“اتفاقی عجیب”مکافات دراین دنیا”کورکرد،کورشد”


“اتفاقی عجیب”مکافات دراین دنیا”کورکرد،کورشد”

اتفاقی عجیب! قصاص خدایی قبل ازقصاص دادگاه جوانی که دریک دعواسال1394چشم یک نفرراکورکرده بود3سال بعد(1397​​​​​​​) دردعوای دیگربا شخص دیگری سرصف غذای نذری(تاسوعا)،چشمش راکورکردند! «نوه مستأجر»چشم «نوه صاحبخانه» راکورکرد در درگیری که پاییز سال 1394 در منطقه حسن آباد فاشافویه به وقوع پیوست چشم چپ آرش 29 ساله از سوی تورج 30 ساله‌ آسیب دید. تلاش پزشکان...

“اتفاقی عجیب”مکافات دراین دنیا”کورکرد،کورشد”

اتفاقی عجیب! قصاص خدایی قبل ازقصاص دادگاه

جوانی که دریک دعواسال۱۳۹۴چشم یک نفرراکورکرده بود۳سال بعد(۱۳۹۷​​​​​​​) دردعوای دیگربا شخص دیگری سرصف غذای نذری(تاسوعا)،چشمش راکورکردند!

«نوه مستأجر»چشم «نوه صاحبخانه» راکورکرد

در درگیری که پاییز سال ۱۳۹۴ در منطقه حسن آباد فاشافویه به وقوع پیوست چشم چپ آرش ۲۹ ساله از سوی تورج ۳۰ ساله‌ آسیب دید. تلاش پزشکان برای درمان آن بی نتیجه ماند و چشم چپ وی نابینا شد.

“اتفاقی عجیب”مکافات دراین دنیا”کورکرد،کورشد”“اتفاقی عجیب”مکافات دراین دنیا”کورکرد،کورشد”

متهم (تورج)گفت: یک سال قبل در صف غذای نذری با مردی درگیر شدم، درگیری بالا گرفت و او با چاقو به من حمله کرد و در یک آن چاقو به چشم چپم برخورد کرد و کور شدم.

تورج دیروز در شعبه چهارم هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد. در ابتدای جلسه شاکی در جایگاه ویژه ایستاد و گفت:

مادر بزرگ تورج، مستاجر خانه پدر بزرگم بود.

پیرمرد(پدربزرگم) از او خواسته بود تا خانه را تخلیه کند، اما مادربزرگش حاضر به تخلیه خانه نبود. به همین خاطر من مقابل خانه مادربزرگ تورج رفتم تا با او صحبت کنم.صا ما بالا گرفت یک نفر از پشت به سرم سنگ پرتاب کردم.

وقتی برگشتم تا ببینم چه کسی بود تورج با سنگ به چشم چپم زد و باعث نابینا شدن چشمم شد. من برای او تقاضای قصاص چشم دارم. سپس شاکی که خودش نیز از ناحیه چشم چپ نابینا شده بود در جایگاه ویژه ایستاد و اتهامش را انکار کرد. وی گفت: آن روز آرش با قلدری مقابل خانه مادربزرگم آمد و از مادربزرگم خواست تا خانه را تخلیه کند.

تورج گفت: آرش به دست دوستش کور شده است. دوست او با سنگ به من حمله کرد و می‌خواست سنگ را به من بکوبد که سنگ به آرش برخورد کرد.

“اتفاقی عجیب”مکافات دراین دنیا”کورکرد،کورشد”

متهم(تورج) خودش هم چشم چپش را از دست داده بود. به‌همین‌دلیل قاضی از او خواست تا درباره علت این اتفاق توضیح دهد. متهم(تورج) گفت: یک سال قبل روزتاسوعادر صف غذای نذری با مردی درگیر شدم، درگیری بالا گرفت و او با چاقو به من حمله کرد و در یک آن چاقو به چشم چپم برخورد کرد و کور شدم.

خیلی تلاش کردم چشمم را از دست ندهم، اما عمل‌های جراحی فایده‌ای نداشت و در نهایت چشمم را تخلیه کردند و حالا من هم چشم ندارم، اما درباره شاکی باید بگویم کوری او کار من نبوده است.

در این هنگام قاضی گفت: شهودی وجود دارند که تو را حین پرتاب سنگ به سمت شاکی دیده‌اند و مشخص شده است که تو سنگ را به سمت او پرتاب کردی و باعث کوری‌اش شده‌ای.

متهم گفت: من سنگی پرتاب نکردم و کسی که سنگ را پرتاب کرد، دوست خودش بود.

با پایان جلسه دادگاه قضات برای تصمیم‌گیری در این زمینه وارد شور شدند/ روزنامه مشرق وجوان/۲۵ آذر ۱۳۹۸بااصلاحات مدیریت سایت-پیراسته فر



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

(تصاویر) مخوف‌ترین مرکز بازداشت و شکنجه در دمشق