فیلم The King ساختهی دیوید میشد، حماسهای درون گرا
فیلم The King ساخته دیوید میشد از ساختههای شبکه آنلاین نتفلیس در 2019 میباشد. در میان تمام فیلمهای پُر انتظار و مشهوری که در 9 ماهه اول سال 2019 به اکران در آمدند، فیلم The King نه بهترین آنها بلکه غافلگیر کننده ترین آنها بوده است. فیلمی که در سکوت خبری و بی هیچ هیاهویی […] نوشته فیلم The King ساختهی دیوید میشد، حماسهای درون گرا اولین بار...
فیلم The King ساخته دیوید میشد از ساختههای شبکه آنلاین نتفلیس در ۲۰۱۹ میباشد. در میان تمام فیلمهای پُر انتظار و مشهوری که در ۹ ماهه اول سال ۲۰۱۹ به اکران در آمدند، فیلم The King نه بهترین آنها بلکه غافلگیر کننده ترین آنها بوده است. فیلمی که در سکوت خبری و بی هیچ هیاهویی از سوی نتفلیکس به یکباره پخش جهانی کشت و تماشایش گرمای دوبارهای به این ژانره کهنه شده در سینما داد. جوئل اجرتون پس از تجربه تحسین شدهای که در نویسندگی و کارگردانی The gift داشت، در این فیلم در قامت بازیگر مکمل و نویسنده بر آمده است تا اثری با لایههای متفاوت بی آفریند. در این متن به تحلیل و نقد فیلم The King خواهیم پرداخت، با نت نوشت همراه باشید.
فیلم The King
حماسهای درون گرا
تیموتی شالامت هم که پیشتر با فیلم call me by your name توجهات را به عنوان پدیدهای در عرصه بازیگری به خود جلب کرده بود در نقش هنری پنجم ایفای نقش کرده است و به همراهی رابرت پاتینسون (بتمن جدید دنیای سینما) عناصر بازیگری این فیلم را تشکیل میدهد. مجموعهای که اگرچه بی نقص ترین را ارائه نکرده اند ولی در نهایت با اثر مواجه هستیم که در فرم حرف هایی برای گفتن دارد.
فیلم نامهای که نویسندگان به تصویر کشیده اند اقتباسی از چند نمایشنامه شکسپیر میباشد که با پرداختی نه چندان کلاسیک اما وفادار با ذات آن به عرصه ظهور رسیده است. بررسی فیلم The King را به گذری به داستان آن پی میگیریم جایی که اواخر زندگی هنری ۴ام پادشاه بریتانیاست. زمانی پر از هرج و مرج و بی ثباتی که جنگهای فراوانی در حال شکل گیری است.
از طرف دیگر پسر بزرگ پادشاه یعنی شاهزاده هل با بازی تیموتی شالامت، به سبب نفرت از پدر نه تنها در خارج از قصر زندگی میکند بلکه از فکر پادشاهای بیرون آمده و تمام آینده را دو دستی تقدیم برا در کوچک تر خود کرده است که محبوب پدر است. هل خوش گذران، یا حدی عیاش و از بار مسئولیت فرار کن است. نزدیک ترین دوست هل در خارج قصر کهنه سربازی نیمه مست به نام فالستَف است که جوئل اجرتون ایفاگر نقش آن است. این دو تقریبا مکمل شخصیتی یکدیگ برای سپری کردن اوضاع نابسامان درونی خودشان هستند.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم The Return بازگشت ساختهی آندری زویاگینتسف؛ پسر، چرا رهایم کردی؟!
جنگی نابه هنگامی برادرکوچکتر را مجبور به لشکرکشی میکند. اقدامی دوجانبه هم برای عرضه اندام و هم برای خنثی کردن توطئه بر خواسته. شاهزاده هل که از همه چی دست شسته است و از سیاستهای خونریز پدر خسته شده، به میدان میآید و پیشنهاد نبردی تن به تن برای فیصله دادن اوضاع را دارد تا خوناضافی ریخنه نشود.
نزاع سر میگیرد و هل پیروز میشود. اما آبرویی که از دست میرود دامان برادر کوچکتر را فرا میگیرد و اینبار مرگ او را به سوی ولز میکشاند جایی که در رویای پادشاهی نیست میشود. هنری چهارم رو به مرگ است و تنها یک پسر برایش مانده است. با هزار بیم و اکران هل به هنری پنجم بدل میشود. پادشهاهی متفاوت، غمگین و گاها ساده.
در تحلیل فیلم The King باید اشاره داشت که ضرب آهگ فیلم به قدری با ریتم بالا نواخته میشود که در بعضی مواقع گذر زمان در فیلم حتما باید یاداوری شود تا مخاطب سرگیجه نگیرد که البته با توجه با ریتم مدرنی که بر داستانی کلاسک نوشته شده است اندکی قابل توجیح است. در ابتدا مخاطب مرتبا هیکل عریان نحیف و بی قواره شاهزاده هل را مشاهده میکند و در شایستگی این فرد برای پادشاهی تردید میکند. نانوشتهای در فیلم نامه که بر نا خود آگاه مخاطب اثر میگذارد و بر تأثیر گذار بودن قوس شخصیتی کاراکتر هنری پنجم کمک شایانی میکند.
