بعد از حدود یک هفته قطعی کامل، روز گذشته سرانجام اینترنت کم و بیش به زندگی مردم بازگشت تا شاید کارهای اکثر جمعیت کشور بار دیگر به حالت عادی بازگردد. روز گذشته شورای امنیت کشور دستور وصل شدن کاربران خانگی اینترنت ثابت را در کلانشهرهای مهم ازجمله تهران صادر کرد تا ناگهان میزان اتصال شبکه ارتباطی کشور به شبکه جهانی اینترنت از حدود ۲۵درصد به ۷۰درصد افزایش پیدا کند.
گزارشهای تأییدنشدهای هم از احتمال اتصال اینترنت موبایل تا صبح امروز منتشر شده است. اینترنت ثابت در حالی اولویت اتصال مجدد به شبکه جهانی قرار گرفته است که براساس آمار سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی از مجموع حدود ۷۱میلیون مشترک اینترنت پهنباند کشور تنها حدود ۹میلیون مشترک اینترنت ثابت وجود دارد. تعداد مشترکین اینترنت موبایل یا سیار در کشور بیشتر از ۶۲میلیون نفر است و این مسئله نشان میدهد که وصل شدن اینترنت موبایل برای بازگشت وضعیت عادی به زندگی مردم بسیار ضروری است.
با وجود بازگشت اینترنت به زندگی مردم اما موج ناامیدی به فناوریهای جدید همچنان در دل و قلب مردم باقی مانده است.
طی سالهای اخیر تلاش بسیاری شده بود که مردم به استفاده از فرایندهای الکترونیکی، اپلیکیشنها و پلتفرمهای استارتاپی بهخاطر منافعی که برای کشور دارند عادت کنند. قطعی حدود یک هفتهای اینترنت اما ضربهای مهلک به اطمینان و امید مردم به کسب و کارهای نو زده است.
نیما نامداری، تحلیلگر فناوری در گفتوگو با همشهری ضمن اشاره به مشکلات استارتاپها و همچنین مسائل پیش آمده برای آنها طی یک هفته اخیر ناامیدی بهوجود آمده را ورای همه این مسائل و مشکلات میداند. او در این رابطه میگوید: هرکسی که دارد برای یک کسب و کار جدید کار و تلاش میکند، هرکسی که دارد روی یک حوزه جدید سرمایهگذاری میکند و هرکسی که دارد از یک سرویس جدید استفاده میکند یک پیشفرض روانی مهم به نام امید دارد.
آدمها اگر کسب و کار جدیدی راه میاندازند، آدمها اگر در کسب و کاری نو سرمایهگذاری میکنند و آدمها اگر عادتهای سنتی زندگیشان را تغییر میدهند و دست به استفاده از سرویسها و پلتفرمهای جدید میزنند علتش امید به آینده و پیشرفت روندها بهصورت پایدار است.
او با تأیید اینکه مشکلات فنی بسیاری هم برای استارتاپها در این مورد بهوجود آمده است، تأکید دارد: یک وقتهایی یک اقدام یا رفتار تنها محدود به مشکلات فنی و کسب و کاری نمیشود و باعث میشود که امید آدمها مخدوش شود.
بهنظرم این صدمهای که به امید آدمها به نوآوری، کسب و کارهای نو و فناوریهای جدید در این ماجرا خورده به قدر قطع شدن سرویس، هزینههای ناشی از قطع اینترنت یا اختلال فعالیت استارتاپها یا حتی بیشتر از آن اهمیت دارد. چون امید را به سادگی نمیتوان بازسازی کرد. سرویس را شاید بشود با همه مشکلات دوباره برگرداند، با دیجیتال مارکتینگ و هزینه بیشتر از آن شاید بشود روندها را بازسازی کرد اما لطمه به امید را به سختی میتوان جبران کرد.
این فعال حوزه استارتاپی میگوید: آدمها وقتی به چیزی امید میبندند دست به مقایسه آن میزنند. به همینخاطر مردم مقایسه میکنند که در کشورهای دیگر چقدر دولتها برای داشتن زیرساختهای امن، یکپارچه و قابل اتکا برای استارتاپها تلاش میکنند. وقتی میبینند بهدلیلی که کاملا خارج از کنترل ماست ناگهان تقریبا همهچیز متوقف میشود بهشدت به امید آدمها لطمه میخورد. اکثر آدمهای درگیر این حوزه، جوانها هستند و این صدمه به امید را به سادگی نمیتوان جبران کرد. چون آنها آدمهایی هستند که حساسیت و بلندپروازی بیشتری دارند و امیدشان از کسی که ۷۰-۶۰ساله است شکنندهتر است.
کاهش شدید بهرهوری
بسیاری از استارتاپهای کشور برپایه اینترنت فعال هستند و قطع اینترنت مانند پایین کشیدن کامل کرکره کسب و کار آنها بهحساب میآید.
امید اخوان، مشاور مدیریت استارتاپها درباره وضعیت این حوزه طی حدود یک هفته قطع اینترنت به همشهری میگوید: هرچند بسیاری از استارتاپها اطلاعات و دیتایشان در داخل کشور بود اما برای کسب و کارشان نیاز به ابزارهایی داشتند که بسیاری از آنها خارجی و بینالمللی هستند. سادهترین نمونهاش استفاده از سرویسهای گوگل بوده که بسیاری از استارتاپها و حتی شرکتها در روزهای اخیر حتی امکان دسترسی به اطلاعات خودشان را نداشتند.
