توقع وزیر در کابینه را نداشته باشید
از هر سو صدا بلند است که از ولایت ما کی وزیر است و چند وزیر است. گفتن چند نکته در مورد همین موضوع مهم است. 1- اگر از هر ولایت یک وزیر باشد، باید تعداد اعضای کابینه 34 وزارت باشد که نیست. بنابراین لزوما نباید باشندگان هر ولایت توقع...
از هر سو صدا بلند است که از ولایت ما کی وزیر است و چند وزیر است. گفتن چند نکته در مورد همین موضوع مهم است.
1- اگر از هر ولایت یک وزیر باشد، باید تعداد اعضای کابینه 34 وزارت باشد که نیست. بنابراین لزوما نباید باشندگان هر ولایت توقع داشته باشند که حتما در کابینه یک وزیر داشته باشند.
2-فرض کنید از ولایت الف یا ب یک وزیر نه بلکه پنج وزیر در کابینه است، سود این کار به این ولایت چیست؟اگر توقع این است که وزیر باید تمام امکانات وزارت مربوطه را در خدمت ولایت مربوطه و باشندگان آن قرار دهد، آیا این کار ممکن، منطقی و قانونی است؟ اگر این کار ممکن هم باشد، غیر منطقی و غیر قانونی است. یک وزیر در کابینه باید طوری رفتار کند که وزیر 34 ولایت است. اگر شما توقع دارید که وزیر ولایت تان از قدرت سوء استفاده کند، بدانید که خود بر خطایید و باید ذهن تان را اصلاح کنید.
3-اگر شما منحیث جمیع باشندگان یک ولایت فکر میکنید که داشتن یک وزیر در کابینه حضور ولایت و مردمان تان را در ساختار قدرت و تصمیمگیری برجسته و تضمین میکند؛ آیا میکانیزمی وجود دارد که شما با داشتن یک وزیر بتوانید به این هدف برسید؟ شما چگونه از وزیر ولایت تان در مورد کارهای مفید و نامفیدش به ولایت تان استجواب و استیضاح میکنید؟ مگر نه این است که بسیاری از وزرای کابینه از نام و نشان یک ولایت به منصب وزارت رسیده اما به محض رسیدن به کرسی وزارت، ولایت و مردمش را فراموش کرده و مردم هیچ کاری هم از دستش ساخته نبوده است؟
4-مواردی هم بوده که یک وزیر، با سوء استفاده از امکانات دولتی، به نفع باشندگان یک ولایت کار کرده و خواسته است که با این کار برای خود شخصیت سازی و قهرمان سازی کند که یک کار غیر قانونی است اما میتوان یک انگیزه وزیر خواهی باشندگان هر ولایت را به آن مرتبط دانست.
5-از نظر انگیزههای روانشناختی، خواست وزیر داشتن هر ولایت در کابینه، به نحو شاید غیر مستقیم و ناخودآگاه به خواست و گرایش عمومی برای تقسیم قدرت براساس تقسیمات ولایتی است که معنای آن فدرالی خواهی است و اگر چنین است باید تمام این خواستها در یک مسیر قرار گیرد و نظام تغییر کند و فدرالی شود تا همه حکومت خود را داشته باشند.
6-هستند کسان زیادی که میتوان اسم دلال قدرت را به آنان گذاشت. اینها از هر نامی استفاده میکنند تا به کرسیای در حکومت برسند. از نام قوم، مذهب، گروه سیاسی، نهادها و سازمان اجتماعی و نیز ولایت. اینها پروای هیچ کدام این مفاهیم را ندارند و فقط دستآویزی میپالند برای گرفتن امتیاز و چوکی.
نورالله ولیزاده