شعر و متن مولودی ولادت حضرت زینب (س)
متن مولودی ولادت حضرت زینب «س» دختر زهرا خوش آمدی زینب کبری خوش آمدی بحر کرامت جان امامت خوش آمدی دخت ولایت روح شهامت خوش آمدی یا زینب میلادت بادا مبارک تو افتخار ولایتی نور چراغ هدایتی قدر محمد جلوه کند از جلال تو حضرت زهرا بوسه زند بر جمال تو یا زینب میلادت بادا مبارک چشم محمد بـه سوی تو شیرخدا محو روی تو بـه چشم بابا شبیه زهرای...
متن مولودی ولادت حضرت زینب «س»
دختر زهرا خوش آمدی
زینب کبری خوش آمدی
بحر کرامت جان امامت خوش آمدی
دخت ولایت روح شهامت خوش آمدی
یا زینب میلادت بادا مبارک
تو افتخار ولایتی
نور چراغ هدایتی
قدر محمد جلوه کند از جلال تو
حضرت زهرا بوسه زند بر جمال تو
یا زینب میلادت بادا مبارک
چشم محمد بـه سوی تو
شیرخدا محو روی تو
بـه چشم بابا شبیه زهرای اطهری
گل بهشت همیشه سبز برادری
یا زینب میلادت بادا مبارک
فاطمه نازد بـه عصمتت
کرب و بلا محو عزتت
یوسف زهرا بـه اقتدار تو متکی
اسارت تو شهادت او بود یکی
یا زینب میلادت بادا مبارک
قیام تو یک قیامت اسـت
بقای خط امامت اسـت
تو زینب استی و یا کـه زهرای دیگری
دل از حسین و حسن بـه یک لحظه میبری
یا زینب میلادت بادا مبارک
جمال تو حسن کبریاست
قیام تو فتح انبیاست
عجب ندارم بـه این جلال و بـه این مقام
یوسف زهرا بـه پیش پایت کند قیام
یا زینب میلادت بادا مبارک
شعر در مورد ولادت حضرت زینب «س»
تمام اهل سما
تمام اهل زمین
بـه یُمن مقدم تو
زبان گرفته چنین
نورُ الهُدی زینب
عقیله یا زینب
خاک سر کویت
عرش خدا زینب
سیدتی زینب…
تو مهر و مهتابی
گوهر نایابی
تو کوهی از عشق
حضرت اربابی
بـه عالمین زینب
نور دو عین زینب
حقیقت ِ زهرا
جان حسین زینب
سیدتی زینب…
روح مناجاتی
قبله ی حاجاتی
جان بـه فدایت کـه
عمه ی ساداتی
عنایتی زینب
بـه جمع ما زینب
تا بشویم اهل
کرببلا زینب
سیدتی زینب…
میلاد حضرت زینب «س»
آمد بـه دنیا دختر ِ زهرا و حیدر
جلوه کند چون مصحفی بر دست ِ مادر
حق را نشانی آمد خیرمقدم،زهرای ثانی آمد خیرمقدم
جان ِ پیمبر،نوری ز کوثر،ا… و اکبر ا… و اکبر
ا… و اکبر ا… و اکبر ا… و اکبر ا… و اکبر
*جان ِ جهان و افتخار ِ عالمین اسـت
از روز ِ اوّل مَحو ِ رُخسار ِ حسین اسـت
عشق حسین در آب و گِل ِ او
نَصرُ من الله،ذکر ِ دل ِ او
عُمرش شود طی،همراه ِ دلبر،ا… و اکبر ا… و اکبر
ا… و اکبر ا… و اکبر ا… و اکبر ا… و اکبر
*تاریخ ِ اسلام و خُروش و انقلابش
جانها فدای عصمت و صبر و حجابش
شد کاخ ِ فتنه ویرانه از او
دشمن در آمد آخر بـه زانو
گردیده چیره بر قوم ِ کافر،ا… و اکبر ا… و اکبر
ا… و اکبر ا… و اکبر ا… و اکبر ا… و اکبر
*هر لاله با شور ِ مُحرّم زیبی بود
زینب حسینی و حسین هم زینبی بود
از کربلا با قلب ِ شرر بار
بعد از ابالفضل،گردید علمدار