اما مسئله مهمی که فیلم را در سطح متفاوتی با دیگر آثار مشابه ساخته شد قرار میدهد اصولی است که از آن پیروی میکند. به بیان دیگر فیلم تقریبا به سمت و سویی میرود که دیگر فیلمها نرفته اند. مدل خشونت در این فیلم نمایان تر و نهفته تر است و درکش نه به شکل بصری (که البته به مقدار مکفی در فیلم گنجانیده شده است) بلکه به شکل درونی ادامه مییابد و در اوج فیلم بر صورت کوبیده میشود.
در این فیلم گارکردان و تیم سازنده تمرکز را از روی جنگهای حماسی به درون شاه منتقل کرده اند. در مورد فیلم The King باید اشاره کرد که این فیلم به طرز ظریفی شخصیت هل را در فشاری قرار میدهد که با تمام فراز و فرود هایش هنوز جای اول است و درسایی که برای آموختن در پیش روی دارد.
بیشتر بخوانید: بررسی سریال Dark از نتفلیکس؛ پژواکِ آشنای تیکتاک
پیشتر اشاره شد که ریتم فیلم یکی از نمادهای بارزی است که مشاهده میشود. ضرباهنگ بالا همانند شمشیری دولبه عمل میکند و اگرچه کارگردان تمام تلاش خود را کرده که از این مورد ضربه نخورد اما باید اذعان داشت که به خصوص در یک سوم ابتدایی فیلم ریتم کمی علیه خودش میشود. بازی تیموتی شالامت نیز از نقاط قوت فیلم است.
اندام غیر متعارف او برای پذیرایی چنین نقش هایی مخصوصا در سکانس مبارزه ابتدایی فیلم جایی که رسما زره بر اندام او کمدی وار شکلک در میآورد، تا تبدیل شد به هنری پنجم و سخنرانی که در جلوی لشکر نطق میکند و حتی تنهاییهای پسر افسردهای که از دختر پادشها فرانسه درس تحقیر میآموزد، همگی رنج تنوع بازی هایی است که او در این نقش ارائه میدهد و این کشمکش را جذاب میکند.
طراحی صحنه فیلم نیز همراه با فیلم برداری آن در سطح شگفت انگیزی محصور کننده هستند. زرههای بی قواره و سنگینی که جنگ هارا به بَربَریت مینمایاند و رنگ و نوری که در اثر فیلم برداری بر صحنهها انداخته میشود سراسر شکوه است. کافی است که به نبرد فرانسه نگاهی بی اندازید تا متوجه کیفیت ساخت شوید.
تلفیقی از جنون، خشونت، صدا، خفگی و دست و پاگیر بودن با تدوینی درخشان به هم پیوند خورده تا نبردی بازسازی شود که جز کارهای به یادماندنی است. به خصوص که رد نبرد حرامزادههای در سریال بازی تاج و تخت به وضوح در پلان به پلان آن دیده میشود. اقتباسی که نه تنها شور نیست بلکه هویت خودش را داراست.
بیشتر بخوانید: بررسی فیلم Toni Erdmann ساختهی مارن آده؛ مرد نامرئی
در ادامه تحلیل فیلم The King باید اشاره داشت که پیشتر از فلستف به عنوان وجهی از شاهزاده هل نامبردیم که در همه حال کنار او حضور دوستانهای داشت. فرای سلطنت با او دوست بود و آینهای برای هل به حساب میآمد. اما در سمتی دیگر آنتاگونیست(در ظاهر) فیلم شخصیت پسر پادشاه فرانسه است. رابرت پاتینسون به شکل هجو گونهای چنان احمقیتی به این کاراکتر میبخشد که مخاطب هوشمند گاها با خود فکر میکند یک جای کار ایراد دارد. اما شاهزاده دائوفین یک روی دیگر هل است. روی سرکوب شده، روی که بیانگر نقصهای شخصیتی وی است. البته باید اذعان داشت که باتینسون آنقدر اغراق چاشنی نقشش میکند که از فرط شوری بازیاش شکوفا میشود.
البته فیلم خالی از نقاط ضعف نیست. کافی است که به سرسری گرفتن جزئیات در تاجگذاری هنری پنجم دقت شود تا فاجعه بار بودنش عیان شود و یا گاهی اوقات لحن فیلم بیش از اندازه کمیک میشود و این برای فیلمی که پُر است از نکان ریز اخلاقی- فلسفی اندکی عذاب آور است.
در نهایت و در مورد فیلم The King باید اشاره کرد که این فیلم یکی از سرراست ترین و استوار ترین فیلمهای به اکران در آمده سال ۲۰۱۹ است. فیلمی که داستان تعریف میکند و به اندازه ظرفیت مخاطبش به او خوراک اخلاقی و گاها سیاسی میدهد. اینکه هرچه بیشتر زندگی میکنیم، هرچه بیشتر خلاف جریان تلاش میکنیم بیشتر شبیه پدرانمان میشویم! رد خون همیشه به خودش باز میگردد.
پاسخی بگذارید لغو پاسخ
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
اگر جوابی برای دیدگاه من داده شد مرا از طریق ایمیل با خبر کن
نام *
ایمیل *
وبسایت
Current ye@r *
Leave this field empty