بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال آلمان (بخش سوم)
در این یادداشت و در طول چندین قسمت قصد داریم تا نگاهی به چهل اسطوره ماندگار فوتبال آلمان...
آلمان پس از برزیل، دومین تیم پرافتخار در دنیای فوتبال و جام های جهانی است. به گزارش طرفداری این کشور در بسیاری از تورنمنت های معتبری که زیر نظر فیفا و یوفا برگزار می شود، به عنوان قهرمانی دست پیدا کرده است. آلمان ها چهار بار در سال های 1954، 1974، 1990 و 2014 توانسته اند، قهرمانی جام جهانی را به دست آورند. آن ها همچنین سه بار قهرمان جام ملت های اروپا در سال های 1972، 1980 و 1996 شده اند. این تیم پرافتخار فوتبال جهان در سال 2017 نیز توانست، قهرمان جام کنفدراسیون ها در کشور روسیه شود. آلمان ها تاکنون 19 بار در جام های جهانی (8 دوره با نام آلمان غربی) حاضر بوده اند و پس از برزیلی ها در رتبه دوم، از نظر حضور در این تورنمنت معتبر به حساب می آیند. به این بهانه و در چندین یادداشتِ سریالی در طرفداری، قصد داریم تا شما عزیزان را با ستارگان و اسطوره های به یادماندنی کشورهای صاحب نام دنیای فوتبال بیشتر آشنا سازیم. در دومین گام به سراغ تیم ملی فوتبال آلمان رفته ایم.
"گفتنی است ملاک چیدمان و قرار گرفتن ستارگان این لیست بر اساس سوابق ملی، باشگاهی و همچنین افتخارات فردی بوده که این بازیکنان در طول دوران بازیگری شان در مستطیل سبز به آن دست یافته اند."
20. هلموت ران
جام جهانی 1954 سوئیس از آن دست تورنمنت های عجیب و غریبی است که لحظات تلخ و شیرین کم به خود ندیده است. لحظاتی که این تضاد احساسات برای آلمان ها و مجارها بیشتر از هر تیم دیگری در آن رقابت ها تداعی شده بود. آلمان غربی که اولین قهرمانی جهان خود را در آن سال و در برن به دست آورد، شکست تحقیر آمیزی مقابل مجارستان آن هم با هشت گل متحمل شده بود، اما دیدار فینال جام جهانی حکایت دیگری داشت. آلمان ها شکست دور گروهی خود در این تورنمنت برابر مجارها با نتیجۀ 3-8 را با برد 3-2 مقابل این تیم آن هم در دیدار پایانی جبران کردند. در این مسابقه که بعدها به "معجزۀ برن" معروف شد، نام یک فوتبالیست بیشتر از هر بازیکن دیگری می درخشید؛ هلموت ران. ژرمن ها به هلموت ران لقب "رئیس" را داده بودند و او جزء اولین اسطوره های فوتبال این کشور به شمار می آمد که مجسمه اش را در زادگاهش نصب کرده بودند. هلموت ران متولد شانزدهم آگوست 1929 در شهر اِسن آلمان می باشد که پست اصلی او مهاجم بوده است. او در کنار فریتز والتر که بازوبند کاپیتانی آلمان ها در جام جهانی 1954 را بر بازو بسته بود از بهترین فوتبالیست های دهۀ پنجاه میلادی این کشور به حساب می آید. در واقع نام هلموت ران برای آلمان ها تداعی کننده افتخار و معجزه است. در فینال جام جهانی 1954 که در شهر برن کشور سوئیس برگزار می شد، این مجارها بودند که بازی را طوفانی آغاز کردند و با دو گل دقایق ابتدایی فرانس پوشکاش و زولتان زیبور از حریف خود پیش افتادند اما به ناگاه مهاجمی به نام هلموت ران ورق این دیدار سرنوشت ساز را به نفع ژرمن ها برگرداند. او ابتدا و در دقیقۀ 10 با پاس گلی که به ماکس مورلوک می دهد، زمینه ساز گل اول تیمش می شود و سپس خود در دقیقۀ 18 کار را به تساوی می کشد.
در حالی که این دیدار رفته رفته به دقایق پایانی خود نزدیک می شد، بار دیگر این هلموت ران بود که در دقیقۀ 84 گل دوم خود و سوم آلمان را وارد دروازۀ مجارستان می کند تا یک شگفتی بزرگ در تاریخ رقابت های جام جهانی شکل بگیرد. معجزۀ برن اصطلاحی بود که تا ابد برای این بازی خاطره ساز در ذهن آلمان ها نقش بست و کمتر مسابقه ای در دنیای فوتبال بوده که به اندازۀ این بازی برای آن فیلم و داستان نساخته باشند. اما هلموت ران در زمینۀ باشگاهی نیز بازیکنی قدیمی و تاثیرگذار در فوتبال آلمان قلمداد می گردد. اولین باشگاه حرفه ای او اسپورتفروند کاتنبورگ بود که او در سال 1950 و زمانی که 21 ساله بود به آن ملحق گشت. پس از یک فصل بازی در این تیم او راهی باشگاه زادگاهش یعنی روت وایس اسن شد و به مدت هشت فصل در این تیم مشغول به بازی بود. ران به همراه این تیم توانست عنوان قهرمانی باشگاهی سراسری فوتبال آلمان و جام حذفی این کشور را تصاحب نماید تا اینکه در سال 1959 به کلن پیوست. آخرین باشگاه هلموت ران تیم دویسبورگ بود که این مهاجم سرشناس آلمانی در سال 1965 و در حالی که 36 ساله بود با پیراهن این تیم از دنیای فوتبال خداحافظی نمود. او در 418 بازی در بوندس لیگا و اوبرلیگا در مجموع 145 گل به ثمر رسانده است. در عرصۀ ملی هلموت ران سابقۀ 9 سال (1951 تا 1960) حضور در تیم ملی فوتبال آلمان غربی را داشته و عمده شهرت و موفقیت های او در دو جام جهانی 1954 و 1958 رقم خورده است. ران طی 10 بازی در این رقابت ها، 5 پیروزی، 2 تساوی و 3 شکست کسب کرده و 10 بار نیز دروازه حریفان را گشوده است تا بدین ترتیب او یکی از گلزنان برتر تاریخ مسابقات جام جهانی نیز لقب گیرد. این اسطورۀ فوتبال آلمان سرانجام در چهاردهم آگوست سال 2003 و زمانی که هفتاد و سه ساله بود، دار فانی را وداع گفت.
افتخارات فردی، باشگاهی و ملی هلموت ران
قهرمانی لیگ سراسری باشگاهی آلمان در سال 1955 به همراه تیم روت وایس اسن
قهرمانی جام حذفی فوتبال آلمان در فصل 53-1952 به همراه تیم روت وایس اسن
قهرمانی جام جهانی 1954 سوئیس به همراه تیم ملی فوتبال آلمان غربی
حضور در تیم منتخب جام جهانی 1954 سوئیس
برندۀ کفش نقره ای (دومین گلزن برتر) جام جهانی 1958 سوئد
نفر دوم کسب توپ طلا در سال 1958
19. تونی کروس
یکی از بهترین هافبک های حال حاضر فوتبال جهان، در مدت زمان شش فصل حضورش تا بدین جا در ترکیب رئال مادرید، توانسته نظم و هارمونی خاصی را به خط هافبک این تیم ببخشد. از این رو هواداران لوس بلانکوس به هافبک طراح و بازیساز آلمانی خود، لقب مهندس را داده اند. او نَه تنها در رئال مادرید بلکه در تیم ملی فوتبال آلمان نیز همواره مهره ای کلیدی و تاثیر گذار به حساب آمده است. تونی کروس متولد چهارم ژانویه 1990 در گریفس والد آلمان است و هم اکنون سی سالگی خود را پشت سر می گذارد. شروع فوتبال کروس از باشگاه محل زادگاهش "گریفس والدر اس سی" بود که پس از مدت کوتاهی به باشگاه معروف تر منطقه، هانزاروستوک و تیم جوانان این باشگاه پیوست. در 16 سالگی مورد توجه باشگاه سرشناس بایرن مونیخ قرار گرفت و به تیم جوانان این باشگاه ملحق شد و یک سال در آن جا به میدان رفت. یک سال پس از آن به تیم اصلی بایرن مونیخ راه یافت و هفت سال از دوران ورزشی اش را در جمع باواریایی ها گذراند. در همان سال اول حضورش در تیم اصلی بایرن او در رقابت های قهرمانی جام جهانی زیر 17 سال جهان که در سال 2007 و به میزبانی کره جنوبی برگزار می شد به عنوان سومی جهان رسید. تونی کروس در آن تورنمنت موفق شد، توپ طلا و کفش برنز این رقابت ها را از آن خود کند.
تونی یک فصل و در سال 2009 به صورت قرضی به باشگاه بایر لورکوزن رفت و در 43 بازی برای این تیم موفق شد 10 گل به ثمر برساند. اولی هوینس مدیر ورزشی آن زمان بایرن مونیخ در خصوص او گفته بود که او زمانی شماره 10 بایرن را خواهد پوشید. کروس در تابستان 2010 دوباره به بایرن مونیخ بازگشت و جایگاه مهمی در تیم پیدا کرد و نقش مهمی در نایب قهرمانی این تیم در لیگ قهرمانان 2012 ایفا نمود. او همچنین در سه گانۀ فصل بعد باواریایی ها تحت نظر یوپ هاینکس هم نقش پر رنگی داشت. نقشی که او به همراه باستین شواین اشتایگر در خط میانی بایرن به دوش میکشید، بسیار مهم بود و بازی های فوقالعاده او و هم چنین گل هایی که از روی شوت از پشت محوطه به ثمر می رساند، بسیار حیاتی و تاثیرگذار بود. او در بایرن 205 بازی انجام داد و 25 گل هم به ثمر رساند و توانست با این تیم آلمانی فاتح 9 جام معتبر از جمله لیگ قهرمانان اروپا، سه کاپ بوندس لیگا و هم چنین سوپرکاپ اروپا و باشگاه های جهان شود. در جولای 2014 و پس از کسب عنوان قهرمانی در جام جهانی، تونی کروس در انتقالی به ارزش 25 میلیون یورو و با نظر کارلتو به رئال مادرید پیوست. تونی کروس در مورد پیوستنش به رئال مادرید در آن زمان گفته بود:
به نظرم این انتقال در زمان مناسبی صورت گرفت. هنگامی که شما به یک تیم خارج از کشور رفته و در آنجا نیز به ثبات برسید، یعنی گام بلندی در پیشرفت برداشته اید. برای من این اتفاق به آرامی رخ داد. آنچلوتی مرا در رئال مادرید می خواست و روی من حساب کرده بود. خیلی خوب است که شما یک شروع خوب در باشگاهی مانند رئال مادرید داشته باشید. حتی اگر اتفاقات خوب پیش نروند، شما بتوانید فرم خود را حفظ کنید.
روند موفقیت های این هافبک ارزشمند آلمانی در رئال مادرید نیز ادامه پیدا کرد و او زیر نظر سرمربی بزرگ و اسطوره ای هم چون زیدان به موفقیت های فراوانی در رئال رسید. در شش فصل حضور این ستاره آلمانی تا بدین جا در رئال مادرید او توانسته به سه عنوان قهرمانی در جام باشگاه های اروپا، دو قهرمانی لالیگا، دو قهرمانی سوپرکاپ اروپا، چهار قهرمانی در جام باشگاه های جهان و دو قهرمانی در سوپرجام اسپانیا و در مجموع به 13 قهرمانی در این تیم آن هم فقط در شش سال حضورش دست یابد. همچنین کروس در پایان ششمین فصل حضورش در رئال در 277 بازی با پیراهن این تیم موفق به زدن 19 گل شده است. در رده ملی کروس از سال 2010 تاکنون یکی از بازیکنان تاثیرگذار آلمان ها بوده و در سال 2014 و در جام جهانی برزیل نیز نقشی غیرقابل انکار در چهارمین قهرمانی جهان ژرمن ها داشت. تونی کروس همچنان یکی از امیدهای اصلی یواخیم لو و زین الدین زیدان در دو تیم ملی فوتبال آلمان و رئال مادرید به حساب می آید و این دو مربی روی توانایی های این هافبک فوق العاده حساب ویژه ای باز کرده اند.
