حاتم بخشی مهران مدیری در ماراتن برنامههای یلدایی/ چرا رقمهای عجیب و غریب پیگیری نمیشوند؟
منبع خبر /
فرهنگی و هنری /
01-10-1398
میهمانانی که کماکان برای پولِ تلویزیون به تلویزیون میآیند و مقابل دیدگان مردم مینشینند و حرف از مشکلات میزنند؛ اما تا قبل از اینکه پولی به حسابشان نیامده دعوتِ تلویزیون را نمیپذیرند.
به گزارش فانوس، تلویزیون از فقدان استراتژی درستی برای برنامهسازی خصوصاً در مناسبتها کماکان وجود دارد و نقدمان پا برجاست. البته که برخی از برنامهسازان امسال یلدایی با برنامه و فکر و تأمل به میدان آمده بودند؛ برنامهای که به دور از دکور پرزرق و برق و استفاده از سلبریتیها به سراغ فضای ادبی و اصیل شب یلدا رفت و از بازیگران پیشکسوتی مثل "آفرین عبیسی" و "رابعه مدنی" بهره برد و بیشتر از پلیبکهای خوانندهها و حرفهای تکراری برخی از بازیگران و فوتبالیستها، حافظخوانی و معرفی آداب و رسوم و آیین یلدایی را مشاهده کرد. اتفاقی که در ویژه برنامه یلدایی رادیو نمایش با حضور ژاله علو افتاد. شتابزدگی در برخی از برنامهها به چشم میآمد اما میهمانان کمتر تکرار شده بودند و دیگر از این شبکه به آن شبکه نمیرفتند. هنوز هم برخی مجریان ناآگاهانه با میهمانشان گفتگو میکردند و هیچ مطالعهای از اتفاقات حال و گذشتهاش نداشتند. فقط میهمان دعوت کرده بودند که از قافله دیگر برنامهسازان عقب نمانند.
نکته بعد ماراتن شبکههای تلویزیون برای خودی نشان دادن در شب یلدا هم کماکان نقد ما به سازمان صداوسیما است که چرا در طول سال آنقدر میهمان و برنامهسازی نمیکند و به یک باره در یک یا دو شب، از همهشان روی آنتن رونمایی میکند. در صورتیکه میتوانند هر شب و هر هفته برنامههای مناسبی را برای بینندهشان تولید کنند؛ چرا که مخصوصاً در شب یلدا عمده مخاطبین و بینندهها باید در آیین سنتی یلدا کنار خانواده و اقوامشان باشند و خیلی سخت میتوانند بیننده برنامههای تلویزیونی باشند.
با این تفاسیر، "فرمول یک" شبکه یک، "روشنترین شب" شبکه دو، "شب آرام" شبکه سه، "انار و برف" شبکه چهار، "ورزشگاه" شبکه پنج و "دورهمی" شبکه نسیم روی آنتن رفتند؛ اما نکتهای که وجود دارد حضور بازیگران و خوانندگان در برنامههای مناسبتی است؛ متأسفانه اعتبار برنامه و برنامهساز برایشان اهمیتی ندارد و فقط گرفتن آن پول مهم است که قبل از رفتن به برنامه باید به حسابشان واریز شود؛ هرچه میهمان معروف و مشهورتر، دستمزد، نجومیتر!
قبل از پرداختن به دستمزدهای هنگفت و عجیب و غریب برخی از بازیگرها، خوانندهها و فوتبالیستها در برنامههای تلویزیونی، نقدی بر سکههایی داریم که شب گذشته در "دورهمی" یلدایی، مهران مدیری به میهمانانش اهداء کرد. البته که او همیشه از مشکلات و معضلات مردم گفته و میگوید اما قدری هماهنگکردن این فضای گفتاری با رفتار عملی، لازم و ضروری است. در شبکه سه "شب آرام" تلاش میکند با گرفتن سکهها از ثروتمندان و متمولان، زندانیان را آزاد کند و حتی برخی از میهمانان بازیگر یا خواننده هم در این مشارکت حاضر شدند اما در این فضا سکه دادن به بازیگران یا مجریان کنونی برنامههای شبکه نسیم، چه معنی میدهد؛ قابل تأمل است که خود مهران مدیری هم به وضعیت بغرنج اقتصادی مردم اشاره دارد و حتی میگوید این هدیه ناقابلی نیست، الان سکه چهار میلیون و هفتصد هزارتومان است! و در این گرانی سکه...!با این تفاسیر سکه دیگری هم به مناسبت سالگرد پژمان بازغی اهداء میکند.
