درباره علیرضا راهب
خرداد: علیرضا راهب به عنوان شاعر، ترانهسرا و منتقد ادبی شناخته میشود که شاعری تجربهگراست. رویکرد او به زندگی شهری و رخدادهای آن قابل توجه است و در ماهیت ایدههای شعرش بیشتر جسارت در بیان احساس و عواطف در قبال...
به گزارش خرداد به نقل از ایرنا ،نخستین ویژگی بیتعارفی و صریح بودن او در حوزه مسایل فرهنگی و ادبی و دیگری همراهی و همگامی وی در حوزه حمایت از جوانان در عرصه شعر و ادبیات بود. همین ویژگی ها باعث شده بود تا همراهی و حضور جوانان در مقام شاگردان او در انجمن ادبی ونداد و در دیگر نقاط کشور باعث ایجاد سبک و نگاهی نوین در عرصه شعر و ترانه معاصر اجتماعی کشورمان شود؛ اینها بخشی از گفته های شهاب دارابیان شاعر و ترانهسرا درباره علیرضا راهب است.
تولد و تحصیل
علیرضا راهب مازندرانی در ۲۷ دی ۱۳۴۶ خورشیدی در تهران دیده به جهان گشود. پس از پایان تحصیلات ابتدایی، متوسطه و دبیرستان در رشته حقوق وارد دانشگاه تبریز شد و همزمان به شعر گفتن هم روی آورد. وی شعر را به خصوص از سالهای دهه ۶۰ خورشیدی آغاز کرد.
راهب یک دوره ۱۰ ساله در تبریز سکونت داشت و در همین فرصت مناسب زبان و ادبیات ترکی آموخت. وی درباره این حضور و اقامت خود در تبریز گفته است: در تبریز این فرصت را داشتم که با بزرگانی نظیر استاد عبدالله واعظ، استاد منوچهر مرتضوی و پرفسور بهمن سرکاراتی آشنا و افتخار شاگردیشان را داشته باشم.
از دیگر استادان راهب در حوزه شعر و ادبیات می توان به افرادی همچون سیدحسن سادات ناصری، مهرداد اوستا، علامه فرزیب (پرفسور دانش کجوری)، تقی ذوقی لنگرودی و... اشاره کرد.
انجمن ادبی ونداد
یکی از مهمترین فعالیت های راهب در حوزه شعر و ادبیات در اوایل دهه ۹۰ خورشیدی راه اندازی انجمن ادبی ونداد بود که خود او هم مدیریت آن را برعهده داشت و شاگردان بسیاری را در عرصه شعر و ترانه از میان جوانان مستعد کشور تربیت کرد. وی در خصوص این انجمن می گوید: این انجمن یک انجمن مردمنهاد است. انجمن ادبی ونداد، شامل جلساتی است که در روزهای جمعه، ساعت سه بعدازظهر در کافه کتاب تشکیل میشود. بحثهایی که در این انجمن مطرح میشود؛ مجموعهای از کنشهای فرهنگی و هنری است. سنتی که در جلسات شعر مطرح بود و اینکه شاعران بیایند، اشعارشان را بخوانند، تشویق شوند و بروند، رسم کهنهای است که در این جلسات سعی کردیم از این برخوردها پرهیز کنیم. همچنین باوجود شبکههای اجتماعی و اپلیکیشنهای مختلف، همگان همه چیز را میخوانند. بنابراین جلسات شعرخوانی، لذت گذشته را از دست داده و مخاطب علاقهای ندارد در جلسه هم اشعاری را بشنود که قبلاً آن را در اینترنت خوانده است. در واقع از اینگونه جلسات حرف تازهای بیرون نخواهد آمد.