افتخارات فردی، باشگاهی و ملی تونی کروس
سه قهرمانی بوندس لیگا در فصل های 08-2007، 13-2012 و 14-2013 به همراه تیم بایرن مونیخ
دو قهرمانی جام حذفی فوتبال آلمان در فصل های 13-2012 و 14-2013 به همراه تیم بایرن مونیخ
قهرمانی سوپرکاپ فوتبال آلمان در سال 2013 به همراه تیم بایرن مونیخ
قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 13-2012 به همراه تیم بایرن مونیخ
قهرمانی سوپرکاپ فوتبال اروپا در سال 2013 به همراه تیم بایرن مونیخ
قهرمانی جام باشگاه های جهان در سال 2013 به همراه تیم بایرن مونیخ
دو قهرمانی لالیگا در فصل های 17-2016 و 20-2019 به همراه تیم رئال مادرید
سه قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل های 16-2015، 17-2016 و 18-2017 به همراه تیم رئال مادرید
دو قهرمانی سوپرکاپ فوتبال اروپا در سال های 2014 و 2017 به همراه تیم رئال مادرید
دو قهرمانی سوپرکاپ فوتبال اسپانیا در 2017 و 20-2019 به همراه تیم رئال مادرید
چهار قهرمانی باشگاه های جهان در سال های 2014، 2016، 2017 و 2018 به همراه تیم رئال مادرید
قهرمانی جام جهانی 2014 برزیل به همراه تیم ملی فوتبال آلمان
برنده توپ طلای جام جهانی زیر 17 سال 2007 همراه با تیم نوجوانان آلمان
برنده کفش برنزی جام جهانی زیر 17 سال 2007 همراه با تیم نوجوانان آلمان
حضور در تیم منتخب جام جهانی 2014 برزیل
حضور در تیم منتخب رقابت های چمپیونز لیگ در فصل های 14-2013، 15-2014، 16-2015، 17-2016 و 18-2017
حضور در تیم منتخب بوندس لیگا از نگاه کیکر در فصل های 10-2009، 12-2011 و 14-2013
کسب عنوان بهترین پاسور جام جهانی 2014 به همراه تیم ملی فوتبال آلمان
کسب عنوان بهترین بازیکن تیم ملی آلمان در سال 2014
حضور در تیم منتخب جام ملت های اروپا در سال 2016
بهترین فوتبالیست کشور آلمان در سال 2018
18. میشائیل بالاک
هر چند تعداد جام هایی که میشائیل بالاک در طول پانزده سال زندگی حرفه ای اش در میادین فوتبال به دست آورده به شمارۀ پیراهن او یعنی عدد سیزده می رسد، اما همواره از این هافبک آلمانی به عنوان یکی از بزرگترین بازندگان تاریخ فوتبال یاد می کنند. او یکی از با استعدادترین فوتبالیست های آلمانی نسل خودش به شمار می رفت و مهارت های هجومی در کنار تکنیک بالایش از میشائیل بالاک هافبکی سطح بالا و کلاس جهانی ساخته بود. هنگامی که به عناوین و جام های باشگاهی بالاک نگاهی دقیق تر می اندازیم در آن قهرمانی بوندس لیگا، قهرمانی جام حذفی آلمان، قهرمانی لیگ برتر انگلستان و جام حذفی این کشور نیز به چشم می خورد و شاید هر بازیکنی با این قهرمانی ها به خود و سابقه اش ببالد اما برای شمارۀ 13 خوش استیل آلمان ها هرگز این اتفاق روی نداده است. بالاک سه بار و در سال های 2002، 2003 و 2005 مرد سال فوتبال کشورش لقب گرفت و با اینکه هافبکی همه فن حریف بود و بازی های قابل توجهی را از خودش به معرض نمایش می گذاشت، اما نفرین فوتبال هیچگاه دست از سر او بر نمیداشت. میشائیل بالاک متولد 26 سپتامبر 1976 در گورلیتس واقع در شرق آلمان است و هم اکنون چهل و سه سالگی خود را پشت سر می گذارد. نخستین باشگاهی که بالاک به صورت حرفه ای دوران فوتبالی اش را در آن آغاز نمود کمنیتس بود، اما کایزرسلاترن در 21 سالگی سکوی پرتاب او شد و هواداران این تیم به سبب جنگندگی و بازی های خوب بالاک به او لقب "قیصر کوچک" را داده بودند. او دو فصل موفق را در کایزرسلاترن گذراند و با این تیم موفق به فتح بوندس لیگا گشت.
در سال 1999 و پس از پایان قراردادش با لاترن او هم به تیم ملی فوتبال آلمان دعوت گشت و هم به بایرلورکوزن پیوست. اولین بازی ملی بالاک در تاریخ در 28 آوریل 1999 و زمان مربیگری اریش ریبک انجام شد. در آن روز بالاک مقابل اسکاتلند در دقیقۀ 60 به جای دیتمار هامان به بازی آمد. دیداری که با شکست 1-0 آلمان ها مقابل اسکاتلند در خانه به پایان رسید. شروع کار بالاک در لورکوزن آن چنان آسان نبود و او در همان ابتدای کار از مصدومیت رنج می برد. اما کریستف داوم نقش بسزایی در بهبود وضعیت بالاک و تبدیل شدن او به یک هافبک جنگنده و سطح بالا داشت. شروع ناکامی ها و بدبیاری های بالاک اما از سال 2000 و در بایرلورکوزن کلید خورد. در آخرین دیدار فصل، لورکوزن برای مسجل شدن قهرمانی اش تنها به یک مساوی برابر تیم سقوط کردۀ اونترهاخینگ نیاز داشت تا برای اولین بار قهرمان بوندس لیگا شود اما گل به خودی میشائیل بالاک منجر به برد 2-0 رقیب شد تا در نهایت بایرن مونیخ به مقام قهرمانی بوندس لیگا برسد. دو فصل بعد باز هم سریال ناکامی های بالاک و بایرلورکوزن ادامه داشت و این بار نوبت به قهرمانی دورتموند رسیده بود. در فینال جام حذفی آن ها با نتیجۀ 4-2 مغلوب شالکه شدند و در نهایت در فینال لیگ قهرمانان اروپا هم با سوپرگل زیزو جام را به رئال مادرید واگذار کردند تا فصلی که می رفت برای بالاک و تیمش تبدیل به یک سه گانه تاریخی و رویایی شود به بدترین شکل ممکن به پایان برسد. بالاک هر چند در ردۀ باشگاهی سالی کابوس وار را تجربه کرد اما در عرصۀ ملی همراه با مانشافت خوش می درخشید. پس از باخت تحقیرآمیز آلمان ها مقابل انگلیس آن هم با نتیجۀ 5-1، رسانه های این کشور با درخواستی طعنه آمیز خواستار حضور تیم بانوان این کشور در بازی پلی آف جام جهانی مقابل اوکراین شده بودند.
بالاک اما یک تنه آلمان را در دیدار مقابل اوکراین به پیروزی رساند و ژرمن ها را راهی آسیا برای حضور در جام جهانی 2002 کره و ژاپن کرد. بالاک یکی از مهره های کلیدی مانشافت ها و تیم رودی فولر بود و با بازی های چشم نواز بالاک آلمان ها پس از دوازده سال راهی دیدار فینال جام جهانی شدند. اما نفرین فوتبال این بار در بازی نیمه نهایی آلمان مقابل کره جنوبی خودش را بار دیگر به بالاک نشان داد و او با گرفتن کارت زرد از "اورس میر" داور آن دیدار، بالاک یکی از مهم ترین مسابقات دوران ورزشی اش یعنی فینال جام جهانی مقابل برزیل را از دست داد. آلمانِ بدون بالاک مقابل سلسائو و نازاریویِ آماده حرفی برای گفتن نداشت تا سال 2002 بدون هیچ جامی برای ستارۀ آلمان ها به پایان برسد. پس از پایان جام جهانی او راهی بایرن مونیخ شد و چهار فصل بسیار موفق را در این تیم گذراند. انجام 157 بازی و زدن 62 گل در کنار کسب هفت جام از جمله سه قهرمانی بوندس لیگا دوران خوبی را برای این هافبک آلمانی در جمع باواریایی ها ساخته بود. جام جهانی 2006 و تورنمنتی که در خانه برگزار می شد باز هم با درخشش بالاک همراه بود. آن ها در یک چهارم نهایی آرژانتین پرمدعا را در ضربات پنالتی شکست دادند که بالاک زنندۀ دومین پنالتی آلمان ها در این دیدار بود. اما در نیمه نهایی آن ها مغلوب ایتالیایِ لیپی شدند تا قهرمانی رقیب دیرینه یعنی ایتالیا را در خانه شان ببینند. بالاک پس از آن و در سال 2006 راهی چلسی شد تا طعم بازی در یکی از جذاب ترین لیگ های فوتبال جهان یعنی لیگ جزیره را بچشد.
او همانند بایرن چهار فصل نیز در چلسی توپ زد و با تیمی که فرانکی لمپارد را در خط هافبک و ژوزه مورینیو را به عنوان سرمربی می دید و تا دندان هم مسلح بود، موفق به قهرمانی در لیگ برتر، قهرمانی جام حذفی و قهرمانی جام اتحادیه شد. او همچنین آمار 166 بازی و 25 گل زده را به همراه چلسی به ثبت رساند. ژوزه مورینیو در مورد شایستگی های بالاک گفته بود:
تنها یک بازیکن ممکن است باهوش تر و بهتر از بالاک در دنیای فوتبال وجود داشته باشد و آن هم کسی جز فرانکی لمپارد نخواهد بود. من هر دوی آن ها را در یک تیم در اختیار داشتم.
اما کابوس های بالاک این بار با شیرهای آبی شهر لندن و سال 2008 تکرار گشت. در فینال بارانی لیگ قهرمانان اروپا در مسکو و شبی که هواداران فوتبال شاهد لغزش پاهای جان تری در نواختن ضربۀ پنالتی و از دست رفتن آن برابر منچستر یونایتد بودند باز هم بالاک در کسب قهرمانی در این تورنمنت معتبر ناکام ماند. در یورو 2008 نیز همانند دیگر رقابت های معتبری که بالاک در آن حاضر بود عایده ای جز نایب قهرمانی برایش نداشت. این هافبک برجستۀ آلمانی در طول دوران حرفه ای خود بازنده 9 فینال مهم بوده است. در سال 2010 او مجددا به بایرلورکوزن بازگشت و پس از دو فصل بازی برای این تیم در سال 2012 و هنگامی که 36 ساله بود از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. در عرصۀ ملی میشائیل بالاک سابقۀ یازده سال (1999 تا 2010) حضور در تیم ملی فوتبال آلمان را داشته و آمار 98 بازی و 42 گل زده را با پیراهن مانشافت به ثبت رسانده است.
