ما نمی خواهیم مشکل ما حل شود؟!
اغلب گفته می شود که علت جنگ و دیگر نابسامانی های افغانستان، پیچیده و پنهان است. ولی در واقعیت امر قضیه بر عکس مشاهده می شود، یعنی ما میدانیم که مشکل ما چیست و کدام مسایل باعث نابسامانی و درگیری های اجتماعی و سیاسی ما شده است ولی در جهت حل...
اغلب گفته می شود که علت جنگ و دیگر نابسامانی های افغانستان، پیچیده و پنهان است. ولی در واقعیت امر قضیه بر عکس مشاهده می شود، یعنی ما میدانیم که مشکل ما چیست و کدام مسایل باعث نابسامانی و درگیری های اجتماعی و سیاسی ما شده است ولی در جهت حل و گره گشایی این مشکلات هیچ اقدام عملی و صادقانه نمی کنیم.
سال ها است که در فقدان سر شماری و آمار گیری از درصدی جمعیت اقوام ساکن کشور، منازعه و افزون خواهی به اوج خود رسیده است، اما پروسه نفوس شماری و آمار گیری هیچ گاه و توسط هیچ دولتی جدی گرفته نمی شود. دولت اگر واقعا در پی حل مشکلات است، چرا جدی و صادقانه پروسه نفوس شماری را آغاز نمی کند، و به انجام نمی رساند تا از این ناحیه مشکلی وجود نداشته باشد و هر قومی و گویندگان هر زبانی به جایگاه و موقعیت جمعی و اجتماعی شان واقف شود و دست از افزون خواهی و اکثریت و اقلیت سازی بردارد؟
حقیقت این است که ما هم مشکلات فراوان سیاسی، اجتماعی و هویتی داریم، و هم این را میدانیم و همه کمابیش درک کرده ایم اما نمی خواهیم این مشکلات حل شود و ما به وضعیت بهتر و مسالمت آمیز تر گذر کنیم. شاید کمی بدبیانه به نظر آید، اما اگر اندکی تامل و تعمق داشته باشیم نهاد دولت در افغانستان تاحال هیچ مشکل اساسی را حل نکرده است و بل خود بار دوشی بر شانه های مردم بوده است.
دولت کرزی و غنی می توانستند، خیلی مشکلات از جمله مشکل سر شماری را حل کنند اما نه تنها این کار را نکردند که با انحصار و اعمال تبعیض، شکاف های اجتماعی را بزرگ تر و مشکلات کشور را بیشتر کردند. هم اکنون در نقطه و لحظه انفجار رسیده ایم و شکاف های متقاطع و متوازی اجتماعی کشور را در پرتگاه برده است اما دولت مداران ما خم به ابرو نمی آورند و دست به آب گرم و سرد نمی زنند. ما همیشه نعل وارونه می زنیم. مگر نه این است؟
صفرمحمد مظفری