نکته دیگر برمیگردد به اظهارات حاشیهای مجری "شب آرام" که روی آنتن زنده نام عادل فردوسیپور را میبرد؛ صحبت از این گزارشگر و مجری تلویزیون در حالیکه به هر حال رضا رشیدپور از برخی اتفاقات خبر دارد به چه معنی است؟ آیا نمیتواند درباره این اتفاق و بازگشت فردوسیپور به تلویزیون و مرتفع شدن مشکل او برای برگشتن به تهیهکنندگی و حتی اجرای تلویزیونی، با مدیران مربوطه در فضایی غیر از آنتن زنده تلویزیون صحبت کند؟ این اتفاق و هیاهو به چه معناست؟ آیا با وجود پخش مستند "گواردیولا" در همان روز (جمعه 29 آذرماه) با صدای عادل فردوسیپور، در همان شب حرف از این مجری و گزارشگر ورزشی روی آنتن شبکه سوم سیما زده میشود برنامهای از پیشتعیین شده نبود.
اطلاعاتی که داده میشود از برخی تهیهکنندگان است که خواستهاند نامشان به دلایلی فاش نشود؛ اما برای دعوت میهمان برخی اوقات آنقدر سردرگم میشوند که فقط به دلیل پیشبرد برنامهسازیشان، آن میهمان را به برنامهشان میآورند و مقصر این رویکرد را اسپانسرهایی میدانند که از هنر برنامهسازی هیچ سر رشتهای ندارند صرفاً برای کسب درآمد به تلویزیون آمدند و این رویه رفتار تجاری را آنها شکل دادند. ماجرای نرخ تعیین کردن میهمانان برای تلویزیون و برخی اوقات گرفتن دستمزدهای نجومی و ارقام عجیب و غریب برای چند دقیقه حضور در یک برنامه از این رویه اشتباهِ اسپانسرها نشأت میگیرد.
تلویزیون هرچه زودتر باید برای این رویه اشتباه، ضابطهای را در نظر بگیرد؛ اینکه برخی از برنامهها به سمت دعوت از چهرههای مردمی رفتهاند و ایده و خلاقیت برنامهسازی را به کار گرفتهاند ستودنی است اما مخاطب به شنیدن حرفهای تازه برخی از هنرمندان هم علاقه دارد و قرار نیست برای این علاقه، تلویزیون آنقدر پول پرداخت کند که در دو شب یلدا یا عید نوروز و مناسبتهای دیگر، پولهای میلیاردی جا به جا شود.
در شرایطی که خیلی از پروژههای تلویزیونی از جمله سریالهای در دست تولید به دلیل دیرکرد پرداختها در آستانه تعطیلیاند یا تعطیل موقت شدهاند. با نگاهی به میهمانان و حضورشان در برنامههای تلویزیونی یا آیتمهای مربوط به خوانندگان و برخی اتفاقات دیگر میتوان دید که ویژهبرنامههایی مثل یلدا با هزینههای میلیاردی طی دو شب روی آنتن شبکههای مختلف رفتهاند. اینکه این هزینهها را اسپانسرها تأمین کردند و تلویزیون پرداختی نداشته بحث دیگری است که باید درباره آن صحبت کرد اما رقابت عجیب و غریب برنامههای ویژه مناسبتی برای دعوت از میهمانان و رفتار اشتباه اسپانسرها باعث شده تا دستمزدهای بازیگران، فوتبالیستها و خوانندهها برای حضور در برنامههای تلویزیونی به بازاری تجاری تبدیل شود که هرکدام نرخی برای حضورشان اعلام کنند؛ اتفاقی ناخوشایند که گریبان برنامهسازان را گرفته و در ادامه هم به بلایی خانمانسوز در تلویزیون مبدل خواهد شد.