افتخارات فردی، باشگاهی و ملی میشائیل بالاک
قهرمانی بوندس لیگا در فصل 98-1997 به همراه تیم کایزرسلاترن
نایب قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 02-2001 به همراه تیم بایرلورکوزن
سه قهرمانی بوندس لیگا در فصل های 03-2002، 05-2004 و 06-2005 به همراه تیم بایرن مونیخ
سه قهرمانی جام حذفی فوتبال آلمان در فصل های 03-2002، 05-2004 و 06-2005 به همراه تیم بایرن مونیخ
قهرمانی لیگا پوکال در سال 2004 به همراه تیم بایرن مونیخ
قهرمانی لیگ برتر فوتبال انگلستان در فصل 10-2009 به همراه تیم چلسی
دو قهرمانی جام حذفی فوتبال انگلستان در فصل های 09-2008 و 10-2009 به همراه تیم چلسی
نایب قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 08-2007 به همراه تیم چلسی
قهرمانی جام اتحادیۀ فوتبال انگلستان در فصل 07-2006 به همراه تیم چلسی
قهرمانی جام خیریۀ فوتبال انگلستان در سال 2009 به همراه تیم چلسی
نایب قهرمانی جام جهانی 2002 کره و ژاپن به همراه تیم ملی فوتبال آلمان
کسب مقام سوم جام جهانی 2006 آلمان به همراه تیم ملی فوتبال آلمان
نایب قهرمانی جام ملت های اروپای 2008 به همراه تیم ملی فوتبال آلمان
بهترین فوتبالیست آلمان در سال های 2002، 2003 و 2005
حضور در تیم منتخب جام های جهانی 2002 و 2006
حضور در تیم منتخب جام ملت های اروپای 2004 و 2008
حضور در لیست فیفا 100 از سوی پله
17. برند شوستر
بدون هیچ تردیدی برند شوستر یکی از بهترین لژیونرهای تاریخ فوتبال آلمان به شمار می آید و کسب عناوین و جام های پر تعداد در دو باشگاه رئال مادرید و بارسلونا گواه صحبت های ما در این زمینه می باشد. فرشتۀ مو طلایی آلمان ها معماری بی نظیر بود که پس از یک دهه از افول ستارگانی همچون ولفگانگ اووراث و گونتر نتزر در میانۀ زمین دلربایی می کرد. برنهارد برند شوستر متولد 22 سپتامبر 1959 در آگزبورگ آلمان است و هم اکنون شصت سالگی خود را پشت سر می گذارد. هر چند او در تیم ملی فوتبال آلمان و حتی باشگاه های این کشور بدان شکل سابقه ای ندارد، اما از برند شوستر به عنوان بازیکنی خلاق و تاثیرگذار در دو دهۀ 80 و 90 میلادی یاد می کنند. هوش بالا در کنار تکنیک فوق العاده و دید عالی از شوستر هافبکی کارکشته ساخته بود. او افزون بر قدرت رهبری در میانۀ میدان، گلزنی خطرناک هم به شمار می رفت. اولین باشگاهی که برند شوستر فوتبال حرفه ایش را در آن آغاز نمود، اف سی کلن بود که او در 19 سالگی به آن ملحق شد. یک سال حضور در کلن کافی بود تا یوپ دروال، سرمربی وقت تیم ملی فوتبال آلمان غربی، برند شوستر را به تیم ملی دعوت کند. این هافبک بیست ساله در اولین حضورش در جمع ملی پوشان آلمانی، گام به مسابقات جام ملت های اروپا گذاشت و به همراه ژرمن ها توانست فاتح این تورنمنت مهم در کشور ایتالیا شود. شوستر در عین جوانی اما در خط میانی آلمان ها چنان بازی های درخشانی را از خود به معرض نمایش گذاشت که بسیاری از تحلیل گران او را با اسطوره ای چون بکن باوئر مقایسه می کردند. به همین دلیل نیز از نظر بسیاری او بهترین بازیکن آلمان ها در آن تورنمنت بود و در آخر نیز برند شوستر در تیم منتخب جام جای گرفت.
توان و استعداد بالایی که شوستر در دو فصل بازی برای کلن و همچنین تیم ملی فوتبال آلمان غربی در یورو 1980 از خود نشان داد، سران بارسلونا را به خوبی مجاب کرد تا پای این هافبک آلمانی را در 21 سالگی به نیوکمپ باز کنند. بیشتر دوران باشگاهی شوستر هم به مدت هشت فصل در بارسلونا به طول انجامید و او همراه با آبی اناری ها موفق به کسب شش جام ارزشمند از جمله یک قهرمانی در لالیگا، سه قهرمانی در جام حذفی اسپانیا موسوم به کوپا دل ری، یک قهرمانی در تورنمنت برندگان جام باشگاه های اروپا و یک قهرمانی نیز در رقابت های کوپا د لالیگا شده بود. انجام 238 بازی و زدن 87 گل دستاوردهای شوستر به همراه بلوگرانا بوده است. در واقع پس از حضور در بارسلونا بود که اسپانیا به نوعی وطن دوم شوستر به حساب می آمد و او به مدت سیزده فصل حضوری موفق در رقابت های لالیگا داشت. شوستر که در میان هوادارانش از القاب و عناوینی مختلفی چون "فرشتۀ مو طلایی" و همچنین "سان برناردو" یا "برناردو مقدس" برخوردار بود، در سال 1988 بارسلونا را ترک گفت و به رقیب دیرینۀ این تیم یعنی رئال مادرید پیوست. هر چند دوران حضور مو طلایی در لوس بلانکوس بیشتر از دو فصل به طول نینجامید اما شوستر در لوس بلانکوس بسیار موفق ظاهر شد. او در طول دو سال حضورش در رئال مادرید موفق به کسب چهار جام ارزشمند که از جملۀ آن ها می توان به دو قهرمانی متوالی لالیگا اشاره کرد، دست یافت. همین دو فصل کافی بود تا این هافبک آلمانی از محبوبیت فراوانی در بین مادریدی ها برخوردار شود. در سال 1990 او به دیگر تیم شهر مادرید یعنی اتلتیکو مادرید ملحق شد و سه فصل نیز در این تیم توپ زد که با این باشگاه نیز موفق به دو قهرمانی در جام حذفی فوتبال اسپانیا شد.
برند شوستر پس از 13 سال حضور در اسپانیا مجددا به آلمان بازگشت تا بازی در بایرلورکوزن را در سال های پایانی دوران بازیگری اش تجربه نماید. پس از سه سال حضور در لورکوزن او در سال 1996 به تیم نه چندان مطرح یونام پوماس در لیگ کشور مکزیک پیوست و با پیراهن این تیم در 38 سالگی از دنیای فوتبال خداحافظی نمود. یکی از خصوصیات مهم شوستر در دوران بازیگری اش زدن گل های فوق العاده زیبا بود به گونه ای که گل های وی همگی رنگ و بوی نبوغ یک بازیکن استثنایی را می داد. او در سال های پایانی فوتبالش که در لورکوزن توپ می زد نَه تنها زیباترین گل سال را به ثمر رساند، بلکه با دیگر گل های خود مکان های دوم و سوم را نیز به خود اختصاص داد. به این ترتیب سه گل زیبای سال 1994 آلمان توسط برند شوستر به ثمر رسیده بود. ولی این پایان ماجرا نبود. تماشاگران بعدها همان گل سال 1994 را به عنوان زیباترین گل دهۀ 90 میلادی نیز برگزیدند. برند شوستر در عرصۀ ملی، سابقۀ پنج سال (1979 تا 1984) حضور در تیم ملی فوتبال آلمان غربی را داشته و انجام 21 بازی و 4 گل زده دستاورد او در این مدت بوده است. شوستر در زمینۀ مربیگری نیز چهره ای آشنا در دنیای فوتبال و به خصوص برای هواداران رئال مادرید شناخته می شود. یک سال پس از بازنشستگی از فوتبال به عنوان بازیکن، شوستر حرفۀ مربیگری را در سال 1998 و با تیم فورتونا کلن آغاز کرد و تا پایان سال 2019 که او هدایت دالیان ییفانگ چین را بر عهده داشت بر روی نیمکت تیم هایی چون اف سی کلن، خرز، شاختار دونتسک، لوانته، ختافه، رئال مادرید، بشیکتاش و مالاگا نشسته است. او به همراه رئال مادرید و در کسوت سرمربیگری موفق به قهرمانی در رقابت های لالیگا و سوپرکاپ اسپانیا شده و در سال 2006 نیز عنوان بهترین مربی لالیگا را به خود اختصاص داد.
افتخارات فردی، باشگاهی و ملی برند شوستر
قهرمانی لالیگا در فصل 85-1984 به همراه تیم بارسلونا
سه قهرمانی جام حذفی فوتبال اسپانیا در فصل های 81-1980، 83-1982 و 88-1987 به همراه تیم بارسلونا
قهرمانی برندگان جام باشگاه های اروپا در فصل 82-1981 به همراه تیم بارسلونا
قهرمانی رقابت های کوپا د لالیگا در سال 1983 به همراه تیم بارسلونا
دو قهرمانی لالیگا در فصل های 89-1988 و 90-1989 به همراه تیم رئال مادرید
قهرمانی جام حذفی فوتبال اسپانیا در فصل 89-1988 به همراه تیم رئال مادرید
قهرمانی سوپرکاپ فوتبال اسپانیا در سال 1989 به همراه تیم رئال مادرید
دو قهرمانی جام حذفی فوتبال اسپانیا در فصل های 91-1990 و 92-1991 به همراه تیم اتلتیکو مادرید
قهرمانی جام ملت های اروپای 1980 ایتالیا به همراه تیم ملی فوتبال آلمان غربی
حضور در تیم منتخب جام ملت های اروپای 1980 ایتالیا
نفر دوم توپ طلا در سال 1980 و نفر سوم توپ طلا در سال های 1981 و 1985
کسب عنوان برترین بازیکن خارجی لالیگا در سال های 1985 و 1991
قهرمانی لالیگا در فصل 08-2007 به عنوان سرمربی تیم رئال مادرید
قهرمانی سوپرکاپ فوتبال اسپانیا در سال 2008 به عنوان سرمربی تیم رئال مادرید
کسب عنوان بهترین سرمربی لالیگا در سال 2006
16. میروسلاو کلوزه
اگر بخواهیم خصوصیت بارز میروسلاو کلوزه در تمامی دوران بازیگری اش را به عنوان یک شاخص در نظر بگیریم، آن چیزی جز فرصت طلبی نخواهد بود. فرصت طلبی که باعث شده تا کلوزه بهترین گلزن تاریخ تیم ملی فوتبال آلمان و بالاتر از بزرگانی چون گرد مولر و رونالدو نازاریو بهترین گلزن تاریخ رقابت های جام جهانی نیز لقب گیرد. بهترین گلزن تاریخ تیم ملی فوتبال آلمان و ادوار جام های جهانی تا بیست و دو سالگی به هیچ عنوان بازیکن شناخته شده ای نبود و اولین بازی این مهاجم بلند قامت در سطح حرفه ای در آوریل سال 2000 صورت پذیرفت. دورانی که او در کایزرسلاترن توپ می زد و اوضاع خط حملۀ این تیم در آن سال ها آن چنان افتضاح بود که سرمربی وقت این باشگاه تصمیم گرفت تا کلوزه را از تیم دوم به تیم اصلی بیاورد تا شاید او گره گشای مشکلات خط حملۀ تیمش باشد. مهاجم لهستانی الاصل اما قدر این فرصت طلایی را به خوبی دانست و توانست با ثبت 11 گل در 45 بازی، بهترین گلزن تیمش شود. درخشش کلوزه در کایزرسلاترن باعث شد تا او در سال 2001 به تیم ملی آلمان هم دعوت شود. سکان هدایت تیم ملی در آن زمان در دستان رودی فولر بود و ژرمن ها به شدت کمبود یک مهاجم کارکشته و گلزن را به خوبی احساس می کردند. فولر تصمیم گرفت تا به میروسلاو کلوزه شانس حضور در تیم ملی را بدهد و کلوزه باز هم همانند یک شکارچی ماهر قدر فرصتی که به او داده شده بود را به خوبی دانست. او در اولین دیدار ملی اش مقابل آلبانی در دقیقۀ 72 وارد زمین شد و تنها 15 دقیقۀ بعد گل پیروزی بخش آلمان را به ثمر رساند تا از همان بازی اول نوید بخش یک مهاجم بزرگ برای ژرمن ها را بدهد.
