مقابله ارتش سوریه با شدیدترین حمله تروریستها
قبل از توافق ادلب بین اردوغان و پوتین روسای جمهور ترکیه و روسیه، ارتش سوریه با شدیدترین حمله گروههای تروریستی در حلب مقابله کرد.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما به نقل از شبکه تلویزیونی المیادین، پیش از توافق ادلب بین روسای جمهور ترکیه و روسیه، ارتش سوریه با شدیدترین حمله گروههای تروریستی در حلب مقابله کرد.
پیش از توافق آتش بس بین ترکیه و روسیه، ارتش سوریه و متحدانش در محور مقاومت خشونت آمیزترین حمله هیئت تحریرالشام و گروههای مسلح متحد آن را در محور حومه غربی حلب خنثی کردند.
حمله گروههای مسلح علیه ارتش سوریه در مناطق قبتان الجبل و شیخ عقیل برای شکستن محاصره ارتش سوریه و متحدانش علیه مرکز نظارت ترکیه در منطقه انجام شد.
به گفته منابع میدانی، گروههای مسلح در این حمله که هشت ساعت پی در پی انجام شد، موفق به تغییر نقشه تسلط در منطقه نشدند.
پیش از توافق آتش بس بین ترکیه و روسیه، ارتش سوریه و متحدانش در محور مقاومت خشونت آمیزترین حمله هیئت تحریرالشام و گروههای مسلح متحد آن را در محور حومه غربی حلب خنثی کردند.
حمله گروههای مسلح علیه ارتش سوریه در مناطق قبتان الجبل و شیخ عقیل برای شکستن محاصره ارتش سوریه و متحدانش علیه مرکز نظارت ترکیه در منطقه انجام شد.
به گفته منابع میدانی، گروههای مسلح در این حمله که هشت ساعت پی در پی انجام شد، موفق به تغییر نقشه تسلط در منطقه نشدند.
توافق پوتین و اردوغان تکمیل کننده دستاوردهای میدانی ارتش سوریه بود
توافق روسیه و ترکیه، اوضاع جدید میدانی ناشی از پیشروی ارتش سوریه و متحدان آن در محور مقاومت در جبهههای مختلف ادلب را تثبیت کرد.
گزارشگر شبکه تلویزیونی المیادین گفت: ناظران بر این باورند که توافق روسیه و ترکیه پیشرویهای ارتش سوریه را تثبیت کرد. شکست رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در تحقق خواسته خود مبنی بر عقب نشینی ارتش سوریه از مواضعش به منزله ضربه سیاسی و میدانی به وی محسوب میشود.
بسام ابو عبدالله استاد روابط بین الملل دانشگاه دمشق گفت: آمادگی برای فعالیت براساس روند آستانه به معنای بازگرداندن ترکیه به روند آستانه است. اردوغان هیچ دستاورد میدانی نداشت و عرصه پارلمان ترکیه نشان دهنده دودستگی شدید در داخل این کشور است.
گزارشگر شبکه المیادین افزود: به گفته ناظران، دمشق از طریق پیش نویس توافق، دستاوردهای زیادی کسب کرد که مهمترین آنها بندی است که درباره نابودی همه گروههای تروریستی در ادلب سخن میگوید؛ گروههایی که نام آنها در فهرست شورای امنیت گنجانده شده است.
گزارشگر شبکه تلویزیونی المیادین گفت: ناظران بر این باورند که توافق روسیه و ترکیه پیشرویهای ارتش سوریه را تثبیت کرد. شکست رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در تحقق خواسته خود مبنی بر عقب نشینی ارتش سوریه از مواضعش به منزله ضربه سیاسی و میدانی به وی محسوب میشود.
بسام ابو عبدالله استاد روابط بین الملل دانشگاه دمشق گفت: آمادگی برای فعالیت براساس روند آستانه به معنای بازگرداندن ترکیه به روند آستانه است. اردوغان هیچ دستاورد میدانی نداشت و عرصه پارلمان ترکیه نشان دهنده دودستگی شدید در داخل این کشور است.
