تقدس گرایی در فرهنگ قبیله


انسان قبیله گرا یا قبیله باور نه در دایره ی «امت» اسلامی می گنجد و نه هم در چوکات «ملت» انسانی؛ زیرا مبنای هویت در این نظام بسته و قوم مدار، مربوط به «ایل» و «قبیله» می شود وهیچگاه فراتر از آن بسوی هویت فرا قومی و «ملی» گام نمی...

انسان قبیله گرا یا قبیله باور نه در دایره ی «امت» اسلامی می گنجد و نه هم در چوکات «ملت» انسانی؛ زیرا مبنای هویت در این نظام بسته و قوم مدار، مربوط به «ایل» و «قبیله» می شود وهیچگاه فراتر از آن بسوی هویت فرا قومی و «ملی» گام نمی گذارد.

رسوم و عادات، طرز پوشاک و خوراک، زبان و دین از منظر قبیله باوران، بهترین اند و بهتر از آن را نمی توان سراغ کرد. هرچند افراد قبیله در کلیت یک جامعه سیاسی و متعلق به احزاب و سازمان مختلف زندگی کنند، اما احساس و پندار های شان به دلیل این که از مبنای عقلانی و فکری بهره نبرده، مجال اندیشدن فراتر از ارزش های کهنه را برای شان نمی دهد. رییس و کلان قبیله، قانون های عرفی، تفکرات بدوی و ارزش های عقب مانده در پندار و خیال خود شان فرا زمینی و مقدس اند و سرکشی از آن به هیچ روی پذیرفتنی نیست.

هم چنان فرد محوری در نظام قبیله جا ندارد. اگر یکی از افراد قبیله از سوی کسی کشته شود، تنها فرد مقتول در آن قتل طرف نیست، تمام خانواده و حتی قوم او دشمن پنداشته می شوند. مسؤولیت فردی نیست، جمعی است. آبرو و حیثیت فرد بستگی به تمام ایل و قبیله دارد. زنان و دختران در این نظام قشر آسیب پذیری اند. بد دادن و یا بدل، یکی از رسوم عقب مانده و ضد انسانی در نظام قبیله است که منشا و مبدا آن جهل و بیسوادی است.

یکی از دلایل عمده ای ایستادن در برابر علم و دانش در فرهنگ قبیله، که کشتن معلم و مدرس و سوختاندن مکاتب و مدارس را موجب شده، ضدیت با ارزش والای دانش است. تعارض علم و جهل در تاریخ انسانی پهنای دراز دامنی دارد. هرجای چراغ دانش روشن شود، رسوم و عادات خرافی از آن جا رخت می بندنند. از آن جایی که آداب و رسوم و در کل، فرهنگ قبیله، جای در جهان مدرن و عصری ندارد، به هیچ عنوان و شکلی با گشاده شدن دَر های علم و دانش روی خوش نشان نمی دهد. زیرا نو آوری و رفتن بسوی روشنایی و پیشرفت در فرهنگ قبیله برخلاف ارزش های عقب مانده ی آن پنداشته شده و با آن مخالفت شدید صورت می گیرد.

در نظر گرفتن منافع کوتاه مدت و قوم محور، فقدان ابتکار و نوآوری، گذشته گرایی،خانواده گرایی، محل گرایی، وابستگی شدید به رسوم و آداب گذشته و یا ارزش های کهنه از جمله مسایلی اند که به باور قبیله گرایان و قبیله باوران مقدس بوده و تخطی از آن به مثابه ای گناهی نابخشودنی تلقی می شوند.

بنابراین، فقدان آموزش و پرورش در چنین جوامع به تعطیل شدن عقل و منطق انسانی می انجامد که ماحصل آن عصبیت و تعصب ورزیدن و تشدید حس برتری جویی در برابر دیگران است. با تآسف، در عصر حاضرهنوز هم پدیده ای قبیله گرایی و قبیله باوری در اطراف و اکناف جهان معاصر طرفدارانی دارد. اما امید که با گسترده شدن چراغ علم و معرفت در گوشه های تاریک و روشنی ندیده ای جهان ما این پدیده کاهش یابد و جایش را به انسان گرایی وانسان باوری خالی کند.

اکبر نوابی


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

تغییر حالت چشم خاتمی خبرساز شد+تصاویر