بازی چندلایه علی لاریجانی با عبور آرام از حسن روحانی / رازهای ساختمان مشروطه؛ فول-محافظه‌کار اصولگرا چگونه راه هاشمی رفسنجانی را می‌رود؟


بازی چندلایه علی لاریجانی با عبور آرام از حسن روحانی / رازهای ساختمان مشروطه؛ فول-محافظه‌کار اصولگرا چگونه راه هاشمی رفسنجانی را می‌رود؟

وقتی حسن روحانی در انتخابات 96 رقابت را از سید ابراهیم رئیسی با اختلاف برد، نگاه‌ها به علی لاریجانی دوخته شد. عده‌ای معتقد بودند که او را باید از حالا در قامت یک رئیس‌جمهور دید و رخت رئیس‌جمهوری بعد از روحانی برای تن او اندازه خواهد شد. همه‌چیز به همین سادگی پیش می‌رفت و این سناریو طبیعی به نظر می‌رسید، اما دوره «استثنائی» خیلی زود به پایان رسید!

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

مصطفی صادقی: آیا برای ترسیم معادلات انتخابات دوم اسفند باید قانع شویم که علی لاریجانی را نباید از مؤلفه‌های این رقابت بسیار مهم بدانیم؟ آیا نشانه‌های جدیداً پدید آمده مانند «اعلام نقل‌قولی از او درباره انصراف از نامزدی» -که هنوز تکذیب نشده است- می‌تواند برای اهل تحلیل کفایت کند که او چهارگوشه تشک میدان مجلس را بوسیده و بنای خداحافظی با پارلمان را دارد؟ به نظر می‌رسد اصل ماجرا جور دیگری باشد!

لاریجانی یک سیاست‌مدار هوشمند است که قواعد بازی سیاست را در ساختار قدرت رسمی ایران به‌خوبی دریافته است. یک فول-محافظه‌کار که به وقتش عمل‌گرایی پیشه کرده و به وقتش تقیه را به هر چیز دیگری ترجیح داده است.

وقتی حسن روحانی در انتخابات 96 رقابت را از سید ابراهیم رئیسی با اختلاف برد، نگاه‌ها به علی لاریجانی دوخته شد. عده‌ای معتقد بودند که او را باید از حالا در قامت یک رئیس‌جمهور دید و رخت رئیس‌جمهوری بعد از روحانی برای تن او اندازه خواهد شد. همه‌چیز به همین سادگی پیش می‌رفت و این سناریو طبیعی به نظر می‌رسید، اما دوره «استثنائی» خیلی زود به پایان رسید!

اول: وقایع دی‌ماه 96: حسن روحانی معتقد است که در ناآرامی‌های دی‌ماه 96 شاهد پشت پرده‌هایی بودیم و این پشت پرده‌ها را به‌صورت سربسته بارها پشت تریبون‌ها گفته است. اگر از این حرف‌ها بگذریم و به پشت پرده کاری نداشته باشیم، فرم ماجرا به این شکل بود که معترضان هم علیه این جناح شعار می‌دادند و هم علیه آن جناح! در نگاهی دقیق‌تر، آن‌ها منتقد کلیت وضع موجود بودند؛ وضع موجودی که روحانی نماینده آن بود و علی لاریجانی نیز بنا بر پیش‌بینی‌ها قرار بود در دوره پساروحانی مجری آن باشد.

در محافل سیاسی این‌گونه شایع شده که علی لاریجانی دقیقاً از همین نقطه باروحانی فاصله‌گذاری می‌کند.

ادعای مهمی است؛ معنای این گزاره این است که علی لاریجانی بنا بر دلایلی که پشت پرده آن را حسن روحانی جسته‌وگریخته ادعا کرده و در فرم و ظاهر نیز علی لاریجانی از موج انتقاد به وضع موجود برداشت کرده، تصمیم گرفته دیگر نماینده آن بخش از سیاست ایران نباشد که حسن روحانی فعلاً لیدری و نمایندگی آن را بر عهده دارد.

به دیگر سخن آنکه؛ لاریجانی که خود را یک سیاستمدار میان جناحی (و نه فراجناحی) می‌پنداشته، بنا را این بار بر این گذاشته که در زاویه‌ای دیگر از آرایش سیاسی ایران جاگیری نماید.

اصل سخن این است: یک سیاستمدار هوشمند که در پوسته محافظه‌کاری و با یک آرامش تمام‌عیار به دقت تغییرات آرایش سیاسی را رصد می‌کند، بنا را بر این گذاشته که در آخرین لحظه همه را غافل‌گیر کند.

