فیلم Annabelle Comes Home آنابل به خانه میآید؛ بازآفرینی تصویر تینایجری در جهان ماوراءالطبیعه
گری دابرمن Gary Dauberman نویسندهی فیلمهای ژانر وحشت که نویسندگی قسمتهای پیشین آنابل، فیلم It و فیلم موفق The Nun را به عهده داشته است، این بار در مقام کارگردان دست به ساخت یک اثر سینمائی در ژانر فوق زده است. داستان فیلم Annabelle Comes Home «آنابل به خانه میآید» برگرفته از داستان واقعی سری […] نوشته فیلم Annabelle Comes Home آنابل به خانه...
گری دابرمن Gary Dauberman نویسندهی فیلمهای ژانر وحشت که نویسندگی قسمتهای پیشین آنابل، فیلم It و فیلم موفق The Nun را به عهده داشته است، این بار در مقام کارگردان دست به ساخت یک اثر سینمائی در ژانر فوق زده است. داستان فیلم Annabelle Comes Home «آنابل به خانه میآید» برگرفته از داستان واقعی سری فیلمهای The Conjuring است. در ادامه به بررسی این فیلم Annabelle Comes Home در نت نوشت میپردازیم.
فیلم Annabelle Comes Home آنابل به خانه میآید
باز آفرینی تصویر تینایجری در جهان ماوراءالطبیعه
اد و لورین وارن، محقق و نویسندهی سرشناس مسائل ماوراءالطبیعه با عروسکی به نام آنابل مواجه میشوند که مدیوم ارواح شیطانی است. آنها برای حفاظت از جان مردم تصمیم میگیرند آنابل را به موزهی شخصی شان که در زیرزمین خانه شان واقع شده و مملو از اجسام و اشیاء شیطانی است، منتقل و در محفظهای شیشهای از آن نگهداری کنند تا روح شیطانی قدرتمند آنابل را مهار کنند.
در داستان واقعی، عروسک آنابل مدتی در خانهای با دو دختر نوجوان همخانه است. آنابل عروسکی است که در دههی ۱۹۷۰ روزی مادر یکی از دخترها به مناسبت ورود فرزندش به کالج به وی هدیه میدهد. اگر چه در ابتدا روابط میان فردی دختران و آنابل، با اندکی ابهام و وحشت همراه است اما آنابل آن دو دختر را دوست دارد و راغب است در کنار آنها بماند.
اما پس از چندی آنابل شروع به ناسازگاری میکند و به یکی از دوستان دختران حمله میکند و آسیبهائی جدی به وی وارد میکند، از اینجا به بعد اد و لورین وارد ماجرا میشوند و ارواح شیطانی عروسک را مهار میکنند.
فیلم دابرمن Gary Dauberman از نقطهای آغاز میشود که اد و لورین وارن برای بردن عروسک در منزل دخترها هستند؛ در حالیکه از چگونگی ورود آنها به آن خانه و پیش داستانی که شرحش رفت بی خبریم.
بیشتر بخوانید: ترسناک ترین فیلمهای ۲۰۱۹
وقایع جدی فیلم Annabelle Comes Home یک سال بعد از دریافت عروسک و در سال ۱۹۷۱ به وقوع میپیوندند. بر خلاف سری فیلمهای گذشته و فیلمهائی از این دست که هستهی اصلی ماجرا حول محور نفوذ عواملی که از مسائل ماوراءالطبیعه مطلعند و همچنین کشیشان به مکانهای جن زده و یا شخصیتهای اسیر در چنگال ارواح شیطانی طراحی میشود، این بار هستهی مرکزی فیلمنامه بر تاثیر عروسکی شیطانی بر وقایع است که رویدادهای منحوس و شیطانی را به وجود میآورد و ارواح شیطانی را با هم متحد و به پیش میراند. جان بخشیدن به اشیاء بی جان در فیلم Annabelle Comes Home یکی از مؤلفههای ژانر وحشت را بارز میکند.