با یا حسین و با دیده ی تر،ا… و اکبر ا… و اکبر
ا… و اکبر ا… و اکبر ا… و اکبر ا… و اکبر
*یا رب مدد کن دائم از زینب بخوانم
تا بـه شهادت پای این مکتب بمانم
بر او سوگند کـه باکی نداریم
از جنگ و تهدید،از ستم و تحریم
هستیم همیشه سرباز رهبر،ا… و اکبر ا… و اکبر
ا… و اکبر ا… و اکبر ا… و اکبر ا… و اکبر
مولودی ولادت حضرت زینب «س»
بنداول
امشب از دامان زهرا غنچهی گل وا شده
زینت دامان حیدر زینب کبری شده
دیده وا کرده به دنیا نیمه شب مهتاب من
مقدمت بادا مبارک خواهر ارباب من
عرض تبریک ملائک بر علی و فاطمه«۲»
بنددوم
هرطرف خیل ملائک در رکوع ودر سجود
جملهی اهل ولایت در قیام ودر قعود
دیده وا کرده به دنیا نیمه شب مهتاب من
مقدمت بادا مبارک خواهر ارباب من
عرض تبریک ملائک بر علی و فاطمه«۲»
بندسوم
از سوی حق خوانده شد زینب بـه آوای جلی
انبیا گفتند روشن دیدگانت یا علی
دیده وا کرده به دنیا نیمه شب مهتاب من
مقدمت بادا مبارک خواهر ارباب من
عرض تبریک ملائک بر علی و فاطمه«۲»
شاعر:مرتضی محمودپور
اشک شوقه میباره نم نم
از چشای حیدر و زهرا
همه ی جمعن حتی ملائک
اومده چون زینب کبری
شب عشق و جنون
برای ما امشبه
آخه تولده خواهر ارباب بی بی جان زینبه
زینبی کوثریم
تا ابد حیدریم
شب عشق و جنون
برای ما امشبه
آخه تولده خواهر ارباب بی بی جان زینبه
چه قدر شادن همه ی امشب
اومد عشق دلای بیتاب
هیچ جا آروم نمیشه زینب
بـه جز روی دستای ارباب
مادر میخونه براش
آرامش قلب من
دورش میگردن داداش حسین و داداش بزرگش حسن
زینبی کوثریم
تا ابد حیدریم
شب عشق و جنون
برای ما امشبه
آخه تولده خواهر ارباب بی بی جان زینبه
شعرهای میلاد حضرت زینب «س»
درخت معرفت داده ثمر حیدر، ثمر زهرا
در ایجاد جهان دارد اثر حیدر، اثر زهرا
دلیل آفرینش هست اگر حیدر، اگر زهرا
ندا آمد دراین خانه : خبر حیدر! خبر زهرا!
جلیله میرسد دیگر/ جمیله میرسد دیگر
جهالت خوار خواهد شد/ عقیله میرسد دیگر
فروغ چشم پیغمبر بر این خانه شده نازل
حدیث قدسی دیگر بر این خانه شده نازل
دوباره سوره کوثر بر این خانه شده نازل
محمد، باز یک دختر بر این خانه شده نازل
بـه دامن گل بریز امشب/ گل خنده رسان بر لب
زمین را نورباران کن/ کـه آمد حضرت زینب
درخت بردبار روبروی بادها زینب
فهیمه، عالمه، معصومه و روح دعا زینب
نبوت مسلک و عبد ولایت آشنا زینب
بود ذکر همه ی کروبیان امروز یازینب
بـه طاق آسمان ماه او/ مسیر و شاخص راه او
یدالله، فوق ایدیهم/ یدالله یدالله او
کـه هست او؟ خواهر طوفان، کـه هست او دختر کولاک
مفسر زاده و تفسیر وحی خواجه ی لولاک
طنین خطبه اش تیری بـه قلب دشمن سفاک
جمالش در حجاب از دیدگان کور هر ناپاک
ندانم چیست این بانو/ ندانم کیست این بانو
حسین و مجتبا و فاطمه- یا – حیدر ثانیست این بانو
درود ای مادر غم ها، درود ای عمه ی سادات
