این 4 نفر؛ آماده باش در ستادهای انتخاباتی اصلاح طلبان
اصلاح طلبان با بهبود وضعیت کرونایی وارد فاز انتخابات میشوند و این طور که معلوم است چیز خاصی در چنته ندارند.
به گزارش نامه نیوز، یک سال تا انتخابات ریاست جمهوری مانده وانگار نه انگار. عرصه سیاست از همیشه سوت و کورتر است. از یک طرف شیوع ویروس کرونا و سایه سنگینی که بر سر دنیا انداخته و از سوی دیگر شکست سنگین اصلاح طلبان در انتخابات مجلس؛ همه اینها سبب شده که سیاسیون خاصه در جریان اصلاح طلب فعلا رغبتی به باز کردن پرونده 1400 نداشته باشد.
درست است که انتخابات در ایران همیشه دقیقه نودی بوده و از هفتهها، روزها و حتی ساعات منتهی به انتخابات چیزی قابل پیشبینی نیست اما حداقل انتظار میرود که احزاب و گروهها از حالا پاشنهها را ورکشیده و پا در این راه گذارند. نتیجه انتخابات 98 ، اصلاح طلبان را حسابی مایوس کرده و شاهدیم که برخی از تحلیلگران و تئوریسینهای این جریان بخشیدن عطای انتخابات به لقایش را توصیه میکنند. گروه دیگری از اصلاح طلبان اما مثل همیشه بر ضرورت حضور در قدرت اصرار دارند. این گروه که از قضا همواره حرف خود را پیش برده و دیگران را هم راضی به مشارکت کردهاند معتقدند که علیرغم همه دشواریها و موانع پیشرو نباید کنار کشید و میدان را به رقیب سپرد.
با این فرض که اصلاح طلبان مدافع مشارکت در انتخابات و حضور در قدرت یک بار دیگر بر آرمانگراهای جریان خود پیروز شده و وارد میدان شد باید دید که چه در چنته دارند. اصلاح طلبان آن طور که علی صوفی در گفتوگویی گفته بعد از بهبود این اوضاع کرونایی کار خود را آغاز خواهند کرد. این عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان اما در گفتوگوی خود با «خبرآنلاین» یک کد مهمتر میدهد. آنجا که تاکید میکند مردم با کاندیداهای دست دوم و اجارهای پای صندوق نمیآیند. صوفی در واقع آب پاکی را روی دست علی لاریجانی که میتواند در انتخابات 1400 ورژن تازهای از حسن روحانی باشد، ریخته است.
فعالیت انتخاباتی با این رویکرد شورای عالی یعنی اصلاح طلبان قرار است به شیوهای شبیه 98 عمل کرده و صبر کنند و ببینند که چند نفر از نیروهایشان از فیلتر دستگاه نظارتی عبور میکنند. میدانند که این تعداد زیاد نیست و کارشان حسابی سخت خواهد بود اما اصرار دارند که پای اصول اصلاح طلبی مانده و یک بار دیگر خطای 92 و 96 را تکرار نکنند. همین است که کاندیدای اجارهای نمیخواهند و برایشان هم فرقی ندارد که این کاندیدا علی لاریجانی باشد یا دیگری.
سوال مهم اما آن است که اصلاح طلبان با این رویه چند کاندیدا خواهند داشت؟! گمانهزنیها در این باره از هماینک آغاز شده و داشتههای اصلاح طلبان کمتر از تعداد انگشتان یک دست است.