گزارشگر شبکه المیادین افزود: به گفته ناظران، دمشق از طریق پیش نویس توافق، دستاوردهای زیادی کسب کرد که مهمترین آنها بندی است که درباره نابودی همه گروههای تروریستی در ادلب سخن میگوید؛ گروههایی که نام آنها در فهرست شورای امنیت گنجانده شده است.
ایلینا سوبونینا مدیر مرکز پژوهشهای راهبردی آسیا و خاورمیانه گفت: این یک راه حل میانه است و کارشناسان روسی این موضوع را پیش بینی میکردند. اتفاق خوبی که روی داده، این است که مواضعی که دولت سوریه طی هفتههای گذشته بر آنها مسلط شد، به ویژه جاده "ام ۵" در دست آن باقی ماند.
فراس رضوان اوغلو کارشناس مسائل سیاسی گفت: برخی بندها مانند جادهها و گروههایی که نام آنها در فهرستهای تروریستی سازمان ملل گنجانده شده است، دستاوردی برای روسیه است.
گزارشگر شبکه المیادین در پایان گفت: برخی بر این باورند که دستاورد میدانی ارتش سوریه و متحدان آن در محور مقاومت با دستاورد سیاسی کامل شد. این کارشناسان تاکید میکنند که درگیریهای اخیر در ادلب چیزی فقط مقدمهای برای دستاوردهای بزرگ نیست.
مرکز پژوهشهای شرق شناسی: احتمال عقب نشینی ترکیه از ادلب
مدیر مرکز پژوهشهای شرق شناسی روسیه گفت احتمالا ترکیه از ادلب عقب نشینی کند.
به گزارش شبکه تلویزیونی المیادین، ویتالی نعومکین احتمال داد ترکیه نیروهای خود را از ادلب خارج کند و تسلط ارتش سوریه را بر این منطقه بپذیرد.
وی گفت ارتش سوریه با پایان دادن به تسلط عناصر مسلح بر جادههای ام ۴ و ام ۵، اهداف خود را در ادلب محقق کرد.
نعومکین تاکید کرد امکان بازگشت آوارگان به کشور خود، از نتایج توافق رؤسای جمهور روسیه و ترکیه است.
مدیر مرکز پژوهشهای شرق شناسی روسیه گفت احتمالا ترکیه از ادلب عقب نشینی کند.
به گزارش شبکه تلویزیونی المیادین، ویتالی نعومکین احتمال داد ترکیه نیروهای خود را از ادلب خارج کند و تسلط ارتش سوریه را بر این منطقه بپذیرد.
وی گفت ارتش سوریه با پایان دادن به تسلط عناصر مسلح بر جادههای ام ۴ و ام ۵، اهداف خود را در ادلب محقق کرد.
نعومکین تاکید کرد امکان بازگشت آوارگان به کشور خود، از نتایج توافق رؤسای جمهور روسیه و ترکیه است.
استقبال جوزپ بورل از توافق روسیه و ترکیه بر سر آتش بس در ادلب
جوزپ بورل دیپلمات بلندپایه و مسئول ارشد سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز جمعه از توافق آتش بس بین مسکو و آنکارا برای توقف بمباران استان ادلب سوریه استقبال و اعلام کرد این اتحادیه اکنون میتواند از غیرنظامیانی که در این استان آسیب دیدند حمایت بیشتری به عمل آورد.
وی پیش از ریاست بر نشست وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا در زاگرب پایتخت کرواسی اعلام کرد آتش بس خبر خوبی است و اجازه دهید ببینیم چگونه اجرایی خواهد شد، اما این پیش شرط افزایش کمکهای بشردوستانه برای ساکنان ادلب است.
به گزارش خبرگزاری رویترز از زاگرب، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در پاسخ به پرسشی درباره احتمال ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز ادلب اعلام کرد باید تلاشهای خود را بر اقدامات بشردوستانه متمرکز کنیم.
