از سه قدیس ایرانی در کلیسای «کُلن» تا پاپانوئل سرزمینهای برفی
کانون خبرنگاران نبأ ــ هارالد اشتروم، محقق و تاریخپژوه سوئیسی به مناسبت ایام میلاد حضرت مسیح(ع)، در مقالهای که برای روزنامه «نویه سورشه سایتونگ» نوشته به توصیف سه مُغ یا سه قدیس ایرانی پرداخته است.
به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ؛ هارالد اشتروم، محقق و تاریخپژوه سوئیسی به مناسبت ایام میلاد حضرت مسیح(ع)، در مقالهای که برای روزنامه «نویه سورشه سایتونگ» نوشته، به توصیف سه مُغ یا سه قدیس ایرانی پرداخته است.
سه مُغ چه کسانی بودند؟
سه مغ، سه مجوس، سه مجوس شرقی، سه شاه، سه پادشاه مقدس و سه فرزانه نامهاییاند برای سه خارجی که بر اساس انجیل متی برای ارج نهادن به عیسی به دیدارش شتافتند؛ و برای زادروزش زر، مرّ و کندر به ارمغان بردند.
استخوانهای سه مُغ ایرانی در کلیسای کلن
حدود سه قرن بعد از «رخداد»، هلنای مقدس، مادر کنستانتین امپراتور رم، که بسیاری از رسوم و مناسک و آیینهای مسیحیت به او منسوب است، در سفری زیارتی که در پایان زندگی به فلسطین کرد؛ بقایای جسد سه فرزانه را که کشف کرد، با خود به آسیای صغیر برد و به کلیسای بزرگ قسطنطنیه سپرد(ایاصوفیه در استانبول امروز). استخوانهای «مقدس» در قرن پنجم به میلان منتقل شدند و چند قرن بعد در تابستان ۱۱۶۴ میلادی به شهر کلن اهدا شدند.
شهر کلن که تا آن زمان از نظر آثار و میراثهای دینی فقیر بود، برای بقایای استخوانها ضریحی زرین ساخت. به شکرانه همین «موهبت» در سال ۱۲۴۸ میلادی در کلن سنگبنای کلیسایی پرشکوه نهاده شد که گفته میشود امروز پس از سن پیترو واتیکان، دومین کلیسای بزرگ جهان است. از آن پس کلن به زیارتگاهی معتبر برای پیروان آیین مسیح بدل شد و توانست در رقابت برای جلب زائران که در سدههای میانه مهمترین منبع درآمد و مایه رونق شهرها بود، جایی ویژه کسب کند.
پاپانوئل و سه مُغ
علی نیکویی، پژوهشگر تاریخ هنر و مدرس دانشگاه طی مقالهای با عنوان «از پاپانوئل تا سه مُغ؛ فرصتی برای پیوند بیشتر با مسیحیان ایران» در این باره مینویسد: تقرب ادیان گوناگون که در ایران زندگی میکنند به فرهنگ ایرانی و تجلی نکاتی که اشتراکات دینی آنها را به کشور ایران جلوهگر میکند از ویژگیهای بسیار حائز اهمیت است که بسیار منفعل مانده و متأسفانه گاهی اتفاقاتی رخ میدهد که باعث دور شدن آنها از سرزمین خویش و هجرت از سرزمین مادریشان به کشورهای دیگر میشود. گروهی از ایرانیان که به کیش مسیح هستند، اشتراکات فرهنگی و تاریخی بسیار با سرزمین ایران دارند و تجلی شخصیتهای ایرانی در جشن شب سال نوی ایشان(از جشنهای مهم آیینی مسیحیان) یکی از راهکارهای تعلق خاطر ایشان به سرزمین ایران خواهد بود.
در انجیل متی باب۲ چنین میخوانیم:(۱) و چون عیسی در ایام هیرودیس پادشاه، در بیت لحم یهودیه تولد یافت، ناگاه مجوسی چند از مشرق به اورشلیم آمده، گفتند: (۲) «کجاست آن مولود که پادشاه یهود است زیرا که ستارۀ او را در مشرق دیدهایم و برای پرستش او آمدهایم.» (۳) و به خانه درآمده، طفل را با مادرش مریم یافتند و به روی در افتاده، او را پرستش کردند و ذخائر خود را گشوده، هدایای طلا و کُندر و مرّ به وی گذرانیدند. (۱۲) و چون در خواب وحی بدیشان در رسید که به نزد هیرودیس بازگشت نکنند، پس از راه دیگر به وطن خویش مراجعت کردند.[۱]
قرنها بعد، مارکوپولو ادعا میکند که گور این سه نفر را در ساوه دیده است که: «هنوز میتوان سه اسکلت را با موها و ریشهایشان که باقی مانده است دید. نام این سه: بالتازار، گاسپار و ملکیور بوده است.»[۲] در سنتهای کلیسای غرب عبارت «مجوسیای چند» را به قرینه «هدایای سه گانه: طلا، کندر و مر» سه نفر میدانند. هنوز تا سده هشتم میلادی نامی به این سه نفر داده نشده بود. هرچند در سنت کلیسای غربی، نام این سه را بالتازار، گاسپار و ملکیور نامیده و بالتازار پادشاه عرب، ملکیور پادشاه پارس، و گاسپار پادشاه هند بهشمار رفتهاند، اما در اسناد شرقی و سریانی نامهای ایرانی لرونداد، گشنسب و هرمزد نامیده شدهاند.[۳]
بدا[۴] کشیش انگلیسی (۶۷۳ تا ۷۳۵م) این سه نفر را نماینده سه قاره اروپا، آسیا و آفریقا میدانست و از آن زمان تصویرگران کلیسایی ایشان را به صورت سفید پوست(اروپایی)، رنگین پوست(آسیایی) و سیاه پوست(آفریقایی) ترسیم کردهاند. البته در اسناد تصویری(موزائیک، نقش برجسته، مجسمه، کارهای چوبی و نقاشیهای دیواری و نسخ خطی، چهره آنان همیشه سفید و ایرانی است.[۵] این افراد ظاهراً به سرزمین خود بازگشتهاند، اما شایعاتی هم در مورد شهید شدن این افراد از سوی نیروهای هرود وجود داشت.