استارتاپها بهخاطر داشتن تیم فنی به هر حال به نوعی کارشان را پیش بردند اما هزینه تحمیل شده، زمان تلف شده از همه و پایین آمدن بهرهوری بسیار سنگین بود که میلیاردها تومان میشود. بهگفته او این ماجراها باعث موجی از ناامیدی در میان استارتاپها شد که حتی خواندن مقالهها و ارتباطات بینالمللی آنها را دچار مشکل کرد.
احتمال تغییر الگوی سرمایهگذاری
بهگفته امید اخوان که سابقه فعالیت در شرکت آیبیام بهعنوان مشاور مدیریت هم دارد این وضعیت پیش آمده امکان دارد که در آینده حتی روی الگوهای سرمایهگذاری کشور تأثیر بگذارد و آنها را تغییر دهد.
او تأکید دارد: سرمایهگذاران با تجربه این قطعی اینترنت درصورتی که حتی احتمال دهند که ممکن است این وضعیت دوباره پیش بیاید با شک و تردید بیشتری نسبت به سرمایهگذاری روی استارتاپها نگاه میکنند. نیما نامداری، معاون طرح و توسعه شرکت تجارت الکترونیک ارتباط فردا هم در این رابطه میگوید: سرمایهگذاری استارتاپی و روی تکنولوژیهای جدید در ذات خودشان سرمایهگذاریهای با ریسک بالا هستند و به همینخاطر به آنها (VC (Venture Capital میگویند. چون آنها ریسک بیشتری را نسبت به سرمایهگذاریهای متعارف و سنتی پذیرفتهاند. در سرمایهگذاری استارتاپی عموما داراییها نامشهود هستند و بهخاطر آنها سرمایهگذار پول خود را خرج میکند.
داراییهای نامشهود مثلا شامل دادهها، عادت مشتری و برند میشود که مثل داراییهای مشهور مانند ملک و زمین نیست. حالا اگر شما به این سرمایهگذاران سیگنال و علامتی بدهید که نشان دهید این دارایی نامشهود غیرقابل اطمینان، پرخطر و فراری هم هست طبیعی است که سرمایهگذار فاصله بگیرد.
او درباره احتمال تغییر الگوی سرمایهگذاری روی استارتاپها بهخاطر قطعی اینترنت میگوید: کسی که سرمایهگذاری سنتی میکند و مثلا کارخانهای راه میاندازد، زمین، سوله و ماشینآلات هم میخرد. در بدترین حالت این است که کسب و کارش میخوابد اما داراییاش از بین نمیرود و میتواند مثلا زمین و ماشینآلاتش را بفروشد و ریسک کمتری دارد. اما سرمایهگذاری که پولش را روی استارتاپها میگذارد اگر احساس کند که دارایی نامشهودش توسط عوامل خارجی ممکن است مورد خطر ناگهانی قرار بگیرد در واقع یک علامت و نشانه ناامیدکننده دریافت کرده است.
این ماجرا در شرایطی رخ داده است که در ایران سابقه جدی سرمایهگذاری روی استارتاپها و فناوریهای نو وجود ندارد و سرمایهها اکثرا در فضای کلاسیک و سنتی است.
از بین بردن تلاشهای سخت
به گفته نامداری، مدتهاست تلاش شده که سرمایهها از حوزه سنتی وارد بخش استارتاپی شود. او میگوید: سرمایهگذاران سنتی عادت دارند روی چیزی سرمایهگذاری کنند که آن را میبینند. ما مثلا مدتها تلاش کردهایم که با نشاندادن تجربههای موفق استارتاپی آنها را متقاعد کنیم که بخشی از سرمایهشان را به این بخشهای نو و جدید منتقل کنند.
وقتی وضعیت اینطور میشود و در عرض ۲۴ساعت همهچیز قطع میشود دیگر توانایی لازم برای این کار وجود ندارد و این ماجرا خیلی آنها را میترساند. طبق منطق کسبوکاری هم شما چرا باید در جایی سرمایهگذاری کنید که اختیارش دست خودت نیست و وابسته به عوامل بیرونی میشود؟ آن سرمایهگذار سنتی در این وضعیت میگوید من اگر کارخانه داشته باشم و در آن را هم ببندند نهایتش این است که هفته بعد تولید را دوبرابر میکنم.
بهگفته نامداری استارتاپها علاوه بر این در سالهای اخیر تلاش گستردهای داشتهاند که عادتهای سنتی مردم را تغییر دهند و مثلا آنها را تشویق کنند که برای خرید یا گرفتن خدمات از پلتفرمهای دیجیتال استفاده کنند. وقتی کار این کسب و کارها یک هفته مختل میشود همه تلاشهای فعالان این حوزه دود میشود و به هوا میرود. مشتری دیگر آن اطمینان و امیدش به کسب و کارهای بر پایه اینترنت و فناوری را از دست میدهد. آدمها در تغییر عادت بسیار تنبل هستند اما فناوریهای جدید کار سختی را برای تغییر این عادتها پیش بردهاند. با یک اختلال و محدودیت ناگهانی اما همه این تلاشها از بین برده میشود.
محمد کرباسی