نقش وهابیت در روند ایجاد و تشدید اسلامهراسی در غرب
منبع خبر
/
باحجاب /
فرهنگی و هنری
به گزارش ایکنا؛ موضوع حجاب از جمله موضوعاتی است که امروزه جوامع و کشورهای غیرمسلمان با آن مسئله دارند و رویکردهایی بر ضد این نماد و نشان اسلامی بانوان در مناطق یاد شده مشاهده میشود. اما اینکه دلیل بروز و ظهور چنین رویکردهایی چیست و به چه دلیل چنین ضدیتهایی به وقوع میپیوندد، موضوعی است که در گفتوگو با حجتالاسلام مرتضی آقامحمدی، مدیر واحد...
به گزارش ایکنا؛ موضوع حجاب از جمله موضوعاتی است که امروزه جوامع و کشورهای غیرمسلمان با آن مسئله دارند و رویکردهایی بر ضد این نماد و نشان اسلامی بانوان در مناطق یاد شده مشاهده میشود. اما اینکه دلیل بروز و ظهور چنین رویکردهایی چیست و به چه دلیل چنین ضدیتهایی به وقوع میپیوندد، موضوعی است که در گفتوگو با حجتالاسلام مرتضی آقامحمدی، مدیر واحد آفریقای جنوبی جامعهالمصطفی(ص) العالمیه که دکترای شیعهشناسی نیز دارد، به گفتوگو پرداختهایم که متن آن از نظرتان میگذرد؛
ایکنا ـ دلایل مبارزه با حجاب در برخی کشورهای جهان چیست؟
مبارزه با حجاب در برخی کشورهای غیراسلامی، علتهای مختلفی دارد که یکی از آنها، ترس از مسلمانان است. حجاب نشاندهنده اعتقاد راسخ فرد مسلمان است. وقتی یک زن در غرب حجاب دارد، از نگاه اسلامستیزان به این معنا است که او همسر مردی است که اقدام به بمبگذاری و خشونتطلبی میکند.
از سوی دیگر، جمعیت مردم کشورهای غیرمسلمان رو به کاهش است و هر روز بر تعداد مهاجران مسلمانی که به این کشورها میروند، افزوده میشود. همچنین این روند مصادف با تغییر مذهب تعداد دیگری از هموطنان و همکیشان مردم غیرمسلمان کشورهای اروپایی و غربی است که مسئله اسلام و مسلمانی را برای آنان به موردی مخاطرهآمیز تبدیل میکند.
برای مثال مسلمانانی که ریش و سبیل بلند دارند و با دشداشه در آمریکا به خیابان میآیند یا لباسشان متفاوت از دیگران بوده و نقاب میزنند، برای مردم بومی این کشور آزاردهنده هستند. صرفاً این موضوع نیست که آنان از اسلام خوششان نیاید؛ این بخشی از ماجراست و همه داستان نیست.
ایکنا ـ آیا این موضوع مربوط به دهههای اخیر است یا از گذشته نیز وجود داشته است؟
این موضوع مربوط به وقایعی است که در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ روی داد. تا پیش از این تصویر چندانی از اسلام نبود، غیر از اینکه کشورهای غربی، مناطق و شهرهایی از کشورهای مسلمان را استعمار کرده بودند. برای مثال انگلستانیها در کویت بودند و منافعی در عربستان داشتند. همین طور فرانسویها در خاورمیانه، مناطقی را تحت سیطره خود درآورده بودند.
غرب تصوری از اسلام به صورتی که امروز وجود دارد، نداشت. گاه افرادی که سطح سواد پایینی داشتند از ایران به کشورهای دیگر میرفتند و به کارگری مشغول میشدند. تعداد این افراد در اروپا اندک بود و از سویی، تصوری هم درباره اسلام که دینشان بود نداشتند. از این منظر توانایی و مهارت اظهار به اسلام را نیز در خود نمیدیدند.
بعد از این سالها، تحولاتی از اواخر دهه ۱۹۹۰ و همگام با پیروزی انقلاب اسلامی ایران روی داد. هنگامی که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید، بازتابهایی داشت و بسیاری از مردم جهان به این سمت و سو حرکت کردند که اسلام را بشناسند.
تا آن زمان بسیاری از مسلمانان و غیرمسلمانان تصور نمیکردند که میتوان به اسلام نیز افتخار کرد. افراد تحت تأثیر این دین قرار گرفتند و قدرتی را دیدند که یک شاه را از سلطنت خلع کرد و این قدرت، یک جریان اسلامی بود. بر این اساس مفهومی از اسلام و مسلمانی شکل گرفت و مسلمانها فهمیدند که آنها هم میتوانند ابراز وجود کنند.
تصوری که از انقلاب ایجاد شد، مایه افتخار و مباهات است و به نوعی به مسلمانها هویت میداد.
ایکنا ـ پس از وقوع این رویدادها و شکلگیری چنین اعتقادی درباره اسلام و مسلمانان، چه موضوعی سبب شد که این نگاه تغییر کند؟
ظهور القاعده و جنگ افغانستان یکی از این دلایل قوت گرفتن اسلامهراسی بود. در این باره تبلیغات صورت گرفت؛ از این طرف جنگ چچن و افغانستان نیز روی داد. افغانستان در آسیا واقع شده بود و بیشتر کسانی که برای جنگ حضور پیدا میکردند، مسلمان بودند.
