در جامعه قومی حقیقت مطرح نیست
جامعه ما به شدت جامعه قومی است. خواستها و مطالبات ما قومی است، سیاست ما قومی است حتی فرهنگ ما قومی است. سالیان بیشماری در سایه نظام قومی زیستهایم، قومیت در رگ و خونما ریشه دوانیده است، بسیار محال است از لباس که بر تن و جان ما چسپیده...
جامعه ما به شدت جامعه قومی است. خواستها و مطالبات ما قومی است، سیاست ما قومی است حتی فرهنگ ما قومی است. سالیان بیشماری در سایه نظام قومی زیستهایم، قومیت در رگ و خونما ریشه دوانیده است، بسیار محال است از لباس که بر تن و جان ما چسپیده است با قیچی قومی رهایی پیدا کنیم.
در جامعه قومی حقیقت مطرح نیست، تقرب قومیت مهم است، کسانی بر حق اند که از قوم ما باشند، کسانی ظالم اند که از قوم ما نباشند.
همه اقوام کشور به درجههای مختلف در لاک قومی فرو رفته اند که بعضی قومها ایمان دارند که آدم حوا سره پشتو ویلی دی، بعضی شان زبان خویش را زبان بهشت میدانند، شماری فکر میکنند همه بشریت از قوم آنان است، جبر تاریخی آنها را از قوم شان روگردان ساخته است و جان شان گرم است، نمیفهمند.
هر بحث هم که مطرح میشود، خواسته یا نخواسته در زیر مبحث قومی جا میگیرد، از همینرو عدالت اجتماعی را عدالت قومی میفهمیم، سیاست و اقتصاد بدون شک قومی است، چون ساختار نظام، ساختار قانونمحور و عدالت باور نیست، ساختار قوم محور و زبان محور است.
در همین ساختار قومی است که آدمها بعد از چهل سال زیستن در سایه لیبرال دموکراسی، وقت پایش به فرودگاه کابل میخورد شمله بابایش را بر سر میکند و همه ارزشهای دنیای مدرن فراموشش میشود.
امین کاوه