جنگنده آذرخش؛ استوانه صنعت هوایی ایران در اوج تحریمها + تصاویر
آذرخش نخستین جنگنده بومی و پایه ساخت بقیه هواپیماهای ایرانی است.
صراط:
استفاده از دانش بومی و هایتک در طراحی و ساخت هواپیماها و جتهای جنگنده بومی برای نخستین بار در مجتمع اوج نهاجا انجام شد. همان طور که قبلا نیز گفته شده است شهید ستاری موسس این مجتمع بود، مجتمع اوج یک مرکز بسیار استراتژیک و راهبردی برای نیروی هوایی ارتش است چراکه مشکل تحقیق و توسعه در نیروی هوایی را حل کرد و راه این نیرو را در ساخت و طراحی هواپیما و جنگنده باز کرد.
مسیر طراحی و ساخت جنگنده و هواپیما در نیروی هوایی ارتش در ابتدا از تامین و اورهال قطعات آغاز شد و ادامه این تلاشها در سالهای بعد از دفاع مقدس و در سال ۷۶ به ثمر نشست. در این سال امیر سرتیپ آراسته از آماده شدن یک جنگنده بومی به نام آذرخش در صنایع هوایی کشورمان خبر داد که قرار بود برای تامین نیاز ایران به تجهیزات هوایی در مسیر تولید انبوه قرار بگیرد.
البته در سالهای بعد از این خبر نیز مقامات نظامی کشورمان بارها درباره این جنگنده سخن گفتند که امیر سرتیپ حبیب بقایی فرمانده وقت نیروی هوایی ارتش در دهه ۷۰ شمسی آذرخش را از افتخارات ارتش به ویژه نیروی هوایی دانسته است.
جنگندههای ایرانی فاتحان آسمان
آذرخش نخستین تجربه ایران در ساخت جت جنگنده بود که برای نخستین بار از تحقیق و توسعه بر روی هواپیماهای جنگنده اف ۵ تایگر باقیمانده از دوران دفاع مقدس تحت پروژه SR-۲ به دست آمد. هنگامی که طرح بدنه آذرخش را در قالب این پروژه بررسی میکنیم؛ میبینیم نمونه اولیه آن با کنار هم قراردادن قطعات جنگنده اف ۵ حاصل شده است. طراحی این جنگنده برای نخستین بار توسط خود شهید ستاری در نیروی هوایی ارتش کلید خورد. اما مدیر اصلی تیم طراحی آن شخصی به نام سعید ثنایی یکی از نیروهای توانمند نیروی هوایی ارتش بود که بابت طراحی این جنگنده از دستان فرمانده کل قوا نشان درجه یک هنر را دریافت کرد.
رهبر انقلاب و فرمانده کل قوا ایشان را دانشمندی عزیزی دانستند که در مسیر ساخت این جنگنده از ذهن و تجربه خود استفاده کرده و هیچ گاه در این مسیر احساس یاس نکرده است، یاد کردند. مرحوم مهندس ثنایی در نخستین روزهای سال ۹۶ دارفانی را وداع گفت.
در این تصویر در کنار مقام معظم رهبری سرلشکر فیروزآبادی رئیس سابق ستاد کل نیروهای مسلح، امیر سرلشکر شهبازی فرمانده اسبق کل ارتش، مرحوم مهندس ثنایی و سورنا ستاری دیده میشود
نخستین بار که آذرخش در آسمان ایران ظاهر شد در حضور رهبر انقلاب و فرمانده کل قوا در مهر ۷۶ بود که با بمباران اهداف مشخص شده در پایگاه کوشک نصرت قم نمایش موفقی از خود نشان داد. با توجه به طرح این جنگنده باید انتظار داشته باشیم که از آذرخش باید به عنوان یک جنگنده برای ماموریتهای پشتیبانی نزدیک استفاده شود.
