به گزارش خبرنگار مهر، برنامه تلویزیونی «بازیمون» شنبه و یکشنبه این هفته، طی دو برنامه روی آنتن شبکه سه سیما رفت اما احتمالاً هنوز راه درازی برای طراحیهای جذاب دلهرهآور و مهیج طبق مدل اتاقهای فرار و با سابقه ذهنی مخاطب از شعبدههای شگفتی آور فتحی روشن را دارد.
این برنامه در قسمت اول هتلی را نشان داد که سعید فتحیروشن شعبدهبازی که در فصل اول «عصر جدید» به شهرت رسید به عنوان وارث به آنجا وارد شده و قرار است گنجی را در آن بیابد و عروس گمشدهای را نجات دهد؛ عروسی که همسرش در پی وصیتنامهای از امیرکبیر در آنجا به قتل رسیده است.
داستانی که میشنویم معمایی و جذاب است اما آنچه با فرم نمایشی برای مخاطب ارائه میشود جذابیت چندانی ندارد.
قسمت اول؛ ورود به هتلی که عروسی در آن زندانی است
قسمت اول «بازیمون» به معرفی شخصیتهای این هتل مثل خدمتکار، مسئول هتل و... میگذرد. شخصیتهایی که با بازیهای نمایشی معرفی میشوند و قرار است در طول حضور شرکتکنندگان در هتل به شیوههای مختلفی ظاهر شده و به راهنمایی و شاید گمراهی آنها در یافتن مقصد مورد نظرشان بپردازند.
با این حال این معرفی نمایشی در قسمت اول برای مخاطبی که منتظر ابتکارات و طراحیهای شگفتانگیز فتحی روشن بود نه تنها جذابیتی نداشت بلکه برای مخاطب عادی هم بیشتر فضایی مبتدی داشت و شبیه تله تئاترهایی شده بود که به دلیل حرفهای نبودن سناریو و شخصیتها نتوانسته است فضاسازی مهیج و رمزآلودی را رقم بزند.
یکی از نکاتی که در قسمت اول روی آن تأکید شد نگاه شخصیتها به یکدیگر در ذهن خود و مهمتر از آن ذهن خوانی فتحیروشن در ارتباط با دیگران بود و مخاطب حس میکرد احتمالا در قسمتهای بعد این ذهن خوانی در مسیر معماهای هتل تاثیرگذار خواهد بود.
ارتباط شخصیتها با یکدیگر و جزئیاتی از قتل همسر عروس زندانی، از دیگر ویژگیهای قسمت اول بود که همانطور که گفته شد نتوانست ذهن مخاطب را کنجکاو یا علاقمند به این معماها سازد.
حتی ترکیب برخی از ژانرها در این فضا بیشتر میتوانست به فانتزیها کمک کند تا فضای معمایی؛ مثل عروسکی که با عروس زندانی گفتگو میکرد و میتوانست تداعیگر سینمای کودک باشد. البته که مخاطب هم انتظار نداشت شاهد فضایی واقعی و ترسناک از سینمای ژانر وحشت باشد و حتی با روایت فتحیروشن کمی هم در جریان طنازیهای ریز او قرار میگرفت.
با این حال اولین ویژگی «اتاقهای فرار» که این هتل به نوعی تصویری از چنین اتاقهایی است باید بتواند این فضای هیجانی، دلهرهآور و مهیج را برای مخاطب ترسیم و او را جذب و ترغیب کند.
قسمت دوم؛ ورود مهمانان به «هتل بازیمون»
فتحی روشن راوی اصلی «هتل بازیمون» است و در هتل هم در اتاقی قرار میگیرد که روی همه اتفاقات، هتلها و بازیهای شرکتکنندهها نظارت دارد و در مواقع لازم ورود کرده و راهنمایی یا توصیههایی میکند. گفته شد که در قسمت اول در مواردی روی ذهن خوانی او هم تاکید میشود اما در قسمت دوم عملا مصادیقی که گویای این ویژگی مهم کارهای فتحیروشن باشد اتفاق نیفتاد و در این باره هنوز باید منتظر ماند.
