جنگ بر سر تصاحب میراث
بخش زیادی از اختلافات و دشمنی های که در منطقه ما، میان کشور های این منطقه وجود دارد، و در منطقه خلیج فارس میان ایران و حواشی آن از یکسو و کشورهای عربی به محوریت عربستان سعودی و تاحدودی هم مصر از سوی دیگر شدت و عمق و گستره بیشتر پیدا کرده...
بخش زیادی از اختلافات و دشمنی های که در منطقه ما، میان کشور های این منطقه وجود دارد، و در منطقه خلیج فارس میان ایران و حواشی آن از یکسو و کشورهای عربی به محوریت عربستان سعودی و تاحدودی هم مصر از سوی دیگر شدت و عمق و گستره بیشتر پیدا کرده است ریشه در خوانش و بررسی های تاریخی- تمدنی تمدن های کهن خاورمیانه و حواشی و اطراف خاور میانه دارد.
علت و عامل این احتلافات اما، کمتر داخلی و بیشتر خارجی است و عامدانه یا غیر عامدانه باستان شناسان، تاریخ نگاران و شرق شناسان غربی به این احتلافات دامن می زنند. البته شواهد و دلائل زیاد بر عمدی بودن این اختلاف افکنی ها وجود دارد.
شرق شناسان باستان شناس غربی، که اکثریت شان یهودی و سامی نژاد هستند، تمدن های شرق به ویژه تمدن های خاورمیانه کهن را با دید تنگ ناسیونالیستی بررسی و تحلیل می کنند و هر تمدن را ویژگی های منحصر به فرد می دهند و به کشوری خاصی منصوب می نمایند. اما در واقعیت امر در هزاره های هفتم ششم و پنجم و حتی سوم و دوم و اول قبل از ملاد که تمدن های شرقی رشد کرده نه هیچ کشوری با مرزهای معین و خط کشی شده وجود داشته و نه هیچ تمدنی توسط قوم خاص و در جغرافیای خاص بدون تاثیر پذیری و روابط فرهنگی با و از دیگر مناطق پیدا شده، رشد کرده و به بلوغ و شکوفایی رسیده است.
تمدن های مصر، بابل، آشور، ایلام، نینوا، جیرفت، شوش، موهنجودارد و هراپه که نام دار ترین تمدن های پیشرفته کهن است، همه باهم دارای عناصر و مولفه های مشترک هستند و مثل امروز در گذشته متعلق به یک کشور و یا قوم خاص نبوده است.
این تمدن ها همه کمابیش یکی و دارای قدمت تاریخی حدودا برابر و همزمانی هستند. اما امروز تحت تاثیر باستان شناسی و تاریخ نگاری غربی ها، به ویژه یهودی های غربی یا غرب نشین، این تمدن ها بصورت منفرد و جداگانه بررسی می شوند و نتیجه این کار تحقیقی و ظاهرا خیلی هم علمی جنگ و اختلافی است که در منطقه خاور میانه و حواشی آن میان کشورهای مستقل شعله ور شده است.
امروز هر کشوری و قومی کوشش می کند، که گذشته تاریخی اش را طلایی و قدیمی تر معرفی کند و دیگر کشور ها و اقوام را از این مزیت و افتخار بی بهره یا کمتر بهره یافته بداند. اگر هخامنشیان را دروغ تاریخی بدانیم، شایبه جعل سازی در مورد یهودی ها بیشتر مطرح می شود و سخن از یک جعل بزرگ تاریخی به میان می آید چنانچه که پور پیرار و دیگر تاریخ نگاران معاصر ایرانی و غیر ایرانی از این گونه حرف ها زیاد گفته اند.
برای ارایه اسناد در اینجا می توانم، کتاب علمی و محققانه شاپور رواسانی انسان شناس و استاد دانشگاه در دانشگاه آخن آلمان را تحت عنوان (اتحادیه اقوام شرق) برای دوستان معرفی کنم. اختلاف بر سر میرات تاریخی- تمدنی سبب شده است که ناسونالیسم قومی و ملی نیرومند شود و دشمنی ها بر سر تصاحب گذشته طلایی تاریخی رنگ نژادی و طعم میهن پرستی غیر قابل مهار بگیرد.
دشمنی ایران و جهان عرب، اکنون در حد انفجار رسیده و کم مانده است که دو ملت همسایه و مسلمان، تمام مشترکات فرهنگی و دینی شان را نادیده بگیرند و حتی اگر ممکن باشد قبله شان را از هم جدا کنند و تغییر بدهند. غیر ممکن است، که این همه دشمنی و اختلاف، از جاهای مدیریت و رهبری نشود و دستان پیدا و پنهانی در بیرون از منطقه در قضایا دخیل نباشد.
تاریخ سازی غربی ها در کل و یهودی ها بصورت جزئی تر، از ۱۵۰ سال قبل بدینسو کم کم ثمر داده است و دشمنی های زیاد میان مسلمانان و دیگر مردمان شرق به نقطه اوج و جنون رسیده است. شاید باز بینی در تاریخ و تمدن خاورمیانه و هند و کناره های این مناطق و بازسازی واقعی تاریخ و تمدن این منطقه، کمک به حل مشکلات تاریخی و سیاسی مردم این خطه بکند و توهم گذشته طلایی منفرد، همچون حباب از میان برود. در حد یک اشاره فیسبوکی، بیشتر از این نمی توان نوشت.
اختلافات ایران و افغانستان که گاهی بر سر گذشته مشترک این دو کشور پیش می آید و بگونه کودکانه طرح و مطرح می شود یکی از موارد این اختلافات رایج در منطقه خارومیانه و حاشیه آن است. خوب است ما هم کمی به این مساله فکر کنیم و زیاد شعار تاریخ پنج هزار ساله و دو هزار ساله ندهیم، زیرا تاریخ تمدنی کشور ما دست کم به هفت هزار سال خواهد رسید.
در تاریخ نگاری جدید، تمدن خاورمیانه کهن دست کم به هفت هزارسال پیش بر می گردد و بدون تمدن بابل و آشور تمدن یونان هم نمی توانسته است به وجود بیاید. اما تاریخ نویسان غربی، بخاطر مهم جلوه دادن یونان تاریخ خاورمیانه را از مبدا دو الی سه هزار سال قبل آغاز می کنند و تمدن این منطقه را از قدمت تاریخی اش تخلیه می نمایند. میدانیم که تمدن یونان قدمت بیش از سه هزار سال ندارد.
صفرمحمد مظفری