محسن هاشمی
محسن هاشمی نخستین و جدیترین گزینه روی میز اصلاح طلبی است. رئیس شورای شهر تهران ویژگیهایی دارد که سبب میشود تصور وی در قامت رئیس جمهور باورپذیر باشد. کارگزارانی است و مورد حمایت این حزب، حال اگر در نظر داشته باشیم که این حزب اصلاح طلبان جلساتی را در کمیته سیاسی آغاز کرده است، باید به این نتیجه رسید که صحبت درباره کاندیداتوری محسن هاشمی جدی است. رئیس شورای شهر تهران به پشتوانه پسر آیتالله بودن یک گام از دیگران جلو است و میتوان از اعتبار پدر بهره برد. مضاف بر این روابط مرحوم هاشمی با ناطق نوری این گمانه را ایجاد میکند که آقا محسن بتواند در شرایطی خاص حمایت راست سنتی را از آن خود کرده و به یک رقیب جدی برای گزینه های اصولگرا بدل شود.
محمدرضا عارف
عارف اگرچه از سوی کارگزارانیها تندیس سکوت خوانده میشود و در مجلس گذشته عملکرد قابل دفاعی ازخود نشان نداده است اما همچنان یک گزینه جدی است. حداقل خودش واطرافیانش اینطور فکر میکنند و همین کافی است که پا به عرصه رقابت گذارد. اصلاح طلبان در انتخابات 92 عارف را قربانی روحانی کردند و در واقع یک ریاست جمهوری به او بدهکار هستند. شاید عارف به خاطر عملکرد ضعیف خود در مجلس دهم رای آوری بالایی نداشته باشد اما در شرایطی که شورای نگهبان دست اصلاح طلبان را در پوست گردو گذاشته باشد، احتمال اجماع اصلاح طلبان در حمایت از او وجود دارد. عارف شاید یکی از ژنرالهای لشکر اصلاح طلبی نباشد اما او در قیاس با راهیافتگان مجلس یازدهم که ژنرالهای اصولگرا هستند؛ چیزی کم ندارد واین خود برگی است، برنده.
اسحاق جهانگیری
معاون اول روحانی اگرچه در چهارسال گذشته به قدری مورد جفا قرار گرفت که برخی او را مهره سوخته اصلاح طلبان بدانند اما هنوز هم یکی از اصلیترین افراد در گمانهزنی برای انتخابات 1400 است. او در انتخابات 96 نقش کاندیدای پوششی روحانی را بازی کرد و الحق و الانصاف که بسیار هم موثر بود. روحانی قدرش را ندانست و با تغییر ترکیب تیم اقتصادی و قرار دادن جهانگیری در سیبل ماجرای ارز 4200 تومانی حسابی تخریبش کرد. خود اصلاح طلبان هم کم به او بد نکردند. شاهد این مدعا طرح دوگانه جهانگیری- لاریجانی از سوی کارگزاران و حمایت از لاریجانی بود. شاید بتوان گفت که جهانگیری خود نیز شخصا به آتش کاهش رای خود، هیزم ریخت. همان وقت که توصیهها مبنی بر جدایی از دولت و انتقاد از وضع موجود را نشنیده گرفت و به راه خود ادامه داد. با این وجود هنوز یک سال دولت باقی مانده و جهانگیری و اصلاح طلبان اگر بخواهند قادر خواهند بود یک بار دیگر از او یک رئیس جمهور بالقوه بسازند.
مسعود پزشکیان
نایب رئیس فعلی مجلس یکی دیگر از گزینههای اصلاح طلبان در انتخابات 1400 است. او در مجلس دهم به نسبت خیلی از اصلاح طلبان خوب عمل کرده است و در شرایطی که اصلاح طلبان امکان استفاده از چهرههای شاخص خود را نداشته باشند و ناگزیر به بازی دادن به نیمکتنشینها باشند، یک گزینه جدی خواهد بود. خودش نیز بیمیل نیست و پیشتر در مصاحبههایی احتمال کاندیداتوری خود درانتخابات 1400را رد نکرده است.
به هر رو، باید منتظر ماند و دید که شرایط سیاسی، اقتصادی و... کشور در ماههای آینده چطور پیش میرود و معادلات چطور تغییرمیکند. آنچه از حالا معلوم است اما دست خالی اصلاح طلبان است و تردیدشان برای ورود به کارزار انتخابات در چنین شرایطی.