شعر برف نو سلام از احمد شاملو

منبع خبر / شعر / 29-10-1398

شعر برف نو سلام از احمد شاملو

برف نو! برف نو! سلام! سلام! بنشین، خوش نشسته‌ای بر بام پاکی آوردی ای امید سپید همه آلودگی‌ست این ایام راه شومی‌ست می‌زند مطرب تلخواری‌است می‌چکد در جام اشکواری‌ست می‌کشد لبخند ننگواری‌ست می‌تراشد نام شنبه چون جمعه، پار چون پیرار نقش هم رنگ می‌زند رسام مرغ شادی به دامگاه آمد به زمانی که برگسیخته دام […]

برف نو! برف نو! سلام! سلام!
بنشین، خوش نشسته‌ای بر بام
پاکی آوردی ای امید سپید
همه آلودگی‌ست این ایام
راه شومی‌ست می‌زند مطرب
تلخواری‌است می‌چکد در جام
اشکواری‌ست می‌کشد لبخند
ننگواری‌ست می‌تراشد نام
شنبه چون جمعه، پار چون پیرار
نقش هم رنگ می‌زند رسام
مرغ شادی به دامگاه آمد
به زمانی که برگسیخته دام
ره به هموار جای دشت افتاد
ای دریغا که برنیاید گام
تشنه آن جا به خاک مرگ نشست
کاتش از آب می‌کند پیغام
کام ما حاصل آن زمان آمد
که طمع برگرفته‌ایم از کام
خامسوزیم الغرض بدرود
تو فرود آی برف تازه سلام!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

همخوابی و رابطه جنسی زن بدکاره و مرد متاهل (عکس)