قسمت دوم با حضور سه گروه شرکتکننده شامل یک گروه خانمها و دو گروه آقایان برای یافتن عروس گمشده و گنجی که در هتل پنهان شده است آغاز شد.
در تدوین قسمت دوم هر از گاهی در گفتگوهایی با اعضای گروهها از چگونگی حضورشان در این برنامه تا نظر آنها در مراحل مختلف یافتن هدف در هتل سوال پرسیده میشد و در میان سوالات کات میخورد و چگونگی این حضور و حل معماها توسط این گروهها در اتاقهای هتل نیز به تصویر کشیده میشد.
این گروهها گاه در اتاقهای تاریک و گاه در روشنای هتل به دنبال پازلهایی برای حل معما بودند و گاهی در این مسیر با شخصیتهای هتل مواجه میشدند که ممکن بود بترسند؛ ترسی که شاید واقعا برای آنها وجود داشت اما مخاطب تلویزیونی هنوز نمیتواند با ذرهای از این ترس و هیجان آشنا باشد؛ اتفاقی که یکی از وجوه ممیزه «اتاقهای فرار» یا «اسکیپ روم» است که سالهاست در جهان و حتی طی این سالها در ایران هم راه اندازی شده است.
گروهها توضیح میدهند که چطور در برخی موقعیتها ترسیدهاند و یا تعریف میکنند که با چه چالشهایی مواجه بودهاند که چون بخشی از آنها را مخاطب بهعنوان شخص سوم میبیند آنقدر برایش طبیعی و معمول است که نمیتواند درگیر این موقعیتها شود.
شاید بخش مهمی از این «معمول و عادی بودن» به نبود فضاسازیهای لازم برای چنین اتاقهایی بازگردد. فضاسازی و استفاده از جلوههای ویژه مخصوصاً برای مخاطب رسانهای میتواند کمک کند که او هم، همراه با شرکت کننده درگیر اتفاقات عجیب و محیرالعقول شود و از چالش حل معمایی صرف بدون جذابیتهای بصری فراتر رود.
«اتاق فرار» چیست؟
شاید خیلیها تجربه حضور در اتاقهای فرار را داشته باشند؛ اتاقهایی که بتوانند حس دلهره، هیجان و چالش حل معما را با هم تجربه کنند. این اتاقها چند سالی است که در ایران هم راهاندازی شده است و طرفداران پر و پا قرصی هم دارد.
در این اتاقها که هر یک مدل و شرایط خود را دارد با یک فرمول کلی دستیابی به یک هدف که معمولا حل معمای یک قتل یا فرار یا اتفاقاتی مشابه است، در زمانی مشخص پیش میرود. نکتهای که البته در «بازیمون» به شرکت کنندهها گفته نشد و یا برای مخاطب معین نشد که آنها چه بازه زمانی برای حل این معما فرصت دارند.
معمولا یک نفر روی شرکتکنندهها نظارت دارد و بازیهای مختلفی را هم به عنوان چالش برای آنها در نظر میگیرد که همان اپراتور اتاق است و اینجا فتحی روشن این نقش را بر عهده دارد. این اتاقها یک سناریوی مشخص دارند و شرکتکنندهای که درگیر ماجراست با پیش رفتن مراحلی به هدف مشخص شده میرسد. با این حال در قسمت دوم برنامه هنوز این سناریو جذابیت رسانهای برای مخاطبی که به عنوان شخص سوم درگیر ماجرا میشود ندارد.
نکته ویژه «بازیمون» این است که اتاقهای فرار را به تلویزیون آورده است و این تجربه را برای مخاطبان در خانه تصویری کرده است. با این حال با سابقهای که بسیاری از طراحیهای ویژه فتحی روشن در شعبدههای او در «عصر جدید» دیدهاند، شگفتیهایی را در این اتاق فرار یا «هتل بازیمون» انتظار میکشند که هنوز و در دو قسمت ابتدایی این مجموعه رقم نخورده است. در قسمتهای بعدی که حضور گروهها با چالشهای بیشتری همراه خواهد شد باید دید که چقدر از این موقعیتها مهیج و دلهرهآور و حتی به ترس نزدیک میشود؟!