ما به طور معمول از موجودات جانداری که همچون خودمان در دنیای روزمره وجود دارند ترسی به دل راه نمیدهیم اما اگر با اشیاء یا هر چیز بی جان دیگری در فیلمها مواجه شویم که به شیوه و قدرتی غیر معمول به تحرک میپردازند همچون عروسک، اشیاء منحوس موزهی وارن ها، آینه (که در چنین فیلمهائی اغلب مرزی غیرمادی است که آشکار کنندهی حقایق و پیوند دهندهی مرز زمینی و دنیای ماوراءالطبیعه است) و شخصیت تأثیرگذار بعدی مرد قایقران مرده که با المان سکه در طول فیلم معرفی میشود
با ظاهر شدنهای غیر قابل پیش بینیاش نفس را در سینه حبس میکند، پا به دنیای منحصربفرد و هراس انگیزی میگذاریم که قدرت تجربهی جهانهائی جدید را در ما زنده و تشدید میکند.
بیشتر بخوانید: فیلم Nosferatu نوسفراتو اثر فردریش ویلهلم مورنائو؛ اولین فیلم ترسناک تاریخ سینما
دنیائی که در آن مرزهای ذهنیت و عینیت در هم آمیخته میشود و به خلق جهانی متفاوت میانجامد. استفاده از عروسک آنابل به مثابهی عروسکی شیطانی در فیلمهائی پیش از این فیلم نیز حضوری مستمر داشته است که از نمونههای موفق و فلسفی آن اپیزود عروسک سخنگو در فیلم سکوت شب ساختهی آلبرتو کاوالکانتی Alberto Cavalcanti است.
عروسکی منحوس که مرگ آور است و در روابطش با دو مردی که بعنوان عروسک گردان در روایت با او مثلثی درگیر کننده میآفرینند، مرز باریک میان عشق و تنفر را به ماجرائی هولناک و تراژیک مبدل میکند.
در فیلم Annabelle Comes Home دابرمن به خوبی توانسته است بعد از منتقل کردن هستهی اولیهی فیلمنامه به شخصیتی بی جان و جان بخشیدنی منحوس به آن، با بارز کردن شخصیت کودک جودی (تنها دختر وارن ها) بعنوان شخصیتی کلیدی به همراه پرستار و دوستش که هر دو دخترهائی نوجوان هستند، حوادث فیلمنامه را ساخته و پرداخته کند.
این موضوع از یک طرف همذات پنداری مخاطب را با خود همراه میکند و بستری تدارک میبیند تا مخاطب تا پایان نگران سرنوشت آنها بخصوص دختر بچهی وارنها جودی باشد؛ دختری معصوم که به واسطهی شغل پدر و مادرش محکوم به انزوا شده است و در دنیای بیرون تنها دوستانش مری الن، دنیلا و یک روح کشیش مهربان است که سعی دارد او را یاری دهد.
دلیل دیگری که در فیلم از شخصیت کودک استفاده میشود، این است که بر اساس پژوهشهای به دست آمده، اغلب مسائل ماوراءالطبیعه برای کودکانی اتفاق میافتد که در مرز میان کودکی و بزرگسالی واقع میشوند و در آستانهی بلوغ هستند. دابرمن Gary Dauberman اما همواره محتاطانه با شخصیت جودی برخورد میکند و او را در معرض تسخیر ارواح قرار میدهد و تا عمق فاجعه نفوذ نمیکند تا به تعلیقی خودخواسته نزدیک شود.
تهدیدی که در پایان به تسخیر ارواح نزدیک میشود اما از آنجا که جودی در بطن خانوادهای مذهبی و کاربلد پرورش یافته همواره با بهره گیری از صلیب و آیات کتاب مقدس از مهلکه میگریزد و بقیه را نیز نجات میدهد.
از سوئی دیگر فیلمساز در فیلم Annabelle Comes Home با وارد کردن شخصیتهای کم سن و سال در یک بازی بزرگ، فیلم را مابین لحن تین ایجری و وحشت در نوسان نگه میدارد که به نظر میرسد سایهی لحن تین ایجری بر لحن دهشتناک فیلم کاملاً آشکار و برجسته تر است که از این جهت فیلم را به سری فیلمهای تنها در خانه بیشتر نزدیک میکند.
بخصوص که فضاسازی ساخت اتمسفر فضاهای بیرون از خانه با دودهائی تسخیر کننده، کارکردی غیرواقعی و خودنمایانه پیدا میکند و ویژگی رئالیستی این نوع فضاسازی را در دنیای فیلمهای ژانر وحشت زیر سؤال میبرد.
