فیلم Fight Club باشگاه مشت زنی اثر دیوید فینچر؛ زیر زمینی برای فوران جسم
نوشته فیلم Fight Club باشگاه مشت زنی اثر دیوید فینچر؛ زیر زمینی برای فوران جسم اولین بار در نت نوشت. پدیدار شد.
باشگاه مشت زنی Fight Club چهارمین اثر سینمائی دیوید فینچر David Fincher یک درام روانشناختی با درون مایهی جامعه شناختی-فلسفی است که از فیلمهای جریان ساز و هوشمندانهی دههی نود تلقی میشود. فیلمی محکم و مطمئن، ساختارشکن و خلاق که با کمدی ملایمی تلفیق میشود و خشونت برآمده از اجتماعی مصرف گرا را تعدیل میکند. در ادامه با نقد تحلیل فیلم Fight Club با نت نوشت همراه باشید.
فیلم Fight Club
زیر زمینی برای فوران جسم
جک، کارمند شرکت اتومبیل سازی که از روند تکراری زندگی خود خسته و گریزان است و با بی خوابیهای مداوم شبانه درگیر است؛ در پی نوعی تغییر در زندگی است. با ورود تایلر داردن از مسافران هواپیما در سفرهای کاری جک، زندگی وی دستخوش تغییرات عجیب و مهمی میشود. تایلر با دیدگاههای نو و آزادی بخش خود، دریچه ای تازه در زندگی جک میگشاید که این آغاز ماجرائی مهیج و خود ویرانگر است. در ادامه، پرده از رازهای مهیب زندگی جک برداشته میشود که مخاطب را غافلگیر و برای دیدن سرانجام کار ترغیب میکند.
برای تحلیل فیلم Fight Club سعی میکنیم از ۲ جنبه به بررسی این اثر سینمایی بپردازیم:
۱- نقد اجتماعی جوامع مصرف گرای مدرن که سعی در هویت سازی کاذب برای افراد جامعه دارد و تبلیغات رسانهها که در جذب این مهم، نقشی اساسی ایفا میکند. جک نمونه ای بارز از افرادی است که در این نظام غرق شده و زندگی میکند تا بتواند کالاهائی را تهیه کند که نیاز مبرمی را از او مرتفع نمی کند و صرفاً اشیائی تلقی میشود که با آن میشود هویت سازی کرد. این مهم نباید در بررسی فیلم Fight Club از قلم بیفتد.
جک: مثل خیلیای دیگه، من بَرده شرکت “آیکیا” شده بودم، که غریزی بود.
– من کاتالوگ هارو ورق میزدم و با خودم میگفتم چه جور میز شامی شخصیت منو نشون میده؟
مصرف گرائی باعث ایجاد یک فعالیت ایده آلیستی میشود. چون مصرف گرائی هیچ پایانی ندارد و پس از مصرف یک کالا هویت کسب شده از این طریق نیز از دست میرود. به این ترتیب باید در یک دور باطل قرار گرفت که مصرف را برای بقا و داشتن هویت تضمین میکند. در این نوع زندگی ارزش هائی که باید در رأس زندگی اجتماعی قرار گیرد؛ مثل داشتن دغدغههای انسانی و فرهنگی- هنری در سایهی مصرف گرائی مادی قرار میگیرد و یک نوع مسخ اجتماعی رخ میدهد. تایلر داردن از دل یک چنین شرایط بغرنج اجتماعی ظهور میکند. شخصیتی که بالقوه در درون هر شخصی در این شرایط، وجود دارد و برای بالفعل شدن، فقط به یک تلنگر نیاز است.
بیشتر بخوانید: فیلم Seven هفت ساختهی دیوید فینچر؛ مار را نکش؛ ببین کجاست
۲- از جنبه ای دیگر در نقد فیلم Fight Club ما با یک شخصیت روان پریش با اختلال تجزیهی هویت روبرو هستیم که از اختلال بی خوابی نیز رنج میبرد. ۶ ماه متوالی بی خواب است و از ترومای رها شدگی بوسیلهی پدر در ۶ سالگی رنج میبرد. در فواصل ابتدائی فیلم ظهور شخصیت دوم(تایلر داردن) بوسیلهی شاتهای کوتاه و جامپ کات به مخاطب اطلاع داده میشود. جک به پزشک مراجعه میکند و پزشک، بیماری بی خوابی وی را مشکل کوچکی قلمداد میکند که با شرکت در جلسات بیماران مشرف به مرگ قابل حل است. جک وارد جلسات میشود و با بیماری به نام باب آشنا میشود که تنها دوست وی در طول فیلم است. قبل از این او یک شخصیت تنها است که تنها مراوداتش با افراد جامعه، دوستیهای یکبار مصرف در سفرهای کاریست.
در نوع رفتار و شیوهی زندگی جک اختلال شخصیت ضداجتماعی هم نمود پیدا میکند که بعدها در شخصیت تایلر اوج میگیرد و بروز میکند. جک در جلسات بیماران مشرف به مرگ با آشنائی با باب اندکی تسلی پیدا میکند و میتواند بخوابد اما با ورود مارلا سینگر، دیگر شخصیت جذاب فیلم که شاید نمودی از شخصیت زنانه یا آنیمای جک نیز هست، دوباره عنان زندگیش را از کف میدهد؛ چون مارلا نیز مثل خود جک بیماری لاعلاجی ندارد و تنها یک توریست است که برای تفریح و گذراندن وقت به آنجا میآید.