از سویی جنگ بوسنی و چچن از همه موارد پیشین مهمتر بود. در این جنگ، مسلمانان هویت اروپایی خود را برای نخستین بار بروز دادند. در این راستا یک شبکه تلویزیونی برای مسلمانهایی که در اروپا بودند، درخواست کمک کرد. اینجا بود که مسلمانان اروپا، نخستین بار احساس کردند که هویت و وجود دارند.
ایکنا ـ آیا عربستان نیز در این راستا نقشی ایفا کرد؟
عربستان با غرب در ارتباط بود و درصدد برآمد که جای ایران پیش از انقلاب را برای غربیها بگیرد و ایران را مرتجع نشان دهد و خود را دارنده اسلام مدرن و خواهان توسعه و پیشرفت. غرب نیز خواهان نفت این کشور بود. بر همین اساس عربستان از فرصت استفاده کرد که جای پایی در اروپا باز کند. این در حالی بود که این کشور تمدن و فرهنگی برای عرضه کردن نداشت و تنها ابزارش، اسلام سلفی(وهابیت) بود.
عربستان برای اینکه اسلامش را متعالی، پیشرفته و طالب تمدن نشان دهد، هزینه بسیاری صرف کرد. مراکز اسلامی بسیاری در کشورهای اروپایی ساخت و در این مراکز، افراد آمریکایی و کارگرهای مسلمانی که جایی برای گرد هم آمدن نداشتند، حضور یافتند. این مراکز در کشوری غریب، یک حسن برای مسلمانان بود که افرادی از جنس و فرهنگ خود را میدیدند، تحقیر نمیشدند و مورد تمسخر قرار نمیگرفتند. این افراد از کشورهای عربی، افغانستان و پاکستان در این مکان جمع میشدند و مباحث دینی در آنجا مطرح میشد. برای مثال شخصی را که تازه از بنگلادش به این کشورها میرفت، میپذیرفتند، به او زبان میآموختند و کار و محل اسکان میدادند. در همین اثنی، ادبیات سلفی و وهابی نیز به وی تزریق میکردند.
این مراکز مأمنی برای بسیاری از مسلمانان شد و افراد تحت تأثیر خوراک فکری که این مراکز عرضه میکردند، قرار گرفتند. اینجا بود که برخی از مسلمانان سنی، وهابی شدند و به استخدام افکار سلفیها در آمدند. این افراد در جنگ بوسنی هم بروز و ظهور پیدا کردند و بعد از آن در جنگ افغانستان و سپس در القاعده خود را نشان دادند و مسلمانان اروپایی نیز جذب این سیستم شدند؛ این رویکرد با فرهنگ و ادبیات غرب همخوانی نداشت.
ایکنا ـ رویکرد اسلامهراسی در همین مراحل ایجاد شد یا موارد دیگری هم وجود داشت که به این موضوع دامن زد؟
به این موضوع در سال ۲۰۰۱ میلادی دامن زده شد و تا حمله تروریستی به برج دوقلوی آمریکا در نیویورک پیش رفت و مسائلی که تا پیش از این درباره اسلام وجود داشت، شکل دیگری به خود گرفت و حساسیتها افزایش یافت.
از سوی دیگر بروز و ظهور مسلمانان در جهان افزایش یافت و اروپا و آمریکا نسبت به دارندگان این آئین حساسیت پیدا کردند. مسلمانان دیگر افراد بیسواد و ناتوان نبودند. فرزندان بسیاری از خانوادههای مسلمان به مدرسه رفته و درس خوانده بودند. مخالفت با حجاب نیز در همین فضا شکل گرفت.
فردی که تا پیش از این در منزل بود و توان و سوادی برای تأثیرگذاری در جامعه نداشت، اکنون برای دولت کشورهای اروپایی و آمریکایی مسئلهساز شده بود و میتوانست بر جامعه تأثیرگذار باشد. تصور آنان این بود که این گونه افراد میخواهند کشور را از دست آنها بگیرند.
اینجا بود که چنین تصوری از مسلمانها ایجاد شد که این قشر کسانی هستند که خیلی زود جوگیر میشوند و حد و حدود خود را نمیشناسند.
یکی از نمونههایی که برای غرب قالب یک هشدار و مخاطره به خود گرفته است، جمع کردن هزینه ساخت بزرگترین مسجد نیویورک در قالب تبلیغات فیسبوکی بود. این در حالی است که کلیسا در آمریکا در شرف تعطیلی است و حال مسلمانان میخواهند بزرگترین مسجد را در این کشور بسازند. این شد که باز هم زنگ هشدار برای غرب به صدا درآمد و احساس خطر کردند. به عقیده آنها، مسلمانان آزاردهنده رفتار میکنند و کارهایی مثل ساخت مسجد، داشتن حجاب و … برای آنان چنین حکمی را دارد.
اینکه غربیها و اروپاییان اسلامستیز، شرارت و خباثت دارند، امری غیر قابل انکار است، اما گاه رفتارهایی از سوی مسلمانان میشود که مردم و دولت کشورهای این دو قاره را به لجبازی وادار میکند تا حدی که به یک بانوی محجبه حمله میکنند. در اصل موضوعاتی دست به دست هم میدهد و یک مجموعه عوامل و رویدادها را رقم میزند.