس تهران از این قرار است که ژوبین با بازی ژوبین رهبر برای عیادت از مادربزرگ سالخورده و بیمارش با بازی گوهر خیر اندیش و بهروز با بازی پرویز پرستویی برای سر و سامان دادن به کارهای ناتمام پدرش از لس آنجلس به تهران سفر میکنند و ادامهی داستان … لس آنجلس […] نوشته لس آنجلس تهران ساختهی تینا پاکروان؛ نهایت ابتذال در ژانر کمدی...
داستان فیلم لس آنجلس تهران از این قرار است که ژوبین با بازی ژوبین رهبر برای عیادت از مادربزرگ سالخورده و بیمارش با بازی گوهر خیر اندیش و بهروز با بازی پرویز پرستویی برای سر و سامان دادن به کارهای ناتمام پدرش از لس آنجلس به تهران سفر میکنند و ادامهی داستان …
لس آنجلس تهران ساختهی تینا پاکروان
نهایت ابتذال در ژانر کمدی
در این نوشته میخواهیم نگاهی به فیلم لس آنجلس تهران به کارگردانی تینا پاکروان، نویسندگی او و آنالی اکبری و با بازی بازیگرانی چون پرویز پرستویی، گوهر خیراندیش، مهناز افشار، شیرین یزدان بخش، ژوبین رهبر، بانی پال شومون، علی جناب، زهیر یاری، برایان للی، امی گواورا، جسی ننسی و … داشته باشیم. برای مروری بر فیلم لس آنجلس تهران با نت نوشت همراه باشید.
در ابتدای بررسی فیلم لس آنجلس تهران باید بگوییم که تینا پاکروان که در دانشگاه UCLA فیلمسازی خوانده، در سن ۱۸ سالگی در فیلم یاسهای وحشی به کارگردانی محسنی نسب به عنوان منشی صحنه فعالیت داشت و دستیار کارگردانان صاحب نامی چون بهرام بیضایی و مسعود کیمیایی بوده است. او چندین فیلم کوتاه ساخته و فیلمهای بلند سینمایی چون خانوم، نیمه شب اتفاق افتاد و… را کارگردانی کرده که اغلب فضایی اجتماعی دارند.
بیشتر بخوانید: فیلم خانه کاغذی ساختهی مهدی صباغ زاده؛ این خانه از پای بست ویران است!
از آن طرف آنالی اکبری ذهن بسیار فانتزی دارد، دو کتاب از او چاپ شده و در مطبوعات ستون دارد. در مقدمهای به قلم سروش صحت برای کتاب کار من جادو کردن است آنالی اکبری نوشته شده است:
«تازگیها اینکه آدم خودش را کمی به دیوانگی و ملنگی بزند مد شده است. ولی آنالی اکبری ادای این کارها را در نمیآورد، خود جنس است. البته آدم خطرناک یا آزاردهندهای نیست؛ اما از عقل مرسوم و رایج بیبهره است و در جهان ملنگ و مشنگ و شوخ و شنگ ذهن خودش زندگی میکند.
وقتی نگاهش میکنید ظاهرش مثل بقیهی آدمهاست؛ ولی اگر با او حرف بزنید، میبینید که دوروبرش را رنگیتر و با نورها و سایهروشنهایی متفاوت میبیند، بوها و مزهها را بیشتر از بقیه حس میکند و شکلها و شمایلها را جور دیگری میبیند.
بعضی چیزهای ریزی که با چشم غیرمسلح دیده نمیشوند را میببیند و بعضی چیزهای گنده را که از چهار فرسخی دیده میشوند نمیبیند. به حیوانهای عجیب و غریب و پنگوئنها و دلفینها و پری دریایی و مانسترها و هیولاها و فیلمهای تیم برتن علاقه دارد و خودش هم بیشباهت به بعضی شخصیتهای فیلمهای برتن نیست.
فیلم لس آنجلس تهران فیلمی در ژانر کمدی و صرفاَ تجاری است که گروه لوتوس پلاس تبلیغات آن را بر عهده داشته و آیدا اورنگ مشاور رسانهای آن بوده است. فیلمی که در آن دیالوگهای سطحی به بازیها و اتفاقات سطحی تر بدل شده است و هیچ نکتهی مثبتی برای مخاطب تشنهی خندیدن، آن هم در روزگاری که مصائب اقتصادی هر روز بیش از پیش کمر مخاطب را خم میکند، ندارد.آنالی از آن آدمهایی است که میشد مطمئن بود هرگز ازدواج نخواهد کرد و مطمئنتر که هیچوقت بچهدار نخواهد شد که اگر بچهدار شد مادر عاقلی نخواهد بود که نیست و حتما مادر خوبی خواهد بود که هست.
همیشه دلم میخواست بدانم اگر آنالی اکبری روزی بچهای داشته باشد اسم بچهاش را چه میگذارد…اسم دختر آنالی «رنگین کمان» است. رنگین کمان با کوشش و تلاش او برای اولین بار در ایران به عنوان اسم انتخاب شد و خزانهی اسم ادارهی ثبت احوال کشور یک اسم جدید پیدا کرد.