آنها روزهای هفته را با هم تقسیم میکنند تا از مواجه شدن هر چه بیشتر با هم اجتناب کنند. مواجه شدن با مارلا مساوی ست با بی خوابیهای مداوم جک و از دست رفتن همه چیز. تنهائی، بی خوابی و روزمرگی و ضعفهای شخصیتی جک آن چنان شدت میگیرد که در یکی از سفرهای کاری وی شخصیت تایلر بالاخره ظهور میکند و عنان زندگی و شخصیت جک را در دست میگیرد و شرایط را تحت کنترل خود در میآورد. یک شخصیت کاملا مجزا که توانائیهای منحصر بفرد دارد، با خشونتی افسارگسیخته که برآمده از کمبودهای درونی و جامعهی مصرف گراست با بینشی منحصر بفرد و تلخ نسبت به آفرینش که مترادف با گناه تولد در بحث پوچ گرائی است و انسانها را فرزندان ناخواستهی خدا قلمداد میکند.
در این جهان فکری، رنج، خودآزاری و خود ویرانگری ارجحیت بیشتری دارد و متمایز کننده است. تایلر، با بازی باورپذیر، مهیج و اندازهی برد پیت Brad Pitt کاراکتری است که میتواند، ضعفهای شخصیتی و حتی ناتوانیهای جنسی جک را در حد اعلا جبران کند؛ همان طور که باهوش تر و جسورتر است. در واقع جک شروع به خود ویرانگری را رفته رفته آغاز کرده و با ورود تایلر و آتش گرفتن خانه اش که به دست خودش ایجاد میشود پایههای یک تحول جدی در زندگی اجتماعی خود و دیگران را پی ریزی میکند. آنها بعد از اولین صحبتهای دوستانه، مبارزهی فیزیکی را با هم آغاز میکنند و به این ترتیب خشم و عقدههای فروخورده و سرکوب شده را پشت سر میگذارند.
بیشتر بخوانید: فیلم Panic Room اثر دیوید فینچر؛ اتاق مرگ با احترام به فارست ویتاکر
در نقد فیلم Fight Club باید گفت باشگاه مشت زنی زیر زمینی توسط تایلر و جک متولد میشود تا محملی باشد برای افرادی از همین دست برای فراموشی عقدههای سرکوب شده و جهانی برای بهتر زیستن. شبکهی زیرزمینی باشگاه مشت زنی با هدایت تایلر دور از چشم جک، رفته رفته وسعت پیدا میکند و در اقصی نقاط کشور نفوذ میکند. هدف و مأموریت نهائی این سازمان، نابودی بنگاههای مالیاتی اعتباری و در واقع نظام سرمایه داری است که با نگاهی آنارشی سعی در بدست آوردن آزادی و برابری اجتماعی-اقتصادی برای مردم جامعه است که به بیراهه میرود و به نابودی افراد بی گناه میانجامد.
در ادامه، سکانسهای مبارزهی تایلر و جک در انتهای فیلم که از دید دوربین مدار بستهی ساختمان روایت میشود، دیدگاهی نو و گرافیکی را در عرصهی فیلم سازی معرفی میکند. ریتم تند، فیلمبرداری و تدوین حساب شدهی فیلم از تجربیات منحصر بفرد David Fincher در عرصهی کلیپ سازی میآید و در آثارش اغلب ضد قهرمان بر قهرمان پیروز است. در فیلم Fight Club باشگاه مشت زنی هم، پلیس اغلب نیروئی منفعل است که در نهایت خود جک، شروع به اعتراف میکند و خود را معرفی میکند.
در هم آمیختن مرز میان واقعیت و خیال از ابتدای فیلم و تبعیت نکردن از درام ارسطوئی از ویژگیهای بارز مؤلف است. فیلم Fight Club باشگاه مشت زنی با خشونت و فضای سردی که دارد حفرههای عمیقی در ذهن تماشاگر ایجاد میکند و او را بفکر وا میدارد. از ویژگیهای بارز فیلم، وجود فاصله گذاری توسط شخصیت راوی و نریشن هاست و همین طور بکارگیری شاتهای کوتاه در سکانس پایانی فیلم بعد از جشن بمباران برجهای نزدیک ساختمانی که جک یا (تایلر داردن واقعی) با چانه ای متلاشی شده و مارلای مبهوت، در آن ایستاده اند که ترفند تایلر بعنوان آپاراتچی سینما را به یاد میآورد.
در انتها، جک با بازی به یادماندنی و هوشمندانهی ادوارد نورتن Edward Norton با شلیک به خود از شر شخصیت تایلر داردن برای همیشه خلاص میشود تا تم اصلی فیلم بر پایهی داستان جذاب چاک پالانیک، دوباره پررنگ شود: اولین قدم برای رسیدن به جاودانگی، مردن است. همه چیز ویران میشود تا شاید از دل ویرانهها چیز شریفی خلق شود که شایستهی ستایش و زیستن است.
پاسخی بگذارید لغو پاسخ
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
اگر جوابی برای دیدگاه من داده شد مرا از طریق ایمیل با خبر کن
نام *
ایمیل *
وبسایت
Current ye@r *
Leave this field empty