میروسلاو جوزف کلوزه متولد نهم ژوئن 1978 در اوپوله لهستان است و هم اکنون چهل و دو سالگی خود را پشت سر میگذارد. او در خانواده ای ورزشکار بزرگ شده به طوری که مادرش باربارا عضو تیم ملی هندبال لهستان با سابقۀ 82 بازی ملی و پدرش جوزف کلوزه هم بازیکن فوتبال بود که سابقۀ حضور در تیم ملی فوتبال لهستان را داشت. در سال 1981 خانواده کلوزه از کشور کمونیست لهستان فرار کردند و ابتدا به فرانسه و سپس در سال 1987 به کوسل در آلمان نقل مکان کردند. پدر میروسلاو کلوزه از یک خانواده اصیل آلمانی بود و به همینخاطر آن ها با نام خانوادگی رشیدلر در آلمان اقامت گرفتند. کلوزه از همان سال های ابتدایی زندگی اش راه و رسم پدرش را برگزید و علاقه به توپ گرد و بازی در مستطیل سبز در او موج می زد. سال های نوجوانی اش را با بازی در تیم اس.جی. بلاوباخ-دیدل کوپف گذراند و سپس در جوانی راهی اف.سی. 08 هومبورگ شد و در تیم دوم آنجا در فرباندزلیگا (لیگ دسته پنجم) بازی کرد. در سال 1999 به کایزرسلاترن رفت و ابتدا به عنوان بازیکن آماتور در تیم دوم بازی کرد. همانطور که گفته شد به علت ضعف مفرط خط حملۀ کایزرسلاترن به تیم اصلی راه یافت و در همان فصل نخست حضورش، بهترین گلزن کایزرسلاترن شد. کلوزه به مدت پنج فصل در کایزرسلاترن بازی کرد و آمار 147 بازی و 52 گل زده را به ثبت رساند. جام جهانی 2002 کره و ژاپن اولین تورنمنت مهمی بود که کلوزه حضور در آن را تجربه می کرد. میرو کلوزه بسیار خوش شانس بود که در اولین دیدار خود در جام جهانی مقابل یکی از ضعیف ترین نمایندگان تاریخ قارۀ کهن در این تورنمنت یعنی عربستان سعودی قرار می گرفت.
کلوزه نخستین تجربۀ خود در رقابت های جام جهانی را با یک هت تریک به یادماندنی مقابل عربستان به پایان رساند تا جایگاهش در تیم ملی را بیش از هر زمان دیگری محکم تر سازد. او دو گل دیگر در مرحلۀ گروهی مقابل جمهوری ایرلند و کامرون به ثمر رساند تا با پنج گل زده پشت سر رونالدو نازاریو که هشت گل به ثمر رسانده بود به عنوان دومین گلزن برتر این رقابت ها لقب گیرد و برندۀ کفش نقره ای شود. تورنمنتی که در نهایت آلمان به فینال راه یافت اما در مقابل برزیل و یک رونالدوی آماده حرفی برای گفتن نداشت تا کلوزه و مانشافت به عنوان نایب قهرمانی این رقابت ها بسنده کنند. در سال 2004 میرو به وردربرمن پیوست و توانست با این تیم به اولین جام دوران حرفه ایش یعنی قهرمانی در لیگا پوکال برسد. شروع کار کلوزه در وردربرمن به هیچ وجه به دلخواه او نبود و صداهای انتقادآمیز را نسبت به وی بلند کرد. اما در هفته ششم مسابقات و در بازی با بوخوم او از نیمه دوم وارد زمین شد و موفق به انجام اولین هت تریک خود در بوندس لیگا شد. پس از آن بازی نیز همواره نمایش خوبی داشت و توانست جایگزین دائمی آیلتون، آقای گل این تیم که به شالکه پیوسته بود، شود. سه سال موفق در برمن که همراه با انجام 132 بازی و 63 گل زده بود باعث شد تا او در سال 2007 راهی سرشناس ترین تیم فوتبال باشگاهی کشور آلمان یعنی بایرن مونیخ شود. در بایرن او شمارۀ 18 را برتن می کرد و در چهار سال حضورش در بایرن موفق به فتح شش جام از جمله دو قهرمانی در رقابت های بوندس لیگا گشت. در 2011 و در حالی که 33 ساله بود تصمیم گرفت تا ادامه دوران فوتبالی اش را در کشور ایتالیا و باشگاه لاتزیو بگذراند. او به مدت پنج فصل در لاتزیو توپ زد تا در 38 سالگی با پیراهن این تیم از دنیای فوتبال خداحافظی کند.
در لاتزیو او به یک قهرمانی جام حذفی فوتبال ایتالیا دست یافت و توانست آمار 63 گل در 170 بازی را به ثبت برساند. کلوزه به عنوان یکی از برترین گلزنان تاریخ باشگاه لاتزیو نیز شناخته می شود. او همچنین با به ثمر رساندن پنج گل در یک بازی برای لاتزیو یکی از هشت بازیکن تاریخ سری آ از این حیث به حساب می آید. در تیم ملی آلمان اما همانطور که پیش تر گفته شد کلوزه مرد رکوردهاست. او به مدت سیزده سال (2001 تا 2014) پیراهن مانشافت را در میادین مختلف و به خصوص رقابت هایی چون جام جهانی بر تن می کرد و در این مدت توانست با ثبت 71 گل در 137 بازی ملی، رکوردار گلزنی در تیم ملی فوتبال آلمان محسوب گردد. او پیش از حضور در جام جهانی 2014 و با گلزنی در بازی دوستانه مقابل ارمنستان از رکورد گرد مولر عبور کرد تا بهترین گلزن تاریخ مانشافت لقب گیرد. میروسلاو کلوزه سابقۀ حضور در چهار جام جهانی 2002 کره و ژاپن، 2006 آلمان، 2010 آفریقای جنوبی و 2014 برزیل را در کارنامۀ خود داشته که طی 24 بازی در این رقابتها موفق به ثبت 17 برد، 3 تساوی و 4 شکست شد و 16 بار نیز دروازه حریفان را در جام جهانی گشود. شانزده گلی که او در ادوار مختلف جام های جهانی به ثمر رسانده باعث شده تا او بهترین گلزن تاریخ این رقابت ها نیز لقب گیرد. میروسلاو کلوزه به همراه آلمان ها موفق به فتح جام جهانی 2014 برزیل، نایب قهرمانی در جام جهانی 2002 کره و ژاپن و دو مقام سومی جام های جهانی 2006 آلمان و 2010 آفریقای جنوبی شده است. میرو عاشق تنیس و تنیس روی میز است و در اوقات فراغت به این ورزش میپردازد. او همچنین مسلط به چهار زبان فرانسوی، آلمانی، انگلیسی و لهستانی بوده و صاحب دو فرزند دو قلو به نام های لوآن و نوآ است.
افتخارات فردی، باشگاهی و ملی میروسلاو کلوزه
قهرمانی لیگا پوکال در سال 2006 به همراه تیم وردربرمن
دو قهرمانی بوندس لیگا در فصل های 08-2007 و 10-2009 به همراه تیم بایرن مونیخ
دو قهرمانی جام حذفی فوتبال آلمان در فصل های 08-2007 و 10-2009 به همراه تیم بایرن مونیخ
قهرمانی لیگا پوکال در سال 2007 به همراه تیم بایرن مونیخ
قهرمانی سوپرکاپ فوتبال آلمان در سال 2010 به همراه تیم بایرن مونیخ
قهرمانی جام حذفی فوتبال ایتالیا در فصل 13-2012 به همراه تیم لاتزیو
قهرمانی جام جهانی 2014 برزیل به همراه تیم ملی فوتبال آلمان
نایب قهرمانی جام جهانی 2002 کره و ژاپن به همراه تیم ملی فوتبال آلمان
دو مقام سومی جام های جهانی 2006 آلمان و 2010 آفریقای جنوبی به همراه تیم ملی فوتبال آلمان
نایب قهرمانی جام ملت های اروپای 2008 به همراه تیم ملی فوتبال آلمان
حضور در تیم منتخب جام های جهانی 2002 و 2006
برندۀ کفش طلا (برترین گلزن) جام جهانی 2006 آلمان
برندۀ کفش نقره ای (دومین گلزن برتر) جام جهانی 2002 کره و ژاپن
بهترین گلزن ادوار مختلف جام های جهانی با 16 گل زده
بهترین گلزن تاریخ تیم ملی فوتبال آلمان با 71 گل زده
بهترین فوتبالیست آلمان در سال 2006
آقای گل بوندس لیگا در فصل 06-2005 با 25 گل زده
بهترین پاسور بوندس لیگا در فصل های 06-2005 و 07-2006
15. ماتیاس سامر
نام ماتیاس سامر با جام ملت های اروپای 1996، حضور در دورتموند و البته توپ طلا عجین شده است. هافبک دفاعی و لیبروی بی نظیری که بسیاری از هواداران و کارشناسان فوتبال در آلمان از او به عنوان جانشین به حق قیصر و ماتئوس یاد می کنند. سامر مرد اول ژرمن ها در جام ملت های 1996 انگلستان بود و سهم بسزایی در کسب سومین قهرمانی آلمان ها در این تورنمنت مهم داشت. او به دلیل مرزکشی های سیاسی و اینکه آن طرف دیوارهای برلین در آلمان شرقی به دنیا آمده بود، شاهد قهرمانی هموطنانش در جام جهانی 1990 ایتالیا بود. ماتیاس سامر متولد پنجم سپتامبر 1967 در درسدنِ آلمان شرقی است و هم اکنون پنجاه و دو سالگی خود را پشت سر می گذارد. از ماتیاس سامر به عنوان یکی از بازیکنان تاثیرگذار و اسطوره های بروسیا دورتموند در زمان بازیگری اش یاد می کنند. فوتبالیستی که نماد وفاداری و تعصب در این باشگاه شناخته می شد و حتی پیشنهاد اغوا کننده بایرن که برای تضعیف دورتموند خواهان خرید اشتفان رویتر، ماتیاس سامر و اشتفان فرویند شده بود را رد کرده بود و به همراه زرد پوشان به افتخارات فردی و تیمی بزرگی رسید. هر چند هنگامی که او چند سال قبل پیشنهاد مدیریت فنی بایرن توسط هوینس را قبول کرد این محبوبیت یک شبه از سوی بسیاری از هواداران دورتموند به موجی از تنفر تبدیل گشت. هر چه که هست ماتیاس سامر در فوتبال ملی و باشگاهی کشور آلمان بازیکنی بزرگ و تاثیرگذار به شمار می آید و از معدود فوتبالیست های آلمانی قلمداد می گردد که به سبب بازی های خوبش موفق به کسب توپ طلا شده است.
