این تابلوی نقاشی را عبدینژاد در سال ۱۳۷۵ در شیوه نگارگری(نقاشی ایرانی) خلق کرده و در سال ۱۳۷۹ توسط ستاد غدیر به عنوان برترین اثر تجسمی با موضوع امام اول شیعیان انتخاب شده است.
تحلیلهایی به زبانهای مختلف بر این اثر هنری نگاشته شده که جنبههایی از اثر که برای مخاطب غیرحرفهای پنهان است را آشکار میکند، از جمله آنها تحلیل و نقد «شهرام زعفرانلو» و «سامر قحطان القیسی» نویسنده عرب است که تحلیل اخیر در سایت رسمی حرم امام حسین (ع) درج شده است.
این هنرمند همدانی که سالهاست در عرصه هنرهای تجسمی فعالیت میکند، درباره تابلوی نقاشی «ضربت خوردن امام علی (ع)» به خبرنگار ایسنا میگوید: تصاویر یا هر نوع پرداختی که درباره مفاهیمی همچون شهادت که حزن جزء خصائص ذاتی آنهاست، صورت گرفته اعم از ادبی و هنری فضای حزن و اندوه بر کل آثار مستولی است اما در واقع ذات پنهان شهادت، اندوه نیست بلکه زیبایی است؛ «ما رأیت الا جمیلا» و در حقیقت فقط برای مردمی که با فقدان این بزرگان مواجه میشوند اندوه و مصیبت است.
عبدینژاد ادامه میدهد: فضای حاکم بر این تابلو حاوی عناصر و سمبلهای نشان دهنده غم و اندوه نیست، اگرچه تا حدودی این حس در آن وجود دارد، فرشتهها نه خوشحال هستند نه اندوهگین چراکه اگر خوشحال بودند بدان معنا بود که از عروج امام(ع) به عالم ملکوت خوشحالاند و در تضاد با اندوه ذاتی شهادت بود و اگر اندوهگین ترسیم میشدند که البته نشان از غم شهادت امام داشت اما در تضاد با زیبایی و شادی رستگاری بود بنابراین چهرهها فاقد احساس ترسیم شدهاند.
وی اضافه میکند: پیکر حضرت علی(ع) در فضای تابلو به سختی پیدا میشود چراکه معتقدیم امیرالمومنین (ع) اگر چه مهمترین عنصر اثر است اما به عمد هضم در فضا دیده میشود، او جزئی از کل کائنات است و کل فضای معنوی آبی رنگ تابلو از جنس امام علی(ع) است و از امام قابل تفکیک نیست، امام اول شیعیان موجودی مجزا از تمامی نیکیها که نشأت گرفته از ذات قدسیه خداوند است، نیست و به درستی میتواند معنا و تبلور عینی تمام نیکیها و جهان ملکوت باشد.
عبدینژاد تصریح میکند: سطح غالب اثر به طیف آبی و سبز اختصاص داده شده که نماد الوهیت است، تصویر امام علی(ع) که به همان فضای معنوی تعلق دارد به سختی قابل شناسایی بوده، گویی هر چه بیرون از اندام ابنملجم است از یک جنس است و آن «عالم ملکوت» و «امام علی(ع)» است که غیرقابل تفکیک و واحد هستند.
این هنرمند برجسته عرصه هنرهای تجسمی درباره سبک تابلو بیان میکند: سبک تابلوی «ضربت خوردن امام علی(ع)» هم نگارگری است و هم وام هایی از مکتب باروک دارد بنابراین حالت نگارگری مقامی که در نقاشی قهوهخانهای یا نقاشی ایرانی وجود دارد، در آن دیده نمیشود، مانند تابلوی ضامن آهوی استاد فرشچیان که شکارچی و امام رضا(ع) در اندازه طبیعی کشیده شدهاند.
عبدینژاد در ادامه به تحلیل مقالهای انگلیسی درباره تابلو اشاره میکند و میگوید: در این مقاله آمده است آتشی که از صورت ابنملجم بلند شده نمادی از هلاکت محتوم ضارب است، فارغ از دلیل آتش.
وی درباره ترکیب رنگ و فرم در تابلو بیان میکند: رنگها و فرمهای به کار رفته در تابلو بیشتر از ممات، حیات را که طبق تعالیم دین اسلام از آن اینگونه استنباط میشود که همانا شهادت حیات واقعی است، به تصویر کشیدهاند، فضای لاجوردین در این نقاشی، ابنملجم را که مظهر شقاوت است و با رنگمایه قهوهای ترسیم شده، احاطه کرده است.
عبدینژاد درباره دلایل موفقیت این اثر فاخر هنری در فرهنگهای مختلف اظهار میکند: احتمالاً یکی از دلایل موفقیت این اثر در جلب توجه مردم در فرهنگهای مختلف، قالبی است که برای بیان محتوا به ضرورت انتخاب شده است.
این هنرمند همدانی ادامه میدهد: علت دیگر محبوبیت تابلو احتمالاً همانگونه که پیشتر گفتم حال و هوای ویژهای است که کل تابلوی نقاشی را تبدیل به یک نگین لاجوردین کرده و بُعد معنوی اثر و جذابیت بصری آن را برای بیننده بیشتر از فضای اندوهبار و غم انگیزی که اثر به آن اشاره دارد، کرده است.
نقاش تابلوی «ضربت خوردن امام علی(ع)» درباره دیگر آثاری که با مضامین مذهبی و دینی خلق کرده است، میگوید: از برجستهترین این آثار تابلوی «آب» با مضمون ابوالفضلالعباس(ع) در کنار نهر فرات، تابلوی «او میگِرید» با مضمون امام عصر(عج) و تابلوی «آتش» با موضوع نماز شب هستند.
انتهای پیام