دو نمونه انشا در مورد هر که بامش بیش برفش بیشتر


انشا در مورد هر که بامش بیش برفش بیشتر می‌تواند با یک وضعیت کمی غلو شده و بغرنج همراه شود که نمایانگر مسئولیت‌ها و دغدغه‌های بیشتر برای افرادی است که ثروت یا هر دارایی بیشتری دارند.

دو نمونه انشا در مورد هر که بامش بیش برفش بیشتر

سرویس سرگرمی - پیش از این با دو داستان کوتاه، به بازآفرینی ضرب المثل هر که بامش بیش برفش بیشتر پرداخته بودیم؛ حالا برای نوشتن انشا در مورد هر که بامش بیش برفش بیشتر، بهتر است به سراغ انشاهای توصیفی و یا قصه گونه، مانند انشا در مورد دیدن یک شکارچی از دریچه چشم یک آهو رفته و به این شکل روایتگر این ضرب المثل باشیم.

انشا در مورد هر که بامش بیش برفش بیشتر، شرح این مفهوم است که هر کس ثروت، علم و یا هر دارایی دیگری داشته باشد، مشکلات و مسائل وابسته بیشتری نیز خواهد داشت. در ادامه به دو نمونه انشا در مورد هر که بامش بیش برفش بیشتر را دنبال می‌کنیم.

انشا در مورد هر که بامش بیش برفش بیشتر

انشا اول: دزد در خانه خاله

بند مقدمه (زمینه سازی)

به خاطر می‌آورم که چند سال پیش خانه خاله‌ام را دزد زد. خانواده خاله‌ام هراسان بودند و من از مادرم شنیدم که حجم زیادی طلا و پول از خانه آن‌ها دزدیده شده است. خانواده خاله‌ام بسیار ثروتمند بودند و ما در وضعیت مالی متوسطی قرار داشتیم. با آمدن دزد به خانه‌شان، حجم زیادی پول و طلا و نیز اشیاء عتیقه و ... به سرقت رفته بود.

بندهای بدنه (متن نوشته)

خاله‌ام بسیار ناراحت بود و از این که چه قدر پول و طلا از دست داده‌اند، به زمین و زمان ناسزا می‌گفت. از آن جایی که خانه آن‌ها خالی بوده و خانواده خاله‌ام در مسافرت بودند، دزد فرصت پیدا کرده بود که تمام وسعت خانه را بررسی کرده و تمام اشیاء گران قیمت را به سرقت ببرد. خاله مرتب بر خود نفرین می‌فرستاد که به این سفر خارجی رفته و برای مدتی طولانی خانه را خالی گذاشته است.

دلم برای خاله‌ام می‌سوخت، اما در عین حال چیزهایی که می‌گفت برایم جالب بود. از آن جایی که ما هیچ وقت سفر خارجی نمی‌رفتیم و در خانه‌مان هم پول و طلا و اشیاء گران قیمت یافت نمی‌شد، چنین اتفاقی را نمی‌توانستیم تجربه کنیم.

با خود تصور می‌کردم که اگر دزد به خانه ما می‌آمد، جز قالی کهنه و طلاهای بدلی مادرم، چه چیزی می‌توانست برایش چشمگیر باشد؟! اگر آقای دزد گول می‌خورد و طلاهای بدلی مادرم را به جای طلای اصلی به سرقت می‌برد، حین فروش آن‌ها چقدر مایوس می‌شد! در ضمن ما هیچ وقت به سفر خارجی نمی‌رفتیم که قرار باشد خانه‌مان برای مدتی خالی بماند و سر و کله دزد در آن پیدا شود. با این حساب به طور کلی از رفت و آمد آقای دزد، خیال جمع بودیم.

بند نتیجه (جمع بندی)

در ماجرای این دزدی از خانه خاله و شبیه سازی آن در منزل خودمان، به این نتیجه رسیدم که قدیمی‌ها درست می‌گویند که هر که بامش بیش برفش بیشتر! خاله که مال و منال بیشتری داشت، در مواجهه با دزد چیزهای بیشتری از دست داده بود. اما ما که چیز ارزشمندی در خانه نداشتیم، دزد هم نمی‌توانست صدمه‌ای به اموالمان برساند.