مشخصات فنی
این جنگنده در حالت عادی در حدود ۸ هزار کیلو و در حالت بیشینه وزنی در حدود ۱۸ هزار کیلو دارد. اگر فرماندهان نظامی قصد تسلیح کردن این جنگنده را داشته باشند آذرخش میتواند تا حدود ۴ هزار و پانصد کیلوگرم مهمات با خود حمل کرده و اهداف مشخص را نابود کند. اگر بخواهیم این جنگنده را با مشابه آمریکایی خود یعنی اف ۵ تایگر مقایسه کنیم، مشاهده میکنیم که حداقل وزن اف ۵ در حدود ۴ هزار و پانصد کیلوگرم و بیشینه وزن آن نیز در حدود ۱۱ هزار کیلوگرم است.
در این جنگنده اندازه بالها نسبت به جنگنده اف ۵ تایگر کمی افزایش یافته که به نظر برای ایجاد قدرت مانور بالاتر در ماموریتهای محول شده به آن از چنین طراحی استفاده شده است.
بیشینه سرعت آذرخش بیش از یک و نیم ماخ برآورد میشود و توانایی حمل بیش از ۲ تن انواع مهمات را دارد. کانوپی (طلق کابین) این جنگنده مشابه جنگنده اف ۵ تایگر است که با دانش بومی و از طریق مهندسی معکوس طراحی و ساخته شده است.
رادار هر جنگنده را میتوان از حیث اهمیت همچون چشمان انسان دانست چراکه اگر هر وسیله نظامی مانند هواپیما یا جنگنده رادار نداشته باشد توانایی هیچ کاری را ندارد و عملا هیچ کاربردی نخواهد داشت. پیشتر نیز در گزارشهای تولید تجهیزات و تسلیحات نظامی نیز گفته بودیم که حفاظت اطلاعات امری بسیار مهم و راهبردی در موارد نظامی است، چون با رعایت این اصل یک کشور میتواند بر دشمنان خود برتری داشته باشد.
رادار آذرخش از نوع N ۱۹۰ ME است که در واقع همان رادار جنگنده اف ۵ تایگر آمریکایی، اما به شکل بهینه سازی شده و ارتقا یافته متناسب با شرایط سرزمینی کشورمان است.
موتورهای این جنگنده به عنوان پیشران و قلب تپنده آذرخش از نوع پیشرانههای روسی هستند که تکنولوژی آن مشابه موتورهای آر دی۳۳ کلیموف روسی است که در میگ ۲۹ نیز استفاده شده است. البته طبق نظر کارشناسان اگر قرار باشد تولید این جنگنده در نمونههای جدید تداوم داشته باشد به نظر میرسد با توجه به دستیابی ایران به دانش طراحی و ساخت موتور جت و توربوجت با ساخت موفق موتور ملی اوج استفاده از این موتور دور از انتظار نباشد.
جنگنده اف ۵ تایگر و به تبع آن آذرخش به دلیل کوچکی توانایی حمل مقدار کمی سوخت را دارد که باعث کوتاهشدن برد هواپیما نسبت به هواپیماهای هم دورهٔ خود مانند اف-۴ میشود. همین کمبود سوخت توانایی درگیری با اهداف هوایی و انجام جنگ هوایی را بسیار کاهش میدهد. به همین دلیل در جنگ ایران و عراق از جنگنده اف ۵ تایگر بیشتر برای بمباران اهداف نزدیک، پشتیبانی نزدیک روی خط مقدم یا اسکرامبل پایگاههای هوایی استفاده میشد.
مهمترین تفاوت آذرخش با جنگنده اف ۵ تایگر ورودی موتورهای به وضوح بزرگتر آن است که در نتیجه نصب موتور قدرتمندتر و نیاز به ورودی هوای بزرگتر ایجاد شده است. همچنین تغییرات واضحی در سکان عمودی آن پدید آمده که میتوان از آنها به عنوان عوامل کنترل کننده مانورپذیری بسیار و بعضا خارج از کنترل اف ۵ دانست.
