گلایه «زهره اخوانمقدم» از برخی کتب مصوب رشته علوم قرآن و حدیث
دانشیار دانشگاه علوم قرآنی تهران به نقد دو کتاب جدید، که وزارت علوم برای رشته علوم قرآن و حدیث مصوب کرده است، پرداخت.
زهره اخوانمقدم، دانشیار دانشگاه علوم قرآنی تهران، طی یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داده از برخی کتبی که به تازگی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برای تدریس در رشته علوم قرآن و حدیث تصویب کرده است، انتقاد کرده که در ادامه میخوانید؛
«ترم گذشته، دو درس به من واگذار شد که در فهرست واحدهای مصوّبه جدید وزارت علوم وجود دارد و منبع خاصی نداشت. درس روشهای تدبر در قرآن کریم و درس تاریخ قرائات و کتابت قرآن. در فکر بودم که چه بگویم و از چه منابعی استفاده کنم که خبردار شدم، چندین کتاب از سفارشهای وزارت علوم، چاپ شده و از قضا دو درس پیشگفته!
فوراً از طریق پست، کتابها را تهیه و شروع به تدریس کردم. اما هر بار بیشتر ناراحت میشدم و تعجبم بیشتر میشد که چرا باید بیتالمال صرف هزینه چاپ چنین آثاری شود که حتی به اندازه یک پایاننامه ارشد، ساماندهی نشدهاند و حتی استادان ناظر هم معلوم نیست چه نظارتی کردهاند با اینکه از بیتالمال برای آنها هزینه شده!
حقیر نه نسبت به استادان ناظر دشمنی دارم و نه نویسندگان محترم. درد من، جامعه علمی کشور است و بیتالمال و کارهای وزارت علوم! وقتی وزارتخانه چنین باشد، از دانشگاهها چه انتظاری ... اما کتابها:
عنوان کتاب اول: روشها و شیوههای تدبر در قرآن اثر دکتر حسین مرادیزنجانی
صرفنظر از اشکال واضح در عنوان، تا صفحه 102 بحثهای مقدماتی و جایگاه تدبر است که آنهم نه به خوبی، برگزار شده. بسیاری از مطالبی که ضرورت ندارد به تفصیل آمده و بسیاری بر عکس. از صفحه 103 تا 189 مثلا روشهاست، یعنی فقط 86 صفحه. از این میان، تا صفحه 130 معرفی پنج گروه متدبران معاصر است. سپس یک فصل، خلاصهای از کتاب روش تحقیق موضوعی از همین نویسنده آمده! تا صفحه 154! و سپس خلاصهای از کتاب روش تحقیق ساختاری از همین نویسنده و تمام! من که هیچ! دانشجویان هم شاکی بودند و میگفتند پس شیوهها و روشهای تدبر کو؟! همچنین، نویسنده در آغاز کتاب، آسیبشناسی هم کرده و گفته که کارهای قبلی چنینند و چنان! و خود نیز همان ره را رفته است.
عنوان کتاب دوم: تاریخ کتابت قرآن و قرائات اثر دکتر محسن رجبیقدسی
عجب عنوانی! از اشتباهات عنوان که بگذریم، برعکس آن، کتاب با بحث قرائات شروع شده، نه کتابت! خلاصه بگویم که از بحثهای کتاب در بحث قرائات، چیزی در نمیآید جز تحریف قرآن! و بیاهمیت بودن واژههای آن! و اینکه هرجای قرآن را میتوانی به جای دیگری بچسبانی! و جابهجا کنی. مثلا هرجا قصه موسی(ع) بود بخشی از اینجا و بخشی از آنجا را بخوان و بههم بچسبان. جالبتر اینکه بارها تأکید میشود که روش پیامبر(ص) همین بوده است! آنقدر تناقض در مطالب هست که صدای دانشجویان درآمد. از ایصال بهمطلوب و مطالب بدون منبع و استدلالهای ضعیف و عنوانهای غلط و نتایج عجیب و غریب هم نگویم که خود مثنوی هفتاد من میشود.
نگارنده در حال نوشتن دو مقاله در نقد این دو کتاب است و حاضر است در هر جلسهای که لازم باشد، از ادعاهای خود دفاع کند. خواهش نگارنده ایناست که این نوشتار را در فضاهای علمی کشور منتشر کنید تا شاید به دست مسئولان مربوطه برسد.
زهره اخوانمقدم
تیرماه 1399»
انتهای پیام