به گزارش خبرنگار جنایی رکنا، 19 اسفند سال گذشته زن جوانی به نام سودا از سالن زیبایی مشگین شهر که در آن مشغول به کار بود خارج شد و به خانه یکی از دوستانش رفت اما دیگر به خانه بازنگشت.

خانواده سودا 28 ساله چند روز به دنبال سرنخی از دخترشان بودند اما هیچ ردی از او به دست نیامد تا اینکه به اداره پلیس مراجعه و از ناپدید شدن دخترشان خبر دادند.

جسد سوخته یک انسان

روز سه شنبه 20 اسفند ماه 98 یک چوپان در نزدیکی سد احمدبیگلو بود که سگ گله اش شروع به پارس کردن کرد و در حالیکه یک استخوان در دهانش بود به سمت چوپان جوان رفت.

چوپان جوان به دنبال سگ گله اش رفت با نیم تنه سوخته یک انسان روبرو شد و در فاصله دیگری نیمه سوخته شده جسد انسان پیدا شد و همین کافی بود تا تیمی از ماموران پلیس مشگین شهر برای تحقیقات در محل حاضر شود.

شناسایی جسد سوخته

تحقیقات برای شناسایی جسد سوخته شده که یک زن بود در پلیس آگاهی مشگین شهر استان اردبیل ادامه داشت تا اینکه خانواده سودا حسن زاده که به دنبال سرنخی از دخترشان بودند با مراجعه به اداره پلیس و با توجه به مدارک وشواهد پلیسی مشخص شد که جسد سوخته متعلق به سودا گم شده است.

با جنایی شدن این پرونده تیمی از ماموران پلیس آگاهی مشگین شهر برای تحقیقات پلیسی وارد عمل شدند و در گام نخست به سراغ خانواده سودا حسن زاده رفته و مشخص شد که قربانی جنایت شب قبل از پیدا شدن جسد سوخته اش در خانه یک زن آشنا میهمان بوده است.

ماموران به سراغ زن جوان آشنا که مریم نام دارد رفته و این زن در بازجویی ها شروع به داستانسرایی کرد اما وقتی در تناقض گویی هایش گرفتار شد و دوربین های مداربسته در نزدیکی خانه این زن راز این جنایت هولناک را فاش کرد.

دستگیری عاملان جنایت

کارآگاهان در تحقیقات پلیسی پی بردند که مریم با همدستی برادرش و مرد جوانی دست به قتل سودا زده و پس از سرقت طلاها و پول هایش برای پنهان ماندن سرنخ پلیسی جسد او را به نزدیکی سد احمدبیگلو منتقل کرده و در آنجا آتش زده اند.

برادر و مرد مورد علاقه مریم در عملیات پلیسی دستگیر شدند و در بازجویی ها مرد جوان به قتل سودا اعتراف کرد و مشخص شد برادر مریم جسد را به پس از جابجا کردن با همدستی مرد جوان به آتش زده اند.

داستان تلخ غم قتل خواهر

خواهر سودا که یک سال از او بزرگتر است هنوز باور ندارد خواهرش در یک سناریوی هولناک به قتل رسیده است.

این دختر جوان به خبرنگار رکنا گفت: مدتی بود با خواهرم یک سالن زیبایی در خیابان حافظ مشگین شهر راه اندازی کرده بودیم و از 8 ماه قبل زن جوانی به نام مریم به سالن زیبایی ما رفت و آمد داشت و خیلی زود با خواهرم دوست شد و دوستی آنها به قدری زیاد شد که مریم روزهایی که کاری نداشت به سالن زیبایی ما می آمد و با خواهرم بیرون می رفت.

وی افزود: سودا یک عادت بد داشت که همیشه طلاهای زیادی به خودش آویزان می کرد و علاقه زیاد به طلا داشت که همیشه به او میگفتم یک روز این طلاها کار دستت می دهد اما حرف گوش نمی کرد.

خواهر سودا ادامه داد: مریم پس از اعتمادسازی توانست خودش را به خواهرم نزدیک کند تا اینکه روز 19 اسفند سال گذشته با توجه به اینکه کرونا در کشور شیوع پیدا کرده بود تصمیم به تعطیلی سالن زیبایی گرفتیم و 10 میلیون تومان پول را که داخل سالن بود با خواهرم نصف کردیم و او با 5 میلیون تومان پول و طلاهایی که همراهش بود از سالن خارج شد و عنوان کرد که شب برای شام در خانه مریم دعوت است.

ناپدید شدن خواهر جوان

سودا شب در خانه مریم میهمان بود اما دیگر به خانه بازنگشت به خاطر همین نگران سرنوشت خواهرم شدیم و ابتدا خودمان به هرجایی که احتمال می دادیم سرزدیم اما اثری از خواهرم نبود تا اینکه به پلیس مشگین شهر رفته و از ناپدید شدن خواهرم خبر دادیم.

خواهر سودا حسن زاده گفت: وقتی به اداره پلیس رفتیم ماموران از پیدا شدن یک جسد سوخته خبر دادند و احتمال می رفت که خواهر من باشد که در آنجا شنیدم سگ یک چوپان جسد سوخته شده خواهرم را پیدا کردم و مرد چوپان با دیدن جسد سوخته شده سودا با پلیس تماس گرفته است.

صحنه قتل

خواهر سودا به خبرنگار جنایی رکنا گفت: در اداره پلیس شنیدم که طراح این قتل مریم دوست خواهرم بود، او خواهرم را به خانه اش کشانده و پس از آن مرد جوان که با مریم در ا رتباط است با طناب خواهر را خفه کرده و سپس اقدام به سرقت طلا و جواهرات و 5 میلیون تومان پول نقد همراه خواهرم می کنند.

وی افزود: پس از قتل، برادر مریم برای جابجا کردن جسد به صحنه جرم می رود و نمی دانم جسد خواهرم را تکه تکه کردند یا دست و پاهایش را شکسته بودند که جسد را داخل یک پتو پیچانده و داخل صندوق عقب خودرویشان گذاشته و منطقه سد احمدبیگلو منتقل کردند و در آنجا با بنزینی که از باک پراید کشیده بودند اقدام به آتش زدن جسد می کنند.

مریم و برادرش و مرد جوان با توجه به تصاویر دوربین مداربسته راز این جنایت شان فاش شد و روز 28 اسفند ماه همه متهمان دستگیر شدند.

ترس از عاملان جنایت

خواهرم مریم در خصوص آزادی 2 متهم پرونده عنوان کردند: پسر جوان که با مریم دوست است در این پرونده همه اتهامات را گردن گرفته تا مریم و برادرش آزاد شوند و برای آزادی او تلاش کنند.

مریم و برادرش بعد از یک هفته با قرار وثیقه از زندان آزاد شدند و می ترسیدم این خواهر و برادر جنایت کار به سراغ من و پدرم بیایند و ما را هم به قتل برسانند.

هیچ امنیتی نداریم و نمی دانم چرا انقدر راحت افراد از زندان آزاد می شوند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:

آیا این خبر مفید بود؟

2 1