در حالی این اتفاقات میافتد و ارقام عجیب و غریب برای آمدن به تلویزیون جا به جا میشود که حتماً قاب تلویزیون به چهرهتر شدن آن چهره کمک بیشتری میکند؛ واقعا چه لزومی دارد برای یک برنامه مناسبتی، جُنگ و حتی تاکشو یک بازیگر، فوتبالیست و یا کارشناس دعوت شود و دستمزد ده تا بیست میلیون تومانی دریافت کند. با توجه به اینکه چنین اتفاقاتی در ویژهبرنامه یلدایی امسال هم افتاده و میتوان به حضور فوتبالیها، خوانندهها و خانم یا آقای بازیگری اشاره کرد که امسال به برنامههای یلدایی تلویزیون رفتند و خودشان را همراه با مردم معرفی کردند و به مسئولان تاختند، توجه کرد که برای چند دقیقه حضور یا خوانندگی آن هم پلیبک (لبخوانی) و حتی ترجیح برنامهای برای حضور خوانندهای در شیراز با رقم بالا، مربی خارجی با مترجم و حضور خانوادگی چهرهها، اینها همه برای تلویزیون هزینههای دو منظورهای را رقم زده است.
این رویه اشتباه دعوت از میهمان به جایی رسیده که امروز به محض تماس تلفنی با واسطه یا اصطلاحاً مدیر برنامه آن بازیگر، فوتبالیست یا خواننده، رقمهای بالایی را برای چند دقیقه میهمانی تلویزیونی پیشنهاد میدهند. تهیهکنندگان و اسپانسرها هم برای مطرحکردن برنامه، تبلیغ یا آگهی خودشان حتماً نیازمند حضور این چهرههایند. برای همین سادهترین و پیشپاافتادهترین جنگهای شبانه تلویزیونی هم در صورتی میتوانند این چهرهها را برای برنامههای خودشان داشته باشند که اسپانسری، حمایتشان کند.
پول هم نباشد، چهرههای شناخته شده یا میگویند سَرِ کارند و یا دغدغه دیگری را برای نیامدن مطرح میکنند. البته برخی از هنرمندان هم به خاطر دوست داشتن مخاطب تلویزیون، در ازای مبالغ پایین و حتی هدیههای دیگری غیر از پول میپذیرند مهمان تلویزیون بشوند. خوشبختانه امروز برخی از شبکهها پیشقدم شدند و طرح حضور مردم معمولی و مهمانهای کمتر شناخته شده را اجرا میکنند. چون قطعاً حضور مهمانهای معمولی هرچه قدر هم که باشد به پای چهرههای شناخته شده نمیرسد.
با این تفاسیر مشخص میشود که بازیگران وقتی جلوی دوربین سریال یا فیلم سینمایی نیستند و یا به قولی بیشتر مهمانیهای تلویزیونی و یا تبلیغاتی را میپذیرند چون دستمزد میهمان شدن بیش از بازیگری برایشان مقرون به صرفه است. در این بیشتر تهیهکنندگان تاکشوها و برنامههای مناسبتی قبول دارند که چنین مبالغی رد و بدل میشود اما ناگزیرند چون اولاً اسپانسرها اصرار دارند در این صورت سرمایهگذاری میکنند و از طرفی دیگر معتقدند برنامهشان اینگونه در کانون توجهات قرار میگیرد. اما واقعاً برنامهسازی بر مبنای سلبریتیمحوری جلو میرود و میتواند در جامعه تأثیرگذار باشد؟
امروز کدام برنامه با این سبک و سیاق توانسته ماندگار بماند؟ و چقدر این هنرمند مطلب دارد که گاهی اوقات هم همزمان به چند شبکه تلویزیونی میرود و میهمان میشود. آیا شایسته نیست ما به جای پرداخت این دستمزدهای هنگفت، به کارشناسان، صاحبنظران و تحلیلگران برنامههای رادیویی و تلویزیونی دستمزد پرداخت کنیم که محتوای غنی در اختیار مخاطب قرار میدهند ولی بیش از توجه به این اساتید و کارشناسان، چهرهها بیشتر مورد حمایت و پشتیبانی مالی قرار میگیرند. چهرههایی که به واسطه بازی در فیلم و سریال یا بازی در فلان تیم فوتبالی شناخته شدند و چه محتوا و دانشی میتوانند در اختیار مخاطب قرار دهند که تلویزیون حاضر است بهای سنگینی برای دعوت او به تلویزیون پرداخت کند؟
نظارت که چندی است آن حضور جدی و دقت نظر خودش را فراموش کرده اما لازم است حتماً تلویزیون برای برنامههای خود سقفی را درنظر بگیرد تا مهمانان تلویزیونی هم از این فرصت و شرایط سوء استفاده نکنند و هم بیش از چهره، تهیهکنندگان، نویسندگان و مجریان طرح به ابعاد دیگر برنامهسازی برای جذب مخاطب توجه داشته باشند. چون این میهمان، برایش فقط پول مهم است و اعتبار آن شبکه و برنامه اهمیتی ندارد؛ حال "دورهمی" مهران مدیری، "شب آرام" رشیدپور یا هر برنامهای دیگر باشد؛ آن رقم موردنظر مهم است که احصاء شود.البته برخی اوقات هم بازیگرانیاند که حرفهای با برنامهساز و برنامهسازی برخورد میکنند و صرفاً در برنامهای حاضر میشوند که دوستش دارند و برای آن مبلغی نمیگیرند. این هم نکتهای بود که یکی از تهیهکنندگان در اختیار ما قرار داد که برای شرکت در برنامههای تلویزیون رقم پیشنهاد نمیدهد و اصولاً به برنامهای میرود که دوستش دارد. این نکته را هم باید به مسائل مطرح شده اضافه کرد که متأسفانه در این میان، واسطهها از یکسو و اسپانسرها از سوییدیگر، حرفهایگری در برنامهسازی و رفتار هنری را زیر سؤال بردهاند.