سامر فوتبالش را در 9 سالگی و از تیم معروف شهرش یعنی دینامو درسدن شروع کرد. پدرش، کلاوس سامر که مدیر این تیم بود نقش بسزایی در پرورش استعدادهای ماتیاس داشت و به همین دلیل نیز او خیلی زود پله های ترقی را طی کرد. ماتیاس سامر در هجده سالگی به تیم اصلی دینامو درسدن راه یافت و یک سال بعد نیز به عضویت تیم ملی فوتبال آلمان شرقی درآمد. با جوانان آلمان شرقی در سال 1986 به قهرمانی اروپا و در جام جهانی جوانان نیز با این تیم به مقام سوم جهان می رسد. در مدت پنج فصل حضورش در دینامو درسدن به دو مقام قهرمانی لیگ فوتبال آلمان شرقی موسوم به اوبرلیگا می شود و جام حذفی را نیز به دست می آورد. در واقع ماتیاس سامر تنها بازیکن بزرگ فوتبال آلمان به حساب می آید که سابقۀ بازی در هر دو تیم ملی فوتبال آلمان شرقی و غربی را داشته است. او به مدت چهار سال (1986 تا 1990) برای آلمان شرقی به میدان رفت و آمار 23 بازی و 6 گل زده را به ثبت رساند. در سال 1990 او از پشت دیوارهای برلین شاهد افتخارآفرینی هموطنانش در بزرگترین آوردگاه فوتبالی جهان یعنی جام جهانی 1990 ایتالیا بود و در واقع مرز بندی های سیاسی مانع تحقق رسیدن سامر به یکی از بزرگترین افتخارات ورزشی هر فوتبالیستی یعنی قهرمانی در جام جهانی شده بود. پس از قهرمانی آلمان در جام جهانی 90 و از بین رفتن دیوار برلین، سامر به تیم ملی آلمانِ تازه متحد شده پیوست و خیلی زود توانست به یکی از عناصر مهم این تیم تبدیل گردد. در همان سال سامر به عضویت باشگاه اشتوتگارت درآمد و به مدت دو فصل برای این تیم بازی کرد. سامر با بازی های خوبش در اشتوتگارت، سهم بزرگی در قهرمانی این تیم در فصل 1991-92 در رقابت های بوندس لیگا داشت.
در سال 1992 او به همراه آلمان ها به مقام نایب قهرمانی جام ملت های اروپا در کشور سوئد دست یافت. پس از پایان جام ملت های اروپا او به اینتر ملحق شد تا به خیل بازیکنان آلمانی این تیم ریشه دار فوتبال ایتالیا در دهۀ 90 میلادی بپیوندد. سامر یک فصل در اینتر بازی کرد و در سال 1993 به جمع بازیکنان بروسیا دورتموند اضافه گشت. اوج موفقیت های باشگاهی سامر در این تیم شکل گرفت و این هافبک آلمانی در پنج سال حضورش در وست فالن موفق به کسب پنج عنوان قهرمانی از جمله دو جام بوندس لیگا و قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا شد. 1996 اما بهترین سال دوران ورزشی ماتیاس سامر قلمداد می شود. او در آن سال و پس از قهرمانی در بوندس لیگا و سوپرکاپ فوتبال آلمان با دورتموند، در جام ملت های 1996 انگلستان نیز به مقام قهرمانی رسید. قهرمانی که نقش سامر در آن بسیار پررنگ بود. او که در تیم ملی آلمانِ سالخوردۀ تحت هدایت برتی فوگتس در نقش یک لیبرو انجام وظیفه می کرد، موفق شد ژرمن ها را به سومین قهرمانی خود در این تورنمنت مهم برساند. البته تغییر پست سامر از هافبک دفاعی به لیبرو در زمان اوتمار هیتسفیلد در دورتموند روی داده بود و حال برتی فوگتس به خوبی می توانست از تمام ظرفیت ستاره اش در تیم ملی بهره گیرد. سامر کم کم سبک جدیدی از فوتبالش را ارائه می کرد و به طور مداوم بین دفاع و حمله در رفت و آمد بود. او با نفوذهای موثرش به بازیسازی، کمک به خط میانی، پوشش دادن خط دفاع و رهبری تیم کمک شایانی می کرد.
یک سال پیش از شروع جام ملت های انگلستان، کاپیتان لوتار ماتئوس با فوگتس به اختلاف خورده و به همین دلیل نیز از تیم ملی کنار گذاشته شده بود. با بیرون گذاشتن ماتئوس، تیم ملی آلمان خلا یک رهبر و بازیساز را به خوبی احساس می کرد و قبل از آغاز مسابقات یورو بدان شکل کسی شانسی برای این آلمان خلع سلاح شده قائل نبود. با درخشش و گلزنی سامر و کاپیتان کلینزمن مقابل روس ها، آلمان جواز صعود به مرحلۀ حذفی این رقابت ها را به دست آورد. در دور یک چهارم آن ها مقابل کرواسی تازه استقلال یافته قرار گرفته بودند و باز هم این ماتیاس سامر و یورگن کلینزمن بودند که توانستند کار را برای آلمان ها در آن دیدار درآورند تا ژرمن ها با برد نزدیک و سخت 2-1 بتوانند به جمع چهار تیم برتر جام صعود نمایند. بازی مقابل کرواسی اوج درخشش ماتیاس سامر در این تورنمنت بود و او با نفوذها و رهبریش در زمین در غیاب کلینزمن که پس از گلزنی اش از روی نقطۀ پنالتی مصدوم شده بود، به خوبی توانست رهبری آلمان درون زمین را بر عهده گیرد و بدین ترتیب ژرمن ها، کرواسی چغر و سخت کوش را مغلوب خود ساختند. آلمان در دیدار نیمه نهایی مقابل رقیب و دشمن دیرینۀ خود یعنی انگلستان، آن هم با لشکری از مصدومین قرار گرفته بود. کلینزمن، هسلر کهلر و باسلر از جمله غایبین آلمان در این دیدار بودند. آلن شیرر مهاجم کهنه کار سه شیرها خیلی زود میزبان را پیش انداخت اما این قدرت رهبری و بازیسازی خوب سامر بود که آلمان را در این بازی نگه داشت. با گلزنی کونتز کار به تساوی می کشد و این نتیجه تا پایان وقت های قانونی و اضافه ادامه می یابد.
برای تعیین فینالیست کار به ضیافت پنالتی ها کشیده می شود و آلمان سرانجام موفق به شکست انگلستان و صعود به دیدار پایانی جام می شود. در بازی فینال آلمان ها با درخشش اولیور بیرهوف با نتیجۀ 2-1 جمهوری چک را شکست می دهند تا برای سومین بار این آلمان ها باشند که فاتح جام ملت های اروپا می شوند. ماتیاس سامر پس از قهرمانی در مسابقات یورو و به دلیل بازی های درخشانی که از خود در سال 1996 به معرض نمایش گذاشت بالاتر از ستارگانی چون رونالدو نازاریو و آلن شیرر موفق به کسب توپ طلا می شود. یک سال بعد او به مهم ترین عنوان باشگاهی خود با دورتموند یعنی فتح لیگ قهرمانان اروپا با غلبه بر یوونتوس که ستارگان بزرگی همچون زیدان، ویری، دشامپ و داویدز را در اختیار داشت، دست می یابد. ماتیاس سامر پس از مصدومیت شدیدی که برای زانویش به وجود آمد، به اجبار در سال 1998 و در 31 سالگی از فوتبال خداحافظی می کند. او سابقۀ هفت سال (1990 تا 1997) پوشیدن پیراهن تیم ملی آلمان در میادین مختلف را داشته که از این بین سامر آمار 51 بازی و 8 گل را به ثمر رسانده است. پس از خداحافظی از فوتبال، ماتیاس سامر رو به شغل مربیگری آورد و از سال 2000 تا 2004 هدایت دورتموند و به مدت یک فصل نیز (2004 تا 2005) سکان هدایت اشتوتگارت را در دست داشت. او به عنوان سرمربی دورتموند به فینال جام یوفا رسید که در آنجا با شکست مقابل فاینورد به مقام دوم این رقابت ها بسنده کرد. ماتیاس سامر یکی از بهترین فوتبالیست های تاریخ آلمان، باشگاه دورتموند و بدون شک جز بهترین مدافع-هافبک های تاریخ این رشتۀ ورزشی به حساب می آید.
افتخارات فردی، باشگاهی و ملی ماتیاس سامر
دو قهرمانی لیگ سراسری باشگاه های آلمان شرقی در فصل های 89-1988 و 90-1989 به همراه تیم دینامو درسدن
قهرمانی جام حذفی فوتبال آلمان شرقی در فصل 90-1989 به همراه تیم دینامو درسدن
قهرمانی بوندس لیگا در فصل 92-1991 به همراه تیم اشتوتگارت
دو قهرمانی بوندس لیگا در فصل های 95-1994 و 96-1995 به همراه تیم دورتموند
دو قهرمانی سوپرکاپ فوتبال آلمان در سال های 1995 و 1996 به همراه تیم دورتموند
قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 97-1996 به همراه تیم دورتموند
قهرمانی جام ملت های اروپای 1996 انگلستان به همراه تیم ملی فوتبال آلمان
نایب قهرمانی جام ملت های اروپای 1992 سوئد به همراه تیم ملی فوتبال آلمان
برندۀ توپ طلا در سال 1996
بهترین فوتبالیست آلمان در سال های 1995 و 1996
بهترین بازیکن جام ملت های اروپای 1996 انگلستان
حضور در تیم منتخب جام ملت های اروپای 1996 انگلستان
حضور در جمع 100 فوتبالیست برتر تاریخ از نگاه مجلۀ معتبر ورلد ساکر
قهرمانی بوندس لیگا در فصل 02-2001 به عنوان سرمربی تیم دورتموند
نایب قهرمانی رقابت های جام یوفا در سال 2002 به عنوان سرمربی تیم دورتموند
اشتازی شرقی؛ چگونه ماتیاس سامر، پست لیبرو را در یورو 96 احیا کرد
14. ولفگانگ اووراث
به او لقب چپ پای جادویی فوتبال آلمان را داده اند. هافبکی فوق العاده که چه در عرصۀ ملی و چه باشگاهی یکی از اسطوره های سرزمین ژرمن ها شناخته می شود. ولفگانگ اووراث از برترین هافبک های تاریخ بوندس لیگا هم به شمار رفته که به مدت 15 سال و در 409 بازی برای تیم کلن به میدان رفته است. او برترین بازیکن تاریخ باشگاه اف سی کلن نیز به حساب می آید و از جایگاه خاصی در میان فوتبال دوستان آلمانی برخوردار است. در زمان بازی اووراث در تیم ملی، بازیکنی به مانند گونتر نتزر که اتفاقا او نیز یکی از بهترین شماره ده های فوتبال جهان بود در سایه هنرنمایی این بازیکن قرار می گرفت. ولفگانگ اووراث در پست خودش یک نابغه و چپ پای جادویی بود که جادوی خود را در میانه میدان برای آلمان غربی و باشگاه محبوبش، کلن به معرض نمایش می گذاشت. هنر فردی، قدرت دریبل زنی بالا و پاس های عمقی بی نقصِ اوورات باعث شده بود تا مدافعان و بازیکنان تیم های حریف در هنگام بازیش مقهور هنرنمایی او شوند. ولفگانگ اووراث متولد 29 سپتامبر 1943 در زیگبورگِ آلمان نازی است و هم اکنون هفتاد و شش سالگی خود را پشت سر می گذارد. آلمان غربی دهۀ 60 و 70 میلادی یکی از ابرقدرت های فوتبال جهان به حساب می آمد و بسیاری این قدرت را در خط هافبک این تیم جستجو می کردند. جایی که دو هافبک کارکشته به نام های ولفگانگ اووراث و گونتر نتزر در میانۀ میدان آلمان ها جولان می دادند. سبک و خصوصیات این دو ستاره که هر دو نیز در پست هافبک هجومی به بازی گرفته می شدند آن چنان شبیه به هم بود که مربی آلمان ها به ناچار به بازی گرفتن از یکی از این دو فوتبالیست می شد و در اکثر دیدارها نیز این نتزر بود که قربانی می گشت.