ثنایت میکنم هر آینه ای فاطمه مرآت
ببین دل ها چگونه باز افتاده بـه زیر پات
کـه گفته دست نامحرم بـه تو نزدیک شد، هیهات
تو ایوب بلا، زینب/ تویی ام البکاء، زینب
امان از شام و از کوفه/ امان از کربلا زینب
سری بر نیزه ها شد قاری قرآن تو عمه
تنی صد پاره در گودال شد حیران تو عمه
حرم تاراج شده، جان اسیران، جان تو عمه
سر عباس روی نیزه شد گریان تو عمه
اسیری ماجرا دارد/ غم و درد و بلا دارد
۰۰۰ و دخت فاطمه بودن/ عبور از کوچه ها دارد
با دست شوق چاک گریبان گرفته ایم
از فرط شور باده طوفان گرفته ایم
در اوج ناز تخت سلیمان گرفته ایم
امشب بـه دست زلف پریشان گرفته ایم
شکر خدا ز جام جنونش لبالبیم
شکر خدا کـه گوشه نشیان زینبیم
امشب دلم بـه تاب و سرم گرم از تب اسـت
شمع اسـت و شاهد اسـت و شرابی کـه بر لب اسـت
شور و شگفتی اسـت و شبیه عشق مشرب اسـت
شامی کـه روشنایی روز اسـت امشب اسـت
امشب تمام گرمی بازار زینب اسـت
امشب شب ملیکه دادار زینب اسـت
فصل الخطاب عاشقی ما رسیده اسـت
ای قطره های تب زده دریا رسیده اسـت
زیباترین حماسه دنیا رسیده اسـت
زینب بـه دست حضرت زهرا رسیده اسـت
چشمی گشود و چشم شقایق بـه خواب شد
زیباترین دعای علی مستجاب شد
باور نداشت چشم فلک دختر اینچنین
در میان چند کعبه دل دلبر اینچنین
از هرچه سرفراز زنی سرتر اینچنین
غیر از خدا نداشت کسی باور اینچنین
حتی فلک بـه چشم خواب خیالش ندیده اسـت
امشب خدا دوباره حسین آفریده اسـت
تا کوچه اش قبیله لیلا ادامه داشت
تا خانه اش گدایی عیسی ادامه داشت
در قامتش قیامت مولا ادامه داشت
زینب کـه بود حضرت زهرا ادامه داشت
زهرا نبود زهره دگر نُه فلک نداشت
زینب نبود سفره خلقت نمک نداشت
زینب اگر نبود اثر از کربلا نبود
زینب اگر نبود علم حق بـه پا نبود
زینب اگر نبود کتاب خدا نبود
یک یا حسین بر لب ما و شـما نبود
بیخود کـه نیست عاشق و مجنون زینبیم
این یا حسین را همه ی مدیون زینبیم
ای برترین عقیله ی ایل و تبارها
صبرت صلابت همه ی ی اقتدارها
ای کرده با صدای علی کارزارها
ای خطبه ات برنده تر از ذوالفقارها
با خطبه هات ها حید کرار زنده شد
در هیبتت شکوه علمدار زنده شد
نهج البلاغه خوان علی آتشِ کلام
ای مرتضای دوم کوفه ؛حسین شام
حُسن ختام کرب و بلا تیغ بی نیام
با خطبه ات گرفته ای از دشمن انتقام
ای زینب مدینه و زهرای کربلا
تو تیغ می گرفتی اگر وای کربلا
تو آمدی کـه صبر شوی مجتبی شوی
تو آمدی حسین شوی کربلا شوی
تو آمدی بـه آل کسا هم کسا شوی
هم ما رأیت سمت جمیلا رها شوی
تو آمدی کـه کعبه دل کربلا شود
در سینه ها حسینیه غم رها شود
از کودکی برای برادر گریستی
از کودکی بـه خاطر مادر گریستی
گاهی کنار سرو صنوبر گریستی
گاهی کنار پیکر بی سر گریستی
حقت نبود تا کـه بـه زنجیرتان کشند
با خط تازیانه بـه تفسیرتان کشند