نکته بعد ماراتن شبکههای تلویزیون برای خودی نشان دادن در شب یلدا هم کماکان نقد ما به سازمان صداوسیما است که چرا در طول سال آنقدر میهمان و برنامهسازی نمیکند و به یک باره در یک یا دو شب، از همهشان روی آنتن رونمایی میکند. در صورتیکه میتوانند هر شب و هر هفته برنامههای مناسبی را برای بینندهشان تولید کنند؛ چرا که مخصوصاً در شب یلدا عمده مخاطبین و بینندهها باید در آیین سنتی یلدا کنار خانواده و اقوامشان باشند و خیلی سخت میتوانند بیننده برنامههای تلویزیونی باشند.
با این تفاسیر، "فرمول یک" شبکه یک، "روشنترین شب" شبکه دو، "شب آرام" شبکه سه، "انار و برف" شبکه چهار، "ورزشگاه" شبکه پنج و "دورهمی" شبکه نسیم روی آنتن رفتند؛ اما نکتهای که وجود دارد حضور بازیگران و خوانندگان در برنامههای مناسبتی است؛ متأسفانه اعتبار برنامه و برنامهساز برایشان اهمیتی ندارد و فقط گرفتن آن پول مهم است که قبل از رفتن به برنامه باید به حسابشان واریز شود؛ هرچه میهمان معروف و مشهورتر، دستمزد، نجومیتر!
قبل از پرداختن به دستمزدهای هنگفت و عجیب و غریب برخی از بازیگرها، خوانندهها و فوتبالیستها در برنامههای تلویزیونی، نقدی بر سکههایی داریم که شب گذشته در "دورهمی" یلدایی، مهران مدیری به میهمانانش اهداء کرد. البته که او همیشه از مشکلات و معضلات مردم گفته و میگوید اما قدری هماهنگکردن این فضای گفتاری با رفتار عملی، لازم و ضروری است. در شبکه سه "شب آرام" تلاش میکند با گرفتن سکهها از ثروتمندان و متمولان، زندانیان را آزاد کند و حتی برخی از میهمانان بازیگر یا خواننده هم در این مشارکت حاضر شدند اما در این فضا سکه دادن به بازیگران یا مجریان کنونی برنامههای شبکه نسیم، چه معنی میدهد؛ قابل تأمل است که خود مهران مدیری هم به وضعیت بغرنج اقتصادی مردم اشاره دارد و حتی میگوید این هدیه ناقابلی نیست، الان سکه چهار میلیون و هفتصد هزارتومان است! و در این گرانی سکه...!با این تفاسیر سکه دیگری هم به مناسبت سالگرد پژمان بازغی اهداء میکند.
نکته دیگر برمیگردد به اظهارات حاشیهای مجری "شب آرام" که روی آنتن زنده نام عادل فردوسیپور را میبرد؛ صحبت از این گزارشگر و مجری تلویزیون در حالیکه به هر حال رضا رشیدپور از برخی اتفاقات خبر دارد به چه معنی است؟ آیا نمیتواند درباره این اتفاق و بازگشت فردوسیپور به تلویزیون و مرتفع شدن مشکل او برای برگشتن به تهیهکنندگی و حتی اجرای تلویزیونی، با مدیران مربوطه در فضایی غیر از آنتن زنده تلویزیون صحبت کند؟ این اتفاق و هیاهو به چه معناست؟ آیا با وجود پخش مستند "گواردیولا" در همان روز (جمعه 29 آذرماه) با صدای عادل فردوسیپور، در همان شب حرف از این مجری و گزارشگر ورزشی روی آنتن شبکه سوم سیما زده میشود برنامهای از پیشتعیین شده نبود.