اینان اولین شهیدان مسیحی محسوب میشوند.[۶] امروزه مزار آنان(مزار سه شاه)[۷] در کلیسای جامع کلن آلمان، زیارتگاه مسیحیان جهان است و کهنترین ارتباط بین دو ملت(ایران و آلمان) را نشان میدهد. قرائن فراوانی در اثبات ایرانی بودن این افراد وجود دارد.[۸] این واقعه نشان میدهد که فرزانگان حقیقتپرست ایرانی، پیش از ظهور مسیحیت و مسیحیان، به دنبال نور هدایت مسیح تا فلسطین رفته و نخستین کسانی بودند که مسیحیت او را تأیید کردند، نخستین[۹] کسانی بودند که تولد او را به مادرش تبریک گفتند، نخستین کسانی بودند که هدایایی به او اهدا کردند و شاید نخستین کسانی بودند که در راه او شهید شدند.
کودکان مسیحی کاتولیک و ارتدکس در آستانه هر سال نو مسیحی، در انتظار فرزانگان ایرانی هستند تا همانگونه که به مسیح هدایای ارزشمند دادند به آنان نیز هدایای عید سال نو را برسانند و در شب عید سال نو در همین خیال میخوابند. متأسفانه به دلیل تسلط نظام تبلیغاتی انگلوساکسونی[۱۰] پروتستان و انگلیسیزبان، پاپا نوئل نوردیک[۱۱]، جای فرزانگان ایرانی را گرفته است؛ پیرمردی که با لباس گرم و سوار بر سورتمه گوزنکش از سرزمینهای برفی و کاج آلود شمال اروپا میآید تا هدایای سال نو را به کودکان مسیحی بدهد.[۱۲] افسوس که جای این سنت ایرانی تأیید شده در انجیل متی حتی در میان مسیحیان ایرانی خالی است.
[۱] انجیل متی، باب۲، آیات ۱ الی ۱۲
[۲] http://farhangpedia.ir
[۳] A History of Iran, Michael Axworthy, (2008) Basic Books, pgs 31–۴۳
[۴] Beda
[۵] Ernst Herzfeld, Archaeological History of Iran, London, Oxford University Press for the British Academy, 1935, p. 63.
[۶] Historia Trium Regum (History of the Three Kings) by John of Hildesheim (1364–۱۳۷۵)
[۷] Dreik nigsschrein
[۸] Brock, Sebastian (1982). “Christians in the Sasanian Empire: A Case of Divided Loyalties”. In Mews, Stuart. Religion and National Identity. Studies in Church History, 18. Oxford: Blackwell. pp. 1–۱۹ // Ugo Monneret de Villard, Le Leggende orientali sui Magi evangelici, Citta del Vaticano, Biblioteca apostolica vaticana, 1952.
[۹] این نخستین کسان، یا سه مغ بنا بر تعابیر ایرانی باید مغان مهرپرست بوده باشند که به دنبال غروب ستاره ناهید و طلوع خورشید رفتهاند اما این ماجرا با مسیحیت گره خورده و به تعبیر مسیحیان ایشان به دنبال ستاره نوید دهنده تولد عیسی رفتهاند؛ در هر صورت تأیید این نکته است که مسیحیان ایران اولین قومی هستند که از مهرپرستی به مسیحیت گرویدند و قرنهای پس از آن در امپراطوری روم مسیحیت رسمی اعلام شد. شواهد بسیاری در ارمنستان موجود است که این نظریه را اثبات میکند.
[۱۰] Anglo-Saxon
[۱۱] کشورهای نوردیک (به دانمارکی: Norden) به مجموع کشورهای شمال اروپا(اسکاندیناوی) و اقیانوس اطلس که دارای قرابت فرهنگی بسیار هستند اطلاق میشود. این سرزمینها، کشورهای ایسلند، دانمارک، فنلاند، نروژ و سوئد و همچنین قلمروهای خودمختار جزایر الند، گرینلند و فاروئه را شامل میشود.
[۱۲] این باور وجود دارد که بابانوئل بچهها را به دستههای خوب و بد تقسیم میکند و برای کودکانی که رفتار مناسبی در طول سال داشته باشند هدایایی میآورد. همچنین داستانی وجود دارد مبنی بر اینکه این هدایا در کارگاه اسباببازی سازی بابانوئل در قطب شمال ساخته میشوند.
نگاه کنید به این سایت.
انتهای پیام