راهب اعتقاد دارد که امروزه جامعالاطرافیِ شاعر فراموش شده است. شاعر باید از داستاننویسی، هنرهای تجسمی، فیلم، موسیقی و دیگر هنرها هم اطلاعاتی داشته باشد اما اینگونه نیست. به همین دلیل هم آنها در انجمن ادبی ونداد سعی کرده اند، درباره هنرهای مختلف صحبت کنند. اگرچه تمرکز اصلی این جلسات بر مفاهیم ادبیات است اما به هنرهای دیگر نیز پرداخته میشود. برای نمونه در این انجمن چند کارگاه مقدماتی گرافیک وجود دارد و استادانی همچون «آیسا حکمت» و «بهزاد باشو» در این کارگاهها حضور دارند و در بحث تئاتر و موسیقی و فیلم هم مباحثی مطرح میشود.
آثار
راهب در زمینه شعر ۲ کتاب از خود به یادگار گذاشته است؛ یکی از این کتاب ها «دو استکان عرق چهل گیاه» است که توسط نشر چشمه چاپ و منتشر شده و دارای ۴۴ قطعه شعر است که با رویکردی اجتماعی، دغدغههای شاعر را منعکس می کند.
این کتاب شامل بخشی از سروده های راهب بوده که در یک فاصله ۱۷ یا ۱۸ سالگی نوشته است و بیشتر این کارها با انتخاب گروس عبدالملکیان منتشر شده است. در این مجموعه لمس تفاوت زمانی سرودهها فاحش است و این کاملاً مشهود است که شاعر در گردآوری سرودههایش برای این مجموعه از غالب تجربههای شعری خود در فواصل زمانی گوناگون استفاده می کند. در یکی از شعرهای این مجموعه آمده است:
برای همه ما پدربزرگ های ما
یک تفنگ زنگ زده بود
با یک نوار فشنگ مشقی
آن هم در عکاسخانه ی شهر
شمایل مشقی پدربزرگ ها را به دیوار خانه
میخ کردیم
ما برای حفظ تصاویر مضحک اجدادمان
دیوار را به رسمیت شناختیم!
این مجموعه شعر تلاشهای شاعری تجربهگراست که شانس خود را در سهل و ممتنع نویسی رابطه عاطفه شخصی خود با احساس اشیا، رفتارها و وقایع پیرامونش سنجیده است. یکی از مشخصترین تکنیکهای تجربی شعر وی بهرهگیری از امکان غافلگیر کردن مخاطب در تحلیل رخدادها و شرح موقعیت آنها در شعر است. برای نمونه می سراید:
تقدیر چیز مسخرهایست
اگر مردن در رختخواب باشد
مسخره است که روشنت کنند
که مثل سیگار تا آخر بسوزی
و سرنوشت
پاشنهای باشد که برای له کردن فرود آید!
راهب شاعری تجربهگراست اما تمام شعرهای این کتاب به یک اندازه از این خاصیت بهره نگرفتهاند. رویکرد او به زندگی شهری و رخدادهای آن قابل توجه است اما در ماهیت ایدههای شعر او کمتر نوآوری دیده میشود و بیشتر جسارت وی در بیان احساس و عواطف در قبال رخدادها و روابط و نقشهاست که جسورانه و طبیعی است.
کتاب شعر دیگر راهب «عشق پاره وقت» بوده که در ۱۳۹۳ خورشیدی توسط انتشارات نیماژ منتشر شده است. شاعر در این کتاب می سراید:
مرگ می تواند ادامه آواز من باشد
که سالیان
کنار آتش چوپان ها
بر لب البرز گرم می شود…
نترس
بومیان می گویند،
درختی که تبر نخورد
ثمرش تلخ می شود!
شراب و دشنه بیاور
برقص
فردا شاید آخرین پرچم زمین
رقص گل های پیراهنت باشد
که گرده می پراکند در باد
همچنین کتاب «به احترام سی و پنج سال گریه نکردن» اثر حامد ابراهیم پور به اهتمام راهب در انتشارات فصل پنجم منتشر شده است.
شعر راهب
اگرچه سرودههای بلند راهب دارای قابلیتها و ظرفیتهای زیباشناسانه قابل توجهی هستند که میتوان به آنها اشاره کرد اما احساس میشود در چنین سرودههایی میل به اندیشهمداری در کنار ساختارگرایی همچنان در آنها مشهود است، شعر گاهی دچار اطناب شده و میل ساختاریاش که میتوانست ایجاد فرم محکمی کند، نسبتا مخدوش شده است.