شروع دوران حرفه ای ولفگانگ اووراث اما از 19 سالگی و باشگاه اف سی کلن آغاز گشت. اووراث بازیکنی تک باشگاهی قلمداد می شود که تمامی عمر دوران ورزشی اش که 15 سال به طول انجامید را در کلن پشت سر گذاشته و با پیراهن این تیم در 409 بازی در بوندس لیگا حاضر بوده است. تا سال 1977 که ولفگانگ اووراث با پیراهن کلن از دنیای فوتبال خداحافظی کند او با این تیم موفق به کسب تنها سه جام در عرصۀ باشگاهی شده بود. اما اووراث از آن دست بازیکنان فوتبال آلمان و جهان به حساب می آید که نمی توان کیفیت بازی او را فقط از روی تعداد جام هایش به حساب آورد. جالب است بدانید که در اولین دورۀ شروع به کار بوندس لیگا در فصل 64-1963 این ولفگانگ اووراث بود که به همراه اف سی کلن توانست فاتح این رقابت ها شود تا نام کلن و بازیکن وفادارش برای همیشه در تاریخ این مسابقات به ثبت برسد. در ردۀ ملی ولفگانگ اووراث یکی از پرافتخارترین بازیکنان آلمان به شمار می آید و سابقۀ یازده سال (1963 تا 1974) حضور در این تیم را داشته است. او با آلمان غربی به قهرمانی در جام جهانی 1974، نایب قهرمانی در جام جهانی 1966 و مقام سومی در جام جهانی 1970 رسیده است. 81 بازی ملی و زدن 17 گل از دیگر دستاوردهای اووراث در تیم ملی آلمان غربی بوده است. او یکی از هفت بازیکن تاریخ فوتبال در کنار فرانتس بکن باوئر، یورگن گرابوفسکی، هورست-دیتر هوتجس، سپ مایر و میروسلاو کلوزه از آلمان و همچنین فرانکو بارسی از ایتالیاست که توانسته اند در مسابقات جام جهانی عناوین اول، دوم و سوم را به دست آورند.
افتخارات فردی، باشگاهی و ملی ولفگانگ اووراث
قهرمانی بوندس لیگا در فصل 64-1963 به همراه تیم کلن
دو قهرمانی جام حذفی فوتبال آلمان در سال های 1968 و 1977 به همراه تیم کلن
قهرمانی جام جهانی 1974 به همراه تیم ملی فوتبال آلمان غربی
نایب قهرمان جام جهانی 1966 انگلستان به همراه تیم ملی فوتبال آلمان غربی
مقام سوم جام جهانی 1970 مکزیک به همراه تیم ملی فوتبال آلمان غربی
حضور در تیم منتخب جام جهانی 1974 آلمان غربی
چهار بار حضور در تیم منتخب فصل بوندس لیگا از نگاه مجلۀ کیکر
حضور در تیم منتخب جهان در سال 1968 از نگاه فیفا
بهترین بازیکن تاریخ باشگاه کلن از نگاه بسیاری از کارشناسان فوتبال
13. گونتر نتزر
در اواخر دهۀ شصت تا اواسط دهۀ هفتاد میلادی بود که خط هافبک آلمان ها از وجود دو هافبک هجومی خارق العاده در ترکیبش سود می برد. دو بازیکن شمارۀ 10 تیم ملی فوتبال آلمان که بیش از دیگران بر فوتبال این کشور تاثیر گذاشته اند. ولفگانگ اووراث و گونتر نتزر. این خوش شانسی هواداران آلمان بود که آن ها می توانستند از وجود دو شمارۀ 10 با خصوصیات فوق العاده در ترکیب تیمشان لذت ببرند، اما داستان برای آن دو ستاره به این سادگی ها نبود و همیشه میان نتزر و اووراث برای تصاحب پیراهن جادویی شمارۀ 10 آلمان رقابتی سخت در جریان بود. رقابتی که بیشتر اوقات به ضرر گونتر نتزر به پایان می رسید و این ولفگانگ اووراث بود که می توانست نظر هلموت شون، سرمربی وقت تیم ملی را برای حضور در ترکیب ثابت عقاب ها جلب نماید. "فیلسوف فوتبال" و "نابغۀ شورشی" معمولا القابی است که به گونتر نتزر در فوتبال آلمان نسبت داده اند. اسطوره ای که صرفنظر از شمار بازی های ملی که داشت، از منظر اعتبار و آوازه، دارای جایگاه والایی در فوتبال آلمان و جهان است. گونتر تئودور نتزر متولد چهاردهم سپتامبر 1944 در مونشن گلادباخ آلمان است و هم اکنون هفتاد و پنج سالگی خود را پشت سر می گذارد. فوتبالیستی خوش فکر و باهوش که با آن موهای طلایی و بلندش هنوز در یاد و خاطر فوتبال دوستان باقی مانده است. نتزر به مدت یک دهه، قلب تپنده تیم بروسیا مونشن گلادباخ بود و حرکات شگفت انگیز و پیش بینی ناپذیری که او از خود در مستطیل سبز نشان می داد، چشم ها را به ناچار مبهوت هنر نمایی اش می ساخت.
اگر حالا هم از هواداران قدیمی تر فوتبال آلمان این سوال را بپرسید که چه کسی به عنوان بازیکن شمارۀ 10، نماد فوتبال خلاق و زیباست، پاسخ آن ها یک بازیکن خواهد بود؛ گونتر نتزر. شروع دوران حرفه ای این هافبک برجسته در نوزده سالگی و از باشگاه بروسیا مونشن گلادباخ بوده است. او از 1963 تا 1973 به مدت 10 سال در این باشگاه توپ زد و در این مدت او با گلادباخ موفق به کسب سه قهرمانی از جمله دو کاپ بوندس لیگا شد. همچنین نتزر با این تیم به فینال مسابقات جام یوفا در فصل 73-1972 راه یافت که با شکست مونشن گلادباخ مقابل لیورپول دست او از رسیدن به این عنوان اروپایی کوتاه ماند. پیروزی 7-1 بروسیا مونشن گلادباخ برابر اینتر در رقابت های جام باشگاه های اروپا در سال 1971 که با درخشش گونتر نتزر نیز همراه بود، هیچگاه از ذهن و خاطر علاقه مندان به فوتبال پاک نخواهد شد. نتزر به حدی در آن بازی پرفروغ ظاهر گشت که یکی از ورزشی نویسان آن زمان دربارۀ او این چنین نوشته بود:
تاکنون هیچ بازیکن آلمانی، با نبوغ و گل های زیبای خود، چنین پرشکوه تیمش را به سمت پیروزی رهنمون نساخته بود.
حکایت قهرمانی نتزر با گلادباخ در جام حذفی نیز در نوع خود عجیب و قابل تامل است. در فینال مسابقات جام حذفی فوتبال آلمان در فصل 73-1972 و تقابل با کلن، نتزر به دلیل عدم آمادگی که داشت با نظر سرمربی تیم روی نیمکت نشسته بود.
دو تیم در پایان وقت های عادی با نتیجۀ مساوی 1-1 به کار خود پایان دادند تا کار به وقت های اضافی بکشد. در آن هنگام بود که نابغۀ شورشی بدون اجازه از مربی، بلند شد و از یکی از بازیکنان تیم در زمین خواست که جای خود را به او بدهد. این تعویض تعجب و شگفتی بسیاری را در آن مسابقه در پی داشت اما نتیجه این اقدام خودسرانه چیزی جز پیروزی برای گلادباخ نبود. هنوز چند دقیقه ای از حضور نتزر در زمین بازی نگذشته بود که او با شوتی دیدنی و سهمگین دروازۀ کلن را فرو ریخت تا مونشن گلادباخ با نتیجۀ 2-1 برندۀ آن دیدار شود و به قهرمانی جام حذفی برسد. 29 ساله بود که در سال 1973 تصمیم گرفت تا برای ادامه دوران بازیگری اش راهی خارج از مرزهای آلمان شود. رئال مادرید و حضور در لالیگا انتخاب مهم گونتر نتزر در این بین بود. در همان سال، رقیب سنتی رئال یعنی بارسلونا موفق شده بود یکی از بهترین بازیکنان آن دوران یعنی یوهان کرایوف را به خدمت بگیرد و مادریدی ها نیز برای آنکه قافیه را به رقیب نبازند، جذب دو فوق ستارۀ آلمان ها یعنی گونتر نتزر و پل برایتنر را در دستور کار خود قرار دادند. گونتر نتزر به مدت سه فصل در رئال مادرید بازی کرد و با این تیم سرشناس اسپانیایی موفق به قهرمانی در چهار جام (دو قهرمانی لالیگا و دو قهرمانی جام حذفی) شد. پس از آن هافبک خوش سیمای آلمانی ها راهی باشگاه گراس هاپر زوریخ شد تا پس از یک فصل بازی برای این تیم در سال 1977 و در سن 33 سالگی از دنیای فوتبال خداحافظی کند. نتزر در عرصۀ ملی به مدت ده سال (1965 تا 1975) پیراهن آلمان غربی را در تورنمنت ها و بازی های مختلف بر تن کرد که ماحصل حضور او انجام 37 بازی و 6 گل ملی بوده است.
او به همراه آلمان ها موفق به قهرمانی در جام جهانی 1974 آلمان غربی و جام ملت های 1972 بلژیک شده است. آسیب دیدگی های مکرر و همچنین سلیقۀ هلموت شون باعث شده بود تا به نتزر کمتر در تیم ملی بازی برسد. اوج هنرنمایی او در تیم ملی به جام ملت های 1972 بلژیک باز میگردد که با بازی های درخشان او آلمان توانست به دومین قهرمانی خود در مسابقات یورو دست یابد. از بازی های درخشان نتزر در تیم ملی می توان به دیدار او مقابل انگلستان در سال 1972 که در ورزشگاه ومبلی انجام پذیرفت، اشاره کرد. او با پیراهن شمارۀ 10 خود همچون نگینی در زمین مسابقه می درخشید و در طول 90 دقیقه چهرۀ برتر خط میانی آلمان بود. آلمان آن دیدار را به تلافی شکست فینال جام جهانی 1966 با نتیجۀ 3-1 به سود خود به پایان رساند و نتزر نیز زنندۀ یکی از گل های تیمش از روی نقطۀ پنالتی بود. پس از پایان این مسابقه هوادارن حاضر در ومبلی یکصدا به تشویق ستارۀ آلمان ها پرداختند. فرانکفورتر آلگماینه یکی از مفسران فوتبال آلمان که از نزدیک شاهد آن دیدار مهیج در ومبلی بود دربارۀ نتزر نوشت:
گونتر نتزر که از اعماق فضا آمد، با خود تبی همراه داشت که حتی به تماشاگران انگلیسی در ورزشگاه نیز سرایت کرد.
گونتر نتزر پس از بازنشستگی از دنیای فوتبال به عنوان بازیکن، مدیر عاملی باشگاه هامبورگ را پذیرفت. او به مدت هشت سال مدیرعامل این تیم ریشه دار باشگاهی فوتبال آلمان بود و تحت مدیریت او هامبورگ به سه قهرمانی بوندس لیگا، یک قهرمانی جام باشگاه های اروپا و یک نایب قهرمانی جام بین قاره ای دست یافت و به نوعی بهترین دوران هامبورگ در دوران مدیریتی نتزر شکل گرفته است. گونتر نتزر تا چند سال پیش به عنوان مفسر و کارشناس برای تلویزیون آلمان فعالیت می کرد و به سبب دانش و آگاهی ژرفش از ورزش فوتبال بود که باعث شد تا به او در کشورش آلمان، لقب "فیلسوف فوتبال" را بدهند.
