قصیده تلخ سینمای اجتماعی
منبع خبر /
فرهنگی و هنری /
08-04-1399
نگاهی به فیلمهایی که طی سالهای اخیر به تصور افکار عمومی از مبانی قضایی خدشه وارد کردهاند.
به گزارش فانوس، یکی از موارد قابل تامل در سینمای ایران، پدیدهای موسوم به «سینمای اجتماعی» است؛ سینمایی که با ادعای پرداختن به آسیبها و معضلات اجتماعی، طرح روابط میان افراد جامعه و بازنمایی تنشهای موجود در فضای اجتماعی، بنای قصهای سیاسی را میریزد. سینمای موسوم به اجتماعی که از اواسط دهه 80 به شکل جدیتری در سینمای ایران مطرح شد سویه نقادی و البته تخریب خود را به سمت چند مسأله گرفت. خانواده، پدر، دستگاههای امنیتی، قانون و البته مسأله قضاوت و حکم در دستگاه قضایی، از جمله مواردی است که توسط سینمای موسوم به «اجتماعی» طی این سالها تخطئه و تخریب شده است. تخریب و تخطئه دادگاه و مبانی قضایی از جمله جدیترین سوژههای اجتماعیسازان بوده است، بویژه مخالفتی که با مسأله قصاص در این فیلمها شده است. میتوان موارد متعددی برشمرد که طی این سالها در خلأ نظارت و بیتوجهی شورای پروانه ساخت و نمایش به سالنهای سینما راه پیدا کرده و به تصور افکار عمومی از مبانی قضایی خدشه وارد کرده است.
رهبر حکیم انقلاب روز گذشته در دیدار تصویری با مسؤولان قضایی در واکنش به بازنماییهای منفی از مبانی قضایی در برخی فیلمها فرمودند: متأسفانه با غفلت برخی مسؤولان مربوط در عرصه نظارت بر فیلمها، شاهد نمایش فیلمهایی هستیم که اساس و مبانی قضایی جمهوری اسلامی را زیر سؤال میبرند. غربیها برخلاف واقعیت، در فیلمهای سینمایی، دادگاههای خود را عرصه عدالت محض نشان میدهند ولی ما حتی در ارائه واقعیات کشور از ظرفیتهای هنری و رسانهای بهره نمیگیریم و گاهی برعکس نشان میدهیم.
این اشاره رهبر انقلاب، مصادیق کمی در سینما ندارد؛ فیلمهایی که مجوز و پروانه تولید گرفتهاند، پروانه نمایش گرفتهاند، اکران شدهاند و مدتها روی پرده ماندهاند. قابل تامل آنکه برخی از این فیلمها مورد تقدیر هم قرار گرفتهاند؛ فیلمهایی که برای مخاطب عام تصویری جز زیر سوال بردن احکام قضایی و حتی زیر سوال بردن مبنای دینی احکام ارائه نمیدهد.
چنانکه در همین یکی، دو جشنواره اخیر نزدیک به 20 فیلم با تخطئه همین مبانی ساخته و پرداخته شدهاند. حتی «قانون» که امری عامتر است نیز در فیلمهای سینمایی عمدتا در حاشیه است یا به شکل منفی نمایش داده میشود. در گزارش سال 96 مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری درباره «قانون» در فیلمهای سینمایی جشنواره سی و ششم آمده است: «قانــون» در فیلمهــای جشــنواره ســی و ششــم، نـه بـه عنـوان «متـن»، بلکـه بـه عنـوان موضوعـی اغلـب «در حاشـیه» نمایـش داده میشـود. قانـون، «گرهگشــا و حـلـال مشکلات» شــخصیتهای فیلمهــا نیســت
. قصاص نیز سوژه بسیاری از فیلمهایی است که در تلاش برای تخطئه قانون و قضاوت هستند. در بخشی از گزارش مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری درباره فیلمهای جشنواره سی و هفتم درباره تصویر قانون و قصاص آمده است: در بسـیاری از فیلمهای این دوره بـه جـای مواجهـه بـا قانون شـاهد غیاب آن هسـتیم. قصـاص به منزلـه امـری فقهـی از موضوعـات مـورد توجـه برخـی فیلـمهای جشـنواره ۳۷ اسـت. قصـاص نـه در قالـب راهحلـی بـرای تسـهیل زندگـی جمعـی، بلکـه خود عاملـی مسـالهآفرین معرفـی شـده اسـت.