به گزارش خبرنگار مهر، برنامه تلویزیونی «بازیمون» شنبه و یکشنبه این هفته، طی دو برنامه روی آنتن شبکه سه سیما رفت اما احتمالاً هنوز راه درازی برای طراحیهای جذاب دلهرهآور و مهیج طبق مدل اتاقهای فرار و با سابقه ذهنی مخاطب از شعبدههای شگفتی آور فتحی روشن را دارد.
این برنامه در قسمت اول هتلی را نشان داد که سعید فتحیروشن شعبدهبازی که در فصل اول «عصر جدید» به شهرت رسید به عنوان وارث به آنجا وارد شده و قرار است گنجی را در آن بیابد و عروس گمشدهای را نجات دهد؛ عروسی که همسرش در پی وصیتنامهای از امیرکبیر در آنجا به قتل رسیده است.
داستانی که میشنویم معمایی و جذاب است اما آنچه با فرم نمایشی برای مخاطب ارائه میشود جذابیت چندانی ندارد.
قسمت اول؛ ورود به هتلی که عروسی در آن زندانی است
قسمت اول «بازیمون» به معرفی شخصیتهای این هتل مثل خدمتکار، مسئول هتل و... میگذرد. شخصیتهایی که با بازیهای نمایشی معرفی میشوند و قرار است در طول حضور شرکتکنندگان در هتل به شیوههای مختلفی ظاهر شده و به راهنمایی و شاید گمراهی آنها در یافتن مقصد مورد نظرشان بپردازند.
با این حال این معرفی نمایشی در قسمت اول برای مخاطبی که منتظر ابتکارات و طراحیهای شگفتانگیز فتحی روشن بود نه تنها جذابیتی نداشت بلکه برای مخاطب عادی هم بیشتر فضایی مبتدی داشت و شبیه تله تئاترهایی شده بود که به دلیل حرفهای نبودن سناریو و شخصیتها نتوانسته است فضاسازی مهیج و رمزآلودی را رقم بزند.
یکی از نکاتی که در قسمت اول روی آن تأکید شد نگاه شخصیتها به یکدیگر در ذهن خود و مهمتر از آن ذهن خوانی فتحیروشن در ارتباط با دیگران بود و مخاطب حس میکرد احتمالا در قسمتهای بعد این ذهن خوانی در مسیر معماهای هتل تاثیرگذار خواهد بود.
ارتباط شخصیتها با یکدیگر و جزئیاتی از قتل همسر عروس زندانی، از دیگر ویژگیهای قسمت اول بود که همانطور که گفته شد نتوانست ذهن مخاطب را کنجکاو یا علاقمند به این معماها سازد.
حتی ترکیب برخی از ژانرها در این فضا بیشتر میتوانست به فانتزیها کمک کند تا فضای معمایی؛ مثل عروسکی که با عروس زندانی گفتگو میکرد و میتوانست تداعیگر سینمای کودک باشد. البته که مخاطب هم انتظار نداشت شاهد فضایی واقعی و ترسناک از سینمای ژانر وحشت باشد و حتی با روایت فتحیروشن کمی هم در جریان طنازیهای ریز او قرار میگرفت.
با این حال اولین ویژگی «اتاقهای فرار» که این هتل به نوعی تصویری از چنین اتاقهایی است باید بتواند این فضای هیجانی، دلهرهآور و مهیج را برای مخاطب ترسیم و او را جذب و ترغیب کند.
قسمت دوم؛ ورود مهمانان به «هتل بازیمون»
فتحی روشن راوی اصلی «هتل بازیمون» است و در هتل هم در اتاقی قرار میگیرد که روی همه اتفاقات، هتلها و بازیهای شرکتکنندهها نظارت دارد و در مواقع لازم ورود کرده و راهنمایی یا توصیههایی میکند. گفته شد که در قسمت اول در مواردی روی ذهن خوانی او هم تاکید میشود اما در قسمت دوم عملا مصادیقی که گویای این ویژگی مهم کارهای فتحیروشن باشد اتفاق نیفتاد و در این باره هنوز باید منتظر ماند.