افتخارات فردی، باشگاهی و ملی گونتر نتزر
دو قهرمانی بوندس لیگا در فصل های 70-1969 و 71-1970 به همراه تیم بروسیا مونشن گلادباخ
قهرمانی جام حذفی فوتبال آلمان در فصل 73-1972 به همراه تیم بروسیا مونشن گلادباخ
نایب قهرمانی رقابت های جام یوفا در فصل 73-1972 به همراه تیم بروسیا مونشن گلادباخ
دو قهرمانی لالیگا در فصل های 75-1974 و 76-1975 به همراه تیم رئال مادرید
دو قهرمانی جام حذفی فوتبال اسپانیا در فصل های 74-1973 و 75-1974 به همراه تیم رئال مادرید
قهرمانی جام جهانی 1974 به همراه تیم ملی فوتبال آلمان غربی
قهرمانی جام ملت های اروپای 1972 بلژیک به همراه تیم ملی فوتبال آلمان غربی
بهترین فوتبالیست آلمان در سال های 1972 و 1973
حضور در تیم منتخب جام ملت های اروپای 1972 بلژیک
نفر دوم توپ طلای سال 1972
حضور در جمع 100 فوتبالیست برتر تاریخ از نگاه مجلۀ معتبر ورلد ساکر (نفر 75 اُم)
هفت بار حضور در تیم منتخب فصل بوندس لیگا از نگاه مجلۀ کیکر
حضور در تالار مشاهیر و مفاخر ورزش آلمان
سه قهرمانی بوندس لیگا در فصل های 79-1978، 82-1981 و 83-1982 به عنوان مدیر عامل تیم هامبورگ
قهرمانی جام باشگاه های اروپا در فصل 83-1982 به عنوان مدیر عامل تیم هامبورگ
نایب قهرمانی جام بین قاره ای در سال 1983 به عنوان مدیر عامل تیم هامبورگ
12. مانوئل نویر
پس از جام جهانی 2018 روسیه و حذف زود هنگام آلمان ها از این مسابقات بود که سیل انتقادات متوجه یواخیم لوو و تیم تحت هدایتش شد. یکی از بازیکنانی که مورد انتقاد گسترده رسانه های آلمان قرار گرفت، کسی جزء کاپیتان مانوئل نویر نبود. هر چند در یکی دو فصل اخیر به نسبت شاهد افت نویر در برخی از مسابقات ملی و باشگاهی بوده ایم اما نباید فراموش کرد که مانوئل نویر همچنان نام بزرگی در سطح فوتبال جهان به حساب می آید. دروازه بانی که به سبب بازی های درخشان خود و بدون هیچ شک و تردیدی در زمره بهترین دروازه بان های تاریخ فوتبال قرار می گیرد. آلمان ها همیشه به داشتن گلرهای سطح بالا به خود می بالیدند و آمار و ارقام نیز به درستی گفته های آن ها را ثابت می کند. نویر سال هاست که با عملکرد خوبش خیال هواداران بایرن مونیخ و تیم ملی فوتبال آلمان را از بابت چارچوب دروازه راحت کرده است. او ستاره ای است که چهار بار متوالی و در سال های 2013، 2014، 2015 و 2016 از نگاه فدراسیون بین المللی تاریخ و آمار فوتبال (IFFHS) به عنوان برترین دروازه بان فوتبال جهان برگزیده شده است. رفلکس های سریع در کنار پرتاب های بلند و شروع مجددهای عالی، کنترل دقیق توپ و رهبری کردن تیم در محوطه جریمه از خصوصیات بارز این گلر فوق العاده به حساب می آید.
مانوئل پیتر نویر متولد 27 مارس 1986 در شهر گلزنکیرشن آلمان است و هم اکنون سی و چهار سالگی خود را پشت سر می گذارد. اهالی شهر گلزنکیرشن عاشقانه به فوتبال عشق می ورزند و این عشق را بیشتر به تیم شهرشان یعنی شالکه ابراز می کنند. نویر نیز از این قائده مستثنی نبود و در همان کودکی و پنج سالگی به عضویت رده های پایه شالکه درآمد. هر چند پست مانوئل نویر در ابتدا مهاجم نوک بود و به دلایل مختلفی بعدها به سوی دروازه بانی تمایل پیدا کرد. او تا هجده سالگی و قبل از اینکه به تیم دوم شالکه راه پیدا کند در تیم جوانان این باشگاه مشغول به بازی بود. در سال 2006 و در بیست سالگی برای اولین بار بازی در بوندس لیگا را با شالکه تجربه کرد. مانوئل نویر به مدت پنج فصل در شالکه بازی کرد تا آمار بالای 200 بازی باشگاهی را از خود در این تیم آبی پوش جای بگذارد. یکی از مهم ترین بازی های او در پیراهن شالکه به رقابت های لیگ قهرمانان اروپا در سال 2008 باز میگردد. جایی که او مرد نخست تیمش برابر پورتو بود و با مهار دو ضربۀ پنالتی بازیکنان حریف، نقشی غیرقابل انکار در صعود این تیم آلمانی به دور حذفی این مسابقات داشت. او همچنین یکی از سه بازیکنی بود که در فصل 08-2007 بوندس لیگا توانسته بود در تمامی دقایق بازی های تیمش حضور داشته باشد. بازی های چشم نواز نویر از دید سرمربی تیم ملی آلمان، یواخیم لوو هم دور نماند تا او را در سال 2009 به تیم ملی فوتبال آلمان دعوت کند. نویر پیش از آن عضو تیم ملی زیر 21 سال آلمان بود و با این تیم در رقابت های قهرمانی اروپا به مقام قهرمانی رسیده بود.
اولین بازی مانوئل نویر در تیم ملی به مسابقات تور آسیایی در آن سال برمیگشت تا او اولین تجربۀ ملی اش را برابر یک تیم آسیایی یعنی امارات رقم بزند. او تا به الان که بیش از یک دهه به طول انجامیده است، به عنوان دروازه بان شمارۀ یک آلمان ها در چارچوب دروازه این تیم ایستاده است. نویر در جام جهانی 2010 دروازه بان ثابت تیم ملی فوتبال آلمان بود و با این تیم به رتبه سوم جهان دست یافت. یک سال پس از آن او به عضویت باشگاه بایرن مونیخ درآمد و اوج هنرنمایی ها و درخشش نویر نیز به همراه این تیم سرشناس آلمانی شکل گرفته است. نویر از سال 2011 تا به الان در 384 بازی برای بایرن مونیخ به میدان رفته که ماحصل حضور او در این مدت کسب بیست جام ارزشمند از جمله هشت قهرمانی در بوندس لیگا، پنج قهرمانی در جام حذفی فوتبال آلمان، چهار قهرمانی سوپرکاپ فوتبال آلمان، قهرمانی سوپرکاپ اروپا، قهرمانی جام باشگاه های جهان و از همه مهم تر قهرمانی در لیگ قهرمانان باشگاه های اروپا بوده است. نویر به همراه بایرن مونیخ در سال 2013 موفق به کسب سه گانه شد و در بوندس لیگا، جام حذفی فوتبال آلمان و لیگ قهرمانان اروپا به قهرمانی رسید. همان سال نیز او به عنوان بهترین دروازه بان فوتبال جهان برگزیده شد. در ردۀ ملی همانطور که گفته شد نویر از سال 2011 تا به الان پیراهن مانشافت را در میادین مختلف بر تن کرده که ماحصل حضور او در این مدت قهرمانی در جام جهانی 2014 برزیل، مقام سوم جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی و انجام 92 بازی ملی بوده است. مانوئل نویر در ماه می سال 2017 با "نینا وایس" در کشور اتریش ازدواج کرد و جالب است بدانید که او در دوبله آلمانی انیمیشن دانشگاه هیولاها، صداپیشگی نقش "فرانک مک کی" را بر عهده داشته است.
افتخارات فردی، باشگاهی و ملی مانوئل نویر
قهرمانی جام حذفی فوتبال آلمان در فصل 11-2010 به همراه تیم شالکه 04
قهرمانی لیگا پوکال در سال 2005 به همراه تیم شالکه 04
هشت قهرمانی بوندس لیگا در فصل های 13-2012، 14-2013، 15-2014، 16-2015، 17-2016، 18-2017، 19-2018 و 20-2019 به همراه تیم بایرن مونیخ
پنج قهرمانی جام حذفی فوتبال آلمان در فصل های 13-2012، 14-2013، 16-2015، 19-2018 و 20-2019 به همراه تیم بایرن مونیخ
چهار قهرمانی سوپرکاپ فوتبال آلمان در سال های 2012، 2016، 2017 و 2018 به همراه تیم بایرن مونیخ
قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 13-2012 به همراه تیم بایرن مونیخ
قهرمانی سوپرکاپ اروپا در سال 2013 به همراه تیم بایرن مونیخ
قهرمانی جام باشگاه های جهان در سال 2013 به همراه تیم بایرن مونیخ
قهرمانی رقابت های زیر 21 سال اروپا در سال 2009 به همراه تیم جوانان آلمان
قهرمانی جام جهانی 2014 برزیل به همراه تیم ملی فوتبال آلمان
کسب مقام سومی جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی به همراه تیم ملی فوتبال آلمان
نفر سوم کسب توپ طلا در سال 2014
بهترین فوتبالیست آلمان در سال های 2010 و 2014
حضور در تیم منتخب جام ملت های اروپای 2012
بهترین دروازه بان فوتبال جهان از نگاه فدراسیون بین المللی تاریخ و آمار فوتبال (IFFHS) در سال های 2013، 2014، 2015 و 2016
بهترین دروازه بان قارۀ اروپا در سال های 2011، 2013، 2014 و 2015
حضور در تیم منتخب لیگ قهرمانان اروپا در فصل های 14-2013 و 16-2015
برندۀ جایزۀ دستکش طلایی (بهترین دروازه بان) جام جهانی 2014 برزیل
حضور در تیم منتخب جام جهانی 2014 برزیل
بهترین بازیکن فوتبال جهان در سال 2014 از نگاه مجلۀ اکیپ
حضور در تیم منتخب فصل بوندس لیگا در فصل های 15-2014، 16-2015 و 17-2016
11. یورگن کلینزمن
قهرمانی در جام جهانی، قهرمانی در جام ملت های اروپا، کسب مدال برنز المپیک 1988 سئول در رشتۀ فوتبال، قهرمانی در بوندس لیگا، قهرمانی در رقابت های جام یوفا و آقای گلی بوندس لیگا تنها بخش هایی از افتخارات مهاجمی است که به مدت نزدیک به دو دهه در بازی های ملی و باشگاهی برای فوتبال آلمان افتخار آفرین ظاهر شده است. صحبت از یورگن کلینزمن است، ستاره ای که محبوب هواداران فوتبال دنیا در دهۀ 90 میلادی بود و گل هایی که از ضربات سر عالی و شیرجه ای اش به ثمر می رساند، در تاریخ فوتبال کم نظیر بود. کلینزمن در اوایل دهۀ 90 میلادی بخشی از سه ضلع مثلث ستارگان آلمانی در باشگاه اینتر بود. مثلثی که شامل آندریاس برمه، لوتار ماتئوس و خود یورگن کلینزمن می شدند. این مثلث آلمانی یک قهرمانی در سری آ ایتالیا، یک سوپر کاپ ایتالیا و یک جام یوفا را برای اینتر به ارمغان آورد که سهم کلینزمن در این بین قهرمانی در جام یوفا و سوپرکاپ فوتبال ایتالیا بوده است. کلینزمن برای ما ایرانی ها نیز تداعی کنندۀ خاطرات سومین و آخرین دیدار ایران در جام جهانی 1998 فرانسه است. دیداری که آلمان ها با هدایت برتی فوگتس توانستند تیم سخت کوش ایران را با حساب 2-0 شکست دهند و به مرحلۀ حذفی این رقابت ها صعود کنند. کلینزمن زنندۀ گل دوم ژرمن ها به ایران بود و پس از گلزنی به کشورمان از فرط خوشحالی برای چندین ثانیه تورهای دروازۀ ایران و احمدرضا عابدزاده را در دست هایش گرفته بود و آن ها را به شدت تکان می داد.
