سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
ورود سازمان تأمین اجتماعی به فاز ناراضیسازی مردم!
به تازگی فردی به نام م.پ که گفته شده از کارشناسان سازمان تأمین اجتماعی است در مصاحبه با سایت اصلاحطلب اعتمادآنلاین، درباره وجود شکستهای مختلف در سازمان تأمین اجتماعی سخن گفته و مدعی وجود "افتضاح اقتصادی" و "بحران اقتصادی" در ایران شده است.
او در صحبتهای خود همچنین از این گفته است که بازنشستگان کشور گرسنهاند، مردم در حال خارج کردن بیمه از سبد کالایی خود هستند و " لشکر فقرا برای هر جامعهای تهدید است"![1]
*ما درباره درست و غلط سخنان این کارشناس سازمان تأمین اجتماعی اظهار نظر نمیکنیم اما این حقیقت را بیان میکنیم که سازمان تأمین اجتماعی بعنوان متکفّل امور بازنشستگان و مستمرّی بگیران کشور؛ هم باید از عهده وظیفه مهم کفالت خود برآید و هم اینکه به لحاظ یک عقلانیت بدیهی؛ مکلّف است ذهن مردم را خراب نکند.
در واقع این اصلا پذیرفتنی نیست که سازمانی که در سفرههای مردم شریک است و باید رزق مددجویان در روزگار نیاز را برساند؛ خود به دستگاه پمپاژ "نمیتوانم" و شکست و سیاهی و تباهی در ذهن مددجویان کشور تبدیل شود.
با عنایت به سخنان کارشناس مذکور؛ سازمان تأمین اجتماعی در هیچیک از دو وظیفه بدیهی خود موفق نیست و کار درست را انجام نداده است!
و سؤال اینجاست که چرا آقایان پست و سمتهای خود (که ظاهرا از حقوق ماهیانه و پاداشهای جذابی هم برخوردار است) را به افراد کارآمد و کاربلد واگذار نمیکنند تا شکستهای ادعا شده در سازمان تأمین اجتماعی تمام شود؟!
عمد یک سازمان برای سیاهنمایی از کارنامه خود نیز مقولهای است که حتما باید مورد توجه چشمان آگاه و نهادهای ناظر کشور باشد زیرا این مقوله میتواند سببساز ناراضیتراشی علیه نظام و رخدادهایی مثل "فتنه اقتصادی" و آشوب اخیر در کشور شود.
ما در مجموعه وبلاگ مشرق، طی سالیان گذشته بارها و بارها این سؤال را مطرح کردهایم که چرا پس از روی کار آمدن دولتِ اصلاحطلبان در مناصب کشور؛ شاهد روند عجیب سیاهنمایی دستگاههای دولتی و نهادهای وابسته به دولت علیه وضعیت موجود و کارنامه خودشان هستیم.
پاسخ این تناقض عقلانی و فلسفی میتواند حلالمسائل بسیاری از سؤالات پیرامون اوضاع فعلی کشورمان باشد.
گفتنیست، تنی چند از تحلیلگران کشور پس از آشوبهای اخیر متوجه این حقیقت شدهاند که عزمی در لابهلای برخی امور و با راهبری جریان سیاسی خاص مشاهده میشود که قصد ناراضیسازی مردم و افکار عمومی دارد.
عزمی که میتوان آنرا در همین اظهارات، در قضیه عدم نظارت بر قیمتها، در ماجرای توزیع سبد کالا، در وعدههای پیاپی بیفرجام نسبت به دستاوردهای توافق خارجی و در اصرار بر بینتیجه بودن انتخابات نیز مشاهده کرد...
برخی معتقدند این روند ناراضیسازی که قرار است نقش "آتشزنه" را در بستر نارضایتیهای ایجاد شده از سوی دولت و اصلاحطلبان فراهم کند؛ میتواند زمینههای گستردهتری را نیز در بر بگیرد.
زمینههای گستردهتری که اگر از هماکنون محل مداقّه و تدبیر نهادهای ناظر کشور نباشد؛ میتواند به فاجعه ختم شود. کما اینکه در جریان اغتشاشات آبان 98 شد.
***
نفوذ یک "شبکه سازماندهی شده" در وزارت ورزش؟
محمدمهدی تندگویان، معاون ساماندهی وزارت ورزش و جوانان، در بخشی از مصاحبه با شماره شنبه گذشته روزنامه آرمان ملی با اشاره به علت وجود خشونت در اغتشاشات آبانماه؛ دلیل این رخداد را "مهاجرت جوانان نخبه از کشور" عنوان کرده است!
او در این باره میگوید: دلیل این مساله چند اتفاق مهم است که در حوزه جوانان رخ داده است. یکی از این موضوعات وضعیت جوانان نخبه است که بهرغم برنامهریزیهایی که برای آنها صورت گرفته اما اغلب آنها مهاجرت کردهاند. البته در این زمینه تلاشهایی صورت گرفته که آمار مهاجرتها کاهش پیدا کند اما واقعیت این است که این مهاجرتها صورت گرفته است.
تندگویان همچنین اظهار میکند: هشداری که بنده میدهم این است که متاسفانه نخبگان اجتماعی نیز در حال مهاجرت هستند. سوال مهم این است؛ هنگامی که جامعه از نخبگان علمی و اجتماعی خالی شد از جامعه چه باقی خواهد ماند؟
روزنامه آرمان ملی برای این مصاحبه که در عنوان اصلی قرار گرفته است از تیتر "دو بحران بزرگ؛ ازدواج سفید و مهاجرتهای اجتماعی و علمی" استفاده کرده است![2]
*پیش از این، "سورنا ستاری" معاون علمی و فناوری رئیسجمهور طی سخنانی تأکید کرده بود: "بحث فرار مغزها از آن کلاههای گشادی است که سر کشور گذاشتهاند...این یک حرکت سازماندهی شده است. یک شبکهای دارد این را به جامعه ما تزریق میکند."