جوزپ بورل دیپلمات بلندپایه و مسئول ارشد سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز جمعه از توافق آتش بس بین مسکو و آنکارا برای توقف بمباران استان ادلب سوریه استقبال و اعلام کرد این اتحادیه اکنون میتواند از غیرنظامیانی که در این استان آسیب دیدند حمایت بیشتری به عمل آورد.
وی پیش از ریاست بر نشست وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا در زاگرب پایتخت کرواسی اعلام کرد آتش بس خبر خوبی است و اجازه دهید ببینیم چگونه اجرایی خواهد شد، اما این پیش شرط افزایش کمکهای بشردوستانه برای ساکنان ادلب است.
به گزارش خبرگزاری رویترز از زاگرب، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در پاسخ به پرسشی درباره احتمال ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز ادلب اعلام کرد باید تلاشهای خود را بر اقدامات بشردوستانه متمرکز کنیم.
تصاویری از ادلب پس از برقراری آرامش
شبکه تلویزیونی الجزیره مباشر با پخش تصاویر مستقیم از ادلب، از برقراری آرامش در این منطقه در پی توافق آتش بس بین ترکیه و روسیه در شمال غرب سوریه خبر داد.
البخیتی: اگر سوریه درخواست نیروی کمکی کند، بسیاری از عربها به آن پاسخ مثبت خواهند داد
عضو دفتر سیاسی جنبش انصارالله گفت: اگر سوریه در دفاع از خود درخواست نیروی داوطلب کند، با واکنش مثبت بسیاری از عربها مواجه خواهد شد.
به گزارش شبکه تلویزیونی المیادین، محمد البخیتی در گفتگو با المیادین، گفت قلدرمآبی رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه جوانان یمن را برانگیخت. نبرد در الجوف پایان یافته و اکنون چشمها به مأرب است. به ترکیه توصیه میکنیم که در محاسبات خود بازنگری کند. همچنین به سبب این قلدرمآبی، سوریه که از امت اسلامی و آرمان فلسطین دفاع میکند، حق دارد که باب داوطلبی را باز کند. اطمینان دارم که بسیاری از عربها به آن پاسخ مثبت خواهند داد. برای مثال، تعجب کردم که بسیاری از یمنیها که در زمینه مقابله با تجاوزگری علیه یمن اقدام نمیکنند؛ اما قلدرمآبی اردوغان آنها را برانگیخت و آنها آمادگی خود را برای جنگیدن در کنار ارتش سوریه اعلام کردند. این بدان معناست که سیاست ترکیه سیاست اشتباهی است. بدون تردید، ترکیه اکنون در سوریه شکست خورده است؛ اما برای اینکه بخشی از راه حل باشد و روابط خوب اقتصادی و سیاسی آن با سوریه در آینده تضمین شود؛ همچنان برگههایی هرچند کم در اختیار دارد. اما ورود مستقیم ترکیه در سوریه، برگههای آن را افزایش نمیدهد؛ بلکه آن را به برگهای در دست آمریکا و اسرائیل تبدیل میکند.»
وی افزود: «ما بر این موضوع تاکید میکنیم که به منزله خطری برای عربستان و امارات نیستیم. اما همگان باید بدانند که امنیت سعودی و امارات به امنیت یمن منوط است. به همین سبب، ما همواره از عربستان میخواهیم که در محاسبات خود بازنگری کند. درباره اوضاع مأرب تأکید میکنیم که برگه برادران اخوان المسلمین یا حزب اصلاح در حال تبدیل شدن به برگه سوخته است. به همین سبب، به آنها توصیه میکنیم که به طرح تیم آشتی ملی پاسخ مثبت دهند.»
عضو دفتر سیاسی جنبش انصارالله گفت: اگر سوریه در دفاع از خود درخواست نیروی داوطلب کند، با واکنش مثبت بسیاری از عربها مواجه خواهد شد.
