و سلام بر تو! روزی که به دنیا آمدی و روزی که با مهدی(عج) قیام میکنی
گروه اندیشه ـ داستان حضرت مریم و جریان ولادت حضرت عیسی در آیات قرآن به زیبایی نقل شده است؛ داستان مولود باکرامتی که هرجا باشد موجب برکت میشود؛ داستان مولودی که سلام الهی روزى که به دنیا آمد، روزى که میمیرد و روزى که زنده برمیخیزد همیشه همراه اوست.
و خدای متعال هنگامی که مریم، برگزیده زنان عالم در محراب عبادت بود به عیسی بشارت دارد. آنگاه خداوند یکى از فرشتگان بزرگ خود(روح) را نزد مریم فرستاد. هنگامی که این فرشته به شکل بشرى تمام عیار در برابر مریم مجسم شد، گفت که فرستادهاى است از نزد معبود است، و پروردگارش او را فرستاده تا به اذن او پسرى به وى بدهد، پسرى بدون پدر؛ پسری که به زودی از او معجزات عجیبى ظهور میکند، فرزندی که مؤید به روح القدس است و کتاب و حکمت و تورات و انجیلش آموخته و به عنوان رسولى به سوى بنى اسرائیل گسیلش میشود؛ رسولى که داراى آیات بینات است. در همان جا حتی از شأن پسر و سرنوشت او به مادر خبر دادند و آن گاه بود که در مریم دمیده و او حامله شد.
مریم آنگاه به مکانى دور منتقل شد و در آن جا درد زائیدنش گرفت؛ دردی که او را به طرف تنه نخلهاى کشانید و با خود زمزمه کرد: اى کاش قبل از این مرده و حتی از خاطرهها فراموش شده بود. در این هنگام ندا شنید که غم مخور که پروردگارت پائین پایت نهر آبى قرار داده، تنه درخت را تکان بده تا پى در پى خرماى نورس از بالا بریزد، از آن خرما بخور و از آن آب بنوش و از فرزندى، چون من خرسند باش، اگر از آدمیان کسى را دیدى، بگو من براى رحمان روزه گرفتهام و به همین جهت امروز با هیچ انسان سخن نمیگویم.
مریم در حالى که فرزندش را در آغوش داشت، به میان مردم آمد. مردم وقتى او را در این حال دیدند که دخترى شوهر نرفته بچه دار شده، از هر سوی به او طعنه زدند: اى مریم چه عمل شگفتآورى کردى، اى خواهر هارون نه پدر و نه مادرت بد بودند! مریم اشاره کرد به کودکش که با او سخن بگوئید، مردم گفتند: ما چگونه با کسى سخن گوئیم که کودکى در گهواره است، در این جا عیسى به سخن درآمد و گفت: من بنده خدا هستم، خداى تعالى به من کتاب داد و مرا پیامبرى از پیامبران کرد و هر جا که باشم با برکتم کرد و مرا به نماز و زکات سفارش کرد، مادام که زنده باشم بر احسان به مادرم سفارش فرمود و مرا نه جبار کرد و نه شقى، و سلام بر من روزى که به دنیا آمدم و روزى که میمیرم و روزى که زنده برمیخیزم.
آنچه خواندید داستان ولادت حضرت عیسی در آیات 20 تا 34 سوره مریم در قرآن کریم بود.
نام و اوصاف حضرت عیسی در قرآن
نام حضرت عیسی(ع) در قرآن ۲۵ بار به عنوان عیسی و ۱۳ بار به عنوان مسیح یاد شده است. همچنین ایشان در قرآن کریم حضرت عیسی(ع)، بنده خدا(سوره مریم، آیه ۳۰) و رسول به سوى بنى اسرائیل(سوره آل عمران، آیه ۴۹) و یکى از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت و کتاب است(سوره احزاب، آیه ۷، سوره شورى، آیه ۱۳، سوره مائده، آیه ۴۶). خداى تعالى نام او را مسیح عیسى نهاد(سوره آل عمران، آیه ۴۵) و «کلمة اللَّه» و «روحى از خدا» خواند(سوره نساء، آیه ۱۷۱)، و داراى مقام امامت(سوره احزاب آیه ۷) و از گواهان اعمال(سوره نساء، آیه ۱۵۹، سوره مائده، آیه ۱۱۷) مطرح شده است.
ایشان همچنین از بشارتدهندگان به آمدن پیامبر اسلام(ص)(سوره صف، آیه ۶) وجیه، آبرومند در دنیا و آخرت و از مقربین(سوره آل عمران، آیه ۴۵) و از برگزیدگان است(سوره آل عمران، آیه ۳۳)، در قرآن در توصیف وجود ایشان آمده است که «مبارک بود هر جا که باشد، تزکیه شده بود، آیتى بود براى مردم و رحمتى از خدا بود و احسانگرى به مادرش، و از زمره کسانى بود که خداى تعالى به ایشان سلام کرد»(سوره مریم، آیه ۱۹-۳۳ ) و از کسانى بود که خدا کتاب و حکمتش آموخت.( ترجمه المیزان، ج۳، ص۴۴۴.)
