آیا جوانان سر بباد دادند تا ناجی ها مامور دولت شوند؟
تابحال هیچ یک از خواسته ها و اهداف اصلی جنبش روشنایی، از طرف دولت پذیرفته نشده است چه رسد که عملی شده باشد. ولی داود ناجی یکی از اعضای شورای مردمی این جنبش، به دولت پیوست و در دفتر شورای امنیت شامل وظیفه شد آن هم بعنوان یک مشاور بی صلاحیت....
تابحال هیچ یک از خواسته ها و اهداف اصلی جنبش روشنایی، از طرف دولت پذیرفته نشده است چه رسد که عملی شده باشد. ولی داود ناجی یکی از اعضای شورای مردمی این جنبش، به دولت پیوست و در دفتر شورای امنیت شامل وظیفه شد آن هم بعنوان یک مشاور بی صلاحیت. آیا این به این معنا نیست، که اعضای رهبری جنبش به داعیه و خواسته های شان باور ندارند، و صرف بخاطر منفعت شخصی از مردم و دانشجویان استفاده ابزاری می کرده اند؟ یک مبارز زمانی دست از مبارزه بر می دارد، که به خواسته های اعلام شده اش کم و بیش رسیده باشد. ولی یک معامله گر به دنبال امتیازات برای خودش هست، و خواسته های جمعی و عمومی و مردمی برایش ارزش ندارد.
ناجی و دیگر دانه درشت های جنبش روشنایی، خلیلی و محقق و دیگران را که قبل از حادثه دهمزنگ با دولت وارد مذاکره و مصالحه شدند برچسب معامله می زدند و می گفتند این ها در پی اهداف شخصی شان هستند، و این در حالی بود که هنوز فاجعه سرکوب دامن جنبش را نگرفته بود و جنبش هزینه انسانی پرداخت نکرده بود. اما ناجی و شاید بعد از او دیگران بعد از اینکه فاجعه اتفاق افتاد، و سوء استفاده ها از کمک های مردمی برای تداوی زخمی های جنبش صورت گرفت و این ها نیز سهم اساسی داشتند به دولت می پیوندند و امتیاز می گیرند و مگر این خیلی بدتر از مذاکره و مصالحه بزرگان سیاسی و سران احزاب جهادی نیست؟
من از سران جهادی و احزاب دفاع نمی کنم، ولی ناجی و هواداران اش باید تفاوت میان رفتن ناجی به دولت، و مصالحه سران احزاب را نشان بدهند ورنه سخنان شان هیچ دلیل و منطقی ندارد.
چند ساعت قبل، من یک پست انتقادی در ارتباط با رفتن ناجی به دولت نوشتم، ولی عده ای انتقاد کردند که این خود زنی است و ناجی باید به دولت می رفت و می تواند از درون کاری بکند. جواب من به این دوستان این است، که اولا انتقاد خودزنی نیست بل برای اصلاح است، و ثانیا یک مشاور بی صلاحیت در شورای امنیت توان چه کار مهم را دارد که ممد واقع شود برای تحقق خواسته های یک جنبش بزرگ مردمی که ده ها شهید و زخمی داده است؟
دولت اگر در شورای امنیت مامور هزاره استخدام می کند، چرا مامور با صلاحیت استخدام نمی کند؟ و دیگر اینکه کسانی بهتر و شایسته تر از داود ناجی در جامعه هزاره است که در این نهاد کار کنند ولی چرا از توان و شایستگی این ها استفاده نمی شود؟ مگر داود ناجی از آدرس جنبش به این موقعیت نرسید، و مگر این به این معنا نیست که دولت قصد پاک کردن نام جنبش را از صفحه مبارزات سیاسی و مدنی افغانستان دارد و مگر داود ناجی حق دارد از آدرس جنبش منفعت فردی اش را تعقیب کند؟
در خاتمه اینکه عده ای با شارلاتانیسم و کوچک بازی های حقیرانه، ظرفیت سیاسی و مدنی یک جامعه بزرگ به بزرگی جامعه هزاره را حیف کردند و مفت و مجانی فروختند و می فروشند و این خیلی تاسف بار و درد آور است. حیف جوانان ما که هرکدام بهتر و توان مند تر از ناجی بودند، به خاک و خون کشیده شدند و ثمره این خون های رنگین را ناجی و ناجی ها دلالی می کنند.
صفرمحمد مظفری