رابطه صیغه ی انگلیس ها با عبدالرحمن بارکزایی؟!


جنایات عبدالرحمن نسبت به ساکنین ترکستان مبین این امر است که انگلستان بحیث یک قدرت استعماری و حامی آدم هایی از قبیل عبدالرحمن بارکزایی خود سبب بی اعتباری و بی عزتی خویش در سیاست جهانی بود..در حالیکه ظاهرا انگلیس ها برخ نمی کشیدند ولی در پشت...

جنایات عبدالرحمن نسبت به ساکنین ترکستان مبین این امر است که انگلستان بحیث یک قدرت استعماری و حامی آدم هایی از قبیل عبدالرحمن بارکزایی خود سبب بی اعتباری و بی عزتی خویش در سیاست جهانی بود..در حالیکه ظاهرا انگلیس ها برخ نمی کشیدند ولی در پشت پرده اقرار می کردند که تحمیل عبدالرحمن بالای افغانستان در دفاع از منافع استراتیژیک انگلستان در منطقه عامل بدنامی بزرگ برای این کشور بود. باور انگلیس ها این بود که چون قیمت را آنها می پردازند بناء حق فرمایش نواختن آهنگ دلخواه را از آهنگ نواز دارد. واقعیت امر این بود که عبدالرحمن یا فرمایش انگلیس ها را خوب نمی فهمید یا اینکه فرمایش را می فهمید ولی قصدا آهنگ اشتباهی می سرایید. در حالیکه انگلیس ها عبدالرحمن را برای اجرای اهداف و مرام های مشخص استخدام نمود ولی عملا وی یا دستور را خوب گرفته نمی توانست یا دستور را درست می گرفت ولی قصدا حاضر نبود آن را مطابق سفارش عملی سازد. در ظاهر امر، عبدالرحمن همیشه سیاست انگلیس را در ارتباط افغانستان و منطقه به نکوهش می گرفت و حتی در بعضی موارد جهاد را علیه انگلیس ها بحیث یک نیروی کفری را زمزمه می کرد.

تعهد انگلیس ها و عبدالرحمن این بود که اخیر الذکر حق برقراری روابط یا تماس با یک کشور یا قدرت خارجی را بدون مشوره و استیذان انگلیس ها ندارد ولی عبدالرحمن بکرات و مرات از طریق تماس با ایران، ترکیه، روسیه و آلمان این تعهد را می شکستاند. وقتی انگلیس ها اعلام کردند که در نظر دارد خط آهن را الی چمن در ایالت بلوچستان تمدید کند، عبدالرحمن اعلام کرد که این کار انگلستان بمثابه زدن خنجر به قلب وی است. عبدالرحمن حتی شروع به چاپ و نشر ابلاغیه ها کرد که در آن از افغان ها خواسته می شد که خود را برای جهاد علیه بریتانیا و روسیه آماده سازند. عبدالرحمن هر دو کشور را متهم به مداخله در امور داخلی افغانستان و توطیه به تجزیه افغانستان می کرد. عبدالرحمن هر نوع تلاش انگلستان را برای برقراری ارتباطات با ساکنین عادی افغانستان که از طریق وی نباشد مداخله در امور داخلی افغانستان قلمداد می کرد. نمایندگی ساکنین افغانستان با دنیای خارج مطلقا در اختیار وی بود.

انگلیس ها برای عبدالرحمن بصورت جدی توصیه می کرد که دست از گپ های تحریک آمیز علیه روسیه بردارد زیرا عواقب این تحریکات لفظی بخیر وی نیست. همچنان انگلیس ها عبدالرحمن را متوجه جنایات وی نسبت به ترکستانی ها ساخته و برایش هشدار که ارتکاب همچو جنایات وحشت است که در دنیای مدنی معنی و مفهوم ندارد. همزمان عین انگلیس اعلام می کرد که سرکوبی آشوب ها با نرمش و زبان مدنی ممکن نیست و استفاده از خشونت در یک حد معنی امر ضروری و لازمی است. مدتی نگذشته بود که انگلیس ها رفتار و کردار عبدالرحمن را نسبت به ترکستانی ها رفتار و کردار ضد مدنی قلمداد کردند. همچنان انگلیس ها برای عبدالرحمن آلتماتوم داد اگر وی سیاست و روش وحشیانه خویش را تغییر ندهد انگلیس ها از وی حمایت نخواهد کرد. عبدالرحمن در مقابل برای وایسرای هند التماتوم متقابل صادر کرده و انگلیس ها را از مداخله در امور داخلی افغانستان برحذر می داشت. وی در دفاع از اعمال سیاست خشونت آمیز به تقلید از پیتر کبیر روسیه برای ایجاد یک افغانستان نوین مدنی بالای سرکوبی ساکنین وحشی افغانستان تاکید می کرد. در حالیکه انگلیس ها این برخورد عبدالرحمن را تایید نمی کرد ولی با وی زیاد جدی هم پیش نمی رفت.

عین مشکلات بین عبدالرحمن و انگلستان بالای سرکوبی هزاره ها توسط عبدالرحمن بروز کرد. عبدالرحمن دست به کشتار بی رحمانه هزاره ها بخاطر هزاره بودن و شیعه بودن شان زد و آنهایی که کشته نشدند مجبور به ترک خانه و کاشانه گشتند یا مجبور ساخته شدند به کابل کوچ نموده و کارهایی را انجام دهند که برای شخص امیر خفت آور تلقی می گشت. در حالیکه اصولا و منطقا انگلیس ها از هیچ کار و گفتار عبدالرحمن دفاع نمی توانست اما تکرار می گردند بهتر است سگ خوابیده را بگذاریم بخوابد. انگلیس ها باین باور بودند که بزودی عبدالرحمن رفتنی است و میراث دار وی هرگز راه و روش وی را دنبال نخواهد کرد.

نگرانی بزرگ انگلیس ها از مداخله روسیه در افغانستان بود. انگلیس ها باین باور بود اگر در افغانستان برای مردم آزادی داده شود هیچ دلیلی نیست که این مردم بشکلی از اشکال با روسیه تماس برقرار ننموده و یک مشکل ناخواسته را برای انگلستان در منطقه بوجود آّورند.

عبدالرحمن هر قدر دست به سرکوبی می زد دامنه اعتشاشات و شورش را بیشتر می ساخت. ایماق های فیروزکوهی در سال ۱۸۹۰م واقع در جغرافیای مرغاب دست به شورش زدند. در بهار ۱۸۹۲م اغتشاش دیگری در میمنه رخ داد. هر دو اعتشاش بشکل بیرحمانه از طرف عبدالرحمن سرکوب گشت. محمد شریف خان، آخرین والی ازبیک میمنه، با مقامات روسیه تماس برقرار نموده و اجازه مهاجرت و فرار هزاران میمنگی ها را به جغرافیای روسیه تقاضا نمود. در حالیکه این تقاضا از طرف مقامات روسی رد گشت. محمد شریف خان شروع به جنگ های چریکی علیه نیروهای عبدالرحمن کرد. نفری های عبدالرحمن با شریف خان تماس برقرار نموده و بر اساس وعده و نوید دروغی و تعهد و قرار بالای قرآن او را به تسلیمی در هرات واداشت. محمد شریف خان فریب داده شد زیرا وقتی وارد هرات گشت از طرف عبدالرحمن اسیر گشت.

بهترین شکل و صورت رابطه انگلیس با عبدالرحمن بارکزایی را می توانیم با روابط امروز امریکا و طالبان تشبیه کرد!

عبدالحمید


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

کپشن در مورد چتر ؛ جملات کوتاه عاشقانه و غمگین برای چتر