مرکل:مردم منطقه بالکان به اتحادیه اروپا بی اعتماد شدند
به گزارش سرویس بین الملل
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما به نقل از آسوشیتدپرس، صدراعظم آلمان گفت: وقتی اتحادیه اروپا به کشورهای شرق اروپا وعده عضویت می دهد اما زیر قول خود می زند، این یعنی آنکه ما قابل اعتماد و پیش بینی پذیر نیستیم.
آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان در نشستی با خبرنگاران و در پاسخ به سئوالات آنان، مهمترین نتایج حاصل از نشست دو روزه سران شورای اروپا در بروکسل را طی یک کنفرانس خبری تشریح کرد.
اولین خبرنگار پرسید: خانم صدراعظم! مایلم در مورد منطقه بالکان غربی از شما سئوالی بپرسم. شما مدتهاست در تلاشید گفتگوها (ی اولیه مربوط به الحاق دو کشور مقدونیه شمالی و آلبانی به اتحادیه اروپا) را باز کنید. (اکنون که در نشست پنج شنبه و جمعه شورای اروپا با مذاکرات الحاق این دو کشور مخالفت شد،) بفرمایید این تصمیم چه پیامدهایی را با خود به همراه خواهد داشت؟ آیا نگران نیستید این دو کشور از مسیر اروپاگرایی خود منحرف شوند؟ چرا آن طور که در گزارش شورا آمد، فرانسه در این باره، منزوی بوده و تلاشی نکرده است؟
مرکل در پاسخ گفت: البته اینکه سه کشور فرانسه، دانمارک و هلند (به عنوان مخالفان این طرح) چه شرط و شروطی داشتند، مساله محرمانه ای نبود. ما در این مورد با هم بحث کردیم. اینکه این تصمیم چه تاثیراتی می تواند داشته باشد. ما به برقراری تماسهای بسیار نزدیک خود حتی با این سه کشور نیز ادامه خواهیم داد تا حتی الامکان، تاثیرات ناشی از این مخالفت، اندک شوند. اما طبعا ناامیدی هایی نیز وجود خواهد داشت. من در این باره با زوران زائف، نخست وزیر مقدونیه شمالی صحبت کردم. در هر صورت ما برآنیم بار دیگر به این موضوع (مذاکرات اولیه الحاق دو کشور مقدونیه شمالی و آلبانی به اتحادیه اروپا) بازگردیم. از یک طرف این خواست که البته خواست فرانسه نیز هست و من نیز از تحقق آن حمایت می کنم، وجود دارد که رویه های الحاق شفاف تر شوند و اینکه این مساله نیز روشن شود که گشایش مذاکرات الحاق، الزاما یک پایان اطمینان بخش و موفق را معنا نمی دهد بلکه امکان بازگشت (به حالت قبل هم) می تواند متصور باشد. من به این قائلم و این کاری است که ما طی ماههای آتی باید آن را به انجام رسانیم. برآوردهای مختلفی در مورد اهمیت کارهایی که باید انجام شوند، وجود دارد. اما همه به اینکه بالاخره باید کاری کرد، معترفند. برخی ها مثل ما آلمانها می گویند که می توان برغم این موارد، فرآیند مذاکرات اولیه الحاق برای عضویت این دو کشور را آغاز کرد اما دیگران می گویند هنوز تا رسیدن به این مرحله، فاصله است. او افزود: ملاحظه کنید در مساله همراهی مقدونیه شمالی با یونان بر سر تغییر نام این کشور از مقدونیه به «مقدونیه شمالی»، کار قابل ملاحظه ای انجام شده است. با این کار بود که در مساله عضویت این کشور به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) نیز محدودیتهای قبلی از بین رفت. در آلبانی نیز پیشرفتهایی حاصل شده است. وقتی به فرآیند بررسی و رسیدگی (صلاحیت کشورهای متقاضی عضویت در اتحادیه اروپا) فکر می کنم، می بینم اقدامات عمده ای در این کشور صورت گرفته است که بسیاری از کشورهای دیگر هنوز در منطقه بالکان غربی اصلا کاری نکرده اند. به همین خاطر است که می گویم آلبانی نیز (در مسیر مذاکرات الحاق)، کارهای بسیاری انجام داده است. نشد که موضع واحدی را در این مساله در شورای اروپا اتخاذ کنیم. امکان آنکه بتوانیم فرمول و قاعده ای را برای لحاظ کردن نظرات مختلف در شورا بیابیم، فراهم نشد و تنها توافقی که در این راه صورت گرفت آن بود که این موضوع را همچنان مورد بررسی قرار دهیم و پیش از اجلاس سران بالکان غربی در بهار سال آینده میلادی، دوباره به آن بازگردیم.
