آبِ گِلآلود و فضای مهآلود
اعتراضاتِ مدنی، تجمعاتِ مسالمتآمیز، انتقاداتِ منطقی و روشنگریهای دنیای مجازی، حقِ طبیعی و قراردادی مردم افغانستان است. موازین حقوق بشر، منطق دنیای مدرن و قانون اساسی ما این حق را به رسمیّت شناخته است. اما آتشزدنِ تصاویر امام خمینی...
اعتراضاتِ مدنی، تجمعاتِ مسالمتآمیز، انتقاداتِ منطقی و روشنگریهای دنیای مجازی، حقِ طبیعی و قراردادی مردم افغانستان است. موازین حقوق بشر، منطق دنیای مدرن و قانون اساسی ما این حق را به رسمیّت شناخته است.
اما آتشزدنِ تصاویر امام خمینی (بزرگمردی که هست و بود خود را وقفِ عزت و عظمتِ اسلام و مسلمانان نمود) و پرچمِ کشور همسایه و همزبان (که احساساتِ هشتاد میلیون انسانِ همتاریخ و همسرنوشت ما را جریحهدار میکند) و تعرّض به اماکنِ دپلماتیک (که رسماً مهمان کشور ما و مصون از هرگونه تعرّض و تهاجم هستند) و انتقاداتِ فتنهانگیزانه و خارج از دایرۀ منطق و خرد و اخلاق و حُسن همجواری؛ حقِ هیچکس نیست و هیچ قانون و مقرّرهای اینگونه اعمال و افعال را مجاز ندانسته است.
ما حق داریم نسبت به قتل و جرحِ هموطنان خود در هر جای دنیا (ولو قاچاقی و غیرقانونی هم رفته باشند) اعتراض و انتقاد کنیم؛ زیرا قاچاقی رفتن، حقوق انسانی و کرامتِ بشری و حرمتِ ذاتی آنها را سلب و ریختنِ خونشان را مباح و مجاز نمیکند؛ اما اهانت، ناسزاگویی، خشونتِ کلامی و قلمی، آتشزدنِ نمادهای مورد احترام دیگران، تعرض به اماکنی که از مصونیت برخوردارند، تخریبِ روابط دیرینه و حسنهای دو ملت، ناسپاسی نسبت به میزبانی چهلسالهای ایرانیان، پرداختن به مسایل داخلی کشور ایران و ... چنین حقی برای هیچ فرد یا جمعی، محفوظ و مسجّل نیست.
جمهوری اسلامی چه سرکوبگر باشد و چه دادگستر، مسألهی داخلی ایرانیان است و هیچ ربطی به ما ندارد. تورّم و بیکاری و فقر و فساد در ایران وجود دارد یا ندارد، باز هم ارتباطی با ما ندارد و موضوعِ داخلی است. جمهوری اسلامی با امریکا و اروپا و اسراییل (غرب) از درِ تعامل وارد میشود یا از درِ تقابل، باز هم صلاحِ مُلک خود خسروان دانند و هیچ ربطی به ما ندارد.
و سرانجام... فراموش نکنیم که جمهوری اسلامی علیرغمِ انتقادات و اعتراضاتی که ما بر آن داریم، تنها پرچمدارِ مقاومت در برابر استیلاجویی و سلطهطلبی دنیای متکبّر و تمامتخواهِ غرب بر جهان اسلام است.
مسیح ارزگانی