توسعه پایدار و نحوه مدیریت منابع آبی ایران و جهان
پول نیوز - شکور سلطانی صاحب نظر در حوزه منابع آب نقش آب در توسعه اقتصادی را بررسی کرده و معتقد است صنایع آب بَر از جمله فولاد سازی را نباید در مناطق خشک و بی آب تاسیس کرد.
پول نیوز- در سال ها و دهه های آینده، آب در توسعه پایدار نقش مهمی را به عهده خواهد داشت و برخی پیش بینی ها بر این موضوع تاکید دارند که برخی از جنگ ها و نزاع های آتی بر سر آب و منابع آبی رخ خواهد داد.
اما در خصوص ایران و منابع آبی آن، گفته های ضد و نقیض بسیار است و مخصوصاً در سال ها و دوره های خشکسالی، موضوع بحران آب برجسته شده و هشدارها به طور مکرر اعلام می شود.
در گفت و گویی که با دکتر شکور سلطانی متخصص مدیریت منابع آب داشتیم موضوع محوری مدیریت دراز مدت و پایدار منابع آب و رویکردهای به اجرا درآمده در ایران و کشورهای توسعه یافته، مورد بررسی قرار گرفت.
در ذیل گفت و گوی پول نیوز با این متخصص و کارشناس حوزه آب می خوانید.
*****
*در سال های اخیر موضوع بحران آب و تنش آبی در کشور ما به طور جدی مطرح شده و نگرانی هایی در زمینه چگونگی تامین آب سالم و نحوه استفاده از منابع آب وجود دارد.
با توجه به تخصص جنابعالی در حوزه منابع آب، بفرمایید که در کشورهای اروپایی که به شدت بحث های محیط زیستی و تغییرات اقلیمی مطرح است و همچنین در کشورهای توسعه یافته در پارادایم توسعه پایدار، چگونه به منابع آبی و تامین آب شُرب توجه می کنند؟
-در کشورهای توسعه یافته و پیشرو، مبنای آمایش سرزمین با در نظر گرفتن منابع آب است و پتانسیل آبی که در یک منطقه پیش بینی می کنند یعنی در جایی که آب وجود دارد صنایع آب بَر را توسعه می دهند یا طراحی کرده و استقرار می دهند.
در کشورهایی که به لحاظ جغرافیایی خشک هستند یا حتی در برخی از مناطق خشک کشور اسپانیا که در جنوب غربی اروپا قرار دارد، هیچ موقع صنایع آب بَر را در آنجا مستقر نمی کنند.
در حالی که ما در ایران از فاصله 180 کیلومتری یا 300 کیلومتری انتقال آب داریم ولی کشورهای توسعه یافته، چنین کارهایی را انجام نمی دهند و مبنا را بر وجود داشتن آب و پتانسیل آبی منطقه می گذارند. این آب هم، یا آب های سطحی و زیرزمینی است یا از منابع دریاها و تالاب ها است.
چنین رویکردی، تمایز دهنده آن کشورها با ایران است ولی متاسفانه در سرزمین ما بر اثر فشارهای سیاسی از جمله از جانب نمایندگان مجلس، صنایع آب بَر را در مناطق خشک مستقر می کنند. البته تاسیس صنایع آب بَر در مناطق خشک ایران، مربوط به دوره بعد از انقلاب نیست و قبل از آن هم، اتفاق افتاده است.
*درباره برخی از صنایعی که در حال حاضر در استان اصفهان مستقرند، گفته می شود در ابتدا قرار بوده در سواحل خلیج فارس تاسیس شوند. آیا این موضوع صحت هم دارد؟
-در استان های اصفهان، خراسان، کرمان و یزد، برخی صنایع مثل فولاد، ذوب آهن، نیروگاه برق و پالایشگاه نفت استقرار یافته اند که صنایع آب بَر هستند اما؛ قرار نبوده این صنایع در فلات مرکزی ایران مستقر شوند. از اول قرار بوده این نوع صنایع، در حاشیه خلیج فارس و دریای عمان و نهایتاً در حاشیه دریای خزر استقرار داده شوند.
با این حال، با فشار سیاسی محل استقرار این صنایع تغییر کرده اما؛ هستند کسانی که از این نوع استقرار دفاع کرده و جنبه های اشتغال زایی در این استان ها را مطرح و هزینه های انتقال محصولات این صنایع به سراسر کشور را حساب می کنند.
چنین محاسباتی هم مطرح است اما؛ با توجه به ارزش ذاتی آب و قرار گرفتن ایران در یک منطقه خشک و بی آب، این جنبه ها باید در زمان تاسیس صنایع مورد توجه قرار بگیرد. من نمی گویم ایران، یک کشور کم آب است بلکه می گویم ایران بی آب است و بر این موضوع تاکید دارم.
*شما از مخالفان انتقال آب هستید. بفرمایید بر چه مبنا نسبت به انتقال آب انتقاد وارد کرده و آن را کاری نادرست می دانید؟
-در سال های اخیر در استان آذربایجان شرقی، اجرای پروژه انتقال آب از زرینه رود به تبریز به فاصله حدود 150 کیلومتر را شروع کرده اند اما؛ این نوع انتقال آب، مشکلات زیست محیطی زیادی را ایجاد می کند.
در انتقال آب به یزد، همین مشکلات رخ می دهد و حتی در تامین آب شُرب یزد مشکل وجود دارد تا چه برسد به آب مورد نیاز صنعت و خدمات دیگری که در جاهای مختلف وجود دارد.