کارشناسان چه میگویند...
هفتهنامه جینز دیفنس در سال ۲۰۰۰ میلادی در مطلب خود درباره آذرخش نوشته است که این جنگنده حدود ۱۵ درصد بزرگتر از مشابه آمریکایی خود برای ماموریتهای هوا به زمین ساخته شده است.
مسیر طراحی و ساخت جنگنده و هواپیما در نیروی هوایی ارتش در ابتدا از تامین و اورهال قطعات آغاز شد و ادامه این تلاشها در سالهای بعد از دفاع مقدس و در سال ۷۶ به ثمر نشست. در این سال امیر سرتیپ آراسته از آماده شدن یک جنگنده بومی به نام آذرخش در صنایع هوایی کشورمان خبر داد که قرار بود برای تامین نیاز ایران به تجهیزات هوایی در مسیر تولید انبوه قرار بگیرد.
البته در سالهای بعد از این خبر نیز مقامات نظامی کشورمان بارها درباره این جنگنده سخن گفتند که امیر سرتیپ حبیب بقایی فرمانده وقت نیروی هوایی ارتش در دهه ۷۰ شمسی آذرخش را از افتخارات ارتش به ویژه نیروی هوایی دانسته است.
جنگندههای ایرانی فاتحان آسمان
آذرخش نخستین تجربه ایران در ساخت جت جنگنده بود که برای نخستین بار از تحقیق و توسعه بر روی هواپیماهای جنگنده اف ۵ تایگر باقیمانده از دوران دفاع مقدس تحت پروژه SR-۲ به دست آمد. هنگامی که طرح بدنه آذرخش را در قالب این پروژه بررسی میکنیم؛ میبینیم نمونه اولیه آن با کنار هم قراردادن قطعات جنگنده اف ۵ حاصل شده است. طراحی این جنگنده برای نخستین بار توسط خود شهید ستاری در نیروی هوایی ارتش کلید خورد. اما مدیر اصلی تیم طراحی آن شخصی به نام سعید ثنایی یکی از نیروهای توانمند نیروی هوایی ارتش بود که بابت طراحی این جنگنده از دستان فرمانده کل قوا نشان درجه یک هنر را دریافت کرد.
رهبر انقلاب و فرمانده کل قوا ایشان را دانشمندی عزیزی دانستند که در مسیر ساخت این جنگنده از ذهن و تجربه خود استفاده کرده و هیچ گاه در این مسیر احساس یاس نکرده است، یاد کردند. مرحوم مهندس ثنایی در نخستین روزهای سال ۹۶ دارفانی را وداع گفت.
در این تصویر در کنار مقام معظم رهبری سرلشکر فیروزآبادی رئیس سابق ستاد کل نیروهای مسلح، امیر سرلشکر شهبازی فرمانده اسبق کل ارتش، مرحوم مهندس ثنایی و سورنا ستاری دیده میشود
نخستین بار که آذرخش در آسمان ایران ظاهر شد در حضور رهبر انقلاب و فرمانده کل قوا در مهر ۷۶ بود که با بمباران اهداف مشخص شده در پایگاه کوشک نصرت قم نمایش موفقی از خود نشان داد. با توجه به طرح این جنگنده باید انتظار داشته باشیم که از آذرخش باید به عنوان یک جنگنده برای ماموریتهای پشتیبانی نزدیک استفاده شود.
مشخصات فنی
این جنگنده در حالت عادی در حدود ۸ هزار کیلو و در حالت بیشینه وزنی در حدود ۱۸ هزار کیلو دارد. اگر فرماندهان نظامی قصد تسلیح کردن این جنگنده را داشته باشند آذرخش میتواند تا حدود ۴ هزار و پانصد کیلوگرم مهمات با خود حمل کرده و اهداف مشخص را نابود کند. اگر بخواهیم این جنگنده را با مشابه آمریکایی خود یعنی اف ۵ تایگر مقایسه کنیم، مشاهده میکنیم که حداقل وزن اف ۵ در حدود ۴ هزار و پانصد کیلوگرم و بیشینه وزن آن نیز در حدود ۱۱ هزار کیلوگرم است.