نخستین کرامات مسیح در همان لحظات اولیه تولد نمایان شد و حضرت در حالی که در گهواره بود خود را عبد خدا معرفی کرد که به عنوان پیامبر انتخاب، و به او کتاب(انجیل) داده شده و او را مایه برکت، تسکین و آرامش قرار داده است.(مریم، آیات ۲۹ و ۳۰).
نحوه گفتوگوی آن حضرت با پروردگار گویای اخلاق عملی آن حضرت است. زمانی که خداوند به عیسی(ع) مىگوید: آیا تو به مردم گفتى که من و مادرم را علاوه بر خداوند معبود خویش قرار دهید، و پرستش کنید؟، ایشان با نهایت احترام در برابر این سوال، نخست زبان به تسبیح خداوند از هر گونه شریک و شبیه گشوده و در ادامه میگوید:(چگونه ممکن است چیزى را که شایسته من نیست بگویم)؛ «ما یَکُونُ لِیاَنْ اَقُولَ ما لَیْسَ لِی بِحَقٍّ».(مائده، آیه ۱۱۶) در حقیقت نه تنها گفتن این سخن را از خود نفى مىکند، بلکه مىگوید اساسا من چنین حقى را ندارم و چنین گفتارى با مقام و موقعیت من هرگز سازگار نیست.
عجایب خلقت مسیح در قرآن
داستان خلقت عیسی(ع) به خلقت آدم تشبیه شده است: «اِنَّ مَثَلَ عِیسى عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ... ».(آل عمران، آیه ۵۹). آدم به عنوان اولین انسان روی زمین، بدون دخالت پدر و مادر خلق شد؛ خلقت عیسی سختتر از آفرینش آدم نبود. او پدر و مادر نداشت و همان خدایى که آدم را بدون پدر و مادر آفرید، قادر خواهد بود که عیسى بن مریم را بدون پدر خلق کند. از این جهت آفرینش حضرت عیسى مانند آفرینش حضرت آدم(ع) ذکر شده است. این استدلال در واقع پاسخ به ادعاى کسانی بود که به خلقت مسیح ایراد وارد میکنند. یعنی اگر مسیح(ع) بدون پدر به دنیا آمد، جاى تعجب نیست، و دلیل بر فرزند خدایا عین خدابودن نمى باشد، چون خلقت آدم(ع)، از این هم شگفت انگیزتر بود، او بدون پدر و مادر به دنیا آمد و این گونه کارها برای خداوند دشوار نیست.
قرآن کریم در جواب سوال حضرت مریم که چگونه براى من پسرى خواهد بود در حالى که هیچ بشرى با من ازدواج نکرده میفرماید: «قالَ کَذلِکِ قالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ ...؛ گفت: چنین است [که گفتى، ولى] پروردگارت فرموده است: این کار بر من آسان است و [فرزندى بدون ازدواجبه او بخشیدن]براى این [است]که او را نشانهاى [از قدرت خود]براى مردم و رحمتى از سوى خود قرار دهیم؛ و این کار شدنى است».(مریم، آیه ۲۱)
همچنین خلقت حضرت عیسی یکی از نشانههای قدرت خداوند در قرآن بیان شده است: «وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَ اُمَّهُ آیَهً»؛(ما فرزند مریم و مادرش را نشانه اى از عظمت و قدرت خود قرار دادیم).(مؤمنون، آیه ۵۰) تعبیر به «ابن مریم» این است که او بدون دخالت پدرى به فرمان پروردگار متولد شد که این از آیات بزرگ قدرت پروردگار بود و هر دو را به عنوان یک آیه و نشانه مىشمرد.
عروج حضرت مسیح
قرآن کریم در آیه ۱۵۷ سوره نساء، بر پندار قوم یهود و عقیده بعضی از فِرق مسیحیت درباره مرگ حضرت عیسی خط بطلان میکشد. در این آیه آمده است: «گفتند که ما مسیح، پیامبر خدا، را کشتیم. بلکه آنها او را نکشتند و دار نزدند؛ بلکه امر بر آنها مشتبه شد. آنان که درباره انتقال حضرت مسیح به عالم بالا اختلاف و گفتگو میکنند در شک و تردیدند. یقیناً عیسی کشته نشده است؛ بلکه خداوند او را نزد خود برد که او قادر و داناست». همچنین در سوره آلعمران، اینگونه آمده است: «به یاد آر آن گاه را که خداوند فرمود:ای عیسی، من تو را به قرب خود بالا میبرم و از معاشرت کافران پاک میگردانم».
این آیات شریفه، مؤید این هستند که حضرت عیسی(ع) کشته نشد، بلکه به آسمان رفت. یهودیان مدعی قتل عیسی(ع) بودند و مسیحیان نیز گمان میکردند یهود، عیسی(ع) را با دار زدن، کشتهاند و پس از قتل، خداوند او را از میان قبر به سوی آسمان برده است. ناگفته نماند بر اساس آنچه از ظاهر آیات قرآن برمیآید، حضرت عیسی(ع) در نزد خداوندِ متعال زنده است و نخواهد مرد تا همه اهل کتاب به او ایمان آورند.