خبرنگاری دیگر در همین زمینه از مرکل سئوال کرد: خانم صدراعظم! برغم تاکیدی که برای الحاق آلبانی و مقدونیه شمالی دارید اما نمی دانید در خود آلمان نیز مقاوتهای زیادی برای عملی شدن این الحاق وجود دارد؟ منظورم موارد جرم و جنایت و نگرانی های مردم از نظام تامین اجتماعی در این کشور است. با این حساب آیا ضروری می دانید آلبانی و مقدونیه شمالی همچنان با این شرایط، وارد مذاکرات الحاق شوند؟
مرکل در پاسخ گفت: مساله ما پذیرش این دو کشور در شورای اروپا نیست بلکه موضوع ما پذیرش این دو به مذاکرات اولیه الحاق است؛ همین. می خواهم به شما بگویم که اولا سالهاست ما به این کشورها وعده داده ایم که باید به این منظور، خود را در مسیر تحقق پیش شرطهای قابل ملاحظه مورد نیاز قرار دهند. ما به آنها گفته ایم که ما نیز پیش شرطهایی در این زمینه داریم. اما در ارتباط با کل مشکلات آلبانی در ارتباط با مهاجرتهای غیرقانونی باید بگویم این مشکلات به خوبی حل و فصل شد و هم اکنون ارتباطات بسیار خوبی با آلبانی برقرار شده است. به طور مثال این کشور، آنهایی را که در آلمان، حق اقامت نداشتند را به داخل کشور (آلبانی) مسترد می کند. در مقابل آن دسته از شهروندان آلبانیایی تباری که پیشنهاد استفاده از فرصتهای کاری را از آلمان بدست آورده اند، مورد حمایت قرار می دهد. از آنجا که آلمان با فقدان نیروی متخصص روبروست بنابراین اعمال این مقررات (برای ما) بسیار موثر و معتبر است. صدراعظم آلمان سپس گفت: به شما می گویم که باید حتما قابل اعتماد جلوه کنیم. چون وقتی قول می دهیم و وقتی معیارهای خاصی را در نظر می گیریم، این یعنی آنکه اروپا باید پیش بینی پذیر باشد. چون (طرفهای ما) به آن حد و اندازه و معیاری که در نظر گرفته بودیم، رسیدند، دیگر نمی توانیم به آنها «نه» بگوییم. برغم این همه تلاش اما باز هم این مساله (مذاکرات الحاق دو کشور آلبانی و مقدونیه شمالی) به بعد موکول شد. فرآیند ورود به مذاکرات، فرآیندی طولانی مدت است که از بندها و مفاد بسیار زیادی تشکیل شده است. معتقدم این به نفع اروپای ماست که این کشورها نیز به اتحادیه اروپا ملحق شوند. با یک نگاه ساده روی نقشه، به راحتی می توانیم اهمیت این الحاق را دریابیم. وقتی پیش شرطهایی که اعلام کردیم، محقق می شوند، حتما باید این خواست (و وعده اعلام شده خود) را برآورده کنیم.
خبرنگاری دیگر در مورد تحولات برگزیت و توافق دو روز گذشته جدیدی که میان اتحادیه اروپا و دولت انگلیس حاصل شد، پرسید: خانم صدراعظم! شما در این هفته در پاریس و در چهارشنبه گذشته نیز در برلین گفتید انلگیس در آینده به یک رقیب تبدیل می شود. با این حال شما به این مساله و چشم انداز آینده این نظر خود، کمتر اشاره کردید. آیا می توانید الان قدری بیشتر در این باره توضیح دهید، منظورتان از طرح این موضوع چه بوده است؟ آیا منظورتان از رقیب، رقابت انگلیس در عملکرد اقتصادی، مدل اجتماعی یا شاید هم مدلهای مالیاتی بوده است یا آنکه نگرانید شاید انگلیس به دنبال یافتن متحدانی به نام آمریکا، چین یا حتی روسیه برای خویش باشد؟
مرکل در جواب گفت: بوریس جانسون، نخست وزیر انگلیس در نشست شورای اروپا حاضر بود. من چنین اعتقادی ندارم که چنانچه انگلیس همچنان عضو اتحادیه اروپا باقی می ماند، الان ما با این کشورهایی که نامشان را (در پیوستن به اتحادیه اروپا) بردیم، مشکل نداشتیم. اظهارات من با توجه به بررسی ها و تحقیقاتی که انجام شده در باب رقابت، طرح شده است. در این باره بسیار با هم صحبت کردیم. اعمال سیاستهای مالیاتی به استقلال تک تک کشورهای عضو منتهی می شود. به عنوان مثال با توجه به سرعت دیجیتالی سازی، انگلیس طبعا به یک رقیب اقتصادی بدل خواهد شد؛ چنانچه، دیگر عضو اتحادیه گمرکی نباشد بلکه به عنوان یک کشور ثالث بتوانیم با آن، یک توافقنامه تجارت آزاد منعقد کنیم. ما در زمینه آگاهی از میزان سرعت استانداردهای داده ای خاص، به سیاست خارجی نگاه می کنیم؛ اینکه مقررات مورد نیاز در این باره با چه سرعتی تدوین می شوند و ما با چه سرعتی می توانیم بستر (پلتفرم) های مورد نیاز را ایجاد کنیم و چگونه می توانیم جهان دیجیتال را در کشورمان نگاه داریم و این مسائل در حالی اند که دیگر به یک «سطح میدان بازی» مرتبط نیستیم بلکه جدا جدا از هم در حال توسعه و پیشرفتیم. طبیعی است که باید نگاه کنیم که انگلیس، همین طور بیست و هفت کشور عضو اتحادیه اروپا تا چه میزان در این موارد موفقند؟ البته از سوی دیگر، انگلیس هم چیزهایی را (از ناحیه خروجش) از دست می دهد. مثلا دسترسی آسان به بازار داخلی اتحادیه اروپا یا بخشی از آن. اینها مزیتهای بسیار زیادی هستند. باید ببینیم آیا زنجیره های ارزش، این قدر یکپارچه باقی می مانند یا در آینده، بسیاری از مسائل به این سئوال که توافقنامه تجارت آزاد ما (با انگلیس) چگونه خواهد بود، بستگی خواهد داشت و اینکه چه موانعی نیز بر سر این راه وجود دارند؟ در هر صورت هر چه استانداردهای ما به هم شبیه تر باشد به همان نسبت هم دسترسی های ما ساده تر خواهند بود. با این حال این انگلیس است که در ارتباط با مذاکرات مربوط به آینده مناسباتش با اتحادیه اروپا تصمیم می گیرد.
خبرنگاری دیگر دوباره در مورد برنامه گسترش اتحادیه اروپا به شرق از صدراعظم آلمان پرسید: اگر من درست فهمیده باشم در این نشست شورای اروپا، اکثریت، مخالف آغاز مذاکرات الحاق دو کشور آلبانی و مقدونیه شمالی به اتحادیه اروپا بودند. در راس آنها فرانسه و ایتالیا از مخالفان بودند. بفرمایید چرا شما با افزایش فشار بر رئیس جمهور فرانسه، کاری نکردید که در مساله مذاکرات الحاق برای این دو کشور اروپای شرقی، گشایشی حاصل شود و عملا در حالی از عمل به وعده داده شده به این کشورها صحبت می کردید که این قول شکسته شد؟
مرکل در پاسخ گفت: باید همواره از خودمان بپرسیم منظور از مزیت چیست؟ عیبها کدامند؟ وقتی به ساختار جمعیتی این دو کشور نگاه می کنیم، متوجه می شویم که این دو بسیار به هم پیوند خورده اند. در حال حاضر بسیاری از شهروندان آلبانیایی در مقدونیه شمالی زندگی می کنند. برای مساله الحاق کشورهای شرق اروپا به اتحادیه اروپا گروه بندی هایی شکل گرفته است. یک گروه، دو کشور صربستان و مونتنگرو هستند که مذاکرات الحاقشان به یک میزان قابل ملاحظه ای پیش رفته است. گروه دیگر، کوزوو و بوسنی-هرزگوینند که هنوز به آن درجه مورد انتظار نرسیده اند و گروه آخر هم، مقدونیه شمالی و آلبانی هستند که در یک سطح قرار دارند. همین آلبانی واقعا طی سالهای گذشته، پیشرفتهای بسیار زیادی داشته است. مقدونیه شمالی نیز حضور مقتدرانه ای یافته است. بنابراین من از زوجیت این دو کشور حمایت می کنم. اینکه حالا یک اکثریت زیادی در شورای اروپا حضور داشتند که با این مساله مخالفت کردند، این موضوعی نبود که بتوانم آن را ارزیابی کنم. در هر صورت ما به هماهنگی در این ارتباط دست نیافتیم. در مقابل این تفکر، کشورهایی هم بودند که این زوجیت را متحمل می دانستند.
آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان در نشستی با خبرنگاران و در پاسخ به سئوالات آنان، مهمترین نتایج حاصل از نشست دو روزه سران شورای اروپا در بروکسل را طی یک کنفرانس خبری تشریح کرد.
اولین خبرنگار پرسید: خانم صدراعظم! مایلم در مورد منطقه بالکان غربی از شما سئوالی بپرسم. شما مدتهاست در تلاشید گفتگوها (ی اولیه مربوط به الحاق دو کشور مقدونیه شمالی و آلبانی به اتحادیه اروپا) را باز کنید. (اکنون که در نشست پنج شنبه و جمعه شورای اروپا با مذاکرات الحاق این دو کشور مخالفت شد،) بفرمایید این تصمیم چه پیامدهایی را با خود به همراه خواهد داشت؟ آیا نگران نیستید این دو کشور از مسیر اروپاگرایی خود منحرف شوند؟ چرا آن طور که در گزارش شورا آمد، فرانسه در این باره، منزوی بوده و تلاشی نکرده است؟
مرکل در پاسخ گفت: البته اینکه سه کشور فرانسه، دانمارک و هلند (به عنوان مخالفان این طرح) چه شرط و شروطی داشتند، مساله محرمانه ای نبود. ما در این مورد با هم بحث کردیم. اینکه این تصمیم چه تاثیراتی می تواند داشته باشد. ما به برقراری تماسهای بسیار نزدیک خود حتی با این سه کشور نیز ادامه خواهیم داد تا حتی الامکان، تاثیرات ناشی از این مخالفت، اندک شوند. اما طبعا ناامیدی هایی نیز وجود خواهد داشت. من در این باره با زوران زائف، نخست وزیر مقدونیه شمالی صحبت کردم. در هر صورت ما برآنیم بار دیگر به این موضوع (مذاکرات اولیه الحاق دو کشور مقدونیه شمالی و آلبانی به اتحادیه اروپا) بازگردیم. از یک طرف این خواست که البته خواست فرانسه نیز هست و من نیز از تحقق آن حمایت می کنم، وجود دارد که رویه های الحاق شفاف تر شوند و اینکه این مساله نیز روشن شود که گشایش مذاکرات الحاق، الزاما یک پایان اطمینان بخش و موفق را معنا نمی دهد بلکه امکان بازگشت (به حالت قبل هم) می تواند متصور باشد. من به این قائلم و این کاری است که ما طی ماههای آتی باید آن را به انجام رسانیم. برآوردهای مختلفی در مورد اهمیت کارهایی که باید انجام شوند، وجود دارد. اما همه به اینکه بالاخره باید کاری کرد، معترفند. برخی ها مثل ما آلمانها می گویند که می توان برغم این موارد، فرآیند مذاکرات اولیه الحاق برای عضویت این دو کشور را آغاز کرد اما دیگران می گویند هنوز تا رسیدن به این مرحله، فاصله است. او افزود: ملاحظه کنید در مساله همراهی مقدونیه شمالی با یونان بر سر تغییر نام این کشور از مقدونیه به «مقدونیه شمالی»، کار قابل ملاحظه ای انجام شده است. با این کار بود که در مساله عضویت این کشور به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) نیز محدودیتهای قبلی از بین رفت. در آلبانی نیز پیشرفتهایی حاصل شده است. وقتی به فرآیند بررسی و رسیدگی (صلاحیت کشورهای متقاضی عضویت در اتحادیه اروپا) فکر می کنم، می بینم اقدامات عمده ای در این کشور صورت گرفته است که بسیاری از کشورهای دیگر هنوز در منطقه بالکان غربی اصلا کاری نکرده اند. به همین خاطر است که می گویم آلبانی نیز (در مسیر مذاکرات الحاق)، کارهای بسیاری انجام داده است. نشد که موضع واحدی را در این مساله در شورای اروپا اتخاذ کنیم. امکان آنکه بتوانیم فرمول و قاعده ای را برای لحاظ کردن نظرات مختلف در شورا بیابیم، فراهم نشد و تنها توافقی که در این راه صورت گرفت آن بود که این موضوع را همچنان مورد بررسی قرار دهیم و پیش از اجلاس سران بالکان غربی در بهار سال آینده میلادی، دوباره به آن بازگردیم.