*با در نظر داشتن پیشتاز بودن آمریکایی ها در حوزه های علمی و تحقیقاتی، چرا در آن کشور پروژه انتقال آب در خصوص رودخانه «کلرادو» در ایالت های کالیفرنیا و آریزونا اجرایی شده و در سال های اخیر هم برای ایالت نوادا چنین طرح هایی در دست اجرا بوده؟
-هر گونه انتقال آب بین حوضه ای، با توسعه متوازن و بحث های زیست محیطی منافات دارد. چون کُل اکوسیستم (سیستم طبیعی یک منطقه شامل حیوانات، گیاهان و میکرو ارگانیسم ها) آن منطقه را تغییر می دهد.
اگر ما بخواهیم از یک منطقه پر باران یا آب دار به یک منطقه خشک، آب انتقال بدهیم شاید در کوتاه مدت مشکل حل شود ولی در بلند مدت مشکلاتی پیش می آید که قابل جبران نیست. بنابراین، اگر جامع نگر باشیم تاثیرات منفی انتقال آب، خیلی بیش تر از نقاط مثبت آن است.
*کلانشهر تهران حدود 9 میلیون نفر جمعیت ثابت دارد ولی کلانشهرهای دیگری مثل نیویورک آمریکا یا توکیو ژاپن هستند که جمعیت آنها بدون حومه در همین حدود است.
اگر چه برخی از کلانشهرهای دنیا در کنار دریا قرار دارند ولی چگونه است که این شهرها در تامین آب مشکل اساسی پیدا نمی کنند؟
-ما تقریباً 10 شهر بزرگ در دنیا داریم. اتفاقاً در سال 1384 هم دانشگاه سوربُن پاریس، مطالعات جامعی را درباره تامین و مصرف آب شهرهای بزرگ جهان مثل پکن، توکیو، لندن، پاریس و تهران انجام داد و من تحقیقات مربوط به تهران را انجام دادم.
وقتی وضعیت شهرهای بزرگ دنیا را بررسی و مقایسه می کردم به نتایجی رسیدم. یک مشکل در مورد تهران این است که توسعه متوازن محقق نشده و دومین مورد هم، عدم استفاده از جایگزین های آب، مثل آب بسته بندی است.
در کشورهای دیگر، برای شُرب و پخت و پز، حتماً از آب بسته بندی استفاده می کنند و آب با گاز و آب بی گاز عرضه می شود.
از طرفی، عدم کنترل جمعیت در شهر تهران باعث ایجاد مشکل شده. چند دهه قبل با توجه به پتانسیل آبی که در ارتفاعات البرز مرکزی و دشت تهران هست، پیش بینی شده بود فقط 2 تا 3 میلیون نفر می توانند در تهران زندگی کنند.
در صورتی که در طول روز و با جمعیت سیاری که به تهران رفت و آمد دارند جمعیت تهران به 12 تا 13 میلییون نفر می رسد و همه آنها در تهران آب مصرف می کنند.
*آمارهای مختلفی هم درباره سهم مصرف آب بخش های مختلف کشاورزی، صنعت و خانگی مطرح است و مثلا در یک آمار گفته شده که بخش کشاورزی 92 درصد و بخش صنعت 5 درصد آب موجود کشور را مصرف می کند. به نظر جنابعالی به عنوان متخصص منابع آب، آیا اخیراً این سهم ها تغییر کرده است؟
-اخیراً وزارت صنعت و معدن، وزارت کشاورزی و وزارت نیرو توافق کرده اند که همه یک آمار را اعلام کنند و به همین دلیل سهم بخش کشاورزی 92 درصد است و 6 درصد بخش شُرب است. در حد 2 درصد هم، بخش های صنعت و خدمات از آب کشور مصرف می کنند.
*آمارهای متنوعی درباره میزان مصرف سرانه آب اعلام شده به این شکل که سرانه مصرف روزانه در جهان 130 لیتر ولی در ایران 200 لیتر است. دلیل این تفاوت مصرف چیست؟
-در سال 1397 برای محاسبه سرانه مصرف آب ایران اقداماتی انجام شد و به رقم 150 لیتر در شبانه روز رسیدند. چرا که در ایران مقدار مصرف آب در منازل قابل تفکیک نیست و نمی دانیم چقدر آب در آشپزخانه یا در زمان استحمام، مصرف می شود.
البته در بعضی جاها بدون داشتن کنتور آب، از آب شُرب استفاده می کنند و در برخی موارد، لوله آب پوسیده شده یا ترکیده و آب نشت می کند.
در مجموع، ما اگر آب های بدون درآمد و هدر رفته را محاسبه نکنیم، به مصرف سرانه 150 لیتر در شبانه روز در ایران می رسیم.
*برای تامین آب کلانشهر تهران بسیاری از منابع از جمله سد ماملو نیز به کار گرفته می شود. حال سوال این است که راه ل ضروری و قطعی برای مشکل آب شرب تهرانی ها چیست؟
-خیلی از قسمت های شبکه توزیع آب تهران، مربوط به 60 سال یا 70 سال پیش است و حتی اگر این لوله های آب پوسیده هم نباشند بالاخره شکستگی ها و ترک خوردگی هایی دارند و هدر رفتن آب را داریم.
کشورهایی که مصرف آب پایینی دارند شبکه های آب مدرن و به روز دارند و مشکلی در زمینه هدر رفتن آب ندارند.
بخشی از پِرت آب در ایران، مربوط به آب دزدی یا آب غیر مجاز است و عمده آن به صورت هدر رفت از طریق لوله ها و اتصالات شبکه آب است. به جای این که آب از سد ماملو بیاورند، اگر 5 درصد هدر رفت آب شبکه توزیع را اصلاح می کردند، نیازی به انتقال آب نبود.
در مجموع من اعتقاد دارم که ما باید مدیریت شبکه و مدیریت مصرف داشته باشیم تا به نیازها پاسخ داده شود و نه این که آب از سد طالقان یا سدهای لار و ماملو به تهران آورده شود.