اطلاعاتی که داده میشود از برخی تهیهکنندگان است که خواستهاند نامشان به دلایلی فاش نشود؛ اما برای دعوت میهمان برخی اوقات آنقدر سردرگم میشوند که فقط به دلیل پیشبرد برنامهسازیشان، آن میهمان را به برنامهشان میآورند و مقصر این رویکرد را اسپانسرهایی میدانند که از هنر برنامهسازی هیچ سر رشتهای ندارند صرفاً برای کسب درآمد به تلویزیون آمدند و این رویه رفتار تجاری را آنها شکل دادند. ماجرای نرخ تعیین کردن میهمانان برای تلویزیون و برخی اوقات گرفتن دستمزدهای نجومی و ارقام عجیب و غریب برای چند دقیقه حضور در یک برنامه از این رویه اشتباهِ اسپانسرها نشأت میگیرد.
تلویزیون هرچه زودتر باید برای این رویه اشتباه، ضابطهای را در نظر بگیرد؛ اینکه برخی از برنامهها به سمت دعوت از چهرههای مردمی رفتهاند و ایده و خلاقیت برنامهسازی را به کار گرفتهاند ستودنی است اما مخاطب به شنیدن حرفهای تازه برخی از هنرمندان هم علاقه دارد و قرار نیست برای این علاقه، تلویزیون آنقدر پول پرداخت کند که در دو شب یلدا یا عید نوروز و مناسبتهای دیگر، پولهای میلیاردی جا به جا شود.
در شرایطی که خیلی از پروژههای تلویزیونی از جمله سریالهای در دست تولید به دلیل دیرکرد پرداختها در آستانه تعطیلیاند یا تعطیل موقت شدهاند. با نگاهی به میهمانان و حضورشان در برنامههای تلویزیونی یا آیتمهای مربوط به خوانندگان و برخی اتفاقات دیگر میتوان دید که ویژهبرنامههایی مثل یلدا با هزینههای میلیاردی طی دو شب روی آنتن شبکههای مختلف رفتهاند. اینکه این هزینهها را اسپانسرها تأمین کردند و تلویزیون پرداختی نداشته بحث دیگری است که باید درباره آن صحبت کرد اما رقابت عجیب و غریب برنامههای ویژه مناسبتی برای دعوت از میهمانان و رفتار اشتباه اسپانسرها باعث شده تا دستمزدهای بازیگران، فوتبالیستها و خوانندهها برای حضور در برنامههای تلویزیونی به بازاری تجاری تبدیل شود که هرکدام نرخی برای حضورشان اعلام کنند؛ اتفاقی ناخوشایند که گریبان برنامهسازان را گرفته و در ادامه هم به بلایی خانمانسوز در تلویزیون مبدل خواهد شد.
در حالی این اتفاقات میافتد و ارقام عجیب و غریب برای آمدن به تلویزیون جا به جا میشود که حتماً قاب تلویزیون به چهرهتر شدن آن چهره کمک بیشتری میکند؛ واقعا چه لزومی دارد برای یک برنامه مناسبتی، جُنگ و حتی تاکشو یک بازیگر، فوتبالیست و یا کارشناس دعوت شود و دستمزد ده تا بیست میلیون تومانی دریافت کند. با توجه به اینکه چنین اتفاقاتی در ویژهبرنامه یلدایی امسال هم افتاده و میتوان به حضور فوتبالیها، خوانندهها و خانم یا آقای بازیگری اشاره کرد که امسال به برنامههای یلدایی تلویزیون رفتند و خودشان را همراه با مردم معرفی کردند و به مسئولان تاختند، توجه کرد که برای چند دقیقه حضور یا خوانندگی آن هم پلیبک (لبخوانی) و حتی ترجیح برنامهای برای حضور خوانندهای در شیراز با رقم بالا، مربی خارجی با مترجم و حضور خانوادگی چهرهها، اینها همه برای تلویزیون هزینههای دو منظورهای را رقم زده است.