به گزارش شبکه تلویزیونی المیادین، محمد البخیتی در گفتگو با المیادین، گفت قلدرمآبی رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه جوانان یمن را برانگیخت. نبرد در الجوف پایان یافته و اکنون چشمها به مأرب است. به ترکیه توصیه میکنیم که در محاسبات خود بازنگری کند. همچنین به سبب این قلدرمآبی، سوریه که از امت اسلامی و آرمان فلسطین دفاع میکند، حق دارد که باب داوطلبی را باز کند. اطمینان دارم که بسیاری از عربها به آن پاسخ مثبت خواهند داد. برای مثال، تعجب کردم که بسیاری از یمنیها که در زمینه مقابله با تجاوزگری علیه یمن اقدام نمیکنند؛ اما قلدرمآبی اردوغان آنها را برانگیخت و آنها آمادگی خود را برای جنگیدن در کنار ارتش سوریه اعلام کردند. این بدان معناست که سیاست ترکیه سیاست اشتباهی است. بدون تردید، ترکیه اکنون در سوریه شکست خورده است؛ اما برای اینکه بخشی از راه حل باشد و روابط خوب اقتصادی و سیاسی آن با سوریه در آینده تضمین شود؛ همچنان برگههایی هرچند کم در اختیار دارد. اما ورود مستقیم ترکیه در سوریه، برگههای آن را افزایش نمیدهد؛ بلکه آن را به برگهای در دست آمریکا و اسرائیل تبدیل میکند.»
وی افزود: «ما بر این موضوع تاکید میکنیم که به منزله خطری برای عربستان و امارات نیستیم. اما همگان باید بدانند که امنیت سعودی و امارات به امنیت یمن منوط است. به همین سبب، ما همواره از عربستان میخواهیم که در محاسبات خود بازنگری کند. درباره اوضاع مأرب تأکید میکنیم که برگه برادران اخوان المسلمین یا حزب اصلاح در حال تبدیل شدن به برگه سوخته است. به همین سبب، به آنها توصیه میکنیم که به طرح تیم آشتی ملی پاسخ مثبت دهند.»
تحلیل نشنال اینترست:
حضور آمریکا در خاورمیانه فقط سبب تشدید بی ثباتی شده است
نشنال اینترست در گزارشی در ارتباط با حضور نظامی آمریکا در منطقه غرب آسیا و پیامدهای آن نوشت: درسی که میتوان از مداخلات سه دههای آمریکا در این منطقه گرفت، این است که امور سیاسی کشورهای خارجی چنان پیچیده است که مداخله یک ابرقدرت خارجی به طور قطع پیامدهای ناخواسته پرهزینهای دارد.
در گزارش تحلیلی این پایگاه اینترنتی آمریکایی به قلم برایان کلارک با عنوان "هرج و مرج دائمی: چرا خاورمیانه به واسطه حضور آمریکا دچار آشوب شده است؟ " آمده است: هدف سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه ایجاد ثبات بوده است، اما نمیتوان این موضوع را در رفتار آمریکا مشاهده نمود. برقراری ثبات تداوم دسترسی به نفت این منطقه را تضمین میکند و سبب میشود اسلام گراهای خصومت طلب و ایدئولوژیک از قدرت کنار بروند و هر دو این موارد در راستای منافع ملی آمریکا قرار دارد. خاورمیانه به واسطه وجود فهرستی طولانی از گروههای رقیبی که برای نفوذ در حال رقابت با یکدیگر هستند، به عنوان یک منطقه قابل احتراق شناخته میشود که نمیتوان آن را به حال خود رها کرد.
از این رو، آمریکا حدود ۵۰ هزار نیرو را در این منطقه مستقر کرده است تا از این موضوع اطمینان حاصل کند که خاورمیانه دچار آشوب نخواهد شد. با وجود وعدههایی که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در ارتباط با کاهش تعداد نیروهای آمریکایی در این منطقه داد، شاهدیم که تعداد این نیروها در حال افزایش است، زیرا رئیس جمهور آمریکا در دوره نخست ریاست جمهوری خود شمار زیادی از سربازان آمریکایی را در عربستان سعودی، عراق و کویت مستقر کرد.