در فیلـم «معکـوس» قانونی که موجـب جدایی قهرمان فیلـم از فرزنـدش و لـذا مایـه حرمـان قهرمـان فیلـم اسـت توسط پدر... زیر پا گذاشته میشود؛ فیلـم «یلـدا» رویکـرد تجـاری بـه بخشـش دارد؛ در فیلمهـای «تیـغ و ترمه» و «درخونـگاه» قانونـی بـرای حمایـت از قهرمانهـای فیلـم وجـود نـدارد و اتفاقاتـی کـه برای ایشـان میافتـد در غیاب قانـون رخ میدهـد؛ در فیلمهـای «زهرمـار»، «طلا»، «ایـده اصلـی» و «آشفتگی»، قانون اساسا غایـب اسـت و تمـام کجرویهـا بـدون آنکـه اثـری از حضـور قانـون وجـود داشـته باشـد در حـال وقـوع اسـت و در فیلم «جمشـیدیه» قانـون و قواعد فقهـی (قصـاص) موجب سـختی قهرمان فیلم اسـت.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: در فیلمهای «قسم»، «جاندار»، «یلدا» و «دیدن این فیلم جرم است» که به نوعی موضوع قصاص را مطرح میکنند، خبری از دین به مثابه مرجع معنابخش نیست و قصاص نیز در سطح امری حقوقی و قانونی مطرح میشود که صبغه دینی از آن زدوده شده است. در فیلم «جمشیدیه» نیز که موضوع آن ارتباطی با قصاص دارد دین و نمادهای مربوط به آن (مسجد) در قالب برگزاری مجلس ترحیم به چشم میخورد.
در میان فیلمهای حاضر در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر هم آثاری که قصاص و مبانی فقهی و حقوقی و قضایی جمهوری اسلامی را هدف تخریب و تخطئه قرار داده باشند کم نیستند. در گزارشهای مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری که به نظر میرسد با تسامح نگاهی به این موارد در فیلمهای حاضر در جشنواره داشتهاند، باز هم این تصویر و بازنمایی مبانی قضایی زننده تلقی میشود. تکرار تم قصاص بخشی از فیلمهای جشنواره را تشکیل میدهد. به طور مشخص، «یلدا»، «قسم» و «جمشیدیه» در جشنواره سی و هفتم و فیلمهای «قصیده گاو سفید» و «پدران»، خیلی مستقیم به سوژه قصاص پرداختهاند. حداقل یکی از روایتهای فرعی تعدادی دیگر از فیلمهای این چند سال به قصاص یا یک قانون قضایی و فقهی بازگشته و مواجههای تخریبمحور با این قواعد و مبانی داشتهاند. مثلا به برداشتی که یک مرکز تحقیقاتی از فیلم «قصیده گاو سفید» داشته دقت کنید: قصیده گاو سـفید، روایت کند و کشـدار مسـائل یک زن سرپرسـت خانوار اسـت که همسـرش در نتیجه اشـتباه دسـتگاه قضایـی، اعـدام شـده اسـت.
فیلـم از مسـیر روایت قصـه تلاش زن بـرای پیگیری اعدام اشـتباه همسـرش بـه چنـد موضـوع پرداختـه: یـک-ناکارآمدیهای دسـتگاه قضایی و توجیـه ناکارآمدیها با اسـتناد به سـنت قضایی اسلامی؛ مراجعـات مکـرر شـخصیت مینـا به قوهقضائیه برای اسـتیفای حـق پایمالشـدهاش بیفایده اسـت و در هـر بـار رجـوع بـا پاسـخهایی مانند «خواسـت خـدا بـوده»، «قضات خلاف قوانیـن عمـل نکردهاند» و «خـودت را خسـته نکـن» مواجـه میشـود. دو- ایجـاد تردیدهـای جـدی در موضـوع قصاص بـا تاکید بـر بازگشـتناپذیر بودن ایـن حکـم؛ جایگزینـی حبـس ابـد بهجای اعدام، پیشـنهادی اسـت کـه از زبان شـخصیتهای فیلم مطرح میشـود.
همانطور که میبینیم، فیلمهایی با این رویکرد در خلأ نظارت و بیتوجهی و غفلت مسؤولان سینمایی برای تخریب مبانی قضایی در افکار عمومی تولید میشوند و گاه به خاطر یک بیتوجهی مضاعف توسط برخی نهادها و مسؤولان مورد تقدیر هم قرار میگیرند.
منبع:وطن امروز