این رویه اشتباه دعوت از میهمان به جایی رسیده که امروز به محض تماس تلفنی با واسطه یا اصطلاحاً مدیر برنامه آن بازیگر، فوتبالیست یا خواننده، رقمهای بالایی را برای چند دقیقه میهمانی تلویزیونی پیشنهاد میدهند. تهیهکنندگان و اسپانسرها هم برای مطرحکردن برنامه، تبلیغ یا آگهی خودشان حتماً نیازمند حضور این چهرههایند. برای همین سادهترین و پیشپاافتادهترین جنگهای شبانه تلویزیونی هم در صورتی میتوانند این چهرهها را برای برنامههای خودشان داشته باشند که اسپانسری، حمایتشان کند.
پول هم نباشد، چهرههای شناخته شده یا میگویند سَرِ کارند و یا دغدغه دیگری را برای نیامدن مطرح میکنند. البته برخی از هنرمندان هم به خاطر دوست داشتن مخاطب تلویزیون، در ازای مبالغ پایین و حتی هدیههای دیگری غیر از پول میپذیرند مهمان تلویزیون بشوند. خوشبختانه امروز برخی از شبکهها پیشقدم شدند و طرح حضور مردم معمولی و مهمانهای کمتر شناخته شده را اجرا میکنند. چون قطعاً حضور مهمانهای معمولی هرچه قدر هم که باشد به پای چهرههای شناخته شده نمیرسد.
با این تفاسیر مشخص میشود که بازیگران وقتی جلوی دوربین سریال یا فیلم سینمایی نیستند و یا به قولی بیشتر مهمانیهای تلویزیونی و یا تبلیغاتی را میپذیرند چون دستمزد میهمان شدن بیش از بازیگری برایشان مقرون به صرفه است. در این بیشتر تهیهکنندگان تاکشوها و برنامههای مناسبتی قبول دارند که چنین مبالغی رد و بدل میشود اما ناگزیرند چون اولاً اسپانسرها اصرار دارند در این صورت سرمایهگذاری میکنند و از طرفی دیگر معتقدند برنامهشان اینگونه در کانون توجهات قرار میگیرد. اما واقعاً برنامهسازی بر مبنای سلبریتیمحوری جلو میرود و میتواند در جامعه تأثیرگذار باشد؟
امروز کدام برنامه با این سبک و سیاق توانسته ماندگار بماند؟ و چقدر این هنرمند مطلب دارد که گاهی اوقات هم همزمان به چند شبکه تلویزیونی میرود و میهمان میشود. آیا شایسته نیست ما به جای پرداخت این دستمزدهای هنگفت، به کارشناسان، صاحبنظران و تحلیلگران برنامههای رادیویی و تلویزیونی دستمزد پرداخت کنیم که محتوای غنی در اختیار مخاطب قرار میدهند ولی بیش از توجه به این اساتید و کارشناسان، چهرهها بیشتر مورد حمایت و پشتیبانی مالی قرار میگیرند. چهرههایی که به واسطه بازی در فیلم و سریال یا بازی در فلان تیم فوتبالی شناخته شدند و چه محتوا و دانشی میتوانند در اختیار مخاطب قرار دهند که تلویزیون حاضر است بهای سنگینی برای دعوت او به تلویزیون پرداخت کند؟
نظارت که چندی است آن حضور جدی و دقت نظر خودش را فراموش کرده اما لازم است حتماً تلویزیون برای برنامههای خود سقفی را درنظر بگیرد تا مهمانان تلویزیونی هم از این فرصت و شرایط سوء استفاده نکنند و هم بیش از چهره، تهیهکنندگان، نویسندگان و مجریان طرح به ابعاد دیگر برنامهسازی برای جذب مخاطب توجه داشته باشند. چون این میهمان، برایش فقط پول مهم است و اعتبار آن شبکه و برنامه اهمیتی ندارد؛ حال "دورهمی" مهران مدیری، "شب آرام" رشیدپور یا هر برنامهای دیگر باشد؛ آن رقم موردنظر مهم است که احصاء شود.البته برخی اوقات هم بازیگرانیاند که حرفهای با برنامهساز و برنامهسازی برخورد میکنند و صرفاً در برنامهای حاضر میشوند که دوستش دارند و برای آن مبلغی نمیگیرند. این هم نکتهای بود که یکی از تهیهکنندگان در اختیار ما قرار داد که برای شرکت در برنامههای تلویزیون رقم پیشنهاد نمیدهد و اصولاً به برنامهای میرود که دوستش دارد. این نکته را هم باید به مسائل مطرح شده اضافه کرد که متأسفانه در این میان، واسطهها از یکسو و اسپانسرها از سوییدیگر، حرفهایگری در برنامهسازی و رفتار هنری را زیر سؤال بردهاند.