هزاره ها و کوچی ها
پدیده ای به نام کوچی یک پدیده سیاسی است که برای غصب کامل سرزمین ، علفچر ها ، دشت ها ، بیابان ها و کوه های هزارستان بعد از قتل عام ۶۲ فیصد هزاره ها و غصب کامل ارزگان توسط امیر عبدالرحمن آغاز گردید و تا امروز ادامه دارد گرچه بعد از مرگ موصوف...
پدیده ای به نام کوچی یک پدیده سیاسی است که برای غصب کامل سرزمین ، علفچر ها ، دشت ها ، بیابان ها و کوه های هزارستان بعد از قتل عام ۶۲ فیصد هزاره ها و غصب کامل ارزگان توسط امیر عبدالرحمن آغاز گردید و تا امروز ادامه دارد گرچه بعد از مرگ موصوف جانشین آن امیر حبیب الله در مورد هزاره ها تجدید نظر کرد و فرمان ذیل را در مورد هزاره ها و جایداد هزاره ها صادر کرد که مطابق این فرمان فرمان های قبلی در مورد هزاره ها باطل است و خود هزاره صاحب ملک و منال خود هستند ، گرچه امیر عبدالرحمن مرتکب نسل کشی و جنایت علیه بشریت شده است که هیچ اسناد آن در مورد هزاره ها قابل اعتبار نیست اما با آنهم کوچی های ناقل نظر به اوامر امیر عبدالرحمن موظف به اشغال مناطق هزاره نشین هستند که توسط فرمان امیر حبیب الله باطل اعلام شده است.
از نظر انسانی کوچی ها باید در جاهای مناسب متوطن شوند و به مکتب و آب آشامیدنی دست رسی داشته باشند اما حکومت ها همواره از وجود کوچی ها برای اشغال سرزمین هزاره ها استفاده کرده و استفاده می کنند و همه می دانند که مناطق هزاره ها برای دامداری خود هزاره ها کفایت نمیکند و تمام مردم هزارستان در فقر زندگی میکنند و اصلأ جای برای کوچی ها نیست ، متاسفانه کوچیها با کمک طالب ها ، بعضی دولتی ها و بعضی نمایندگان پارلمان هنوز هم از سیاست امیر عبدالرحمن در قبال هزاره ها استفاده می کنند که حمله و تجاوز مسلحانه همه ساله بالای بهسود و غزنی توأم با کشتار مردم و آتش زدن خانه های شان گواهی بر این امر است.
متن فرمان امیر حبیب الله چنین است:
(...در این روزها که چشم خود را از بدی سابقه کل رعایای دولت خود پوشیده و عمل آیندهشان را به خدا و خودشان حواله نمودیم... شما مردمان هزاره که یک پایه رعیت ما میباشید از این مهربانی عام ما ناامید و بیحصه نباشید، لهذا آنچه را که برای آبادی شما مردم بهطریق مرحمت پیشنهاد خاطر خود نمودیم، به موجب این فرمان مرحمتترجمان به شمایان(هزارهها) آگاهی مینماییم؛ اول آن این میباشد که تا حال ملک و زمین شما بهمردمان مهاجر و ناقل افغان داده میشد، حکم کردیم که پس از این زمین و ملک شمایان به تصرف شمایان باشد... و بهمردم مهاجر و ناقل افغان داده نشود و فقط. دوم اینکه اشخاصی که بهخارج دولت خداداد علاقه و به دیگر دول فراری میباشند، همه را بهموجب این حکم اشتهار فرمان هذا اجازه و حکم دادیم که پس به اوطان اصلی خود حاضر شوند و با خاطر جمعی بیایند، از آن جمله هر قدر میر و میرزاده باشند به حضور حاضر شوند، که دیده شوند سررشته گذاران و بودوباششان به خوبی و درستی بسته شوند و هر قدر رعیتی و ارباب باشند، به اوطان خود حاضر شوند و اگر ملک آنها تا حال به مردم مهاجر داده نشده بود، بعد از این حکم کردیم که داده نمیشود، (آنها) ملک خود را تصرف شده، آرام و آسوده میشوند، هر قدر نفریکه قبل از این حکم، ملک و زمینشان بهمهاجرین داده شده است، آن ملک و زمین از مهاجرین پس گرفته نمیشود، به بدل آن از زمینهای خالصه سرکاری که جوی کشیده، آباد و قابل زراعت است، ملک و زمین داده میشود که آسوده شوند و آرام باشند انشاءالله تعالی و این را هم برای فراریان خارج علاقه دولت خداد خبر میکنیم که اگر تا ماه میزان سال یکهزار سیصدوبیست سه هجری به اوطان خود نیامدند، باز زمینهای آنها را خاره نمیمانیم و حکم میکنیم که به مهاجرین داده شود و این حکم بر کل طوایف هزاره میباشد، الا مردم هزاره شیخعلی و تاله و برفک و مردم چهارصده قوم سلطان که اگر مردمان فراری این سه موضع از خارج دولت خداد بیایند، منظور داریم که به دیگر جا زمین کشتمند داده به قدر و اندازه خودشان برایشان مرحمت و داده میشود و در خود سه موضع مذکور جا داده نمیشود..."
یکشنبه، دوازدهم رمضانالمبارک سنه ۱۳۲۲)
این سند بسیار اسناد معتبر است و بسیار راز و رمزی در آن نهفته است که نشان می دهد چگونه کوچی ها برای اشغال سرزمین هزارستان موظف شده اند و چه کسانی صاحبان اصلی و چه کسانی ناقلین هستند و چرا فرمان امیر عبدالرحمن را تا هنوز قابل اجرا می دانند و از فرمان امیر حبیب الله یاد آوری نمی کنند.
وکلای پارلمان باید این فرمان را در مجلس نمایندگان مورد بحث قرار دهند و راه حل برای کوچیها پیدا نمایند.
حسن علی عدالت