اما پس از بیست و چند سال اقدامات نظامی متعدد ناکام در این منطقه، اکنون دیگر باید مشخص شده باشد که اگر آمریکا میخواهد ثبات در خاورمیانه ایجاد کند، باید سربازان و مقامات خود را از این منطقه خارج نماید. تلاشهای آمریکا برای برقراری نظم در این منطقه معمولا سبب بدتر شدن اوضاع میشود. بر خلاف خرد متعارف مرتبط با دستگاه سیاست خارجی، دلیل این موضوع آن نیست که آمریکا حضوری نظامی در این منطقه ندارد، بلکه دلیل این مسائل و مشکلات در خاورمیانه این است که آمریکا به شدت در منطقه حضوری نظامی دارد.
یکی از مشکلات اصلی مرتبط با چنین قابلیت نظامی قدرتمندی این است که آمریکا از این قدرت استفاده میکند. آمریکا نیروهای خود را در ۱۰ کشور در منطقه خاورمیانه مستقر کرده است و مقاومت در مقابل انگیزه هایش برای استفاده از زور زمانی دشوار میشود که ما شاهد چنین شبکه نظامی بزرگی هستیم. زمانی که یک بحران رخ میدهد، همانند بحرانهایی که در لیبی یا سوریه شاهدیم، یا زمانی که یک اختلاف سیاسی به بن بست میرسد –همانند اتفاقی که در عراق شاهدیم- آمریکا راه حلهای دیپلماتیک را در راستای منافع استفاده از راه حلهای نظامی نادیده میگیرد. قدرت نظامی اغلب سبب ایجاد غرور و جسارت میشود، حتی اگر اهدافش به درستی انتخاب و مدیریت شده باشند، و در این باره نمونهای بهتر از حضور آمریکا در خاورمیانه وجود ندارد. متأسفانه، برای مردمانی که در این منطقه زندگی میکنند، اهداف سیاسی و نتایج سیاسی اغلب از یکدیگر دورند. درسی که میتوان از مداخلات سه دههای آمریکا در این منطقه گرفت، این است که امور سیاسی کشورهای خارجی چنان پیچیده اند که مداخله یک ابرقدرت خارجی به طور قطع پیامدهای ناخواسته پرهزینهای دارد.
برای مثال، اکنون به خوبی مشخص است که وقوع دو جنگ در عراق بود که سبب ایجاد شرایط لازم برای شکل گیری داعش شد. ایجاد منطقه پرواز ممنوع در این کشور پس از جنگ خلیج فارس به صورتی ناخواسته سبب ایجاد پناهگاه برای ابو مصعب الزرقاوی بنیانگذار داعش شد تا بتواند از جنگ افغانستان فرار کند و گروه داعش را سازمان دهی نماید. جنگ عراق و متعاقبا تغییر رژیم در این کشور بود که سبب ایجاد شرایطی مناسب برای جنگیدن داعش و توانمند شدن این گروه برای عضو گیری از سراسر جهان شد. این گروه در زمان اوج موفقیت هایش کنترل یکصد هزار کیلومتر مربع را بدست گرفت و بین ۲۰ تا ۳۰ هزار عضو در اختیار داشت و حاکمیت دولتی در سوریه و عراق و همچنین فیلیپین و نیجریه را به چالش کشید.
آیا این بدین معناست که آمریکا سبب "ایجاد" داعش شد؟ خیر، البته که خیر. اما میتوان گفت این مداخلات آمریکا بود که به صورتی ناخواسته سبب ایجاد شرایطی مناسب برای به قدرت رسیدن این گروه شد. بدون وجود این مداخلات، داعش همچنان تنها در سطح یک افراطیون اردنی تنها باقی میماند.