در این جنگنده اندازه بالها نسبت به جنگنده اف ۵ تایگر کمی افزایش یافته که به نظر برای ایجاد قدرت مانور بالاتر در ماموریتهای محول شده به آن از چنین طراحی استفاده شده است.
بیشینه سرعت آذرخش بیش از یک و نیم ماخ برآورد میشود و توانایی حمل بیش از ۲ تن انواع مهمات را دارد. کانوپی (طلق کابین) این جنگنده مشابه جنگنده اف ۵ تایگر است که با دانش بومی و از طریق مهندسی معکوس طراحی و ساخته شده است.
رادار هر جنگنده را میتوان از حیث اهمیت همچون چشمان انسان دانست چراکه اگر هر وسیله نظامی مانند هواپیما یا جنگنده رادار نداشته باشد توانایی هیچ کاری را ندارد و عملا هیچ کاربردی نخواهد داشت. پیشتر نیز در گزارشهای تولید تجهیزات و تسلیحات نظامی نیز گفته بودیم که حفاظت اطلاعات امری بسیار مهم و راهبردی در موارد نظامی است، چون با رعایت این اصل یک کشور میتواند بر دشمنان خود برتری داشته باشد.
رادار آذرخش از نوع N ۱۹۰ ME است که در واقع همان رادار جنگنده اف ۵ تایگر آمریکایی، اما به شکل بهینه سازی شده و ارتقا یافته متناسب با شرایط سرزمینی کشورمان است.
موتورهای این جنگنده به عنوان پیشران و قلب تپنده آذرخش از نوع پیشرانههای روسی هستند که تکنولوژی آن مشابه موتورهای آر دی۳۳ کلیموف روسی است که در میگ ۲۹ نیز استفاده شده است. البته طبق نظر کارشناسان اگر قرار باشد تولید این جنگنده در نمونههای جدید تداوم داشته باشد به نظر میرسد با توجه به دستیابی ایران به دانش طراحی و ساخت موتور جت و توربوجت با ساخت موفق موتور ملی اوج استفاده از این موتور دور از انتظار نباشد.
جنگنده اف ۵ تایگر و به تبع آن آذرخش به دلیل کوچکی توانایی حمل مقدار کمی سوخت را دارد که باعث کوتاهشدن برد هواپیما نسبت به هواپیماهای هم دورهٔ خود مانند اف-۴ میشود. همین کمبود سوخت توانایی درگیری با اهداف هوایی و انجام جنگ هوایی را بسیار کاهش میدهد. به همین دلیل در جنگ ایران و عراق از جنگنده اف ۵ تایگر بیشتر برای بمباران اهداف نزدیک، پشتیبانی نزدیک روی خط مقدم یا اسکرامبل پایگاههای هوایی استفاده میشد.
مهمترین تفاوت آذرخش با جنگنده اف ۵ تایگر ورودی موتورهای به وضوح بزرگتر آن است که در نتیجه نصب موتور قدرتمندتر و نیاز به ورودی هوای بزرگتر ایجاد شده است. همچنین تغییرات واضحی در سکان عمودی آن پدید آمده که میتوان از آنها به عنوان عوامل کنترل کننده مانورپذیری بسیار و بعضا خارج از کنترل اف ۵ دانست.
کارشناسان چه میگویند...
هفتهنامه جینز دیفنس در سال ۲۰۰۰ میلادی در مطلب خود درباره آذرخش نوشته است که این جنگنده حدود ۱۵ درصد بزرگتر از مشابه آمریکایی خود برای ماموریتهای هوا به زمین ساخته شده است.