در سری فیلمهای Conjuring که برگرفته از داستانهای واقعی است که از زبان اد و لورن وارن نقل میشود، شخصیتهای تسخیر شدهای وجود دارند همچون جنت هاگسن که تجربیات مکرری از فعالیت تسخیر شدن توسط ارواح شیطانی دارند و به شرح جزئیات آن میپردازند. جنت در مورد تجربیات روحی خود در مواجهه با ارواح شیطانی میگوید:
– من مورد سوءاستفاده قرار گرفته و شدیدا آزار دیده بودم. پدیدهی تسخیر شدن، زندگیم را به طور کامل تحتالشعاع خود قرار داده بود. فکر میکنم اگه قرار باشد یک بار دیگر تمامی این مصائب را از نو تکرار کنم، بیشک دیگر جان سالم به در نخواهم برد. تکرار این ماجرا مرا خواهد کشت.
در فیلم Annabelle Comes Home هر کدام از شخصیتهای اصلی فیلم دنیلا، مری الن و جودی به نوعی تجربهی تسخیرشدگی یا مواجههی غیر مستقیم با آن را دارند به خصوص دنیلا که در تسخیر لباس عروس در میآید، روح درنده خوئی در جسم دنیلا حلول میکند و به شکلی خشونت بار به جان مری الن و جودی سوءقصد میکند. مری الن نیز تا اندازهای با کلاه خود مرد سامورائی ارتباط برقرار میکند و صداها و رویدادهای هولناکش را میشنود و در انتها به وسیلهی کلاه خود تهدید به مرگ میشود.
جودی کوچک نیز که در طول فیلم به وسیلهی عروس مرده مکرراً تهدید شده است و در پایان بوسیلهی هیولای شیطانی مورد سوءقصد و تسخیرشدگی قرار میگیرد. تجربیات هولناکی که شخصیتها در فیلم Annabelle Comes Home از سر میگذرانند، هیچ کدام به شکلی واقعی در بطن روح و روان شخصیتها نفوذ نمیکند و تأثیری بر آنها ندارد؛ وقایعی که به نظر میرسد میتواند تأثیری تروماتیک بر شخصیتها به جای بگذارد.
آنان پس از پشت سر گذاشتن شبی هولناک با وقایعی هراسناک، به آرامی روز خود را شروع میکنند و چند روز بعد بدون هیچ نشانی از رویدادهای تآثیرگذار فوق به جشن و شادی میپردازند. گوئی با موقعیتها و رویدادهائی مواجهیم که نه تنها واقعی نبوده اند بلکه ماهیتی خیالی و غیر واقعی داشته اند که تأثیری خنثی و بیهوده داشته اند.
بیشتربخوانید: فیلم I Think We’re Alone Now کاری از رید مورانو؛ آخرالزمانی ترسناک
وقایع فوق تم و لحن اصلی فیلم Annabelle Comes Home را به سمت و سوی داستانهای تین ایجری میکشاند که بیشتر با یک سرگرمی و گذران وقت همراه است تا یک فیلم جدی هراسناک دربارهی مسائل مرموز و غیر قابل هضم ماوراءالطبیعه.
در فیلم Annabelle Comes Home گافهای متعدی نیز وجود دارد که از سوئی آپاراتوس سینمائی فیلم را زیر سؤال میبرد. نگاه کنید به سکانسی که در آن دنیلا درب محفظهی شیشهای را میگشاید و عروسک آنابل را بغل میکند و بعد از شنیدن زنگ خطر آتش سوزی، عروسک را شتابان سر جایش میگذارد و بدون اینکه درب را قفل کند و کلید را بردارد از مهلکه میگریزد.
در پلان بعدی محفظهی شیشهای رؤیت میشود در حالیکه کلید روی قفل نیست و عروسک رو به جلو خم میشود و درب را میگشاید. در سکانسهای بعدی دنیلا را میبینیم که کلیدی را که هرگز ندیده ایم از روی درب محفظهی شیشهای برداشته شود، از جیب شلوارش در میآورد و ادامهی وقایع فیلم را رقم میزند.
فیلم Annabelle Comes Home آنابل به خانه میآید تجربهی متوسطی در کارنامهی کارگردانی گری دابرمن است. صحنه آرائی خوب و بازیهای درخشان بازیگران جوان فیلم به ویژه مکینا گریس Mckenna Grace در نقش جودی وارن، توانسته است انسجام ساختاری فیلم را حفظ کند و مخاطب را با خود همراه سازد.
پاسخی بگذارید لغو پاسخ
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
اگر جوابی برای دیدگاه من داده شد مرا از طریق ایمیل با خبر کن
نام *
ایمیل *
وبسایت
Current ye@r *
Leave this field empty