دو نمونه انشا در مورد هر که بامش بیش برفش بیشتر

انشا دوم: یک خاطره خنده دار از افطاری مدرسه

بند مقدمه (زمینه سازی)

اگر قرار باشد انشایی در مورد هر که بامش بیش برفش بیشتر بنویسم، جا دارد به خاطره‌ای بامزه در کنار دوستانم اشاره کنم. افطاری مدرسه بود و تمام دانش آموزان به این مراسم افطاری دعوت شده بودند. سفره‌ای بزرگ و طولانی پهن شده و از دانش آموزان خواسته شد تا دور تا دور سفره بنشینند. در این سفره افطاری انواع و اقسام خوراکی‌ها چیده شده بود. باید بگویم که متاسفانه یا خوشبختانه از ظروف یک بار مصرف هم خبری نبود و همه ظروف چینی و ملامین بودند. این یعنی قرار است بعد از اتمام افطاری، تمام ظروف شسته شوند!

بندهای بدنه (متن نوشته)

همگی دور سفره افطاری نشستیم. بچه‌ها با هم شوخی می‌کردند و ناظم مدرسه نیز آن‌ها را به سکوت دعوت می‌کرد. اگر چه ما هنوز به سن تکلیف نرسیده بودیم، اما شرکت در مراسم افطاری برایمان لطف خاصی داشت. دعای قبل از افطار را گوش دادیم و اذان نیز تلاوت شد. سپس ناظم به ما گفت که می‌توانیم شروع کرده و از غذاها و خوراکی‌های داخل سفره افطاری میل کنیم. همان طور که گفتم؛ سفره شلوغ و پر از خوراکی‌های رنگارنگ بود.

من به آهستگی کمی شله زرد در بشقابم ریختم و مشغول خوردن شدم. اما دوست کناری‌ام ظرف شله زرد را مقابل خود گذاشت و با ولع شروع به خوردن آن کرد. باز من مقداری آش در ظرف خود ریختم و او یک ظرف آش کامل را برداشت و تمام آن را نوش جان کرد. این اتفاق در مورد تمام غذاهایی که در نزدیکی ما قرار داشت، رخ داد.

به همین شکل من از هر غذایی چند قاشق در بشقاب مقابلم می‌ریختم و دوست کناری‌ام هر غذایی را با ظرف اصلی‌اش برمی‌داشت و میل می‌کرد. در آخر مقابل من همان یک بشقاب و یک قاشق و چنگال بود و او چندین بشقاب و کاسه تخلیه شده مقابل خود داشت!

بند نتیجه (جمع بندی)

در نهایت ماجرای خنده‌داری که گفتم، اتفاق افتاد. ناظم مدرسه از بچه‌ها تشکر کرد که در این مراسم شرکت داشتند و از آن‌ها خواست تا هر کدام ظرف‌های خود را به آشپزخانه مدرسه برده و در آن جا، آن‌ها را یک به یک بشویند. صف طویلی شکل گرفت. من فقط یک بشقاب و قاشق و چنگال در دست داشتم، اما دوستم کوهی از ظروف را به بغل گرفته بود و باید تک تک آن‌ها را می‌شست. خنده‌ای کردم و به او که ماتم شستشوی آن همه ظرف را گرفته بود، گفتم: هر که بامش بیش برفش بیشتر!

دو نمونه انشا در مورد هر که بامش بیش برفش بیشتر

سخن پایانی

چنان که در دو نمونه انشا بالا مشاهده کردید؛ ضرب المثل هر که بامش بیش برفش بیشتر به این مفهوم کنایه دارد که هر کسی حجم بیشتری از هر چیزی داشته باشد، میزان پاسخگویی‌اش نیز به همان نسبت بیشتر خواهد بود. شاید اینچنین مفهو کنایی را در متن انشا درباره فیل و فنجان نیز بیابید. همچنین می‌توانید انشا در مورد بار کج به منزل نمی رسد را نیز که درباره یک ضرب المثل است در ستاره بخوانید. نظرات و دیدگاه‌های خود را درباره این دو انشا با ما و سایر خوانندگان این مطلب در میان بگذارید.

 

روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

متن زیبا برای شب یلدا با جملات بسیار زیبا و دلنشین