تنها اقدامات نظامی آمریکا نیست که سبب بی ثبات شدن منطقه خاورمیانه شده است. رفتار آنهایی که تحت حمایت آمریکا قرار دارند هم سبب تضعیف ثبات در این منطقه شده است. خاورمیانه در حال حاضر در شرایطی به سر میبرد که بسیاری آن را "جنگ سرد" مینامند، جایی که در آن، آمریکا تقریبا تحت هر شرایطی از عربستان سعودی حمایت میکند که این موضوع سبب تقویت ریاض شده و به آن اجازه داده است مواضعی تهاجمی در ارتباط با کشورهایی مانند یمن، قطر و لبنان در پیش بگیرد. تهاجم عربستان سعودی به صورتی خاص در یمن فاجعه بار بوده است، جایی که مقامات عربستان سعودی در آن از در پیش گرفتن دیپلماسی خودداری کرده اند و سیاستهایی را اتخاذ نموده اند که سبب ایجاد همان وضعی شده که سازمان ملل متحد آن را بدترین بحران بشردوستانه توصیف کرده است. با آن که این جنگ در واقع به بن بست رسیده است، رژیم عربستان سعودی همچنان به بمباران بیمارستان ها، جشنهای عروسی، تأسیسات آب و زمینهای کشاورزی ادامه میدهد که همه این اقدامات در راستای تلاش ریاض برای تغییر دادن سمت و سوی جنگ در جهت منافع این کشور انجام میشود. این رفتار بی محابا به واسطه تضمینهای امنیتی ضمنی با مستقر شدن سربازان آمریکایی در عربستان سعودی تشدید شده است. رژیم عربستان سعودی در زمانی که از حفاظت تنها ابرقدرت در جهان برخوردار است، میتواند چنین گستاخانه عمل کند. آمریکا در حال افزایش پرسنل نظامی مستقر در عربستان سعودی است و این اقدام تنها سبب تقویت مقامات این کشور در آینده میشود.
با در نظر گرفتن آشفتگیهای فراوانی که از حضور نظامی آمریکا نشأت گرفته است، باید انتظار داشت آمریکا سطح نیروهایش را کاهش دهد نه این که بخواهد تعداد آنها را افزایش دهد. پس از ۲۰ سال اتخاذ سیاستها و طرحهای نظامی اشتباه، این همان چیزی است که بیشتر مردم بر این باورند که باید رخ دهد. اما آمریکا این منطقه را ترک نکرده است حتی با آن که دو دولت در آمریکا تمرکز سیاست خارجی خود را بر خارج شدن از منطقه معطوف کردند و نمیخواستند پایشان به جنگ در این منطقه کشیده شود. شبکه گسترده داراییهای نظامی آمریکا به جای برقراری ثبات در منطقه و فراهم ساختن امکان تمرکز آمریکا بر دیگر اولویت هایش، تنها در راستای منافع سیاسی این کشور قرار گرفته است. آمریکا در زمان بروز مشکلات (در منطقه) به ناچار درگیر میشود و اغلب از نیروی نظامی خود به روشهایی استفاده میکند که غیر سازنده است. آمریکا به جای این کار باید نیروی نظامی خود را از این معادله خارج کند تا بتوان از دیگر راه حلها استفاده کرد.
نشنال اینترست در گزارشی در ارتباط با حضور نظامی آمریکا در منطقه غرب آسیا و پیامدهای آن نوشت: درسی که میتوان از مداخلات سه دههای آمریکا در این منطقه گرفت، این است که امور سیاسی کشورهای خارجی چنان پیچیده است که مداخله یک ابرقدرت خارجی به طور قطع پیامدهای ناخواسته پرهزینهای دارد.
در گزارش تحلیلی این پایگاه اینترنتی آمریکایی به قلم برایان کلارک با عنوان "هرج و مرج دائمی: چرا خاورمیانه به واسطه حضور آمریکا دچار آشوب شده است؟ " آمده است: هدف سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه ایجاد ثبات بوده است، اما نمیتوان این موضوع را در رفتار آمریکا مشاهده نمود. برقراری ثبات تداوم دسترسی به نفت این منطقه را تضمین میکند و سبب میشود اسلام گراهای خصومت طلب و ایدئولوژیک از قدرت کنار بروند و هر دو این موارد در راستای منافع ملی آمریکا قرار دارد. خاورمیانه به واسطه وجود فهرستی طولانی از گروههای رقیبی که برای نفوذ در حال رقابت با یکدیگر هستند، به عنوان یک منطقه قابل احتراق شناخته میشود که نمیتوان آن را به حال خود رها کرد.
