زیباترین اشعار و جملات صبح بخیر به Romantic style سبک عاشقانه، ادبی، عارفانه، رمانتیک، دلنشین و … با مجموعه عکس نوشته های احساسی دونفره برای آغازین روزهای خورشیدی و پر از عشق. تقدیم همه کاربران عزیز مجله نازوب. 💞 صبح بخیر؛ اشعار عاشقانه و ادبی نو صبح بخیر💞

سرمای صبح به گرمای تنت در ..

وقت خواب چه تماشایی می شوی .. دلم می خواهد آرام و بی وقفه نگاهت کنم ..

که مبادا نگاه سنگینم خواب سبک تو را آشفته کند ..

انگار تمام شیطنتت را در چشمانت داری .. که در وقت خواب اینگونه بی نهایت معصوم می شوی ..

تو تمام دلیل گیجی ام در روزی ..

شکایتی نیست .. که تمام شب خواب را از چشمانم ربوده ای ..

صورتم را هم قاب صورتت می کنم ..

آرام و شمرده با تو Breath نفس می کشم ..

چه لذتی دارد .. دیگر تحملم تمام شد .. داغ میبوسمت … صبح بخیر عزیزم

روزهای سختی است
طعم صدبار دل ازتوکندن
حرف های تلخ از دهن شیرینت
ومنم گوش به زنگِ:
عشق من صبح بخیر

تپش قلب تو قشنگ و زیباترین ملودی من است سلام عشقم صبح نازنینت بخیر نففففسسسسم

صبح پاییز امروز چه زیبا بود در گذر گاهی دور آنجا که هنوز درختانش نفسی داشتند و بوته های گلش سرشار از لبخند غنچه بود در میان آبگیر هایش ماهیانی بودند سرخ و سیاه که به زیبایی این منظره می افزود پرنده هایش عاشق بودند طنین گرم آوازشان چه زیبا و شور انگیز بود با خودم اندیشیدم امروز مثل روز های دیگر بود اما شاید در کنار تو بودن اینقدر زیبا بود …

جان دلم

حتی با خیالت هم می شود
تبسم صبح را بوسید
ای روشنی سحر
صبح بخیر

دستهایت پلی ست
که مرا می برد از تنگ غروب تا دمِ صبح
میرساند به عبورِ نفسِ تازه باد
میکشاند دمِ ایستگاه سلام
می سپارد
به هوای تازه ی صبح بخیر

ای شور غزل خوانی من ، صبح بخیر
موسیقی بارانی من ، صبح بخیر

جانم شده مشتاق نگاهت دم صبح
ای دلبر ایرانی من ، صبح بخیر

اگر می دانستی واژه صبح برای من چقدر
با تمامی واژهایی که می شناسی متفاوت است
هر روز و هر ثانیه به من صبح بخیر می گفتی

صبح برای من طنین شورانگیز صدای تو را
به ارمغان می آورد.

صبح یعنی ذوب و جاری شدن در گرمای دستانت
گرمایی به غایت بیشتر و پایدارتر از این روزهای ناپایدار.

صبح بخیر زنجیرم!

پنجره ای آنجا …
هوا ابری ست ،
گره خورده درهم
ابروهای آسمان .

سوز می آید …
مرگ می بارد از
دیوار زندان .

میله هایش ، از جنس اسارت .
پر شده از اکسیژن یأس .
از پشت میله ها
همه چیز پیداست و
هیچ چیز نمی بینی !

شاعرانی در بند
بت ها می خندند
پرستوهای اسیر
عقاب ها در کمین

قلم ها پای دار
کبوتر ها بی قرار
اندیشه ها زیر آوار
مرگ خورشید در اسحار

روی دیوار سیاه
می شمارم روزها
می نویسم نام خدا
می نگارم عاشقی

که شد از دلدار جدا

آسمانا فریاد
فریاد از این بیداد
تا به کی خون دل
تا به کی فریاد
تا به کی سکوت .

تو بگو ای آسمان
آواز امید باز هم بخوان

بخوان لالایی زندان
بخوان فریاد طوفان
بخوان آشکارا ، نه پنهان .

شب ها در زندان …
سکوت می خوری و سکوت

صبح ها هم کسی نیست
تا بگویی سلام !
با تمام آرزوها در دل
با تمام زخم ها بر تن
هر روز باید گفت :
صبح بخیر زنجیرم !

خورشید به تو می تابد
حال هر روز همین موقع
وقتی در خیابان پرسه می زنی
صبح بخیر آدم تنها
صبح بخیر به مسیرت ادامه بده
نوقف نکن گلهای رز
در دستان تو صبح بخیر آدم تنها
پس کجا رفت عشق و دوستی هایت
صبح بخیر آدم عاشق ادامه بده
به راهت به مسیر سبز و خونین خود
خورشید به تو می تابد صبح بخیر آدم تنها
تازه مثل من مثل شادی شدی

ادامه بده امروز که از خورشید می گویم و عشق
ادامه خواهم داد این را تو هم
مثل من مثل شادی باش خشک نشده
دستهایت خودت گفتی
فردا امروز خورشید به تو می تابد

پس برو به خاطر خاطراتت
به خاطر تنهایی به خاطر همه جیز
بعد از مدتی که می گذرد این روزها
و شبهای ملال انگیزت تمام خواهد شد
یک گوشه تنها مثل من مثل شادی
خواهی رفت از یاد همه

پس برو مثل من مثل شادی
من عاشق پاهای توام
من عاشق راه توام من عاشق شادی شدم
فقط به خاطر راهم

به خاطر خورشید
که می تابد هر روز به پیکر شادی
به روح من شادی حضیض من بود
حالا رفته به اوج رسیده
من هنوز زمینی ام تو زمینی نباش
صبح بخیر آدم عاشق صبح بخیر

گالری عکس نوشته های صبح بخیر به همراه اشعار نو، جملات زیبا و ادبی، شعرهای عاشقانه، صبح بخیرهای دلبرانه

اس ام اس صبح بخیر

good morning; Good morning romantic and literary poems + special photos