در این قسمت بیوگرافی روشنک گرامی بازیگر سینما و تلوزیون را قرار داده ایم. او به دلیل بازی در سریال فاصله ها و فیلم ملبورن شناخته شده است. این ستاره جوان به طناز طباطبایی بسیار شباهت دارد. او با وجود اینکه چهره ای بسیار جوان دارد ولی سنش بالای 35 سال است.
بیوگرافی روشنک گرامی
روشنک گرامی بازیگر متواد 1 مهر سال 1362 در شهر تهران است. او در سال 85 در رشته کارگردانی تئاتر قبول شد و 2 سال بعد در سال 87 کارگردانی را تجربه کرد و البته می گوید که در این حرفه اصلا موفق نبوده است.
اوج معروفیت او بازی در فیلم قائده تصادف است. پس از این فیلم در فیلم های مختلفی همچون ملبورن، خانه دیگری، آخرین بار کی سحر را دیدی و هلن بود که در آنها هم بسیار خوش درخشید.
روشنک گرامی در سریال گمشدگان در سال 1396 به کارگردانی رضا کریمی و به نویسندگی احسان جوانمری و رضا مقصودی ایفای نقش کرد. در این سریال در کنار پژمان بازغی، بهنام تشکر، ستاره اسکندری، شقایق فراهانی و افسانه بایگان ایفای نقش کرد.
این مجموعه دربارهٔ دختری جوان به نام ترنج است که در رشته عکاسی تحصیل میکند و به این حرفه مشغول است. او برای تغییر شرایط زندگی وارد مسیری میشود که اتفاقات پیشبینینشده زیادی را به همراه دارد.
ازدواج و همسر روشنک گرامی
روشنک گرامی در حال حاضر مجرد است و هنوز ازدواج نکرده است. او در مورد ازدواج کردن و متاهل بودنش گفته است:
مـن هیچوقت متاهل نبوده ام کـه بدانم سخت تر اسـت یا نه. اما اگر همسرت دریک حرفه دیگر باشد و مشخصات این حرفه را نداند، احتمالا سخت خواهد بود. فعلاً بـه ازدواج فکر نمیکنم و اینکه میگویند قصد ازدواج دارید، آدم قصد نمیکند و ازدواج چیزی اسـت کـه پیش میآید. همین حالا میگویم کـه دوست ندارم ازدواج کنم.
دلیل برگشت به تلویزیون
مهم ترین عامل، حضور آقای کریمی در مقام کارگردان بودو خیلی خوشحالم با ایشان مشارکت کردم. عامل دیگر، اصرار های برادرم بودکه همه وقت دلش می خواست مـن دریک سریال تلویزیونی هم ایفای نقش کنم و بـه این علت بازی در آلبوم را پذیرفتم.
دلیل ترس روشنک گرامی از مشهور شدن
او در مورد مشهور شدن و ترس از معروفیت می گوید:
مـن اصولا از مشهور شدن میترسم اینکه می بینم ناگهان حجم آدم های زیادی بـه صفحه مجازی ام هجوم می آورند و برایم نظر میگذارند، برایم جای سوال هست.
ترجیح میدهم آدم های محدودی کارم را بشناسند و برایم صادقانه نظر بگذارند، نه اینکه وادار باشم هر لحظه صفحه ام را چک کنم و توهین ها و فحاشی های احتمالی آدم های بی اسم و نشان را پاک کنم.
عامل اصلی برای انتخاب نقش
او در مورد انتخاب نقش هایش می گوید:
طبق معمولً بـه سراغ نقش هایی میروم کـه مطابق سلیقه ام باشند و حالم را مفید کنند. این ها عوامل اصلی می باشند و خیلی در بند بازی کردن در پروژه های گوناگون، بـه صرف اینکه قرار باشد دیده شوند و معروفم کنند، نیستم.
تصمیم بازی نکردن در هیچ سریالی
او پس از سریال فاصله ها تصمیم گرفت که دیگر در هیچ سریالی بازی نکند و در این مورد گفته است:
وقتی سریال فاصله ها را کار کردم، بعد ازآن تصمیم گرفتم کـه دیگر سریال بازی نکنم، ولی سریال «گمشدگان» رابه خاطر مختصاتی کـه داشت، دوست داشتم کار کنم.
برای اینکه رضا کریمی خیلی کارگردان خوبی اسـت و مـن فیلمهای سینمایی اش را دوست داشتم و فکر کردم سریالی کـه کار میکنیم، مطمئنا شبیه سریالهای دیگر تلویزیون کـه فقط سرگرم کننده هستند، نخواهد بود. البته فکر میکنم تلویزیون دارد بـه سمتی میرود کـه کمی سریال هایش بهتر شود.
الگوی بازیگری
او به بازی مریل استریپ و تام هنکس بسیار علاقه دارد. از کارگردان ها هم آنتونیونی و تیم برتون را خیلی دوست دارد و البته بسیاری از کارگردانان هالیوودی را علاقه دارد.
او می گوید:
«دیوید لینچ» و « امیر کاستاریکا» را هم خیلی دوست دارم. این ها هر فیلمی بسازند، مـن خیلی دوست دارم. عاشق «وز اندرسون» هستم، همه ى فیلم هایش حتى آنهایى کـه خیلى مشهور نیست را دیدم و حالم عجیب غریب خوب اسـت با آن ها و خیلی تعصب دارم رویشان!
روشنک گرامی اصلا اهل حاشیه نیستم
او در مورد ایجاد شایعات و حاشیه ها در مورد بازیگران و خودش می گوید:
حاشیه کـه منتظر اسـت تا یکی را پیدا کند و سراغش برود، اما مـن اصلا دوست ندارم، حتی سرم را خیلی بالا نمیکنم کـه آدم ها را نگاه کنم و خیلی وقت ها شده دوستانم از کنارم رد شده اند یا در جشنواره، آدم ها فکر کرده اند قصد بی احترامی داشته ام، ولی نمیبینم ودر دنیای خودم هستم.
چون خجالتی ام و آدم های خجالتی خیلی دوست ندارند کسی بـه آنان نگاه کند، برای همین متناقض اسـت با چیزی کـه شـما میگویید کـه لباس اینجوری میپوشید کـه جلب توجه کنید. وقتی نگاهت میکنند قضاوتت میکنند، برای همین دوست ندارم نگاهم کنند کـه بعد قضاوتم کنند.
عشق سرعت در رانندگی
او می گوید که عاشق خودرو و راندان با سرعت بالا است. در این مورد می گوید:
الان که پیر شدم عین پیرزن ها محتاط رانندگی می کنم (می خندد) اما مادرم هنوز هم در ماشینم نمی نشیند و از رانندگی من می ترسد.
نوازندگی
او نوازندگی هم می کند. ساز تار، ساکسیفون، عود و پیانو می نوازد و مرتب به موسیقی گوش می دهد.