اینها را گفتم تا بدانید در این کتاب با «یادداشتهای یک دیوانه» طرفید؛ ولی این یادداشتها از جنس «یادداشتهای یک دیوانه» گوگول نیست … اینها یادداشتهای دیوانهای است که شیرین و روان مینویسد و نگاه خاص، خالص، ساده و متفاوتی به اتفاقات، آدمها، روابط، اشیا و حسهای دوروبر دارد. آدمی که انگار چشمهایش را شسته است و جور دیگری میبیند و خوبیاش این است که ادای جور دیگر دیدن را درنمیآورد، واقعا جور دیگری میبیند.
انالی سالهاست که ستون روزانهی ثابتی در روزنامهی هفت صبح دارد. اسم ستونش «ستون فقرات» است که بیشتر داستانهای این کتاب قبلا در آنجا کار شده است. ستون فقرات این دیوانه طرفداران زیادی دارد. دیوانهای که مادر رنگینکمان است…»
در فیلم لس آنجلس تهران استندآپ کمدین درجهی دو ایرانی آمریکایی یعنی ژوبین رهبر برای اولین بار به سینمای ایران معرفی شده است. او که متولد ۱۹۷۷ و زادهی کالیفرنیا است، هم در پشت صحنه فعال بوده و هم جلوی دوربین در فیلمهای کوتاه، ویدیویی و سریالهای تلویزیونی حضور داشته است.
این بازیگر دو رگه که به خاطر لهجهاش جلوی دوربین فیلم لس آنجلس تهران آمده، بازی به شدت ضعیفی را از خود به نمایش گذاشته است. به شکلی که نقش او هیچ کارکردی برای این فیلم ندارد و نه تنها غیبت او در بعضی از سکانسها به هیچ وجه حس نمیشود بلکه حتی عدم حضورش بهتر هم هست.
کارن همایونفر و یغما گلرویی نیز کار موسیقی فیلم لس آنجلس تهران را بر عهده داشته اند. به کارگیری این اسامی دهان پر کن خود گویای این است که پاکروان در مقام تهیه کننده فقط به دنبال فروش در گیشه بوده است. فیلمی که در زمان اکرانش فروش خوبی داشته است.
گفتنی است در زمان اکران فیلم در توییتر کمپینی راه افتاده بود تحت عنوان اینکه «حاضرم هر کاری کنم اما فیلم لس آنجلس تهران دیده نشود.» که این خود گویای میزان سطحی بودن فیلم بود.
توالی سکانسها و پلانهای فیلم لس آنجلس تهران از منطق روایی برخوردار نیستند. از کارگردانی که دغدغهی اجتماع دارد انتظار میرود در ژانر کمدی هم درصدد بیان مشکلات جامعه باشد نه آن که ملغمهای از اتفاقات به شدت سخیف را روایت کند. این حجم از ابتذال به راستی جای تعجب دارد.
بیشتر بخوانید: فیلم قاتل اهلی کاری از مسعود کیمیایی؛ کلیشههای کسلکننده و دغدغههای ناقص
در فرهنگ فارسی معین تعریف کمدی چنین آمده است:
“اثری نمایشی که دارای موضوع و نتیجه شادی بخش و خنده آور باشد، مقابل تراژدی. کمدی اصطلاحی است که برای بیان نوعی از درام به کار میرود که مقصود اصلی آن تفریح تماشاکنندگان است.
کمدی از طرفی مخالف تراژدی و از طرف دیگر مخالف لودگی و مسخرگی و تقلید است. کمدی به جهت آنکه به پایانی خوش آیند ختم میگردد از تراژدی متمایز میشود و به جهت آنکه از هر گونه حرکات قهقهه آور و سخنان بسیار مضحک برکنار است، از هزل و مسخرگی مشخص میباشد.”
حال این سوالات اساسی مطرح است که چرا عنوان فیلم باید لس آنجلس تهران باشد؟ در صورتی که این فیلم میتواند در هر شهری در هر گوشهای از دنیا رخ بدهد. پرویز پرستویی با آن کارنامهی عریض و طویل حرفه ایاش چرا باید در فیلم لس آنجلس تهران رپ بخواند؟ دلیل حضور آیدا با بازی مهناز افشار در فیلمنامه چیست؟ چرا مادربزرگ به جای قرص مسکن باید قرص روان گردان استعمال کند و به اصلاح چِت بزند؟
در این شکی نیست که تقریباَ فروش فیلمهای کمدی در ایران اتفاقی تضمین شده است که این مهم بیانگر این میزان مقبولیت این ژانر در میان تماشاگر است اما به عنوان سوال آخر نباید جملگی عوامل فیلمهای این چنینی در درجهی اول به شعور مخاطب احترام بگذراند؟
پاسخی بگذارید لغو پاسخ
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
اگر جوابی برای دیدگاه من داده شد مرا از طریق ایمیل با خبر کن
نام *
ایمیل *
وبسایت
Current ye@r *
Leave this field empty