23 آبان، زادروز آسترید لیندگرن
۱۴ نوامبر (۲۳ آبان)، زادروز نویسنده نامدار سوئدی، «آسترید آنا امیلیا لیندگرن»...
۱۴ نوامبر (۲۳ آبان)، زادروز نویسنده نامدار سوئدی، «آسترید آنا امیلیا لیندگرن» Astrid Anna Emilia Lindgren است.[۱] آوازه و محبوبیت جهانی لیندگرن چنان است که آثار او تاکنون به هشتادوپنج زبان ترجمه و در بیش از صد کشور منتشر شده است.
اما خالق دوستداشتنی دنیای «پیپی جوراببلند»، فراتر از نویسندهای برای کودکان بود. او همواره در راستای دفاع از حقوق کودکان، برقراری عدالت، صلح و دوستی مبارزه میکرد.
به مناسبت زادروز آسترید لیندگرن، برخی از گفتههای برگزیده و ارزشمند او را در اینجا بازنویسی میکنیم:
*به احتمال زیاد هنگامی که از برخی مردم میشنوی دیگر بزرگ شدهای و برخی دیگر میگویند هنوز کوچکی، دقیقاً در همان سن مناسب قرار گرفتهای.
در کتاب «لیزا، بروبچههای دهکده پرماجرا»
*جاناتان به من گفت: کارهایی هست که باید انجام بدهم، حتی اگر بسیار خطرناک باشند. پرسیدم: برای چه؟ پاسخ داد: چون در غیر این صورت یک انسان نخواهی بود، دیگر تنها یک شتهٔ کوچک هستی.
در کتاب «برادران شیردل»
*در چیزی که وجود ندارد هیچ ترتیب و قاعدهای پیدا نمیشود، و من هم نمیتوانم همه چیز را پیدا کنم.
در کتاب «پیپی جوراببلند»
*اگر بسیار قوی هستی، لازم است خیلی مهربان هم باشی.
راوی «پیپی جوراببلند را میشناسی؟»
*در یک کتاب مطالبی میتوان نوشت که تنها و تنها برای کودکان جذاب باشد. بیگمان کتابی هم میتوان نوشت که هم برای کودکان و هم برای بزرگسالان جذاب باشد، اما در کتاب کودکان هرگز نباید مطلبی نوشت که تنها برای بزرگسالان جذاب باشد. مگر قرار نیست کودکان آن را بخوانند؟ این کار بیاحترامی به کودکان خواهد بود.
* پیپی گفت: زمان باشتاب میگذرد و تا بهخودت میآیی، میبینی پیر شدهای. این پاییز، ده ساله میشوم، گمان میکنم پس از آن دیگر دوران خوش و بهار زندگانیام تمام میشود.
در کتاب «پیپی جوراببلند»
* پرسیدم: مگر نگفته بودم هرجا بروی من هم میآیم؟
جاناتان با لحنی که نشانگر رضایت او بود، گفت: بله، تو این را گفته بودی.
گفتم: بله گفته بودم، حتی در گودال بیانتهایی در زیرزمین هم با تو خواهم بود.
در کتاب «برادران شیردل»
* هیچ قانون عرفی و شرعی یک پیرزن را از بالا رفتن از درخت منع نکرده است، درست میگویم؟
* من همان کتابی را مینویسم که کودکیام آن را انتخاب میکرد. برای کودکِ درونم مینویسم.
* دوران کودکی اگر بدون کتاب سپری شود، دیگر کودکی نخواهد بود. مانند آن است که آدم را از یک مکان جادویی بیرون کنند؛ از جایی که نابترین لذتها را میتوانی تجربه کنی.
* اگر تنها یک کودک غمگین را توانسته باشم شاد کنم، آنگاه احساس رضایت قلبی خواهم داشت. (پس از دریافت یادداشت یکی از خوانندگان آثارش در خیابان. او در یادداشتش نوشته بود: از این که برای یک کودک غمگین شادی به ارمغان آوردی، سپاسگزارم.)
* میدانم که زندگی تنها گردآوری ثروت، وسایل خانه و آشپزخانه و چیزهای دیگر نیست. زندگی داشتن شهرت و لبخند زدن عکس زنان از میان جلد مجلههای پُر زرق و برق نیست. و این که آن اندازه از تنهایی و سکوت بترسی که حتی لحظهای به این فکر نکرده باشی که در این مدت کوتاهم بر روی زمین، چهکار میکنم؟
* هر چیز شگفتانگیزی که تاکنون در این جهان پدید آمده، در آغاز تنها در تخیل یک فرد وجود داشته است.
* به کودکان عشق بورزید، بیشتر و بیشتر، بازهم بیشتر! فهم و شعور بهدنبال آن خواهد آمد.
* میخواهم برای مخاطبانی بنویسم که میتوانند معجزه کنند. کودکان هنگامی که کتاب میخوانند معجزه میکنند.
* جاناتان گفت: من کسی را نمیتوانم بکُشم، تو این را میدانی اوروار!
اوروار پاسخ داد: اگر همه مردم جهان مانند تو باشند آنوقت پلیدی تا ابد بر جهان فرمانروایی میکند!
اما من گفتم: اگر همه آدمها مانند جاناتان بودند، دیگر هیچ پلیدی وجود نداشت.
در کتاب «برادران شیردل»
* همه ما بهدنبال صلح هستیم. پس آیا ممکن است پیش از این که خیلی دیر شود، تغییری بنیادی در خودمان بهوجود آوریم؟ تغییری در راستای دور کردن خشونت از خودمان؟ کوشش در راستای تبدیل شدن به انسانهایی بهتر؟ اما برای چنین تغییری باید از کجا آغاز کرد؟ من باور دارم که باید از ابتدا شروع کرد؛ از کودکان!
* بگذار چیزی به تو بگویم، اگر مدت زیادی ساکت باشی و حرف نزنی، کمکم زبانت آب میرود!
در کتاب «پیپی جوراببلند»
۱. زاده ۱۴ نوامبر ۱۹۰۷ (۲۳ آبان ۱۲۸۶ ش.)– درگذشته ۲۸ ژانویه ۲۰۰۲ (۸ بهمن ۱۳۸۰ ش.).
زندگینامه آسترید لیندگرن