خبرنگاری دیگر در همین زمینه از مرکل سئوال کرد: خانم صدراعظم! برغم تاکیدی که برای الحاق آلبانی و مقدونیه شمالی دارید اما نمی دانید در خود آلمان نیز مقاوتهای زیادی برای عملی شدن این الحاق وجود دارد؟ منظورم موارد جرم و جنایت و نگرانی های مردم از نظام تامین اجتماعی در این کشور است. با این حساب آیا ضروری می دانید آلبانی و مقدونیه شمالی همچنان با این شرایط، وارد مذاکرات الحاق شوند؟
مرکل در پاسخ گفت: مساله ما پذیرش این دو کشور در شورای اروپا نیست بلکه موضوع ما پذیرش این دو به مذاکرات اولیه الحاق است؛ همین. می خواهم به شما بگویم که اولا سالهاست ما به این کشورها وعده داده ایم که باید به این منظور، خود را در مسیر تحقق پیش شرطهای قابل ملاحظه مورد نیاز قرار دهند. ما به آنها گفته ایم که ما نیز پیش شرطهایی در این زمینه داریم. اما در ارتباط با کل مشکلات آلبانی در ارتباط با مهاجرتهای غیرقانونی باید بگویم این مشکلات به خوبی حل و فصل شد و هم اکنون ارتباطات بسیار خوبی با آلبانی برقرار شده است. به طور مثال این کشور، آنهایی را که در آلمان، حق اقامت نداشتند را به داخل کشور (آلبانی) مسترد می کند. در مقابل آن دسته از شهروندان آلبانیایی تباری که پیشنهاد استفاده از فرصتهای کاری را از آلمان بدست آورده اند، مورد حمایت قرار می دهد. از آنجا که آلمان با فقدان نیروی متخصص روبروست بنابراین اعمال این مقررات (برای ما) بسیار موثر و معتبر است. صدراعظم آلمان سپس گفت: به شما می گویم که باید حتما قابل اعتماد جلوه کنیم. چون وقتی قول می دهیم و وقتی معیارهای خاصی را در نظر می گیریم، این یعنی آنکه اروپا باید پیش بینی پذیر باشد. چون (طرفهای ما) به آن حد و اندازه و معیاری که در نظر گرفته بودیم، رسیدند، دیگر نمی توانیم به آنها «نه» بگوییم. برغم این همه تلاش اما باز هم این مساله (مذاکرات الحاق دو کشور آلبانی و مقدونیه شمالی) به بعد موکول شد. فرآیند ورود به مذاکرات، فرآیندی طولانی مدت است که از بندها و مفاد بسیار زیادی تشکیل شده است. معتقدم این به نفع اروپای ماست که این کشورها نیز به اتحادیه اروپا ملحق شوند. با یک نگاه ساده روی نقشه، به راحتی می توانیم اهمیت این الحاق را دریابیم. وقتی پیش شرطهایی که اعلام کردیم، محقق می شوند، حتما باید این خواست (و وعده اعلام شده خود) را برآورده کنیم.
خبرنگاری دیگر در مورد تحولات برگزیت و توافق دو روز گذشته جدیدی که میان اتحادیه اروپا و دولت انگلیس حاصل شد، پرسید: خانم صدراعظم! شما در این هفته در پاریس و در چهارشنبه گذشته نیز در برلین گفتید انلگیس در آینده به یک رقیب تبدیل می شود. با این حال شما به این مساله و چشم انداز آینده این نظر خود، کمتر اشاره کردید. آیا می توانید الان قدری بیشتر در این باره توضیح دهید، منظورتان از طرح این موضوع چه بوده است؟ آیا منظورتان از رقیب، رقابت انگلیس در عملکرد اقتصادی، مدل اجتماعی یا شاید هم مدلهای مالیاتی بوده است یا آنکه نگرانید شاید انگلیس به دنبال یافتن متحدانی به نام آمریکا، چین یا حتی روسیه برای خویش باشد؟