او با بیان اینکه بر اساس پایش ها آمار خروج نخبگان رو به کاهش است، تصریح میکرد: مهاجرت یک پدیده جهانی است و واقعاً این آمارها را با این وقاحت اعلام میکنند و با وقاحت هم تکرار میکنند و از یک مراکز و منابعی هم نقل قولهایی میگویند که...مثلاً از قول صندوق بینالمللی پول میگویند که کشور ما رتبه اول فرار مغزها را دارد. در حالی که اصلاً چنین گزارشی وجود خارجی ندارد. این را اینقدر میگویند تا همان بخش نخبه جامعه آن را بپذیرد. همین چیزها است که ما را اذیت میکند.
ستاری میافزود: من در این مدت هر جا که در مورد مهاجرت یک حرف غلطی مثلاً در یک همایشی میشنوم، دقیق رصد میکنم و آن فرد را پیدا میکنم و از او میخواهم که به ما بگوید با چه سند و منبعی آن را گفته است. بالأخره اغلب این افراد هم دانشمند یا تحصیلکردهاند و یک آدم تحصیلکرده نباید بدون منبع صحبت کند. اغلب هم میبینیم که جوابی برای این صحبتها ندارند. بعد هم خیلی جدی به آنها فشار میآوریم که یا تکذیب کنید یا منبع آن را به ما بگویید.[3]
طبق صحبتهای معاون رئیسجمهور، اظهارات تندگویان بخشی از "تزریقات یک شبکه با حرکات سازماندهی شده" است که عوامل آن به دلیل دروغ پراکنی و تشویش اذهان عمومی حتما بایستی تحت فشار امنیتی و قضایی قرار بگیرند و در پیشگاه مردم پاسخگو باشند.
لازم به توضیح است که ایران اسلامی بر اساس آمارهای جهانی شاهد کاهش مهاجرت نخبگان است.[4]
همچنین است که طبق اعلام معاونت علمی رئیس جمهور، تعداد دانشجویان کره جنوبی در آمریکا 7 یا 8 برابر ایران است و این در حالی است که کره جنوبی فقط نصف ایران جمعیت دارد!
در باب علت خشونت در اغتشاشات آبان که تندگویان آنرا "مهاجرت جوانان نخبه از کشور"! عنوان کرده است دلایل زیادی وجود دارد که اغلاط این فرضیه را اثبات میکند. طرفه آنکه با استدلال تندگویان؛ خشونت اعتراضات در کشورهایی مثل اوکراین و فرانسه نیز بایستی ناشی خروج نخبگان از این کشورها باشد!
***
اصولگرایان اکثریت مجلس بودند و باید پاسخگو باشند!
حسین کمالی، فعال اصلاحطلب و دبیر حزب اسلامی کار در بخشی از یک مصاحبه با اعتمادآنلاین پیرامون فضای انتخاباتی کشور گفته است: شرایط در آستانه انتخابات به گونهای رقم خورده که خیلی از چهرههای شاخص ترجیحشان را در این دیدند که ثبتنام نکنند. کسانی هم که برای کاندیداتوری آمدند ریسک کردند، چراکه شرایط به دلایلی چون نوع تعیین صلاحیتها و همچنین فضای سرد حاکم بر انتخابات، دشوار است.
او همچنین تصریح میکند: برخلاف ذهنیت عمومی، فقط اصلاحطلبان از جانب افکار عمومی متهم به کمکاری نیستند و اصولگراهایی هم که در مجلس دهم بیشترین صندلیها را در اختیار داشتند باید پاسخگوی دشواریهای پیشآمده باشند![5]
*باید از آقای کمالی عذرخواهی کرد که مردم فکر میکنند شورای شهر، مجلس و دولت فعلی در اختیار اصلاحطلبان است!
ما قضاوت درباره اظهارات کمالی را بر عهده مخاطبان وامیگذاریم و به آقای کمالی عرض میکنیم سری به آرشیو اسفند 94 برخی رسانههای داخلی و خارجی بزنند و صحبتهای دوستان خود درباره "ترکیب مجلس دهم"، نتایج انتخابات و اینکه ما و روحانی یکی هستیم را بخوانند تا بیش از این دچار بیان نادرست نشوند...
صحبتهای کمالی مبنی بر دلسردی رجال اصلاحات از ثبت نام در انتخابات و ریسک ثبتنام کنندگان نیز برگی دیگر از صفحات پرونده "تحریم خاموش انتخابات" است که توسط اصلاحطلبان پیگیری میشود.
پروندهای که به نظر میرسد قصد دارد با استفاده از آب گلآلود پدید آمده از سوی دولت اصلاحطلبان؛ زمینه را برای تحقق "سیاست خیابانی" در کشور محقق کند.
پیش از این، علیرضا علویتبار، یکی دیگر از چهرههای اصلاحطلب در اظهاراتی خواستار برگزاری تظاهرات خیابانی با استفاده از فرصت انتخابات شده بود.[6]
***
1_ https://etemadonline.com/content/326106
2_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/278207
3_ mshrgh.ir/1006425
4_ mshrgh.ir/1008581
5_ https://etemadonline.com/content/368405
6_ mshrgh.ir/1000000