قسمت دوم با حضور سه گروه شرکتکننده شامل یک گروه خانمها و دو گروه آقایان برای یافتن عروس گمشده و گنجی که در هتل پنهان شده است آغاز شد.
در تدوین قسمت دوم هر از گاهی در گفتگوهایی با اعضای گروهها از چگونگی حضورشان در این برنامه تا نظر آنها در مراحل مختلف یافتن هدف در هتل سوال پرسیده میشد و در میان سوالات کات میخورد و چگونگی این حضور و حل معماها توسط این گروهها در اتاقهای هتل نیز به تصویر کشیده میشد.
این گروهها گاه در اتاقهای تاریک و گاه در روشنای هتل به دنبال پازلهایی برای حل معما بودند و گاهی در این مسیر با شخصیتهای هتل مواجه میشدند که ممکن بود بترسند؛ ترسی که شاید واقعا برای آنها وجود داشت اما مخاطب تلویزیونی هنوز نمیتواند با ذرهای از این ترس و هیجان آشنا باشد؛ اتفاقی که یکی از وجوه ممیزه «اتاقهای فرار» یا «اسکیپ روم» است که سالهاست در جهان و حتی طی این سالها در ایران هم راه اندازی شده است.
گروهها توضیح میدهند که چطور در برخی موقعیتها ترسیدهاند و یا تعریف میکنند که با چه چالشهایی مواجه بودهاند که چون بخشی از آنها را مخاطب بهعنوان شخص سوم میبیند آنقدر برایش طبیعی و معمول است که نمیتواند درگیر این موقعیتها شود.
شاید بخش مهمی از این «معمول و عادی بودن» به نبود فضاسازیهای لازم برای چنین اتاقهایی بازگردد. فضاسازی و استفاده از جلوههای ویژه مخصوصاً برای مخاطب رسانهای میتواند کمک کند که او هم، همراه با شرکت کننده درگیر اتفاقات عجیب و محیرالعقول شود و از چالش حل معمایی صرف بدون جذابیتهای بصری فراتر رود.
«اتاق فرار» چیست؟
شاید خیلیها تجربه حضور در اتاقهای فرار را داشته باشند؛ اتاقهایی که بتوانند حس دلهره، هیجان و چالش حل معما را با هم تجربه کنند. این اتاقها چند سالی است که در ایران هم راهاندازی شده است و طرفداران پر و پا قرصی هم دارد.
در این اتاقها که هر یک مدل و شرایط خود را دارد با یک فرمول کلی دستیابی به یک هدف که معمولا حل معمای یک قتل یا فرار یا اتفاقاتی مشابه است، در زمانی مشخص پیش میرود. نکتهای که البته در «بازیمون» به شرکت کنندهها گفته نشد و یا برای مخاطب معین نشد که آنها چه بازه زمانی برای حل این معما فرصت دارند.
معمولا یک نفر روی شرکتکنندهها نظارت دارد و بازیهای مختلفی را هم به عنوان چالش برای آنها در نظر میگیرد که همان اپراتور اتاق است و اینجا فتحی روشن این نقش را بر عهده دارد. این اتاقها یک سناریوی مشخص دارند و شرکتکنندهای که درگیر ماجراست با پیش رفتن مراحلی به هدف مشخص شده میرسد. با این حال در قسمت دوم برنامه هنوز این سناریو جذابیت رسانهای برای مخاطبی که به عنوان شخص سوم درگیر ماجرا میشود ندارد.
نکته ویژه «بازیمون» این است که اتاقهای فرار را به تلویزیون آورده است و این تجربه را برای مخاطبان در خانه تصویری کرده است. با این حال با سابقهای که بسیاری از طراحیهای ویژه فتحی روشن در شعبدههای او در «عصر جدید» دیدهاند، شگفتیهایی را در این اتاق فرار یا «هتل بازیمون» انتظار میکشند که هنوز و در دو قسمت ابتدایی این مجموعه رقم نخورده است. در قسمتهای بعدی که حضور گروهها با چالشهای بیشتری همراه خواهد شد باید دید که چقدر از این موقعیتها مهیج و دلهرهآور و حتی به ترس نزدیک میشود؟!