رفتارشناسی کنش‌های سیاسی او در دهه نود شمسی، به شکل عجیبی ما را به یاد مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می‌اندازد. اهل سیاست دقیقاً معنای سیاست نگارنده را درمی‌یابند!

دوم: پایان برجام؛ پروژه حسن روحانی تا اینجای کار شکست‌خورده است. کسی که می‌گفت هم سانتریفیوژها باید بچرخد و هم چرخ معیشت مردم، حالا در وضع عجیبی گیرکرده است. او می‌خواست همه درهای بسته‌شده را روی سیاست خارجی و با اتکا به تغییر آن بچرخاند. این امر سخت بود اما او مدعی بود که می‌تواند.

به باور او می‌‌شد حتی به برجام 2 و برجام3 رسید، ولی ترامپ با حضور خود همه‌چیز را خراب کرد. حالا همان حرف‌هایی که روزی از زبان سعید جلیلی و همفکرانش درباره آمریکا و غرب بیان می‌شد، روی زبان عراقچی، ظریف و روحانی می‌چرخد.

کسانی که می‌گفتند علی لاریجانی همان رئیس‌جمهور احتمالی 1400 است، می‌گفتند در عصر برجام تنها کسی که می‌تواند با طرف مقابل و در شرایط جدید هم‌سخنی کند، همین علی لاریجانی است.

پروژه روحانی شکست‌خورده و علی لاریجانی نمی‌تواند پیمان‌کار یک پروژه شکست‌خورده در دولت جدید باشد. او اگر بناست در قامت یک رئیس مجلس یا یک رئیس‌جمهور عمر سیاسی خود را ادامه دهد، باید قالب و ظرف دیگری برای خود انتخاب کند. به یک معنا، او باید «برند» تازه‌ای برای خود بیابد. راهش این است؛ ابتدا یک جداسازی صورت گیرد، تا در ادامه همه تصورات «این‌همانی» میان او و حسن روحانی از میان برداشته شود.

لاریجانی که متهم است برجام را در 20 دقیقه تصویب کرده، حالا باید حرف‌های بزرگ‌تری بزند تا مخالفانش سرگرم و مشغول به پاسخ‌دهی به آن‌ها شوند.

هر دو محور فوق روایتگر یک خروجی است: علی لاریجانی از حسن روحانی دور خواهد شد و با صبر استراتژیک خود منتظر آخرین چرخش‌های سیاسی در آستانه انتخابات مجلس خواهد ماند.

این فول-محافظه‌کار اصولگرا نیک می‌داند که زمانه آبستن هزاران ماجراست، پس فعلاً در دفتر کارش واقع در ساختمان مشروطه، چای می‌نوشد و روزنامه‌ها را ورق می‌زند.

اگر تا همین دیروز خبرهای پشت پرده حکایت از این داشت که نامزدی حداد عادل در انتخابات جدی‌تر از همیشه شده و می‌گفتند که او می‌آید که پس از سر فهرستی رئیس مجلس هم بشود، امروز مهدی چمران خبر داده که نامزدی حداد هم منتفی شده است. اگر تا همین چند روز پیش اخبار حاکی از این بود که محمدباقر قالیباف راضی به حضور در انتخابات شده و به ریاست مجلس فکر می‌کند، تازه‌ترین خبرها حاکی از این است که او نیز شرکت در این رقابت را مشروط به دو شرط مهم کرده که شرحش بماند برای وقتش!

اگر تا همین دیروز می‌گفتند «پایداری» با لبی خندان آغوش خود را بازکرده و بی‌هیچ قید و شرطی به سمت شورای وحدت می‌رود، امروز مرتضی آقا تهرانی رک و صریح حرف‌هایی را می‌زند که بوی دوران افتراق‌ ماضی را می‌دهد!

علی لاریجانی درست فکر کرده است. چرخش‌های سیاسی این روزها شدت بیشتری پیداکرده است. شاید کار درست را او می‌کند. او سکوت کرده و در دفترش چای می‌نوشد و روزنامه‌ها را ورق می‌زند.

«حذف علی لاریجانی» اصلاً برداشت درستی از وقایع اخیر قم نیست. لاریجانی حذف نشده، تنها نمی‌خواهد در لیستی باشد که ذوالنور، زاکانی و امیرآبادی در آن حاضر هستند: آیا از علی لاریجانی تصمیمی غیرازاین انتظار می‌رفت؟

این روزها او شبیه‌ترین فرد به اکبر هاشمی رفسنجانی شده است: روحش شاد!



مرد جوان پسر مورد علاقه مادرزنش را به قتل رساند!