نقش حضرت عیسی(ع) در حکومت جهانی امام زمان(عج)
رهبر حکومت جهانی اسلامی، حضرت مهدی(عج) است و عیسِی بن مریم(ع) آن حضرت در راه جهانی شدن ارزشهای قرآنی، ایشان را یاری میکند. یکی از عوامل تاثیرگذار در پیشرفت انقلاب جهانی مهدوی و برقراری حاکمیت جهانی اسلامی در سراسر جهان، حضور این پیامبر الهی در کنار قائم آل محمد(ص) است. در زمان ظهور آن حضرت، مسیح(ع) نزول خواهند کرد و در رکاب آن بزرگوار و پشت سر آن بزرگوار اقامه نماز خواهند نمود و این به مفهوم خاتمیت و خاتم الاوصیاء بودن آن بزرگوار است؛ و در روایت آمده که آن بزرگوار به حضرت مسیح(ع) احترام نموده و مسیح(ع) گوید: «کسی را نرسد که بر ائمه اهل البیت(ع) تقدم بجوید و حق تقدم با شماست».
در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده است: «سوگند به آن کسی که مرا مژده آور راستین قرار داد، اگر از عمر جهان، جز یک روز نمانده باشد، خداوند همان یک روز را آن قدر طولانی میکند، تا فرزندم مهدی خروج کند. پس از خروج او، عیسای روح الله فرود میآید و در پشت سر وی نماز میگزارد، آن گاه زمین با فروغ پروردگار خویش روشن میشود و حکومت مهدی به شرق و غرب گیتی میرسد». از آن جا که در این دوران عده بسیار زیادی از مردم را پیروان حضرت عیسی(ع) تشکیل میدهند و ایشان، آن حضرت را به عنوان منجی و مصلح جهانی میدانند، با دیدن این صحنه و به پیروی از پیامبر خود به حضرت مهدی(عج) علاقهمند شده و به حضرتش گرایش و ایمان میآورند و این مطلب، خود یکی از اسباب پیروزی آن حضرت، در این حرکت و قیام عظیم جهانی او است.
نخستین نتیجه سیاسی فرود حضرت عیسی(ع)
با توجه به آیه «قرآن» که: «هیچ کس نیست؛ مگر اینکه به او ایمان آورد.»؛ میتوان گفت، که همه ملل مسیحی و یهودی پس از نزول مسیح به او ایمان میآورند. شاید فلسفه عروج او به آسمان و طولانی شدن عمرش برای ایفای نقش بزرگی است که در مرحله حساس و تاریخی ظهور امام زمان(عج) بر عهده میگیرد تا مسیحیان عالم که احتمالاً بزرگترین قدرت جهانی و جدّیترین مانع برپایی حکومت و تمدن الهی حضرت مهدی(عج) هستند، ایمان بیاورند.
از این رو، طبیعی است که با ظهور مسیح(ع)، جهان مسیحیّت خرسندی عمیق خود را ابراز کنند و فرود عیسی(ع) را برای خود در برابر ظهور مهدی(عج) برای مسلمانان، موهبتی الهی پندارند و طبیعی است که حضرت مسیح(ع) از کشورهای مختلف آنان دیدار کند، و خداوند نشانهها و معجزههایی را به دست او آشکار سازد و جهت هدایت تدریجی مسیحیان به اسلام در درازمدت اقدام نماید. در نتیجه، نخستین نتایج سیاسی فرود مسیح(ع) کاهش دشمنی حکومتهای غربی نسبت به اسلام و مسلمانان و به گفته روایات، انعقاد پیمان صلح و آتش بس بین آنها و حضرت مهدی(عج) خواهد بود.
در حکومتی که رهبری آن بهعهده حضرت مهدی(عج) است، کارگزاران و مسئولان حکومت او نیز باید از بزرگان و نیکان امت باشند؛ لذا طبق آنچه در روایات آمده است، ترکیب دولت حضرت مهدی(عج) را پیامبران، جانشینان آنان، تقواپیشگان و صالحان روزگار تشکیل خواهند داد. در روایتی میخوانیم که حضرت عیسی(ع) به حضرت مهدی(عج) میگوید: «همانا من به عنوان وزیر فرستاده شدهام نه امیر و فرمانروا».(ملاحم، ابنطاووس، ص ۸۳) همچنین در روایتی آمده است که حضرت عیسی(ع)، وزیر حضرت مهدی(عج) و پردهدار و جانشین آن حضرت است.(حلیةالابرار، بحرانی، ج ۲، ص ۶۲۰) و نیز در روایتی دیگر آمده است: «.. آنگاه عیسی فرود میآید و مسئول دریافت اموال حضرت قائم میشود و اصحاب کهف نیز در پشت سر او خواهند بود».(همان)
انتهای پیام