راهب که به گفته خود تلاش کرده در سرودن شعرها نوعی سنت گریزی را مدنظر داشته باشد. خود وی در این مورد می گوید: این سنت گریزی خود نیز بر یکی از سنت های ادبی که همان زبان فارسی استوار است که در همه تاریخ ادبی نمونه آن مشاهده می شود و در انتشار این مجموعه(دو استکان عرق چهل گیاه) می خواستم بدانم آیا این شیوه مورد سلیقه مردم قرار می گیرد یا نه. البته این را هم باید متذکر شوم که سنت گریزی زمانی خوب است که به نفع منطق زبان باشد.
از آنجا که راهب در سرودههایش در عین استفاده از پیشنهادات کلاسیک زبانی مانند واژگان کلاسیک (اهریمن، یزدان، عمارت، پیشانی نوشت و...)، ترکیبها یا اضافات (عقرب جرار، وهم آفرینش، ملوانان ملول، به جستوجوی خاطره عبور تو و...) دارای گرایشات نویی مانند استفاده از معیارهای نو و مصادیق جدید (تغذیه و مطالعه/ یک زندگی خوب...، لوک بدشانس، پازل، بیلبورد و...) نیز است اما خواننده آثارش با وضعیتی یکدست روبهرو نیست به این معنی که در خوانش آثار گاهی با سطرها یا بندهایی مواجه میشود که در آنها واژهنویسی کلاسیک یا ترکیب و تتابعاضافات یافت میشود و از طرف دیگر با سطرهایی روبهروست که عاری از هر پیشنهاد تکراری و شامل گرایشات نو هستند.
این اتفاق هم در برخی سرودهها به صورت همزمان رخ داده و هم در آثار مستقلی که در یک مجموعه کنار هم قرار گرفتهاند. در مورد زبان یک مجموعه شعر میتوان وجود چنین اتفاقی را از یکطرف آسیبی متوجه کلیت سرودههای آن تلقی کرد و از طرفی دیگر تصور کرد که شاعر عامدانه و برای تثبیت زبانی فردی از این طریق، چنین اتفاقی را صورت داده است.
علیرغم میل نوشتاری (زبانی) دوگانه راهب، میل به نوگرایی و طراوت در وجه محتوایی اکثر آثار او وجود دارد. این ادعا را بیشتر میتوان در بن معنایی و به خصوص پایانبندیهای معمولاً عینی و قابل توجه آثار او شاهد بود.
خبر مبتلا شدن به کرونا
اما در روزهای که بیماری کرونا تمام جهان را درگیر خود کرده، راهب هم مانند بسیاری از افرادی که به آن مبتلا شدند با این بیماری دست و پنجه نرم کرد. چنانکه در چهارم تیر ۱۳۹۹ خورشیدی بعد از حدود ۲ هفته درگیر بودن با این بیماری در پستی اینستاگرامی خود از تنگی نفس و تپش قلبش بر اثر این بیماری خبر داد و نوشت: دوستان تست کووید ۱۹ من مثبت شده. بعد از حدود دو هفته مداوا و درگیری و تنگی نفس و تپش قلب دارم، آماده میشم به بیمارستان آتیه برم. خواهش میکنم با من تماس نگیرید. قادر به پاسخگویی نیستم! بچههای انجمن ونداد و دوستان نزدیکم از من خبر خواهند داشت... عطر نفس، دعا و انرژی مثبتتون شفاست.
پایان قصه راهب
سرانجام این شاعر معاصر کشور به دلیل ابتلا به کرونا و بر اثر ایست قلبی حوالی ساعت سه بامداد پنجشنبه، پنجم تیر ۱۳۹۹ خورشیدی در بیمارستان آتیه تهران چشم از جهان فروبست تا مرگ بتواند ادامه آوازش باشد.