مرکل در جواب گفت: بوریس جانسون، نخست وزیر انگلیس در نشست شورای اروپا حاضر بود. من چنین اعتقادی ندارم که چنانچه انگلیس همچنان عضو اتحادیه اروپا باقی می ماند، الان ما با این کشورهایی که نامشان را (در پیوستن به اتحادیه اروپا) بردیم، مشکل نداشتیم. اظهارات من با توجه به بررسی ها و تحقیقاتی که انجام شده در باب رقابت، طرح شده است. در این باره بسیار با هم صحبت کردیم. اعمال سیاستهای مالیاتی به استقلال تک تک کشورهای عضو منتهی می شود. به عنوان مثال با توجه به سرعت دیجیتالی سازی، انگلیس طبعا به یک رقیب اقتصادی بدل خواهد شد؛ چنانچه، دیگر عضو اتحادیه گمرکی نباشد بلکه به عنوان یک کشور ثالث بتوانیم با آن، یک توافقنامه تجارت آزاد منعقد کنیم. ما در زمینه آگاهی از میزان سرعت استانداردهای داده ای خاص، به سیاست خارجی نگاه می کنیم؛ اینکه مقررات مورد نیاز در این باره با چه سرعتی تدوین می شوند و ما با چه سرعتی می توانیم بستر (پلتفرم) های مورد نیاز را ایجاد کنیم و چگونه می توانیم جهان دیجیتال را در کشورمان نگاه داریم و این مسائل در حالی اند که دیگر به یک «سطح میدان بازی» مرتبط نیستیم بلکه جدا جدا از هم در حال توسعه و پیشرفتیم. طبیعی است که باید نگاه کنیم که انگلیس، همین طور بیست و هفت کشور عضو اتحادیه اروپا تا چه میزان در این موارد موفقند؟ البته از سوی دیگر، انگلیس هم چیزهایی را (از ناحیه خروجش) از دست می دهد. مثلا دسترسی آسان به بازار داخلی اتحادیه اروپا یا بخشی از آن. اینها مزیتهای بسیار زیادی هستند. باید ببینیم آیا زنجیره های ارزش، این قدر یکپارچه باقی می مانند یا در آینده، بسیاری از مسائل به این سئوال که توافقنامه تجارت آزاد ما (با انگلیس) چگونه خواهد بود، بستگی خواهد داشت و اینکه چه موانعی نیز بر سر این راه وجود دارند؟ در هر صورت هر چه استانداردهای ما به هم شبیه تر باشد به همان نسبت هم دسترسی های ما ساده تر خواهند بود. با این حال این انگلیس است که در ارتباط با مذاکرات مربوط به آینده مناسباتش با اتحادیه اروپا تصمیم می گیرد.
خبرنگاری دیگر دوباره در مورد برنامه گسترش اتحادیه اروپا به شرق از صدراعظم آلمان پرسید: اگر من درست فهمیده باشم در این نشست شورای اروپا، اکثریت، مخالف آغاز مذاکرات الحاق دو کشور آلبانی و مقدونیه شمالی به اتحادیه اروپا بودند. در راس آنها فرانسه و ایتالیا از مخالفان بودند. بفرمایید چرا شما با افزایش فشار بر رئیس جمهور فرانسه، کاری نکردید که در مساله مذاکرات الحاق برای این دو کشور اروپای شرقی، گشایشی حاصل شود و عملا در حالی از عمل به وعده داده شده به این کشورها صحبت می کردید که این قول شکسته شد؟
مرکل در پاسخ گفت: باید همواره از خودمان بپرسیم منظور از مزیت چیست؟ عیبها کدامند؟ وقتی به ساختار جمعیتی این دو کشور نگاه می کنیم، متوجه می شویم که این دو بسیار به هم پیوند خورده اند. در حال حاضر بسیاری از شهروندان آلبانیایی در مقدونیه شمالی زندگی می کنند. برای مساله الحاق کشورهای شرق اروپا به اتحادیه اروپا گروه بندی هایی شکل گرفته است. یک گروه، دو کشور صربستان و مونتنگرو هستند که مذاکرات الحاقشان به یک میزان قابل ملاحظه ای پیش رفته است. گروه دیگر، کوزوو و بوسنی-هرزگوینند که هنوز به آن درجه مورد انتظار نرسیده اند و گروه آخر هم، مقدونیه شمالی و آلبانی هستند که در یک سطح قرار دارند. همین آلبانی واقعا طی سالهای گذشته، پیشرفتهای بسیار زیادی داشته است. مقدونیه شمالی نیز حضور مقتدرانه ای یافته است. بنابراین من از زوجیت این دو کشور حمایت می کنم. اینکه حالا یک اکثریت زیادی در شورای اروپا حضور داشتند که با این مساله مخالفت کردند، این موضوعی نبود که بتوانم آن را ارزیابی کنم. در هر صورت ما به هماهنگی در این ارتباط دست نیافتیم. در مقابل این تفکر، کشورهایی هم بودند که این زوجیت را متحمل می دانستند.