از این رو، آمریکا حدود ۵۰ هزار نیرو را در این منطقه مستقر کرده است تا از این موضوع اطمینان حاصل کند که خاورمیانه دچار آشوب نخواهد شد. با وجود وعدههایی که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در ارتباط با کاهش تعداد نیروهای آمریکایی در این منطقه داد، شاهدیم که تعداد این نیروها در حال افزایش است، زیرا رئیس جمهور آمریکا در دوره نخست ریاست جمهوری خود شمار زیادی از سربازان آمریکایی را در عربستان سعودی، عراق و کویت مستقر کرد.
اما پس از بیست و چند سال اقدامات نظامی متعدد ناکام در این منطقه، اکنون دیگر باید مشخص شده باشد که اگر آمریکا میخواهد ثبات در خاورمیانه ایجاد کند، باید سربازان و مقامات خود را از این منطقه خارج نماید. تلاشهای آمریکا برای برقراری نظم در این منطقه معمولا سبب بدتر شدن اوضاع میشود. بر خلاف خرد متعارف مرتبط با دستگاه سیاست خارجی، دلیل این موضوع آن نیست که آمریکا حضوری نظامی در این منطقه ندارد، بلکه دلیل این مسائل و مشکلات در خاورمیانه این است که آمریکا به شدت در منطقه حضوری نظامی دارد.
یکی از مشکلات اصلی مرتبط با چنین قابلیت نظامی قدرتمندی این است که آمریکا از این قدرت استفاده میکند. آمریکا نیروهای خود را در ۱۰ کشور در منطقه خاورمیانه مستقر کرده است و مقاومت در مقابل انگیزه هایش برای استفاده از زور زمانی دشوار میشود که ما شاهد چنین شبکه نظامی بزرگی هستیم. زمانی که یک بحران رخ میدهد، همانند بحرانهایی که در لیبی یا سوریه شاهدیم، یا زمانی که یک اختلاف سیاسی به بن بست میرسد –همانند اتفاقی که در عراق شاهدیم- آمریکا راه حلهای دیپلماتیک را در راستای منافع استفاده از راه حلهای نظامی نادیده میگیرد. قدرت نظامی اغلب سبب ایجاد غرور و جسارت میشود، حتی اگر اهدافش به درستی انتخاب و مدیریت شده باشند، و در این باره نمونهای بهتر از حضور آمریکا در خاورمیانه وجود ندارد. متأسفانه، برای مردمانی که در این منطقه زندگی میکنند، اهداف سیاسی و نتایج سیاسی اغلب از یکدیگر دورند. درسی که میتوان از مداخلات سه دههای آمریکا در این منطقه گرفت، این است که امور سیاسی کشورهای خارجی چنان پیچیده اند که مداخله یک ابرقدرت خارجی به طور قطع پیامدهای ناخواسته پرهزینهای دارد.
برای مثال، اکنون به خوبی مشخص است که وقوع دو جنگ در عراق بود که سبب ایجاد شرایط لازم برای شکل گیری داعش شد. ایجاد منطقه پرواز ممنوع در این کشور پس از جنگ خلیج فارس به صورتی ناخواسته سبب ایجاد پناهگاه برای ابو مصعب الزرقاوی بنیانگذار داعش شد تا بتواند از جنگ افغانستان فرار کند و گروه داعش را سازمان دهی نماید. جنگ عراق و متعاقبا تغییر رژیم در این کشور بود که سبب ایجاد شرایطی مناسب برای جنگیدن داعش و توانمند شدن این گروه برای عضو گیری از سراسر جهان شد. این گروه در زمان اوج موفقیت هایش کنترل یکصد هزار کیلومتر مربع را بدست گرفت و بین ۲۰ تا ۳۰ هزار عضو در اختیار داشت و حاکمیت دولتی در سوریه و عراق و همچنین فیلیپین و نیجریه را به چالش کشید.