یورگن کلینزمن متولد سی ام جولای 1964 در شهر کوچک گوپینگن واقع در جنوب بادن وورتمبرگ آلمان است و هم اکنون پنجاه و پنج سالگی خود را پشت سر می گذارد. پدر و مادر یورگن صاحب یک نانوایی در شهر گوپینگن بودند و با وجودی که کلینزی اولین قرارداد حرفه ایش را در هفده سالگی با باشگاه اشتوتگارت کیکر در دسته دوم فوتبال آلمان منعقد کرد اما او همچنان درس می خواند تا بتواند حرفۀ آبا و اجدادی اش را ادامه دهد. او حتی در 1982 موفق به دریافت دیپلم نانوایی در شهر اشتوتگارت هم شد اما استعداد خاصی که او در ورزشی به نام فوتبال از خودش ارائه می داد، مسیر زندگی اش را به کلی متحول ساخت. پس از سه فصل بازی برای اشتوتگارت کیکر در بیست سالگی به اشتوتگارت پیوست و تا پنج فصل مهاجم اول این تیم به حساب می آمد. در اشتوتگارت هر چند کلینزمن موفق به قهرمانی در سطح بوندس لیگا و حتی جام حذفی نشد اما در سال 1987 او با یک ضربۀ قیچی برگردان زیبا زنندۀ بهترین گل فصل بوندس لیگا بود. او همچنین در فصل 88-1987 موفق به آقای گلی این مسابقات شد تا در پایان همان سال به عنوان بهترین فوتبالیست کشور آلمان نیز معرفی گردد. انجام 186 بازی و 94 گل زده ماحصل حضور یورگن کلینزمن در اشتوتگارت بوده است. بازی های خوب این مهاجم گلزن در اشتوتگارت باعث شد که وی در سال 1987 به تیم ملی فوتبال آلمان غربی دعوت شود و اولین بازی ملی خود را مقابل برزیل انجام دهد. دیداری که دو تیم در نهایت به تساوی 1-1 رضایت دادند. یک سال بعد کلینزی در قالب تیم المپیک آلمان غربی در مسابقات سئول حضور یافت و تنها مدال المپیک فوتبال آلمان غربی که از جنس برنز بود را به گردن آویخت.
در سال 1989 کلینزمن برای ادامۀ رویاهای فوتبالی اش رهسپار کشور ایتالیا شد تا بازی در تیم اینتر را تجربه نماید. او در اینتر جیوانی تراپاتونی با دیگر هموطنانش یعنی آندریاس برمه و لوتار ماتئوس همبازی بود و در سه فصل حضورش در اینتر موفق به فتح جام یوفا و قهرمانی در سوپرکاپ فوتبال ایتالیا شد. یک سال پس از حضورش در فوتبال ایتالیا او به همراه آلمان ها فاتح جام جهانی 1990 در کشور ایتالیا شد تا بزرگترین افتخار دوران ورزشی این مهاجم در ایتالیا شکل بگیرد. یورگن کلینزمن در مجموع و در سه فصل حضورش در اینتر در 123 بازی برای این باشگاه به میدان رفت و آمار 40 گل زده را برای این تیم به ثبت رساند. موناکو مقصد بعدی این مهاجم مو طلایی فوتبال آلمان ها بود. او دو فصل در موناکو توپ زد و در اولین فصل حضورش در این تیم سومین گلزن برتر در لیگ فرانسه شد. مهاجم آلمان ها در فصل 94-1993 به این تیم کمک کرد تا به نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا برسد. پس از دو فصل بازی برای موناکو کلینزمن در سال 1994 تصمیم گرفت که حضور در لیگ برتر جزیره و بازی در تیم تاتنهام را تجربه نماید. در ابتدای حضورش در تاتنهام انگلیسی ها به دیدۀ بدگمانی به موفقیت های او در این باشگاه می نگریستند. چون کلینزمن یکی از عوامل حذف انگلستان در نیمه نهایی جام جهانی 90 ایتالیا به حساب می آمد. اما بازی های خوب یورگن کلینزمن و زدن 21 گل در 41 دیدار فصل لیگ برتر باعث شد تا وی از نگاه ورزشی نویسان انگلیسی به عنوان بهترین بازیکن فصل لیگ برتر انتخاب گردد. به نوعی یورگن کلینزمن را می توان محبوب ترین آلمانی دانست که در رقابت های لیگ برتر فوتبال انگلستان به میدان رفته است. حتی فوتبالیستی چون تدی شرینگهام، کلینزمن را به عنوان الگوی ورزشی خود می دانست.
اما این پایان قصه کامیابی های کلینزی نبود. او هنگامی که در سال 1995 و پس از یک فصل بازی برای هاتسپر اعلام کرد قصد ترک لندن و بازگشت به وطن را دارد، با خیل عظیم هوادارانش مواجه شد که از او میخواستند تا در لندن بماند، اما کلینزمن با احترام به همه آن ها راهی باواریا شد تا این بار بازی در بهترین تیم باشگاهی فوتبال آلمان را تجربه نماید. دو فصل بازی برای بایرن مونیخ برای کلینزی دو قهرمانی بوندس لیگا و جام یوفا را به ارمغان آورد تا او در سال 1997 مجددا به فوتبال ایتالیا بازگردد و پیراهن سمپدوریا را بر تن نماید. او پس از انجام هشت بازی برای سمپدوریا وی به صورت قرضی راهی تاتنهام شد تا به این تیم که برای فرار از خطر سقوط می جنگید کمک کند و صد البته یورگن هم با گلزنی هایش توانست مانع از سقوط تاتنهام شود. کلینزمن با گلزنی مقابل ساوتهمپتون در روز پایانی فصل 98-1997 در لیگ برتر انگلیس به فوتبال حرفهای خود پایان داد و با پیراهن این تیم انگلیسی از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. در عرصۀ ملی یورگن کلینزمن سابقۀ یازده سال (1987 تا 1998) حضور در تیم ملی فوتبال آلمان را داشته که در این بین او آمار 108 بازی ملی و 47 گل زده را به ثبت رسانده است. او به همراه آلمان ها موفق به قهرمانی در جام جهانی 1990 ایتالیا، قهرمانی در جام ملت های 1996 انگلستان و نایب قهرمانی در جام ملت های 1992 سوئد شده است. کلینزمن اولین بازیکنی به حساب می آید که توانسته بود در سه دوره مسابقات قهرمانی اروپا گلزنی کند. آمار کلینزمن در رقابت های جام جهانی نیز قابل قبول بوده است. او اولین بازیکنی بود که در سه دوره مسابقات جام جهانی حداقل سه گل زده تا از بهترین گلزنان این مسابقات به شمار آید.
او در سال های 1988 و 1994 به عنوان بازیکن سال فوتبال آلمان شناخته شد و از سال 1994 تا 1998 بازوبند کاپیتانی تیم ملی را در اختیار داشت. جام جهانی 1990 ایتالیا و هنگامی که کلینزمن سه گل در این رقابت ها به ثمر رساند مصادف شده بود با زلزلۀ مرگبار رودبار و منجیل. کلینزمن در همان سال با مردم مصیبت زده این شهرها ابراز همدردی کرد و جزء معدود فوتبالیست های حرفه ای بود که برای کمک به مردم این منطقه گام برداشت. فدراسیون فوتبال ایران در جام جهانی 1998 فرانسه و پیش از بازی ایران و آلمان با اهدای تابلو فرش به کلینزمن از حرکت انسان دوستانه این مهاجم دوست داشتنی تقدیر کرد. پس از بازنشستگی از فوتبال، یورگن کلینزمن در سال 2004 رو به مربیگری آورد و در اولین تجربۀ خود هدایت آلمان ها را برعهده گرفت. حرکات او در جام جهانی 2006 کم از بازیکنان درون زمین نداشت و کمتر مربی بوده که بتواند به اندازه کلینزمن به هوا بپرد یا تک تک بازیکنان را بعد از بازی بغل و سرشان را نوازش کند. در جام جهانی 2006 و تنها در دیدار نیمه نهایی و وقت های اضافه مغلوب ایتالیای لیپی شد تا تیم جوانش در نهایت به مقام سومی جام جهانی بسنده کند. پس از آن او از هدایت تیم ملی کناره گیری کرد و در سال 2008 به مدت یک فصل هدایت بایرن مونیخ را بر عهده گرفت. از سال 2011 تا 2016 سکان هدایت تیم ملی فوتبال ایالات متحده را بر دست گرفت و همراه با این تیم به جام جهانی 2014 صعود کرد. وی در آخرین تجربۀ مربیگریش هدایت هرتابرلین را در فصل 20-2019 بر عهده داشته است. یورگن کلینزمن هم اکنون ساکن جنوب کالیفرنیاست و همسرش دِبی چین یک مدل آمریکایی چینی تبار است. این زوج دارای دو فرزند به نام های جاناتان و لایلا هستند. جاناتان سابقۀ عضویت در تیم ملی زیر 20 سال ایالات متحده را دارد و به عنوان دروازه بان نیز بازی در باشگاه هرتابرلین را تجربه کرده است.
افتخارات فردی، باشگاهی و ملی یورگن کلینزمن
نایب قهرمانی جام یوفا در سال 1989 به همراه تیم اشتوتگارت
قهرمانی سوپرکاپ فوتبال ایتالیا در سال 1989 به همراه تیم اینتر
قهرمانی جام یوفا در فصل 91-1990 به همراه تیم اینتر
قهرمانی بوندس لیگا در فصل 97-1996 به همراه تیم بایرن مونیخ
قهرمانی جام یوفا در فصل 96-1995 به همراه تیم بایرن مونیخ
قهرمانی جام جهانی 1990 ایتالیا به همراه تیم ملی فوتبال آلمان غربی
قهرمانی جام ملت های اروپای 1996 انگلستان به همراه تیم ملی فوتبال آلمان
نایب قهرمانی جام ملت های اروپای 1992 سوئد به همراه تیم ملی فوتبال آلمان
کسب مدال برنز المپیک 1988 سئول به همراه تیم ملی فوتبال المپیک آلمان غربی
آقای گل مسابقات بوندس لیگا در فصل 88-1987
بهترین فوتبالیست آلمان غربی در سال 1988
بهترین فوتبالیست آلمان در سال 1994
مرد سال فوتبال لیگ برتر انگلستان در فصل 95-1994
حضور در تیم منتخب جام جهانی 1990 ایتالیا
بهترین بازیکن سال باشگاه تاتنهام هاتسپر در سال 1994
نفر دوم کسب توپ طلا در سال 1995
آقای گل رقابت های جام یوفا در فصل 96-1995
حضور در تیم منتخب فوتبال جهان در سال های 1996 و 1999 از سوی فیفا
حضور در فهرست فیفا 100 توسط پله
مقام سوم جام جهانی 2006 آلمان به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال آلمان
قهرمانی جام طلایی کونکاکاف به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال ایالات متحده آمریکا
کسب عنوان بهترین سرمربی فوتبال آلمان در سال 2006
کسب عنوان بهترین سرمربی منطقۀ کونکاکاف در سال 2013
بیشتر بخوانید: