چرایی خشمگین شدن به روایت «جوکر»!


چرایی خشمگین شدن به روایت «جوکر»!

فیلمی که در کمتر از 2 ساعت ما را با بسیاری از نظریات روان‌شناسی در حوزه خشونت و آسیب‌های مدیریت نکردن آن آشنا می‌کند

چرایی خشمگین شدن به روایت «جوکر»!
میگنا: فیلم تحسین شده «جوکر» 2019 ساخته «تاد فیلیپس»، پاییز امسال روی پرده سینماهای دنیا آمد و به فروش خیره کننده یک میلیارد دلار دست یافت. شخصیت جوکر تا پیش از این، شخصیتی در حاشیه بتمن بود اما حالا در فیلم 2019 آن، او ستاره داستان شده و قرار است برای ما داستانش را به شکلی دقیق‌تر تعریف کند؛ داستان تبدیل فردی مشکل‌دار اما بی‌آزار به فردی که گویی از ریختن خون دیگران سیر نمی‌شود. در روایت داستان این تحول اما گویی نویسنده خواسته مروری بر غالب نظریات روان‌شناسی درباره چرایی خشونت داشته باشد که در ادامه
ناکامی و خشونت
معروف‌ترین نظریه مربوط به چرایی خشونت، دیدگاه ناکامی است. دیدگاهی که می‌گوید وقتی ما در رسیدن به اهداف‌مان ناکام شویم، احتمال بروز رفتارهای خشن در ما افزایش می‌یابد. البته هر چه این ناکامی بیشتر و عمیق‌تر باشد، احتمال خشونت افزایش می‌یابد و هر چه دیگران در بروز این ناکامی‌ها نقش بیشتری داشته باشند، رفتارهای خشن نسبت به دیگران بیشتر بروز پیدا می‌کند. داستان جوکر از این منظر، نمونه بارزی از این همین موضوع است. با پیشرفت داستان، دامنه ناکامی‌های شخصیت اصلی افزایش می یابد و البته خشونت نیز تشدید می‌شود. تهدید می‌شود که از حقوقش کم می‌شود، از کار اخراج می‌شود، در تلاش برای کمدین شدن ناکام می‌ماند، دوستانش او را سرخورده‌تر می‌کنند و ... و همزمان با این اتفاقات تلخ، خشونت او نیز بیشتر و بیشتر می‌شود.
از انتقام از دیگری تا...
جدای از چرایی تمایل به خشونت، در خصوص انتخاب رفتاری خشن، دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. یکی از شناخته‌شده‌ترین این دیدگاه‌ها، «جابه‌جایی» است. در بسیاری از مواقع افراد وقتی از دست فردی دارای قدرت عصبانی می‌شوند، در عوض انتقام از او به سراغ افراد ضعیف‌تر دور و اطراف خود می‌روند. نمونه آشنای این رفتار زمانی است که کسی در محیط کاری با رئیسش به مشکل بر می‌خورد و بعد عصبانیت خود را در خانه بر سر کودکش خالی می‌کند. این الگو در این فیلم نیز به ویژه در نیمه ابتدایی آن بارها تکرار می‌شود. رئیس جوکر او را تهدید می‌کند که هزینه تابلو را از حقوقش کسر خواهد کرد و در چند نما بعدتر می‌بینیم جوکر در حال لگد زدن به کیسه‌های زباله کنار خیابان است.

کمی بعدتر وقتی اخراج می‌شود، او عصبانیت خود را (که این بار بسیار شدیدتر هم است) بر سر سه جوان در مترو خالی می‌کند. البته با جلو رفتن داستان، گویی جوکر که احساس می‌کند دیگر آب از سرش گذشته، در عوض جابه‌جا کردن خشم خود، به خودش اجازه می‌دهد تا انتقام حال خرابش را از هر کسی که از دید او مسبب آن بوده، مستقیما بگیرد؛ مانند کاری که در قبال مادر، همکار سابقش، موری یا حتی روان‌پزشک خود در نمای پایانی فیلم می‌کند.

رابطه بحث‌برانگیز اختلال روانی و خشونت
یکی از مباحثی که بعد از نمایش جوکر مطرح شد، بحث رابطه بین خشونت و اختلالات روانی است. در این فیلم هر چند در نهایت نیز به طور دقیق وضعیت روانی جوکر مشخص نمی‌شود اما از همان ابتدای فیلم به بیننده اعلام می‌شود که جوکر از اختلال روانی رنج می‌برد. او سابقه بستری در بیمارستان روان‌پزشکی را دارد، به دیدار روان‌پزشک می‌رود، به گفته روان‌پزشکش هفت نوع داروی مختلف را مصرف می‌کند، کارتی به همراه دارد که می‌گوید انفجار خنده‌هایش ناشی از آسیب مغزی یا مشکل اعصاب است و ...

برخی روان‌پزشکان بر اساس سرنخ‌هایی که فیلم در اختیار ما قرار می‌دهد، مناسب‌ترین تشخیص را برای او، اختلال شخصیت اسکیزوتایپال در نظر می‌گیرند. به هر صورت چه بتوانیم رفتارهای جوکر را تحت عنوانی خاص طبقه‌بندی کنیم و چه نتوانیم، توجه به یک نکته اهمیت زیادی دارد. درست است که در میان برخی مبتلایان به اختلالات روانی، شاهد بروز بیشتر رفتارهای خشن هستیم و یکی از دلایلی که می‌تواند در افراد به بروز خشونت منجر شود، برخی از انواع اختلالات روانی است اما این به معنای آن نیست که هر کسی از اختلال روانی رنج می‌برد، فردی خشن و خطرناک است.
عاقبت گذراندن دوره کودکی پرآسیب
اما یکی دیگر از نظریات این حوزه، تاثیر گذشته فرد و به ویژه دوران کودکی در انتخاب‌های دوران بزرگ سالی است. در این‌جا نیز نویسنده تا جایی که توانسته گذشته‌ای پرآسیب برای جوکر ترسیم کرده است؛ از مادرخوانده‌ای که پرونده روان‌پزشکی سنگینی داشته (فردی خودشیفته و دچار توهم)، از نداشتن پدری که حسرت نبودنش تا این روزهای جوکر همراه اوست(زمانی که او به «وین» می‌گوید کمی محبت، یک بغل و یک پدر می‌خواهد)، از آزارهایی که در کودکی توسط نامزدهای مادرش کشیده تا گزارش ضربه‌های متعدد به سر و زنجیر شدن به رادیاتور و ... . واقعیت این است که با این حجم از آسیب، اگر جوکر در بزرگ سالی تبدیل به شخصیتی معمولی می‌شد، شاید باید تعجب می‌کردیم.
جامعه‌ای که او را نمی‌بیند
اما نکته آخر در خصوص شخصیت جوکر، تاثیری است که جامعه بر انتخاب او دارد. جامعه‌ای که در این فیلم بارها تکرار می‌شود که پذیرای این حجم از خشونت است و غیرمستقیم جوکر را به این سمت سوق داده است. از همان ابتدای فیلم ما با شهری آشفته مواجه می‌شویم، شهری که مشکل زباله‌ها و موش‌ها امانش را بریده، نوجوانان آن به راحتی در خیابان مزاحمت ایجاد می‌کنند و هیچ کس واکنشی نشان نمی‌دهد. جامعه‌ای که جوکر را به تمامی نادیده می‌گیرد و تنها زمانی وجود او را به رسمیت می‌شناسد که او دست به خشونت می‌زند. صحبت‌هایی که جوکر در شوی تلویزیونی موری انجام می‌دهد، به خوبی می‌تواند این روند را نشان دهد. حتی خود موری که تا پیش از این جوکر را دست می‌اندازد، تنها زمانی حاضر می‌شود به او واقعا گوش دهد که او داستان سه مرد در مترو را بیان می‌کند. تازه آن جاست که وجود جوکر به رسمیت شناخته می‌شود!

نویسنده: نرگس عزیزی، مشاور

روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

متن تبریک کریسمس | 70 پیام کریسمس فارسی و انگلیسی باکلاس