آیا این بدین معناست که آمریکا سبب "ایجاد" داعش شد؟ خیر، البته که خیر. اما میتوان گفت این مداخلات آمریکا بود که به صورتی ناخواسته سبب ایجاد شرایطی مناسب برای به قدرت رسیدن این گروه شد. بدون وجود این مداخلات، داعش همچنان تنها در سطح یک افراطیون اردنی تنها باقی میماند.
تنها اقدامات نظامی آمریکا نیست که سبب بی ثبات شدن منطقه خاورمیانه شده است. رفتار آنهایی که تحت حمایت آمریکا قرار دارند هم سبب تضعیف ثبات در این منطقه شده است. خاورمیانه در حال حاضر در شرایطی به سر میبرد که بسیاری آن را "جنگ سرد" مینامند، جایی که در آن، آمریکا تقریبا تحت هر شرایطی از عربستان سعودی حمایت میکند که این موضوع سبب تقویت ریاض شده و به آن اجازه داده است مواضعی تهاجمی در ارتباط با کشورهایی مانند یمن، قطر و لبنان در پیش بگیرد. تهاجم عربستان سعودی به صورتی خاص در یمن فاجعه بار بوده است، جایی که مقامات عربستان سعودی در آن از در پیش گرفتن دیپلماسی خودداری کرده اند و سیاستهایی را اتخاذ نموده اند که سبب ایجاد همان وضعی شده که سازمان ملل متحد آن را بدترین بحران بشردوستانه توصیف کرده است. با آن که این جنگ در واقع به بن بست رسیده است، رژیم عربستان سعودی همچنان به بمباران بیمارستان ها، جشنهای عروسی، تأسیسات آب و زمینهای کشاورزی ادامه میدهد که همه این اقدامات در راستای تلاش ریاض برای تغییر دادن سمت و سوی جنگ در جهت منافع این کشور انجام میشود. این رفتار بی محابا به واسطه تضمینهای امنیتی ضمنی با مستقر شدن سربازان آمریکایی در عربستان سعودی تشدید شده است. رژیم عربستان سعودی در زمانی که از حفاظت تنها ابرقدرت در جهان برخوردار است، میتواند چنین گستاخانه عمل کند. آمریکا در حال افزایش پرسنل نظامی مستقر در عربستان سعودی است و این اقدام تنها سبب تقویت مقامات این کشور در آینده میشود.
با در نظر گرفتن آشفتگیهای فراوانی که از حضور نظامی آمریکا نشأت گرفته است، باید انتظار داشت آمریکا سطح نیروهایش را کاهش دهد نه این که بخواهد تعداد آنها را افزایش دهد. پس از ۲۰ سال اتخاذ سیاستها و طرحهای نظامی اشتباه، این همان چیزی است که بیشتر مردم بر این باورند که باید رخ دهد. اما آمریکا این منطقه را ترک نکرده است حتی با آن که دو دولت در آمریکا تمرکز سیاست خارجی خود را بر خارج شدن از منطقه معطوف کردند و نمیخواستند پایشان به جنگ در این منطقه کشیده شود. شبکه گسترده داراییهای نظامی آمریکا به جای برقراری ثبات در منطقه و فراهم ساختن امکان تمرکز آمریکا بر دیگر اولویت هایش، تنها در راستای منافع سیاسی این کشور قرار گرفته است. آمریکا در زمان بروز مشکلات (در منطقه) به ناچار درگیر میشود و اغلب از نیروی نظامی خود به روشهایی استفاده میکند که غیر سازنده است. آمریکا به جای این کار باید نیروی نظامی خود را از این معادله خارج کند تا بتوان از دیگر راه حلها استفاده کرد.